eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
6.6هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
انسان شناسی ۱۸۵.mp3
13.11M
➖ چرا خداوند اینهمه اسم دارد؟ ➖ کاربرد و کارکرد این اسماء در جهان چیست؟ ➖ میان ما و این اسم‌ها چه ارتباطی وجود دارد؟ ➖ تکرار اسماء خدا، چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟ 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
و چنین فرمود مهربان پروردگار نیکی ده برابر پاداش دارد و یک گناه نابود‌ کننده است. (‌کافی8/49) 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
انسان شناسی ۱۸۶.mp3
11.42M
♨️ یک راه کوتاه، هست برای تبدیلِ رذیله‌های درونی به کمالات و قدرتهای روحی! میانبری که یکی یکی سیاهی‌های درون را پاک می‌کند و یکی یکی جایش نور می‌کارد! 🔺بیاموز / سخت نگیر / و انجام بده 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
علی آقا ۵ روزه کوچولو ترین شرکت‌کننده راهپیمایی امروز خدایی دیگه از این کوچیکتر یه راست از اتاق زایمان باید اومده باشه تو راهپیمایی😄 خدا حفظش کنه بابلسر، هادی شهر 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️⭐️ اگر در همه دنیا و مشرق و مغرب عالم هیچ کس نباشد و تنها قرآن با من باشد از تنهایی ترسی ندارم. (امام سجاد علیه السلام) شبتون بخیر ⭐️🌟🌙💫✨ @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا🌻🍃 سرآغازصبحمان را با یاد و نام و امید تو میگشاییم🌻🍃 پنجره های قلبمان را عاشقانه بسویت بازمیکنیم تانسیم رحمتت به آن بوزد🌻🍃 الهی به امید تو 💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
این روزها که می‌گذرد غرق حسرتم مثل ‌قنوت‌ های بدون اجابتم! 😞 بسته ست چشم‌های مرا غفلت گناه تو حاضری! منم ‌که گرفتار‌ غیبتم ...💔 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، يَا عَلِىَّ بْنَ أَبِى طالِبٍ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 مسجد محل امنی بود و هیچ وقت مانع حضورش نمی‌شدم نگرانی من فقط به خاطر این بود که اتفاقی برایش نیفتد من هم مثل مادرهای دیگر دوست داشتم درخت تازه به ثمر رسیده‌ام میوه و بر بدهد طبیعی بود که نگرانش باشم چند روزی بود که حالم اصلا خوش نبود و احوال پریشانی داشتم وقتی غلامحسین علت دلواپسیم را جویا شد چیزی غیر از آنچه خودش هم به آن فکر می‌کرد، نبود یعنی دغدغه حضور محمدحسین در جمع انقلابیون و بروز خطرات احتمالی برای او غلامحسین گفت دیشب که برای اقامه نماز به مسجد رفته بودم با چشمان خودم دیدم که محمد حسین اعلامیه‌ها و نوارهای امام را در پیراهنش پنهان می‌کند همسرم همه چیز را به خدا بسپار *فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین* کم‌کم فعالیت انقلابیون از گوشه و کنار کشور به گوش می‌رسید و همه مردم در جریان فعالیت‌ها و تظاهرات قرار می‌گرفتند بعضی از خانواده‌ها نوارهای سخنرانی و اعلامیه‌های امام را در خانه‌های خود تحلیل و بررسی می‌کردند و آن‌ها را در بین مردم پخش می نمودند و گاهی از سوی نیروهای رژیم مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند در خانه ما هم غلامحسین به همراه بچه ها به تجزیه و تحلیل اعلامیه ها و سخنرانی های امام می‌پرداخت یادم می آید آن روز داخل باغچه مشغول چیدن سبزی بودم رادیو را روشن کردم و خودم را در