🌻🌷🌻🌷🌻🌷
@hedye110
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح
#ميلاد_حسنی
مثل عشاقی که هر ساعت دم از "او" میزنند
در حرم آیینه ها بانگ هوالهو میزنند
روی یوسف ها کجا و روی سلطان رئوف
از قضا این بار با هم دلبران مو میزنند
بعد یک ساعت نشستن با تو دانای عرب
رومیان لبخند بر علم ارسطو میزنند
در صف میزان، کبوترهای مشهد میرسند
سنگ عفوت را به شاهین ترازو میزنند
فرشبافان در پی کسب ضمانت نامه ات
نقشهی قالیچه ها را طرح آهو میزنند
وه چه تصویریست هر شب آبشاران بهشت
روبروی حوض گوهرشاد زانو میزنند
هر سحر کوه گناهان را که میریزد زمین
خادمانت از حیاط صحن جارو میزنند
خسته از درهای بسته دستهای نا امید
عاقبت بر پنجره فولاد تو رو میزنند
🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻
https://eitaa.com/hedye110
🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸
#رمان_عشق_باطعم_سادگی
#قسمت_57😍✋
چه خوب که امروز سرخاک نبودی ...
دلم نمی خواست حرفها و نگاهها اذیتت کنه..
کاش نیومده بودم خواستگاریت محیا!!من اعتقاد دارم این کار وظیفه همه ماست محیا!
نمی خوام این اعتقادهای من داغونت
کنه...
نمی خوام...!
یکی پنچه می کشید روی قلبم با صدای شکسته و به بغض نشسته ی امیر علی!
دهن باز کردم چیزی بگم...
بگم اگه نیومده بود دق می کردم از یک عشق بی حاصل ...
بگم من میبوسم دستهاش و به جای همه...
بگم اتفاقا کاش دیروز می بودم و جلوی همه داد میزدم
دوستش دارم وفدای این اعتقادهای خالص و پاکشم ...
اما بلند شدو بیرون رفت و فقط زمزمه کرد
خداحافظ و هر چی صداش کردم صبر نکردو من حس کردم بغض سنگینش رو که نمی خواست
جلوی من فرو بریزه!...
نگاهی به رنگ پریده ام انداخت و دستم رو کشید
- برمی گردیم محیا!پشیمون شدم آوردمت
اینجا!
با اینکه از ترس بدنم یخ زده بود و لرزش خفیفی داشتم ولی نمی خواستم برگردم ...
امروز امیرعلی
با کلی اصرار من و با خودش آورده بود غسال خونه!
فوت بابای نفیسه جون همه اش شده بود برام
یک خاطره تلخ ..
اولین دعوامون و بازم پرتردید شدن امیرعلی!...
حالا من خواسته بودم بیام تا
ثابت کنم خجالتی ندارم از این کار بزرگش و احترام قائلم برای اعتقاداتش!!
سعی کردم شجاع جلوه کنم
_زیر قولت نزن دیگه!
کالفه لپهاش و باد کردو باصدا بیرون داد
-پس قول بده یک درصد حتی یک درصدم دیدی نمی تونی تحمل کنی بیای بیرون بریم باشه؟!
سرم و به نشونه مثبت بالا پایین کردم و باهاش هم قدم شدم ...
دیدن تابلو غسالخونه پاهام رو
سست می کرد و غرغر کردن امیرعلی با خودش رو میشنیدم که میگفت:
اشتباه کرده قول داده
خانوم میانسالی با روپوش شیری رنگ اومد نزدیکمون و گرم احوالپرسی کرد با امیرعلی....
برای همین دستم رو جلو بردم و در حین دست دادن سلام کردم
لبخند گرمی صورتم و مهمون کرد
- شما محیا خانومی؟؟!
لبخندی زدم از روی ادب چون این قدر حالم زار بود که لبهام نخواد بخنده
- بله
-منم لیلام...مسئول غسال خونه قسمت خانومها ...
آقا امیرعلی به من گفته بودن امروز قراره بیای....حالامطمئنی دخترم؟!
