5f4c02aad234bcc4e20369e9_-5838564514633181122.mp3
28.44M
#چله_زیارت_عاشورا🌱
#علی_فانی🦋
⏰کمتر از دوازده دقیقه
از امشبی به بعد، به عشق محرمت✨
چله گرفته ام که گُنَه کم کنم؛ #حسین✨
با خواندن #زیارت_عاشورا🤲🏻در هر روز میخواهیم گناهامون کم کنیم
#التماس_دعا🏴
🖤↬@harime_hawra
🖇♥️﷽♥️🖇
خوشحال شدم . دلم نمی آمد حالا که تمثال امام علی (علیه السلام)، نام پسر
فاطمه(سلام الله علیها) ،اسم امام خمینی و کربلا و نجف را واسطه کرده اند ، جواب نگیرند ، اسرا وقتی فهمیدند جان سالم به در بردند دوباره افتادند روی پای فرمانده ، او هم دست میبرد زیر کتفشان و آن ها را از روی زمین بلند میکرد .
دو نفرشان که از بقیه سن و سال دار تر بودند به اصرار خودشان ماندند تا دوباره
استحکامات و استقرار نیروهای عراقی به فرمانده اطلاعات بدهند. بقیه هم سوار
آلفا شدند و همراه بچه ها رفتند عقب .
یکی از آن ها را فرستادند روی تانکی که من رویش نشسته بودم، جایی رو به رویم نشست . دوباره راه افتادیم . اسیر عراقی زل زده بود توی چشم هایم . نگاهم را از او دزدیدم . گفتم لابد تو فکر است. چند دقیقه گذشت. تانک مثل گهواره تکان میخورد. در آن وضعیت اسیر عراقی باز هم ول کن نبود و چشم از من بر نمیداشت. در نگاهش هیچ چیز نبود . خیلی دلم میخواست بدانم برای چه اینطوری میخ من شده. یعنی قدوقواره ام اینقدر به چشمش آمده بود که یک لحظه هم حاضر نبود پلک بزند؟!
ستون که متوقف شد هوا کاملاً روشن بود. حدود سی صد متر جلوتر جاده ی اهواز خرمشهر با کلی نیرو و استحکامات عراقی دیده می شد .
#پارت_شصت_سوم
#رمان_شبانه😃📖
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
اول صبح به سمت حرمت رو کردم😍
دستبر سینه سلامی بهتو دادمارباب✋
سرصبحی شده و باز دلمدلتنگ است❤️
السلام ای سببسینه تنگم ارباب...👑
•«السلام علیک یا اباعبدالله الحسین»•
سلام من به شما عزاداران حسینی،
ان شاءالله که قسمتمون بشه دل بارونی کنار گنبد سالار شهیدان ❣
بلــــــــــند بگو آمین🤲🏻
#سهشنبه_حسینی🏴
🖤"@harime_hawra"🖤
' #عشق به چه معناست در این وادی غم!؟🖤
: «عشق یعنی آتش افروخته❣🔥
عشق یعنی خیمه های سوخته❣😫
عشق یعنی حاجی بیت الحرام❣😓
دل بریـدنها و حـج ناتمام❣ 😔
عشق یعنی غربـت نور دوعین❣😞
عشق یعنی گریه بر قبر حسین❣😭
عشق را گویم فقط در یککلام❤️🌨
یا #اباالفضل و #حسین و والسلام♡✋»
#سهشنبه_حسینی🏴
♥.•. @harime_hawra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🥀
كمي روبرويم بمان تا / تماشا كنم قامتت را🖤
كه تا لا اقل "ان يكاد"ي/ بخوانم بر آن قد و بالا🖤...
شهادت جانسوز حضرت #علی_اکبر (؏) خدمت شما #عزاداران_حسینی تسلیت عرض میکنم. 🙏🏻
#سهشنبه_حسینی 🏴
'☘️/@harime_hawra/☘️'
🔰. #حکایت
تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دورافتاده برده شد، او با بیقراری به درگاه خداوند دعا میکرد تا او را نجات بخشد، او ساعتها به اقیانوس چشم میدوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمیآمد.😣
سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک خارج از ساحل بسازد ....🏕
تا از خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید، روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود، بدترین چیز ممکن رخ داده بود، او عصبانی و اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟»🌤
#توکل_به_خدا✨
صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک میشد از خواب برخاست، آن میآمد تا او را نجات دهد.🚢
مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟»🤔
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم. 🔥
#من_خدای_بزرگی_دارم☔️
🌿°(@harime_hawra)
🖇♥️﷽♥️🖇
#پارت_شصت_چهارم
#رمان_روزانه😃📖
#دختران_حریم_حوراء🎀
به موازات جاده و در جایی که که متوقف شده بودیم خاکریزی به ارتفاع کمتر از
دو متر زده بودند ستون به سرعت پشت خاکریز پناه میگرفت
معلوم بود که خاکریز را به سرعت زده اند چون ان طور که انتظار میرفت
محکم و اصولی میشود آن دست جاده عراقی ها کاملا رویمان اشراف داشتند
به همین دلیل به محل رویت ستونی که حالا پشت خاکریز پناه گفته بود شروع کردند اش ریختن حجم اتش انقدر بالا بود که تپه خاکریز مرتب خورد میشد پایین می امد یکی از بچه ها کلاهش را در اورد و گذاشت روی سلاحش بعد ان را از لبه خاک بالا گرفت
در عین چند ثانیه کلا عین ابکش سوراخ شد !
در ان وضعیت اسیری های عراقی بی انکه کسی مراقبشان باش کنار خاکریز این طرف
و ان طرف می دویدند وسعی میکردند به عربی چیزهایی حالی بچها کنند .
بین ما هیچکس عربی بلد نبود . صحنه خنده داری بود بیچاره های بال بال میزند که بهمان اطلاعات بدهند و جیزی بگویند آن وقت یکی از بچه ها که فکر میکرد دیگر اخر عربی است رفت جلو شان و گفت (( قولوا لا اله الا الله نصر من الله و فتح قریب !))
عراقی ها کلافه شده بودند گفتم الان پیش خودشان میگویند گیر چه ادم هایی افتاده ایم !
یعنی یک نفر هم این وسط نیست زبان مارا بفهمد ؟!
آنقدر اتش سنگین بود که هیج طوری نمیشد مقاومت کرد . فرمانده گردانمان
در طول خاکریز می دوید و فریاد میزد ((اماده باشید ، هر موقع دستور رسید با یه الله اکبر به سمت جاده حرکت کنید و حمله را شروع کنید))
باورمان نمیشه باید زیر این باران سرب مذب به دل جاده بزنیم . دشمن رو به رویمان روی ارتفاع قرار داشت و کوچکترین تحرکمان را در نقطه خفه میکرد
فرمانده که متعجب نیروهایش را دید گفت : « اینجوری اگه ده دقیقه دیگه اینجا بمونیم ، فاتحه هممون خونده ست . . اونا اونقدر رومون آتیش میریزن
تا همگی از بین برویم خوب حواستونو جمع کنید. این خاکریز محل پدافند نیست
فقط مالِ اینه که چند لحظه توقف و تمرکز کنیم ....یاعلی برادر... یاعلی....»
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
#پروفایل #شهادت_علی_اکبر(؏)
گلآئینهپرستمهدفتچـهباشرفبو😭
دلمازدیدنرویتهمهیدمغرقشعفبود❣
پسرمبـهجامةجنگچـهرشیدوباوقاری😭
بـهلوایسرفرازیبـهحماسهرهسپاری❣
بـهردایسروریسربـهرهخداگذاری😭
#محرم🏴
🖤'@harime_hawra"