دارم دلی از اميد و غم مالامال
در آتشم از ماتم هشت شوّال
اما به تو و ظهور تو دل بستم
بازآی که برپا شود اين صحن امسال...
💔 #هشتم_شوال سالروز تخریب بقیع
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
👤 #یوسف_رحیمی
اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ چرا از مرگ میترسیم؟
📌 گاهی اوقات سبب ترس از مرگ، #جهل است و گاهی نیز #تعلقات شدید به #دنیا است. اگر شما روی کف دست خود چسبی بزنید که مویی ندارد، میتوانید بهراحتی و بدون درد آن را بکنید. اما اگر آن را در جای پرمویی، مثلاً روی پا یا پشت دست خود بزنید که با صدها مو گره خورده، وقتی آن را میکنید، درد دارد. چه بسا انسان نسبت به امورات مختلف دنیا تعلقات شدید پیدا کرده و مانند هزاران زنجیر به جان او وابسته شده است. طبیعتاً [برای او] دل کندن از آنها و به سمت #مرگ رفتن یعنی دوری کردن از محبوب!
👤 #حجت_الاسلام_مسعود_عالی
📱نرمافزار #یاد_مرگ
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ ببین به چه وابستهتری؟
📌 همیشه ورد کلامش این بود که «ارزش هر کس پیش خدا، همانقدر است که نیکو بدارد آن چیز را.»* میگفت: «یکی پول را نیکو میدارد، یکی میبینی قناری را نیکو میدارد، یکی قرآن را، یکی نماز را؛ برو ببین به چه وابستهتری؟»
* قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ. (نهجالبلاغه، حکمت ۸۱)
📚 از کتاب #من_و_عباس_بابایی؛ خاطرات حسن دوشن از #شهید_عباس_بابایی
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ نصیحتی بالاتر از این نیست
📌 نصیحتی بالاتر از این نیست که انسان تصمیم جدی بگیرد که اگر خداوند به او یکصد سال هم عمر دهد، عالما و عامدا حتی یک لحظه #معصیت نکند. اگر چنین حالی واقعا برای او پیدا شد، خداوند او را کمک میکند و توفیق میدهد.
👤 #آیت_الله_بهجت
📚 از کتاب #در_مسیر_بندگی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ ندامتی که تمامی ندارد
📌 انسانی كه از #خود غافل شود، درنهايت با يک خودِ #پوچ و بیثمر روبهرو خواهد شد، و چون روح انسان #جاودانه است، با يك بیثمریِ جاودانه بهسر خواهد برد، و #مرگ_حقيقی يعنی بیثمریِ جان؛ يعنی بینوریِ قلب، يعنی ندامتِ ابدی، و در آن حالتِ هوشياری فطرت در عالم قيامت، خود را نخواستن.
‼ندامت #آخرت، ندامتی است كه توانايی مُردن در آن نيست! آن ندامتِ در نفْس در آن شرايط، يعنی همواره مردن، مردن و با اين حال نمردن!
👤 #استاد_اصغر_طاهرزاده
📚 از کتاب #آشتی_با_خدا
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ امام فرمودند قوی باشید!
📌 ...در آن لحظهای که امام(ره) ناراحتی قلبی پیدا کرده بودند، ما بهشدت نگران بودیم. وقتی که من خدمتشان رسیدم، ایشان انتظار و آمادگی برای بروز احتمالی حادثه را داشتند. بنابراین، مهمترین حرفی که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً میباید در آن لحظهی حساس به ما میگفتند. ایشان گفتند: «قوی باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکی باشید، «اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچکس نمیتواند به شما آسیبی برساند». به نظر من، وصیت سیصفحهای امام(ره) میتواند در همین چند جمله خلاصه شود.
📚 برگرفته از کتاب #حضرت_یار ۱
👤 بیانات #رهبر_معظم_انقلاب در مراسم بیعت ائمهی جمعهی سراسر کشور
📆 ۱۳۶۸/۰۴/۱۲
✅ #باید_قوی_شویم
اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ لذت عبادت در جوانی است
🔻 مرحوم توسلی نقل کردند که: «یک شب متوجه شدم امام با صدای بلند گریه میکند. من هم متأثر شدم و شروع کردم به گریه کردن. ایشان متوجه من شدند و فرمودند: فلانی! تا جوان هستی، قدر بدان و خدا را #عبادت کن. لذت عبادت در #جوانی است. آدم وقتی پیر میشود، دلش میخواهد عبادت کند اما حال و توانی برایش نیست.»