باغچه ها سرگرم کردم ناگهان خبری توجهم را به خود جلب کرد رادیو از سرکوبی تظاهرات جمعی از مردم بی‌گناه تهران در میدان ژاله خبر داد و همه کسانی را که از ظلم شاه به تنگ آمده بودند خلافکار و ضد رژیم تلقی می‌کرد مرتب هشدار می‌داد از تجمع بپرهیزید و به پدران و مادران اخطار می کرد که مراقب رفتار فرزندان خود باشند چون دولت هیچ گونه مسئولیتی در برابر عواقب ناشی از خرابکاری آنها را نمی‌پذیرد آن روز تنها چیزی که در ذهنم مجسم شد رفت و آمدهای مشکوک محمدحسین و محمدهادی بود مطمئن بودم آنها در جمع انقلابیون فعالیت هایی دارند زیرا آنها تحت تعلیم پدر و برادران بزرگتر با انقلاب آشنا شده بودند توان از دست و پاهایم گرفته شد دلشوره عجیبی در دلم افتاد دلم به حال مردمی که عزیزانشان را در این واقعه از دست دادند بسیار می‌سوخت از جو حاکم و ظلم ظالمان متنفر شده بودم فقط برای سلامتی همه انقلابیون دعا می‌کردم با نزدیک شدن مهرماه آرامش نسبی پیدا کردم و با خود گفتم مدرسه ها باز می شود و بچه ها مشغول درس ومدرسه، کمتر خطر تهدیدشان می‌کند اما غافل از اینکه برای بچه ها مقابله با ظلم و فریاد مخالفت علیه ظالم زمان نمی شناسد محمدحسین در اوج نوجوانی بود که روزهای پرشور انقلاب آغاز و حضور او در جمع انقلابیون پررنگ‌تر شد رفتار و کردار محمدحسین نشان می داد که فکرش مشغول چیزی هست از او پرسیدم پسرم اتفاقی افتاده که اینقدر آشفته ای؟ گفت امام یک هفته قبل از آغاز سال تحصیلی در سخنرانیهایش دستور تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها را داده‌اند مردم تهران نیز اعلام آمادگی کرده‌اند اما در کرمان حرکت های دانش آموزی منسجمی شکل نگرفته خیلی از بچه ها خبر ندارند و موضع بی‌طرفی دارند نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم و هیچ اقدامی نکنم گفتم پسرم با یک گل بهار نمی شود مبادا دست به کاری بزنی که برایت دردسر شود خندید: قول نمی‌دهم اما سعی خودم را می‌کنم نزدیک غروب شد وضو گرفت و داشت از خانه بیرون می رفت سراسیمه دنبالش دویدم محمدحسین نمازت را خواندی زود برگرد فردا یکشنبه اول مهر است همین طور که می‌رفت به عقب نگاه کرد چشم قول نمی دهم اما سعی می کنم زود برگردم شب فرا رسید همه برگشتند و طبق معمول محمدحسین نبود خجالت می‌کشیدم بپرسم محمدحسین را در مسجد دیدید یا ندیدید اما اینقدر حرف زیرو رو کردم تا فهمیدم هنوز داخل مسجد است زمان می گذشت و از آمدنش خبری نبود وقت شام شد بچه‌ها گرسنه بودند شام خوردیم و هر کسی رفت سراغ کار خودش اما چشم من از روی عقربه های ساعت برداشته نمی‌شد زمان برایم سخت و سخت‌تر می‌گذشت ساعت از ۱۱ گذشت خبری از او نشد بلند شدم با قرآن و دعا خودم را سرگرم کردم مطمئن شدم باید اتفاقی افتاده باشد با خودم گفتم اگر انشاالله سالم برگردد خیلی دعوایش می‌کنم.... به خاطر این تاخیرش باید تنبیه بشود همانطور که در عالم خیال با او دعوا می‌کردم از راه رسید وقتی چشمم به قیافه مظلوم و خسته اش افتاد یادم رفت که از دستش عصبانی بودم گفتم مادر تا این وقت شب کجا بودی؟ به ساعت نگاه کردی؟ گفت خیلی شرمنده‌ام مادر ببخش بعداً برایت تعریف می کنم فعلا بخواب پدر بیدار نشود صبح که برای نماز بیدار شد فرصتی دست نداد قبل از هفت از خانه بیرون زد تا به مدرسه برود 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