eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
173 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ عموجان حق داشت. اگر پرونده و روزنامه‌ها منبع استناد من بودند، عموجان آن روزها را به چشم دیده بود. حق داشت در مورد این که بهمن کی بود، شک کند. اطلاعات و یکم تا دهم اردیبهشت ۵۴ را صفحه به صفحه خواندم. تیتر روزنامه‌های چند روز اول اردیبهشت این بود: "مدعی پیامبری کشته شد!" ‌ *** ‌ فواد طلبه‌ی جوانی است که علاقه‌ی خاصی به دارد. عموی فواد که بازنشسته است و از کودکی راهنما و حامی او بوده، وقتی از تصمیم وی برای قاضی‌شدن آگاه می‌شود چند پرونده به او می‌دهد تا هم نظرش را بداند و هم او را محک بزند. ‌ در راستای مطالعه‌ی پرونده‌ها،ماجراهای عجیبی برای فواد پیش می‌آید. بخشی از داستان که مربوط به پرونده‌ی علی‌پهلوی(اسلامی) نوه‌ی رضاخان، بهمن حجت‌کاشانی و همسر وی کاترین عدل است ماجرایی واقعی بوده که در سال ۱۳۵۴ اتفاق افتاده است. ‌ تلفیق هوشمندانه و جالب یک ماجرای واقعی و با تخیل ، به نحوی بر جذابیت افزوده است که خواننده را پای مطالعه‌ی می‌نشاند. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ بعد از نماز صبح دردش کمی فروکش کرده بود. ثریا صبحانه نعمت‌الله را آماده کرد که بخورد و برود سر کار. بیشتر از این نمی‌توانست در خانه بماند. نعمت‌الله چایی را که به سمت دهانش برد، با ثریا چشم در چشم شد؛ لحظه‌ای مکث کرد چایی را گذاشت روی سفره و گفت ثریا دیشب برای یه لحظه فکر کردم امشب رو دیگه صبح نمی‌کنم. پیش خودم گفتم تموم شد داشتم فکر می‌کردم که باید از همه‌چی دل بکنم به همه فکر کردم دیدم می‌تونم از همه دل بکنم حتی بچه‌ها ولی از تو نه! دیدم چقدر محاله بتونم از تو دل ببرم اشک گوشه چشم ثریا جمع شد زبانش از شوق آنچه می‌شنید بند آمده بود فقط با چشم‌هایش به نعمت‌الله فهماند که او هم ... ‌ *** ‌ مدتی است به برکت مجاهدت‌های لشکر خاطراتی از شهدای این جمع مخلص و باصفا در حال انتشار است و یکی از آن‌ها کتاب «تو جای همۀ آرزوهایم» می‌باشد. ‌ این کتاب که با تشویق شهید مدافع‌حرم «مرتضی عطایی» نوشته شده، تصویری از زندگی ساده، پرتلاش و سخت عزیزان افغانستانی را ارائه می‌دهد. ‌ این اثر علاوه بر این که شهید را به شما معرفی می‌کند، شما را دلباختۀ شخصیت دوست‌داشتنی این زحمتکش می‌کند و باعث می‌شود کمی از سختی‌ها و مشکلاتی که مردم در کشورمان متحمل می‌شوند، آگاه شوید. ‌ امیدوارم این آگاهی، آغازی باشد بر پایان تبعیض‌های ناروایی که بر هم‌کیشان‌مان متحمل می‌شود. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌‌‌ و چیستی آن و نسبتش با بدن انسان و همچنین مسائل حاشیه‌ای مرتبط با آن مانند دیدن ، تربیت روح و نفس و...، مواردی هستند که بیان آن‌ها برای بزرگسالان سختی‌ها و پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد، چه برسد به اینکه کسی بخواهد این مسائل را برای مطرح کند! ‌ نغمه رحیمی‌پور در کتاب "صدرا در فردا" و در بستری داستانی به سراغ این موضوع سخت و پیچیده برای نوجوانان رفته‌ است! ‌ ماجرا با خواب‌دیدن آغاز می‌شود، خوابی چند بخشی که در بخش‌های مختلف آن به وقوع می‌پیوندد. صدرا علاوه بر تعجب شدیدش نسبت به این مسئله، دچار نگرانی هم می‌شود! چراکه در بخشی از خوابش اتفاقی ناگوار برای یکی از همکلاسی‌هایش افتاده و حال صدرا به کمک دوستانش می‌خواهند جلوی این اتفاق را بگیرند! ‌ در خلال این ماجراها و در صحبت بین دانش‌آموزان با معلمین خود، مطالبی در مورد ، روح و مسائل پیرامونیشان بیان می‌شود. ‌ کتاب خوشخوان و روانی است که به سرعت تمام می‌شود. می‌توانست با کمی داستان‌پردازی بیشتر را جذاب‌تر هم بکند. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب گزیده شعر انتشارات گردآورنده کتاب و ‌‌‌ پناهگاهِ جوانی‌های بود. وقتی از برایمان می‌خواند قطره اشکی میهمانِ مرواریدهای چشمانش می‌شد. گاهی برای یاری می‌گریست و در زلف او پیچ و تاب می‌خورد و گاهی خود را لب ایوان می‌دید و از مغازه‌ی «دهین المصطفی» سر در می‌آورد. می‌گفت: شهریار بود و با سروده‌هایش برای معشوقه‌اش می‌بافت. ، متخلص به شهریار اهل استان آذربایجان‌شرقی بود که به زبان‌های فارسی و آذری سروده است. مهم‌ترین اثر او منظومه می‌باشد که در آن از اصالت و زیبایی‌های روستا یاد کرده است. به چشمک این همه مژگان به‌هم مزن یارا/سنین عمر به هفتاد می‌رسد ما را... ‌ ترکی: ایل کئچدی، باهار اولدو،خبر یوخ گولوموزدن سال‌ها گذشت، بهار هم آمد، اما خبری از گل ما نیست. شبیه مرد عاشق‌پیشه‌ای بودم که از شهرش، به دنبال طبابت رفت امّا شهریار آمد... ‌ به مناسبت https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
سلام 😊 می‌دونید امروز چه روزیه؟ امروز ۲۹ شهریور ماه ۱۳۹۹ دقیقا دو سال پیش در همچین روزی باشگاه هواداران کتاب شروع به فعالیت کرد و امروز ما با شما مخاطب‌های همیشگی وارد سومین سال همراهی می‌شیم. شعار ما از اول این بود: کتابِ خوب بخوانیم خوب کتاب بخوانیم تیم‌ باشگاه هواداران کتاب تو این دوسال تلاش کرده تا با معرفی کتاب‌هایی که ارزش خوندن دارن و همچنین با تولید محتوای مفید و موثر، برای هرچه بهتر و بیشتر کتاب‌خوندن، به مخاطب کمک کنه و به این شعار تحقق ببخشه! ما همیشه تو این مسیر در تلاش بودیم، اما معتقدیم برای بهتر شدن روند کارمون، به همراهی شما نیاز داریم. پس برای قدردانی از همراهی شما براتون یک کد تخفیف درنظر گرفتیم، شما می‌تونید از همین امروز تا آخر مهرماه با استفاده از کد «Havadaran99» از کتابیکا (بخش کتاب اپلیکیشن روبیکا)، برای خرید کتاب کاغذی و الکترونیکی 20 درصد تخفیف تا سقف 200 هزارتومان داشته باشید. دوستاتون رو تگ کنید تا اونا هم ما رو فالو داشته باشن و از این کد تخفیف استفاده کنن😉 ‌ همچنین ازتون می‌خوایم که تو روز تولدمون یک جمله در مورد «باشگاه هواداران کتاب» بنویسید :) اصلا اگر شما جای ما بودید بیشتر به چه موضوعاتی می‌پرداختید؟ شما دوست دارید چه بخش‌ها و فعالیت‌هایی به اضافه بشه؟! پیشنهاد و انتقاداتتون رو همین‌جا بهمون بگید... در آخر جا داره از همه عزیزان و نویسندگانی که تو این دوسال از زمان شکل‌گیری باشگاه برای تحقق اهدافمون کنارمون بودن و دلسوزانه کمک کردن صمیمانه تشکر کنیم🙏🏻🌷
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم و انتشارات ‌‌ کتاب مهاجر سرزمین آفتاب خاطرات جذابی از زندگی خانم () است که به قلم حمید حسام و مسعود امیرخانی نوشته شده است. این بانوی ژاپنی که این روزها بیش از 80 سال دارد، به‌عنوان تنها مادر در معروف است. ‌ در کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» نحوۀ آشنایی او با و ماجرای ازدواجش، چگونگی ورودش به ایران، روند ایمان‌آوردن و مسلمان‌شدنش و ماجراهای جذاب دیگری را می‌خوانید. اما نکته‌ای که در بخش‌های ابتدایی این اثر وجود دارد و می‌خواهم توجه شما را به آن جلب کنم ماجرای پذیرفتن شکست ارتش ژاپن از ارتش ایالات متحدۀ آمریکاست که چه تبعات فرهنگی به‌همراه داشته است. ‌ در این کتاب خانم بابایی توضیحاتی از نحوۀ برخورد سربازان آمریکایی با مردم ژاپن بالآخص دختران ژاپنی نکاتی می‌گویند که قابل تأمل و عبرت است. ‌ نکتۀ دیگر تغییر مسیر و تحول صورت گرفته در ایشان است که در این‌باره می‌گوید: «هیچگاه تصور نمی‌کردم داستان زندگی من روزی به صورت منتشر شود چون اگر در ژاپن و در کنار خانواده‌ام می‌ماندم یک زندگی کاملا عادی را تجربه می‌کردم در حالی که آشنایی من با یک ایرانی مسیر زندگی‌ام را تغییر داد و توسط او به دنیای جدید و ناشناخته‌ای آمدم» ‌ خلاصه کتاب سوژه‌ای خاص و منحصر به فرد دارد و حتما لحظات خوبی را با این اثر خواهید داشت.👌🏻 ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/