قیافه ام داد میزد وحشت کردم!
-میام خاله لیلا...
آروم خندید به خاطر خاله گفتن من و زمزمه کرد
– خاله؟
-ناراحت شدین گفتم خاله لیلا؟
- نه نه دخترم...
راستش تا حالا هرکسی اومده اینجا بهم گفته لیلا غسال نگفته خاله لیلا ! اتفاقا
خیلی هم خوب بود!!
اینبار لبخندم گرم بود و پر رضایت ...
دستم رو گرفت
– بیا بریم
چندقدم که دور شدیم از امیرعلی ...
خاله لیلا به عقب چرخید و رو به امیرعلی گفت:
_نترس پسرم مواظبشم ...دیدم نمیتونه زیاد بمونه صدات می کنم ...
توکه بدتر از این دختر رنگ به رو نداری!
من هم به امیرعلی که واقعا کلافه بود و ترسیده به خاطر من، نگاه کردم و خندیدم تا زیادی
دل نگران نباشه!
سرمای غسال خونه همه وجودم و لرزوند و صدای تهویه روی اعصابم بود ...
خاله لیلامن رو روی
صندلی کنار در نشوند...
-تو همین جا بشین ...معلومه ترسیدی! اگه پشیمون شدی....؟
سریع گفتم: نه نه می خوام بمونم
دستهام و به دست گرفت
_حال و روزت طبیعیه...من هم اینجوری بودم
لحن مهربونش آرومم کرد
-اگه کمک لازم دارین...
خندید
_بشین دختر همین جوری داری پس میفتی ...
اینجا بشین به چیزی هم دست نزن ..
به خصوص وقتی جنازه رو آوردن... اینجوری دیگه مجبور نمیشی غسل میت بکنی!
💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸
https://eitaa.com/hedye110
🍃🌼🍃🌼🍃🌼
@hedye110
❇️ نامه امام رضا علیه السلام به حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در مورد شیعیان.
💎 بسم الله الرحمن الرحیم
یا عبدالعظیم!
1.أبلغْ عنّی أولیائی السلامَ وقل لهم: أن لا یجعلوا للشیطان على أنفسهم سبیلاً،
اى عبد العظيم! دوستانم را از جانب من سلام برسان و به آنان بگو كه: شيطان را به دل های خود راه ندهند
2.ومُرْهم بالصدق فی الحدیث وأداء الأمانة،
و ايشان را به راستگويى و امانتدارى سفارش كن.
3.ومُرْهم بالسکوت وترک الجدال فیما لا یَعْنیهم،
به آنان توصيه كن كه خاموشى گزينند و بحث و جدل در کارهای بیهوده را رها کنند.
4.وإقبالِ بعضهم على بعض والمُزاوَرة، فإنّ ذلک قربة إلیّ.
و به یکدیگر روی آورند، و به دیدار هم روند، زیرا این کارها سبب تقرّب و نزدیکی آنها به من می شود.
5.ولا یشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضاً، فإنّی آلیتُ على نفسی أنّه مَن فعل ذلک وأسخط ولیّاً من أولیائی دعوتُ الله لِیعذّبه فی الدنیا أشدّ العذاب، وکان فی الآخرة من الخاسرین.
و خود را مشغول ریختن آبروی یکدیگر نکنند، که من با خود عهد کرده ام، هرکس مرتکب چنین کاری شود و یکی از دوستانم را ناراحت و خشمگین سازد، از خداوند بخواهم که در دنيا سخت ترين عذاب را به او بچشاند، و چنین فردی در آخرت از زیانکاران خواهد بود!
