✳️ رسانه باید مردمپایه شود!
🔻 حربهٔ همیشهٔ طاغوت در طول تاریخ این است که اول، پنبهٔ رسانهای در گوش مخاطبش بگذارد. یک سوءظنی ایجاد میکند که تو اصلاً کهیر بزنی شبکههای تلویزیون جبههٔ حق را بخواهی ببینی. همین شب اولی یک نسخه بدهم! حالا ما چه کار کنیم در این فضا و عملیات روانی؟
📱 اهل بیت به ما یاد دادند رسانه را مردمپایه کنیم. بلاگر آمریکایی آمد پیادهروی اربعین، یک کلیپش ۳ میلیون بار دیده شد! خب قطعاً پیادهروی اربعین را تلویزیون آن مملکت نشان نمیدهد! کاری که اهل بیت علیهم السلام کردند این بود. امیرالمؤمنین علیهالسلام دانهدانهٔ اصحابش را هزار، هزاروپانصد کیلومتر از خودش دور کرد؛ سلمان، مدائن با تو است! عمار، کوفه با تو است! مقداد را فرستاد یمن. حکیمبنجبله با دست خالی و رسانهٔ بدون پول، در بصره ۳۰۰ تا شیعهٔ درجهیک تربیت کرد. امیرالمؤمنین چرا این کار را میکند؟ میخواهد رسانه را مردمپایه بکند. رسانه را اگر فقط به این نگاه ببینی که علیبنابیطالب (ع) باید یکتنه بگردانَدش، در اشتباهی. جواب نمیگیری.
ادامه دارد...
🎙 #شیخ_ناصر_یوسفی
🏴 فاطمیه ۱۴۰۳ | جلسهٔ اول
#⃣ #جهاد_تبیین
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ وظیفهٔ من بود نگذارم حرمت ناموس شیعه از بین برود
🔻 وارد خیابان شد و به سمت حرم راه افتاد. مدتی از تصویب قانون منع حجاب گذشته بود، اما این قانون در قم مثل دیگر شهرها سفتوسخت اجرا نمیشد. کسی جرئت نداشت از سر ناموس مراجع چادر بکشد.
🔸 چادرش را محکم گرفته بود و کمک میخواست. شهاب به آن طرف خیابان دوید. قد بلند و جثهٔ قوی پاسبان هر کسی را میترساند. زیر لب گفت: «یا ابا الغيث اغثني.» دستش را دراز کرد و محکم به صورت پاسبان کوبید. پاسبان بیآنکه حرفی بزند، از معرکه بیرون رفت. زن اشک چشمهایش را با گوشۀ چادرش پاک کرد. دستش را به دیوار گرفت و بلند شد. «مادرت فاطمهٔ زهرا اجرت بدهد، آقا.»
🔺 در شبستان روبهروی ایوان آینۀ صحن مطهر شرح لمعه میگفت. پیش از آغاز درس، آنچه باعث دیر رسیدنش به درس شده بود را برای شاگردانش گفت و عذرخواهی کرد. طلاب نگران شهاب شدند. یکی از طلبهها گفت: «آقا، مدتی خودتان را پنهان کنید.» شهاب با لبخند گفت: توکل به خدا. من وظیفهام را انجام دادم. وظیفهٔ من بود نگذارم حرمت ناموس شیعه از بین برود. بقیهاش با خداست.
📚 از کتاب #شهاب_دین | برشهایی از زندگانی آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی
📖 ص ۱۲۲
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ بهشت در مقابل دانهای خرما!
🔻 روضۀ اول صبح هم عالمی دارد برای خودش. روزت را میسازد. عجیب شارژت میکند. انگار رفتهای باک ماشینت را تا جا دارد پر کردهای و آمادهای تا بزنی به دل جاده. امروز صبح توفیق شد مهمان روضۀ حضرت زهرا (س) باشم. سخنران از اخلاص صحبت میکرد. میگفت در دستگاه الهی عمل باکیفیت مهم است. ماجرای اطعام خاندان پیامبر به فقیر و یتیم و اسیر را حتما شنیدهاید. سخنران با اشاره به این ماجرا، آیۀ «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْکيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» را که خواند، گفت بر اساس این آیه، اخلاص، پنج مرتبه و درجه دارد؛
۱. اولینش این است که کار باید از روی ایثار باشد. مفسرین گفتهاند «عَلي حُبِّهِ» در اینجا منظور حب غذا و طعام است. یعنی خودشان گرسنه بودند و دوست داشتند از آن غذا استفاده کنند اما آن را انفاق کردند. سخنران نکتهای اضافه کرد که فکر نکنید انگار فقط کارهای در ظاهر بزرگ مورد رضای خداست. بعد، این بخش از یک روایت ناب را خواند که «فلا تَستَصغِرَنَّ شَيئا من طاعَتِهِ» هیچ کار و عبادتی را کوچک نبینید. یک روایت دیگر هم خواند که خیلی به دلم نشست. بروید حتما روایت را ببینید. خلاصهاش این است که خدا فردی را که دل کسی را حتی با دادن یک دانه خرما شاد بکند، بهشتی میکند!
