✨﷽✨
✍پنج سفارش فوق العاده زیبا
از حضرت امیر المومنین علی (علیه السلام) :
💢شما را به پنج چیز سفارش می کنم
که اگر در طلب آنها متحمل رنج زیاد
شوید سزاوار است:
1⃣ جز به خدا امیدوار نباشید .
2⃣ غیر گناه خود از چیزی نترسید.
3⃣ اگر چیزی بلد نیستید از گفتن
نمیدانم خجالت نکشید.
4⃣ اگر چیزی را نمیدانید در یادگیری آن
خجالت به خود راه ندهید .
5⃣ همواره صبر پیشه کنید که صبر در
ایمان مانند سر در بدن است. بدنی که
سر نداشته باشد خیری در آن نیست و
ایمانی که صبر نداشته باشد نیز خیر ندارد.
📚 نهج البلاغه (صبحی صالح) ،ص۴۸۲
@hedye110
🎁🎁🎁🎁🎁
مـﺮﺩﯼ ﺑـﻪ #همسرش ﮔـﻔـﺖ: "ﻧـﻤـﯿـﺪﺍﻧـﻢ ﺍﻣـﺮﻭﺯ ﭼـﻪ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﻛـﻪ یک فرشته به ﻧﺰﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﻭ گفت ﻛﻪ یک ﺁﺭﺯﻭ ﻛن تا ﻣﻦ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺵ کنم
همسرش ﺑـﻪ ﺍﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﺎ ﻛـﻪ 16 ﺳـﺎﻝ ﺑـﭽـﻪ ﺍﯼ ﻧـﺪﺍﺭﯾـﻢ، ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﻛـﻪ ﺑـﭽـﻪ ﺩﺍﺭ ﺷـﻮﯾـﻢ.
ﻣـﺮﺩ ﺭﻓـﺖ ﭘـﯿـﺶ ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﻭ ﻣـﺎﺟـﺮﺍ ﺭﺍ ﺑـﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺗـﻌـﺮﯾـﻒ ﻛـﺮﺩ، ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﻦ ﺳـﺎﻟـﻬـﺎﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻧـﺎﺑـﯿـﻨـﺎ ﻫـﺴـﺘـﻢ، ﭘـﺲ ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﻛـﻪ ﭼـﺸـﻤـﺎﻥ ﻣـﻦ ﺷـﻔـﺎ ﯾـﺎﺑـﺪ"
ﻣـﺮﺩ ﺍﺯ ﭘـﯿـﺶ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑـﻪ ﻧـﺰﺩ ﭘـﺪﺭ ﺭﻓـﺖ، ﭘـﺪﺭﺵ ﺑـﻪ ﺍو ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﻦ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺑـﺪﻫـﻜـﺎﺭﻡ ﻭ ﻗـﺮﺽ ﺯیاﺩ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﺯ ﺍﻭﻥ فرشته ﺗﻘﺎﺿﺎﯼ ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻛﻦ
ﻣـﺮﺩ ﻫـﺮﭼـﻪ ﻓـﻜﺮ ﻛـﺮﺩ, ﻫـﻮﺍﯼ ﻛـﺪﺍﻣـﺸـﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷـﺘـﻪ ﺑـﺎﺷـﺪ، ﻛـﺪﺍﻡ ﯾـﻚ ﺍﺯ ﺍﯾـﻦ ﺍﻓـﺮﺍﺩ ﺗـﻘـﺪﻡ ﺩﺍﺭﻧـﺪ، همسرم؟ ﻣـﺎﺩﺭﻡ؟ ﭘـﺪﺭﻡ؟
ﺗـﺎ ﻓـﺮﺩﺍ ﺭﺍﻩ ﭼـﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﭘـﯿـﺪﺍ ﻛـﺮﺩ ﻭ ﺑـﺎ ﺧـﻮﺷـﺤـﺎﻟـﯽ ﺑـﻪ ﭘـﯿـﺶ فرشته ﺭﻓـﺖ ﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﻛـﻪ ﻣـﺎﺩﺭﻡ ﺑـﭽـﻪﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔـﻬـﻮﺍﺭﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﻃـﻼ ﺑـﺒـﯿـﻨـﺪ
براى همديگر آرزوهاى قشنگ کنيم
🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃
@hedye110
#لطفا_لبخند_بزنید😊
#صفحه_نهم
ياران پيامبر گرد آن حضرت نشسته بودند و از سخنان ايشان كمال استفاده را مى بردند.
