eitaa logo
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
1.1هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
258 فایل
جایی‌براےباهم‌بودن‌وگذراندن‌لحظاتِ‌ناب‌ِنوجوانے😌💕 اطلاع‌رسانی‌های‌هیئت‌دختران‌حریم‌حوراءیزد🌱 • • پـُلِ‌ارتـباطے ما‌ و شمـا👀↯ @dokhtaran_harime_haura هیئت‌بانوان‌حریم‌حوراء↯ @harime_haura حجاب‌ملیکا↯ @melika_hejab
مشاهده در ایتا
دانلود
با عادتای خوب حالمون خوبتره🍄🌱 🏴 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🖤@harime_hawra ⃟🖤 ┗━━━━━━━━┛
°^|..🖤!|^° این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست..؟! 'این‌چه‌شمعیست‌که‌جان‌ها‌همه‌پروانه‌اوست' 📸 🏴 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🖤@harime_hawra ⃟🖤 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
`•|🌱 دلــۍ ڪہ دلدار دارد ؛ هــَــمـــــہ دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ چون تو دارم همه دارم ارباب🖤
🎨 🖤 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🖤@harime_hawra ⃟🖤 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖💖💖 😋 🎀 به نام خدا در شروع کلام📍 حضور عزیزان بگویم سلام📍 سلامی که از جنس شور و نواست📍 پر از مهر و احسان و عشق و صفاست📍 دوستان عزیزم سلام😉👋 خیلی خوشحالم که دوباره پیشتون هستم😍 اول از همه براتون یه داستان تعریف می کنم تا مطالب های هفته های قبل را بهتر متوجه بشید: معروف است که هارون در خواب دید دندان هایش ریخته است😱 شخصی بدینگونه تعبیر کرد که تمام خویشاوندان خلیفه پیش از او می میرند 😢 هارون آشفته شد و حکم قتل او را داد😒 معبر دیگری را خواست او در تعبیر خواب گفت: عمر خلیفه از تمام خویشاوندان و بستگان اش بیشتر است هارون بسیار خوشحال شد😍 جواهری به او بخشید📿 واضح است که هر دو تعبیر به یکی معنی است👌 ولی هارون از یک تعبیر چنان ناراحت می‌شود که دستور قتل می دهد و به بیان دیگر را پاداش می‌دهد👍👏 در اینجا ما متوجه شدیم که حرف زدن بسیار مهمه و بستگی داره ما چه جوری حرف بزنیم👄 حالا بریم سراغ بخش بعدی درس مون در هنگام سخن گفتن چه کارهایی را نباید انجام داد: ۱ -سخن دیگری را قطع نکنیم🗣 یعنی وسط حرفش حرف نزنیم. ۲ -سخن گفتن به ویژه با غیر همجنس نباید تحریک‌آمیز باشد👀 ببینید مثلا من دارم با شوهر خالم حرف میزنم آنقدر تو صحبتم میگم فداتون بشم،قربونتون برم🙄 استفاده از کلمات این چنینی و مشابه آن که خانم در مقابل آقا حرف می‌زند یا بر عکس مشکل شرعی دارد. اگه خانم با خانم یا آقا با آقا باشه مشکلی نداره😇 ۳- تیکه کلام های زاید را حذف کنیم❌ ۴ -در چند جا سخن گفتن مکروه است:( تشییع جنازه ،نزد مصیبت زده، قبرستان، نزد مریض، مجلس علم)🖐 در این چند جا سعی کنیم حرف نزنیم⛔️ ۵- اگر دو نفر با هم سخن می گویند او خود را نفرسوم نکند👱‍♀ ۶- کلمات زشت و ناپسند به کار نبرد❗️ گاهی اوقات بعضیا آنقدر در حین صحبت کردن از کلمات بی ادبانه استفاده میکنم که آدم میل حرف زدن با طرف را نداره😕 ۷- از آمیختن سخن خود با مبالغه و قسم زیاد خودداری کند✋ مبالغه یعنی پیاز داغه یه چیزی را زیاد کردن😅 ۸ -از بیان سخنان مایوس کننده بپرهیزد🙃😇 یعنی همه اش حرف از نا امیدی و بد بختی نزنیم حرف های خوشحال کننده و امیدوارانه بیشتر بزنیم😎 اینم از درس امروز مون دوستان گلم😁 امیدوارم که مطالب رو یادداشت کرده باشیم و جزوه برداری کنید چرا که این مطالب خیلی مهمه و به دردمون میخوره ای کاش تو زندگی بیشتر ازش استفاده کنیم☺️ یک خبر خیلی خوب هم براتون دارم😌🌿 این که....... از شنبه هفته آینده آداب جدیدی رو شروع به خوندن می‌کنیم😍🤩 امیدوارم تا اینجا خوشتون اومده باشه یا علی خدانگهدار🙂🖐🏽 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
💚 این حجم از وابستگی ما به شما فقط با این بیت توجیه می‌شه که می‌فرماد: پیش‌تر از ولادتم بوده به تو ارادتم خلق نگشته، گشته‌ام عاشق و مبتلای تو ... 💚 🏴 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🖤@harime_hawra ⃟🖤 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌🖇♥️﷽♥️🖇 جایی دورتر از آنجا که ما بودیم، حجم شدیدی از آتش بین دو جبهه ردوبدل می شد. فرماندهٔ گردان می‌گفت بچه‌های حسین خرازی در تیپ امام حسین(؏) و بچه‌های احمد کاظمی در تیپ نجف اشرف مشغول سرگرم‌کردن دشمن هستند تا تیپ ۲۵ کربلا در فرصتی مناسب به دل دشمن بزند و خط را بشکند. با این حساب، عملیات اصلی، عملیاتی بود که تیپ کربلا انجام می‌داد. در دلمان خداخدا می‌کردیم همه چیز خوب پیش‌ برود و زحمت بچه‌هایی که در این دو محور مشغول سرگرم‌کردن عراقی ها بودند، هدر نرود. فکر نمی‌کردیم انتظارات این‌قدر طولانی شود‌؛ اما درگیری تا سحر ادامه پیدا کرد. نماز صبح را که خواندیم خبر رسید:«به لطف خدا دو تیپ امام حسین(؏) و نجف اشرف از دو محور به جاده اهواز خرمشهر، جایی که ما باید تصرفش می‌کردیم، مسلط شده‌اند و در شرایط برای تیپ ۲۵ کربلا برای تصرف نهایی جاده و پاک‌سازی کامل آن از دشمن بعثی مساعد است. با نام و یاد خدا حرکت کنید!» هاج‌وواج همدیگر را نگاه می‌کردیم. از دیشب تا حالا که کلی منتظر بودیم دستور حرکت برسد، هیچ خبری نشده بود، آن وقت حالا که هوا داشت روشن می‌شد و عراقی ها کاملا رویمان دید داشتند، چطور می‌توانستیم عملیات کنیم؟ چاره‌ای نبود. تانک‌ها، ماشین‌آلات زرهی، را سوار کرد؛ اما همه جا نشدیم. مجبور شدیم برویم بالای تانک ها و ماشین های زرهی. پریدم روی یک تانک چیفتن. به‌غیر از من ده‌پانزده نفر دیگر هم آویزان تانک بودند. 😃📖 🎀 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