ادامه دارد...
✍ #نوشته_های_شخصی
🏴 #فاطمیه #حضرت_زهرا
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ بهشت در مقابل دانهای خرما! 🔻 روضۀ اول صبح هم عالمی دارد برای خودش. روزت را میسازد. عجیب شارژت م
🔻 ادامۀ مطلب
✳ گندم اعمال چل ساله کجاست؟!
2. در آیۀ بعد دارد که «إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ»؛ سخنران در ادامه گفت: انسان باید کارهایی داشته باشد که کسی نداند. «لوجه الله» باشد. بعد هم اشارۀ ظریفی به ماجرای عاشورا کرد و گفت: هر چه بر پیکر سیدالشهدا بود، فقط ضربۀ شمشیر نبود. دیدند زخمهای کهنهای هم در بین زخمهای تازه هست. این زخمها ردّ کیسههای غذایی بود که سیدالشهدا در دل شب درِ خانۀ فقرا میبرد.
3. یک مرتبه بالاتر این است که کار را حتی به طمع مزد و سود انجام ندهیم. کارمان فقط برای خدا باشد. بعد هم این بیت را خواند که: «تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن/ که خواجه خود روش بندهپروری داند.» یعنی مثلا حسابوکتاب نکن که اگر چند ساعت بیشتر سر کار بمانی اضافهکار بیشتر میگیری و... . تو برای خدا کار کن؛ خدا از فضل خودش مزدت را میدهد.
4. اگر به جایی برسی که در قبال کاری که انجام میدهی نهتنها طمع مزد نداشته باشی، که حتی توقع تشکر هم از ذهنت عبور نکند، این یعنی درجۀ چهارم اخلاص را هم داری. خیلی سخت شد. نه؟! ولی خدا میفرماید خاندان پیامبر آن شب با این حال انفاق کردند. «لا نُريدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً»
این رو از من به یادگار داشته باشید: رفقا! هرچقدر که میتونید از شهید بابایی کتاب بخونید. با شهید بابایی آشنا بشید. شهید بابایی در قلۀ اخلاص بود.
سخنران در ادامه خاطرهای از این شهید بزرگوار میگوید که به ایشان میگویند درجۀ سرهنگیات آماده شده. خب هرکسی باشد استقبال میکند. ایشان میگوید: احتیاجی نیست! من کارهایم با همین درجۀ سرگردی هم پیش میرود! خدایا چقدر اخلاص!
5. اخلاص، مرتبۀ بالاتری هم دارد. و آن اینکه کار را با تقوای الهی و خداترسی انجام بدهیم. یعنی چه؟ یعنی اخلاص بعد از عمل هم داشته باشیم. مواظب باشیم عملمان را با گناه از بین نبریم.
رفقا! آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیۀ «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» میفرماید: خدا در این آیه نفرموده هر کس حسنهای بفرستد، بلکه فرموده هر کس حسنهای را با خودش بیاورد. یعنی باید بتوانیم اعمالمان را با خودمان ببریم. یک وقت بعد از سالها به خودمان نیاییم و ببینیم که به قول مولوی ته کیسهمان را موش سوراخ کرده و هر چه ذخیره کردهایم، برده است! گرنه موشی دزد در انبان ماست/ گندم اعمال چل ساله کجاست؟!
✍ #نوشته_های_شخصی
🏴 #فاطمیه #حضرت_زهرا
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
.
"دوتا کافی نیست" رو که میشناسی؟!
همون کانالی که در دومین رویداد جایزه ملی جمعیت، در آخرین همایشی که رئیسی عزیز قبل از شهادتش شرکت کرد، در بخش رسانه برگزیده شد.
