تمامِ ذوق و شوقشان این بود که این مراسم کوچک را قشنگ تر برگزار کنند.
کتیبه های جدید برای خانه میخریدند.
استکان های مخصوص روضه، خوراکی های جدید برای بچه ها...
انگار تمام محورِ این خانه بر پایه ی اباعبدالله ❤️بود.
دخترهای خانه بسیار مهربان ، مسئولیت پذیر ،اجتماعی ...
و من میدانستم که تمامِ این ها بخاطر همین یک شب روضه است !
یک شب نبود...شش شبانه روز کار و تلاش و تدارک بود.
یک سینی چای ویک لبخند نبود...کرور کرور حال خوب بود که در آن مجلس از صاحبخانه به جان ما لبریز میشد !
حالا چند مدتی است که از آن روضه ی زیبا محروم شده ام ، اما هرهفته برایم پیام دعوت میآید !
و هربار میروم ، همه برای من آغوش باز میکنند !
از آن روز ، آرزوی من برای خانه ام ، همین است !
#تمامِزندگیبرمحورِحُسِین❤️
یعنی میشود روزی نور حسین علیه السلام در خانه ی من هم بتابد !؟
امیدوارم...
#حتی_بیشتر
.
از نظر لطفی که نسبت به این اتاقِ کوچک و دنجِ نوشته های من دارید ، ممنونم.
چه پیامهای شناس و چه ناشناس !
.
حقیقتا انرژی مضاعف میگیرم ...
هرکسی در طول مدت زندگیِ خودش ، در این عالَم اثری میگذارد.
قدیمی ها خوب بلد بودند نور خلق کنند.
با نیت های پاک و فکرهای قشنگشان نور معنویت را خیلی قشنگ پخش میکردند !
و من معتقدم هرکس در این عالَم نور خلق میکند و ما مستفیض میشویم ،بر گردن ما این حق را دارد که از آن بگوییم و روایت کنیم !
.
اعمال خوب، نباید با رفتن آدمها دفن شود.
سینه به سینه باید یادبگیریم
انجام بدهیم
نور بپاشیم
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخواستم قصه ی حاج ابراهیم را امشب که مهمان سیدالشهداست ، اینجا بگذارم !
اما ...نتوانستم!
هدیه به تمام کسانی که تک تکِ موهایشان را با عشق مولایشان سپید کردند ، امشب یک یاحسین❤️ بگویید !
#حتی_بیشتر
تا فردا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... و من تا مادر نشدم
تا ناز دختری نازُک را
نَکِشیدم ...
غم تو را نفهمیدم !
هنوز هم ...
گریه میکنم ،
اما ...
انگار نمیفهمم!
حالِ تو را دختران مدافعانِ حریمت میدانند !
آنها که بابا را فدای تو کردند !
رقیه ی نازپرورِ ......بی بابا !🖤😭
@hattabishtar