در اين ميان، لحظاتى پيامبر به فكر فرو رفته و بعد از آن تبسّمى كردند.
يكى از ياران آن حضرت، اين سؤال را مطرح نمود:
اى رسول خدا، چه شده است كه شما اين گونه تبسّم كرديد؟
حضرت در پاسخ فرمود:
تعجب مى كنم از مؤمنى كه به بيمارى و بلا گرفتار شده است و به خاطر گرفتار شدن به آن بلا بى تابى مى كند.
اگر مؤمن مى دانست كه خداوند در مقابل اين گرفتارى و بلا، روز قيامت چقدر ثواب به او مى دهد، هر آينه مؤمن آرزو مى كرد كه تا آخر عمر به گرفتارى، مبتلا باشد.
رسول خدا مى خواهد در اين كلام خود به ما ياد بدهد كه لازم نيست تا همه چيز ما جور باشد و در زندگى هيچ مشكلى نداشته باشيم و آن وقت بتوانيم شاد زندگى كنيم، نه، بلكه مى توانيم در اوج بيمارى و گرفتارى و مشكلات نيز شاد باشيم.
مگر ما خداوند را عادل و حكيم نمى دانيم. اين بلاها و گرفتارى هايى كه براى ما پيش مى آيد همه از روى حكمت و مصلحتى است; البته به شرط اينكه خود ما باعث و مسبب آن نباشيم.
براى مثال اگر ما همه تلاش خود را براى سلامتى نموديم اما باز هم به بيمارى گرفتار شديم، دو راه پيش روى خود داريم: اوّل اينكه غم و غصه به دل راه دهيم و با بى تابى كردن، زندگى را برخود و اطرافيان خود تلخ كنيم; راه دوم اينكه زاويه ديد خود را عوض كنيم و باور كنيم كه اين بيمارى ما از روى حكمت و مصلحتى است و به خير و صلاح ما مى باشد در اين هنگام است كه قلب خود را به سوى شادى باز كرده و لبخندى زيبا بر لبهاى خود مى نشانيم.
آرى، ما بايد چشمهايمان را بشوييم و گونه ديگر به زندگى خود نگاه كنيم و با آن نگاه تازه است كه هر كس ما را ببيند گل لبخند در چهره ما خواهد يافت.
🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃
🌹 #کانال_کمال_بندگی
🌹 #لطفاً_لبخند_بزنيد😊
🌹 #هدیه_ای_به_شما
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد دانلود
@hedye110
🎁🎁🎁🎁🎁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صبحتون بخیر
🌹🌹🍃
@hedye110
🎁🎁🎁🎁🎁
#لطفا_لبخند_بزنید😊
#صفحه_دهم
نمى دانم نام مرا شنيده ايد يا نه؟
نام من، "اسحاق بن عمار" است كه يكى از ياران امام صادق(ع) مى باشم.
من در شهر كوفه زندگى مى كردم و مردم مرا به عنوان يكى از ثروتمندان شيعه مى شناختند و براى همين، افراد فقير (كه معمولاً شيعه بودند) به منزل من مى آمدند و من هم به آنها كمك مى كردم.
كم كم مراجعه مردم به خانه من زياد و منزلم حسابى شلوغ شد.