📚 برگرفته از کتاب «برداشتهایی از سیرهی #امام_خمینی»، ج۱
📖 ص ۱۰۲
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ امام یعنی ستیز با هر چه تاریکی و ظلمت...
🔻 ما نمیدانستیم که #امام یعنی چه، #نور یعنی چه، خداپرستی یعنی چه.
وقتی امام از ورای کوههای غربت طلوع کرد و اولین تلألؤ او بر جان ما تابید، تازه اولین حروف الفبای دیدار نور را دریافتیم...
امام یعنی راهرفتن با عصای خورشید، تکیهکردن بر پشتیِ کوه، امام یعنی ستیز با هر چه #تاریکی و ظلمت.
... و ما که لباس شب را کندهایم و تن به گرمای خورشید هدایت سپردهایم و در چشمهی سحر، وضوی بیداری گرفتهایم، هرگز، هرگز، بازگشت به حاکمیت سیاهی را تاب نمیآوریم.
👤 #سیدمهدی_شجاعی
📚 برگرفته از کتاب «صمیمانه با جوانان وطنم»
📖 صفحات ۵۴ و ۵۵
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ هر جا معصیت کنیم در محضر خداست
📌 هر معصیتی که انسان میکند، با یکی از نعمتهای خداست و هرجا معصیت میکند، در محضر خداست. چقدر وقاحت میخواهد که شخص در حضور حقتعالی معصیت او را بکند.
👤 #امام_خمینی(ره)
📚 از کتاب «راه و رسم منزلها؛ مفاهیم اخلاقی در سیره امام خمینی»
📖 صفحات ۱۳۶ و ۱۳۷
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ من به شما کمک میکنم تا خدا هم به من کمک کند!
📌 سرایدار مدرسهای که #شهید_عباس_بابایی در آن درس میخواند میگوید: کمردرد داشتم و نمیتوانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون. اگر من را بیرون میکردند، خیلی اوضاع زندگیام بدتر میشد. آن شب همهاش در این فکر بودم که اگر من را بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟
فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاسها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمیآمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد. شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سردربیاورم. صبح، یک پسربچه از دیوار پرید پایین و یکراست رفت سراغ جارو و خاکانداز. شناختمش. از بچههای مدرسهی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود، گفتم: «پسرم! کی هستی؟» گفت: «عباس بابایی.» گفتم: «چرا این کارها را میکنی؟» گفت: «من به شما کمک میکنم تا خدا هم به من کمک کند.»
📚 برگرفته از کتاب «ظرافتهای اخلاقی شهدا»
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ نترس؛ من با تو هستم!
📌 یکی از شاگردان #شیخ_محمدحسین_زاهد نقل میکند: بعد از وفات آقا، یکی از مقبرههای #ابنبابویه که مربوط به ارادتمندان ایشان بود، برای دفن آماده شد. با جمعیت تا کنار مقبره آمدیم. در میان جمعیت، چشمم به #شیخ_رجبعلی_خیاط افتاد که بالا سر قبر آقا بلندبلند گریه میکرد. ولی بعد از چند دقیقه چیزی دیدم که خیلی تعجب کردم. دیگر شیخ رجبعلی خیاط گریه نمیکرد بلکه لبخندی بر لب داشت. روزی از خود ایشان علت را پرسیدم. جناب شیخ در جواب گفت: وقتی بالا سر قبر شیخ زاهد بودم، عالم برزخ به من مکاشفه شد. دیدم شیخ محمدحسین بالا سر قبرش ایستاده و مضطرب است و میترسد داخل قبر شود. ناگهان وجود مقدس و مبارک #سیدالشهدا علیه السلام تشریففرما شدند و به شیخ محمدحسین اشاره کردند و فرمودند: نترس؛ من با تو هستم! گریه برای ترس و اضطراب شیخ محمدحسین زاهد بود و لبخند برای تشریففرمایی #امام_حسین علیه السلام.
📚 از کتاب #شیخ_محمدحسین_زاهد؛ زندگی و شرح حال شیخ محمدحسین زاهد
👤 نویسنده: حمیدرضا جعفری
اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ گریه بر مولایمان حسین معجزه میکند
📌 - مردم! بدانید که دو چیز انسان را در مسیر انسانیت سریع به منزل میرساند؛ یکی #قرآن خواندن در نیمهشب و دیگری گریه بر حضرت #سیدالشهدا علیه السلام. گریه بر مولایمان #حسین، معجزه میکند. به خدا معجزه میکند مردم!
📚 از کتاب #نخل_و_نارنج(زندگی و زمانهی شیخ مرتضی انصاری)
👤 #وحید_یامینپور
❤ #شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f