احتمالا تجارب خانواده های چندفرزندی شون رو جاهای دیگه خوندی😇
حالا این کانال شون هست👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
پاتوق بانوانِ موفقِ چندفرزندی اینجاست.😍👆
حرف حساب
. "دوتا کافی نیست" رو که میشناسی؟! همون کانالی که در دومین رویداد جایزه ملی جمعیت، در آخرین همای
یه کانال درجه یک در حوزه همسرداری و تجربههای موفق چندفرزندی
پیشنهاد میکنم عضو بشید و استفاده کنید 👌
✳️ مجالس حضرات، زیارت حضرات است
🔻 مجالس حضرات، زیارت حضرات است و اگر انسان با این باور که وقتی به مجلس حضرات میآید، به زیارت حضرات آمده است و با آن مراقبهای که انسان در زیارت پیدا میکند، اینجا حاضر بشود، اثرش این میشود که بهرهمندی انسان از مجلس حضرت بالاتر میرود. چون هر چقدر این مراقبه را شدیدتر بکند، حتما معرفت و توجه بیشتر و در نتیجه بهرهمندی بیشتر ایجاد میشود. حرکتمان به سمت مجالس حضرات، آمدنمان، نشستنمان، بودنمان تا رفتنمان، طبق تعبیر روایات، جزو زیارت حضرات محسوب میشود. مرحوم آشیخ جعفر شوشتری میفرماید: بودن در مجلس امام حسین علیه السلام، مثل بودن زیر قبه است که دعا، اجابتش قطعی است.
ادامه دارد...
🎙 #استاد_محمدرضا_عابدینی
🏴 فاطمیه ۱۴۰۳ | شب اول
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ با امام زمان حرف بزن! 🔻 به آیت الله کشمیری رحمة الله علیه گفتند آقا چهکار کنیم راه پیدا کنیم به
✳️ به امام زمان نامه بنویس!
🔻 آقای کشمیری میفرمود حرف بزنید با حضرت. همانطور که وقتی یک اهل دلی را میبینید، درددل میکنید، بروید با حضرت حرف بزنید، نامه بنویسید. نامه را لازم نیست به جای خاصی بدهید. نامه را بنویس، داخل کشو بگذار. همان لحظه که داری نامه را مینویسی، چون میدانی خطاب به چه کسی است، منقلب میشوی! تطهیر میکند! نامه میخواهی بنویسی سلام و علیک دارد؛ السلام علیک یا مولای یا بقیة الله. من العبد الفقیر المسکین المذنب الخائف... همین توجهی که میکنیم با او حرف بزنیم، اثر دارد. بعد از یک مدتی دلمان برایش تنگ میشود.
ادامه دارد...
👤 #حجتالاسلام_حامد_کاشانی
🎙 از سلسله مباحث «درنگی در مسألهٔ غیبت امام عصر (عج)» | جلسه سوم
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ با اخلاق خوبتان برای اهل بیت پروپاگاندا کنید! 🔻 [آیت الله شهید سید محمدباقر صدر میگفت] اگر نمی
✳️ تربیت با اکسیر «محبت»
🔻 [پدرم، آیت الله سید صدرالدین صدر] خیلی خیلی خیلی ما را محبت میکردند و دوست داشتند. کاملاً به اهل خانه میرسیدند. کاملاً. به دخترها، به پسرها. مثلاً اگر میرفتیم در اتاقشان و لباسمان کم بود، میگفتند: «بابا یک لباس ضخیمتر بپوشید.» ما از پهلویشان میرفتیم و ایشان دیگر ما را نمیدیدند، ولی این کلمه را میشنیدیم و باید گوش میکردیم؛ بدون استبداد و بدون فشار. یک جوری ما را تربیت کرده بودند که ما با محبت، حرفشان را گوش میدادیم، که این تربیت در برابر خدای بزرگ هم هست. آدم خدا را دوست داشته باشد و عصیان نکند بهتر از آن است که بترسد و عصیان نکند. همانطور ما میرفتیم فوراً کُتی، ژاکتی، چیزی میپوشیدیم و دیگر همان. کلمات نافذی داشتند.
📚 از کتاب #به_رنگ_صبر | خاطرات فاطمه صدر (همسر آیت الله شهید سید محمدباقر صدر)
📖 صفحات ۴۸ و ۴۹
#⃣ #تربیت
پ.ن: تصویر مربوط است به آیت الله سید صدرالدین صدر و فرزندش امام موسی صدر.
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ چون روز حساب را «فراموش» کردند...
🔻 خدا در قرآن میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ» ...به یقین کسانی که از راه خدا منحرف میشوند، محکوم به عذابی شدیدند چون «روز حساب» را فراموش کردهاند.(ص، ۲۶)
🔸 اینجا نفرموده است «بما کفروا یوم الحساب» بلکه فرموده «بما نسوا یوم الحساب» چون روز حساب را «فراموش» کردهاند. یعنی ممکن است «اعتقاد» به روز حساب داشته باشند اما عملا آن اعتقاد را حاکم بر زندگی خود قرار نمیدهد که ما مسلمانان اکثرا مبتلا به همین ضلالت هستیم که اعتقاداً روز حساب را قبول داریم اما عملاً ناسی آن هستیم و آن را از متن زندگی بیرون کرده و در حاشیه به طاق نسیان نشاندهایم.
🔺 آنچه که در زندگی ما حکومت بلامنازع دارد «شئون مادی» از ثروت و قدرت و مسکن و مرکب و... است و لذا روز حساب هم خدا ما را بر طاق نسیان نهاده و خواهد فرمود: «...الْيَوْمَ نَنْسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَآءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا...» امروز ما شما را فراموش میکنیم همانگونه که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید...(جاثیه، ۳۴)
👤 #آیت_الله_ضیاءآبادی
📚 از کتاب «بنای بندگی، صفای زندگی» ج۱
📖 ص ۲۱۴
#⃣ #معاد #تفسیر
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ همه باید واعظ یکدیگر باشیم
🔻 «وَتَوَاصَوْا بِالْحَق» (عصر، ۳) «تواصی» یعنی «توصیهٔ متقابل»؛ یعنی «مراقب» یکدیگر بودن افراد؛ دائما من مراقب شما باشم و اعمال شما را در نظر بگیرم و شما را متذکر باشم و تذکر بدهم که ای رفیق! یک وقت خوابت نگیرد، «غفلت» نکنی، مواظب باش؛ و شما متقابلاً به من بگویید. آن یکی به دیگری بگوید و آن یکی به دیگری؛ مثل سربازهایی که در یک میدان میجنگند که حس میکنند اگر از ناحیهٔ یک فرد و از ایستگاه و موقف یک فرد، دشمن رخنه کند، به صف ضربه وارد میآید.
‼️ این اشتباه است که امروز ما مسئلهٔ «وعظ» را صرفاً یک شغل صنفی تلقی میکنیم. البته نمیخواهم بگویم که به آن کار احتیاجی نیست، به آن احتیاج است و آن در جای خودش درست است اما اینکه وقتی میخواهیم یک نفر بیاید دو کلمه «نصیحت» و «موعظه» کند، حتما باید یک کسی باشد که سالها درس عربی خوانده باشد، معمّم باشد، بالای منبر هم برود، بعد هم یک خطبهٔ غرّایی بخواند: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم... و بعد صحبت کند؛ اینطور نیست، همه باید «واعظ» به یکدیگر باشیم. «وَتَوَاصَوْا بِالْحَق» یعنی همه یکدیگر را به «حق» سفارش کنند.
👤 #شهید_مطهری
📚 از کتاب #مجموعه_آثار | ج۲۸
📖 صفحات ۷۶۶ و ۷۶۷
#⃣ #جهاد_تبیین
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ روایتی از مردمداری جناب ابوطالب (ع)
🔻 مرد پیری خمیدهپشت و رنجکشیده از روزگار که بهسختی میتوانست تکلم کند آمده بود تا پنجاه درهم از وی [ابوطالب] وام بگیرد و قرض عقبافتادهٔ رباخواری را بدهد که در عرض پنج ماه، طلبش به سه برابر آنچه بود، رسیده بود و خانهاش را مصادره و روزگار را بر وی تیره و تار کرده بود. ابوطالب اصرار میکرد که صد بگیرد و تمام قرض خود را ادا کند. پیرمرد از اینکه چنین پول کلانی را بگیرد و بمیرد و نتواند آن را برگرداند واهمه داشت. اما ابوطالب با آنکه خوب میدانست اگر کاروان قصد خروج از مکه را میکرد، او هم محتاج پولی میشد که اینک قرض میداد، با این حال میخواست که پیرمرد را از دست رباخوار نجات دهد. اما مرد دستش را پس کشید و گفت: «میترسم خجالتزده شوم و نتوانم آن را بهموقع بازگردانم.»
🔸 ابوطالب لبخند زد و گفت: «دشمنت خجالتزده شود! اولویت برای من نجات خانهوکاشانهٔ توست، نه پرداختن بهموقع آن.» باز کیسهٔ پول را در دست مرد گذاشت و گفت: «برو و خانهات را پس بگیر و خانوادهٔ را خوشحال کن مرد!»
📚 از کتاب #بانوی_عاشق | روایتی داستانی از بانو خدیجه (س)
📖 ص ۹۸
✍ اعظم بروجردی
#⃣ #مردمداری
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f