6. وعرِّفْهم أنّ الله قد غفر لمحسنهم، وتجاوز عن مسیئهم، إلاّ مَن أشرک به أو آذى ولیّاً من أولیائی أو أضمر له سوءً،
و به دوستان ما آگاهی ده که خداوند، نیکو کارانِ آنان را مورد بخشایش خویش قرار می دهد و از بدکارانِ آنان می گذرد، مگر کسی که به او شرک ورزد و یا یکی از دوستان مرا آزار دهد، یا در دلش نسبت به وی قصد سوئی داشته باشد،
7.فإنّ الله لا یغفر له حتّى یرجع عنه، فإنْ رجع وإلاّ نُزع رُوح الإیمان عن قلبه، وخرج عن ولایتی، ولم یکن له نصیب فی ولایتنا، وأعوذ بالله من ذلک.
پس خداوند، او را نمی آمرزد تا آنکه از این نیّت بازگردد. پس اگر همچنان بر این نیّت بماند، خداوند روح ایمان را از قلبش می برد، و چنین فردی از ولایت و دوستی من خارج می شود
و از ولایت ما بهره ای نخواهد داشت،
و پناه بر خدا از چنین چیزی!
📚 اختصاص، شیخ مفید، صفحه 241
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
https://eitaa.com/hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌷🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
🌹 یا اَبَا الْحَسَنِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ یا عَلِىَّ بْنَ اَبیطالِبٍ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
🌹 یا فاطِمَةَ الزَّهْراءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهَةً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللهِ
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌷🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/hebye110
بسمالله الرحمن الرحیم
عمری دلم زائرسرای این حرم بوده
اصلاً حیات من برای این حرم بوده
هر مستجاب الدعوه ای را دیده ام،روزی
نه؛بلکه عمری را گدای این حرم بوده
احساس من می گویداین خورشید هم انگار
در حسرت گنبدطلای این حرم بوده
با"یاحسین بن علی"واردشو،ذکری که
ذکر علی موسی الرضای این حرم بوده
اینجا دوباره می شود درد دلم آغاز
بااینکه در دارالشفای این حرم بوده
این گریه هایی هم که دارم می کنم شاید
تاثیر صحن باصفای این حرم بوده
یا اصلاً این دریای مواج دلم شاید
از گریه های های هایِ این حرم بوده
هرکس زیارت کرده سالار شهیدان را
از روضه های کربلای این حرم بوده
جامانده قلبم در یکی از صحن ها اما
یادم نمی آید کجای این حرم بوده
درصحن گوهرشاد یادر صحن جمهوری
اصلا گمانم جای جای این حرم بوده
دارم امید اینکه روز محشر کبری
گویند او هم مبتلای این حرم بوده
با اینکه استحقاق دوزخ دارد این بنده
اما وجودش آشنای این حرم بوده
دستم بگیر ای"پیشوای مهربانی ها"
دستی که بر دیوارهای این حرم بوده...
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
@hedye110
زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟
گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟
ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند
گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟
من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی ؟❤️
🌕🌺🌕ولادت
🌕🌺🌕با
🌕🌺🌕سعادت
🌕🌺🌕امام
🌕🌺🌕مهربانی
🌕🌺🌕حضرت
🌕🌺🌕علی بن
🌕🌺🌕موسی
🌕🌺🌕الرضا
🌕🌺🌕برشما
🌕🌺🌕دوستان
🌕🌺🌕عزیز
🌕🌺🌕مبارک
🌕🌺🌕باد
✨✨✨✨✨✨✨🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
@hedye110
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
کاری برای این بدِ بی آبرو کنید
با صحن انقلاب مرا روبرو کنید
قلب مرا گرفته و در گوشۂ حرم
با تکّه های آینه لطفا رفو کنید
بعدش کمی به دست بگیرید و باز هم
آمرزش گناه مرا آرزو کنید
قلب شفا گرفتۂ من خانۂ شماست
در آن مباد عشق دگر جستجو کنید
اذن دخول خواندم و اشکم روانه شد
در این دقیقه کاش که قصد وضو کنید
با من شبیه دعبل و ریّان پس از نماز
در حدّ یک سلام شده گفتگو کنید
لبخند را به روی لبانم بیاورید
بغض مرا گرفته جدا از گلو کنید
امشب در ازدحام کنار ضریح تان
شاخه گل سفیدِ مرا نیز بو کنید!
عیدتون مبارک 🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻
@hedye110