رفت و آمد مردم به خانه من، براى حكومت وقت، خوشايند نبود زيرا هر گونه فعاليت شيعيان تحت كنترل بود و از رفت و آمد زياد به خانه شيعيان سرشناس، وحشت داشتند.
براى همين بود كه من در خانه خود را بستم و ديگر كسى را به خانه ام راه نمى دادم.
اين جريان گذشت تا موقع حج فرا رسيد و من براى انجام مراسم با شكوه حج، به سوى سرزمين حجاز حركت كردم.
چون به مدينه رسيدم تصميم گرفتم به ديدار امام صادق(ع) شرفياب شوم.
براى همين به سوى خانه آن حضرت حركت كرده و وارد خانه شدم و خدمت امام سلام عرضه داشتم.
ولى امام صادق(ع) جواب سلام من را با سردى دادند، مثل اينكه از من ناراحت بودند.
من از رفتار امام خويش متعجب شدم و به آن حضرت عرضه داشتم:
اى آقاى من، چه چيز باعث شده است كه شما از من ناراحت باشيد؟
امام صادق(ع) در پاسخ من فرمود:
چرا درب خانه خود را به روى شيعيان من بستى و ديگر آنها را به خانه ات راه ندادى؟
من عرضه داشتم:
فدايت شوم، من از مشهور شدن هراس داشتم، مى ترسيدم كه گرفتار مأموران حكومتى شوم.
امام رو به من كردند و فرمودند:
مگر نمى دانى هنگامى كه دو مؤمن با هم برخورد مى كنند و با يكديگر دست مى دهند خداوند صد رحمت ميان انگشتان آنها نازل مى كند، نود و نه رحمت از آن صد رحمت را براى كسى مى دهد كه با علاقه بيشترى به برادر خود دست مى دهد.
آن حضرت در سخن ديگرى به من فرمودند:
اى اسحاق، تا آنجا كه مى توانى به دوستان و شيعيان من نيكى بنما !
هر گاه مؤمنى به برادر مؤمن خود نيكى كند و او را يارى نمايد قلب شيطان را مملوّ از غم و اندوه مى كند.
به هر حال امام صادق(ع) آن قدر در عظمت و مقام مؤمن براى من سخن گفت كه من از كرده خود پشيمان شدم و تصميم گرفتم چون به كوفه بازگشتم درب خانه خود را به روى همه شيعيان باز بگذارم.
خواننده محترم !
شيطان دشمن سعادت و كمال ما مى باشد و براى همين تلاش مى كند تا هر طور كه بتواند مانع خوشبختى ما شود.
بنابراين ما بايد تلاش كنيم تا به وسوسه هاى او گوش فرا نداده و با او به مبارزه بپردازيم، بياييد با همين لبخند زدنمان به روى مردم، غم و اندوه را به قلب شيطان وارد كنيم.
وقتى كه شما در برخورد با مردم، لبخند مى زنيد، در واقع باعث مى شويد تا ديگران به زندگى دلگرم شوند و نگاه بهترى به دنيا داشته باشند.
لبخند صميمى شما مى تواند چون نور خورشيد، يخ هاى بى تفاوتى را آب كند و باعث شود تا مهر و صميميت ميان مردم ديندار بيشتر شود.
شيطان از اين ناراحت مى شود كه ببيند اهل دين بيش از همه به يكديگر عشق مىورزند و يكديگر را دوست دارند و همديگررا يارى مى كنند.
لبخند، قدم اول براى ايجاد يك رابطه صميمى مى باشد. اگر همه مردم جامعه در همه ديدارهاى خود خ5۹۷۷۸۹لبخند به لب داشته باشند، گامى بسيار بلند براى ايجاد صميميت در جامعه برداشته مى شود و شيطان هم از همين امر، ناراحت مى شود.
💕💕💕💕🍃🍃🍃🍃🍃
🌹 #کانال_کمال_بندگی
🌹 #لطفاً_لبخند_بزنيد😊
🌹 #هدیه_ای_به_شما
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef