◈
✍ #سخــــن_بــــزرگان
🌷آیت الله سید علی قاضی :
در #سکوت برای انسان حالاتی
پیدا می شود که در غیـر از این
موقع امکان ندارد پیدا شود.
↷↷↷
➥ @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
صبح شد
بازهم آهنگ خدا می آید
چه نسیم ِخنکی!
دل به صفا میآید
به نخستین نفسِ
بانگِ خروس سحری
زنگِ دروازه ی
دنیا به صدا میآید
سلام صبحتون بخیر🌺
➥ @hedye110
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#سلام_امام_زمانم 💖
خاک پایت
توتیای چشم ما
یابن الزهرا کی می آیی از سفر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
به امام سجاد علیه السلام و امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام
يا اَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، يَا زَيْنَ الْعابِدِينَ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🦋🌹
يَا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🌹🦋
يَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الصَّادِقُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#التماسدعایفرج
➥ @hedye110
#کتابدا🪴
#قسمتصدشصتهشتم 🪴
🌿﷽🌿
سر و ته جنت آباد را با نگاهمان در انداز می کردیم
و درباره سرنوشت جنگ و اینکه مافیت ما چه می شود صحبت
می کردیم. لیلا پرسید: اصلا چرا جنگ شد؟
گفتم: مگه پیام های مدام رو نشنیدی؟ میگه می خوام امت واحد
عربی درست کنم. در صورتی که هدفش چیز دیگه ای. وگرنه
با عقل جور در می یاد به دفاع از عربها جنگ راه بیندازد و بعد
این همه عرب را بکشد؟! خودت که دیدی این همه جنازه که
آوردن جنت آباد فارسی و عرب همه کشته شده بود. این حرفش
به ادعای تو خالیه. اینا میخوان انقلاب ایران رو از بین ببرد و
نفت ایران رو تاراج کن میخوان ایران رو هم مثل فلسطین بكند
بعد پرسید: حالا جنگ تا کی ادامه پیدا میکنه؟
گفتم: پناه بر خدا جوونای ما با غیرتی که از خودشون نشون دادن
خوب تونستن مقاومت کنن اگه بنی صدر هم بذاره فانتومها بلند شن
و مواضع عراقی ها را بکوبن مساله تموم شده اس. ما هم باید
دفاع کنیم که این مقاومت به ثمر بشینه
یک دفعه پرسید: زهرا تو فکر می کنی بعد بابا کی از خونواده ما
قراره شهید بشه؟ گفتم: من، ایشاالله من شهید می شم با صدای
بغضی آلودی گفت: خدا نکنه. اگه تو شهید بشی ما چی کار
کنیم؟
گفتم: هر کار بعد شهادت بابا کردیم، همون کار رو تو ادامه میدی
بعد من مسئولیت با توئه
گفت: نه من مثل تو بشم من نمیتونم تحمل کنم. اصلا نمی تونم
مسئولیت بپذیرم. این مسئولیت سنگینه گفتم من میدونم سنگینه،
منتهی من هم خودم نخواستم. ناخواسته روی دوشم گذاشته شد.
حال هم باید به نحو احسن انجامش بدم. خوب یا بد باید تلافی کنم.
بعد گفتم: لیلا تو دعا کن منم با شهادت برم. نگران مسئولیت ها هم
نباشی، علی میاد مسئولیت بچه ها رو گردن میگیره. این مساله
فقط تا وقتی ادامه داره که علی برسه
اسم علی را که آوردم لیلا با ترس گفت: نه من از خدا می خوام
على نیاد وگرنه اونم شهید میشه
سری تکان دادم و گفتم: آره. اصلا تو شهادت على شک نداشته
باش. اون پاش برسه اینجا، بریده، این پسره سر پر شوری داره.
یادته حرفهاش رو می گفت: من دوست ندارم همین طوری بمیرم.
باید آن قدر در راه خدا تلاش و جهاد کنم تا مرگم رو شهادت قرار
بدن
صدای گریه لیلا با این حرف بلند شد، برای اینکه بحث را جمع
کنم، دستش را گرفتم و گفتم: بلند شو، بریم دور بزنیم. مثلا قراره
ما نگهبانی بدیمها
راه افتادیم و توی جنت آباد قدم زدیم و سرک کشیدیم. دیگر هر دو
ساکت شده بودیم ولی ذهنم کاملا درگیر آمدن على شده بود. باز از
خودم می پرسیدم: یعني على خبر شهادت بابا رو شنیده؟ یعنی کی
می یاد؟ رادیو اخبار خرمشهر و درگیری ها را منعکس میکنه یا
نه؟ على اگر بخواد بیاد با وضعیت جراحت دستهاش چطور
خودش رو میرسونه؟ اگه پایش به اینجا برسه، چه کار می کنه؟
خدا که شهید نشه. ولی بعد حرفش را یادم آمد که می گفت: من
مرگ در راه خدا را عین زندگی می دانم. زندگی واقعی در
شهادت است. ائمه اطهار هم شهید شدند، بزرگانشان را ببینید. ما
هم برای اینکه جاودانه بمانیم باید مثل آنها عمل کنیم
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#کتابدا🪴
#قسمتصدشصتنهم 🪴
🌿﷽🌿
به خودم گفتم:
پس با این حساب شهادت، حق على است. ولی چطور و کجا شهید
می شه؟ تیر می خوره؟ با ترکش خمپاره باعث شهادتش میشه؟
بعد ترکشی که به سر بابا خورده بود، جلوی چشمم آمد. دوباره
فکر بابا، وضعیت وا و بچه ها و شب هایی که همه اعضای
خانواده در کنار هم بودیم به یادم آمد. حرف بابا همیشه این بود:
هر جا می روید، غروب نشده به خانه برگردید
حالا حسب ظلمات، در شرایطی که هم توی کوچه و خیابان آدم
های ناباب بودند و هم بعثی ها تا پشت دروازه شهر جلو آمده
بودند، ما دو تا دختر وسط قبرستان چرخ میخوردیم.
چون با هم بودیم، چندان از فضای سنگین حاکم بر قبرستان نمی
ترسیدم. فقط گاهی که باد برگ های خشک درخشان یا کاغذهای
پراکنده را به حرکت در می آورد و صدای مبهمی ایجاد می کرد،
دلم میلرزید، دست لیلا را گرفتم و با سرعت بیشتری لابه لای درختان و انتهای قبرستان را گشتم. چون زینب سفارش کرده بود،
سمت قبور قدیمی نرویم، قبل از رسیدن به آن محدوده دور زدیم،
زینب می گفت: انتهای قبرستان امنیت نداره، دیوارهایش ریخته
ممکنه کسی از اونجا وارد بشه
یک ساعتی به این شکل گذشت. برای اینکه لیلا را بیشتر از این
خسته نکنم، گفتم: برگردیم
جلوی در اتاق ها که رسیدیم، حسین را صدا کردم. حسین و عبدلله
با هم جواب دادند فهمیدم در این مدت نخوابیده اند. بیرون که
آمدند، گفتم: من هنوز می تونم بیدار بمونم، اگر
شما میخواید بخوابید عبدلله گفت: نه، ما هم خوابمون نبرد،
داشتیم حرف می زدیم. و با حسین و عبدلله لبه ایوان نشستیم و
شروع کردیم به حرف زدن.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
استاد فاطمینيا: اگر میخواهيد به جایی برسيد لطيف شويد
🔹 اگر لطيف نباشيد هيچ چيز نصيبتان نمیشود. هر روز چند مرتبه در خانه يا محل كار عصبانی میشود و پرخاش میكند و دل ديگران را میشكند از طرفی هم میخواهد به مقامات معنوی برسد!
🔹علامه طباطبايی تماما لطافت بود بهحدی كه در طول عمر خود با كسی دعوا نكرد. روزی جوانی با دوچرخه به مرحوم علامه برخورد كرد و ايشان آسيب ديد، اگر ما بوديم حتما با آن جوان دعوا میكرديم اما علامه بلافاصله به سمت جوان رفت و از او دلجويی كرد و پرسيد آسيب ديدهای يا خير؟
🔹اگر ميخواهيد به جايی برسيد لطيف شويد. لطيف بودن را تمرين كنيد، از خانه و محل كار شروع كنيد و با خشم و غضب، ديگران را آزار ندهيد.
➥ @hedye110
🌷 امام صادق (علیه السلام) :
🖌 اگر مرد مومنی در قله کوهی هم باشد ، خداوند کسی را می فرستد که او را آزار دهد ، تا بخاطر این کار به او پاداش دهد.
📚 علل الشرايع ، ج۱ ، ص۴۲
➥ @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓چرا تا به کسی تکیه میکنیم،
همون آدم پشتمونو خالی میکنه؟
➥ @hedye110
برای ثبت نام در حوزه علمیه تا آخر خرداد فرصت هست
اونایی که نقش آفرینی در جامعه رو داست دارن
اونایی که دغدغه امام زمان رو دارن
اونایی که دوست دارن مثل بقیه بی تفاوت نباشن!
بسم الله رو بگید
https://paziresh.ismc.ir
.
شکرانه 08.mp3
14.27M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه پزشکیان قبل وبعدشهادت رئیس جمهورشهید
برداشت آزاد...
هر طور دوس دارین برداشت کنید😳😳😳
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی ...
ای نام توشیرین
ای ذات تودیرین
خوشم که معبودم تویی
خرسندم که مقصودم تویی
سلام صبحتون بخیر
الهی به امید تو💚
➥ @hedye110
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#سلام_امام_زمانم
اللَّهُـمَّأَرِنِےالطَّلْعَةَالرَّشِيدَةَ'
قلب زمین گرفته!
زمان را قرار نیست💔
اۍ بغض مانده 😭
در دل هفت آسمان!💔
بیا😭
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
امام موسی بن جعفر علیه السلام
امام رضا علیه السلام
امام جواد علیه السلام
امام هادی علیه السلام
يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ، أَيُّهَا الْكاظِمُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🌹🦋
يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🌹🦋
يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🌹🦋
يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@delneveshte_hadis110
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#التماسدعایفرج
➥ @hedye110
#کتابدا🪴
#قسمتصدهفتاد 🪴
🌿﷽🌿
هنوز چیزی نگذشته بود که زینب به
صدای ما بیدار شد و از توی اتاقی خطاب به من گفت: مادر صبح
تا شب دویدی، خسته ایی، حالا که خبری نیس. بگیر بخوابه. گفتم:
باشه. با لیلا بلند شدیم و رفتیم توی اتاق روی موکت دراز کشیدیم.
لیلا خیلی زود خوابش برد. چشم های من هم گرم شده بود ولی یاد
سرویس خوابمان افتادم که بابا تازه برایمان خریده بود. چقدر از
داشتن تخت خواب خوشحال بودیم. البته اولی بابا تخت خواب را
به نیت من و لیلا نگرفته بود ولی وقتی دید من و لیلا ذوق کرده ایم
و خوشمان آمده گفت برای ما باشد
با این فکر خوابم برد. توی خواب باز کابوس دیدم، صحنه های
شلوغ و درهم. خواب بابا را هم دیدم، بابا در حالی که عمامه
سبزی بر سر داشت به طرف باغ سرسبزی در حرکت بود هرچه
تلاش کردم خودم را به او برسانیم، موفق نمی شدم. داد زدم و
صدایش کردم. به طرفم برگشت، نگاهم کرد و لبخند زد و در عین
حال دورتر و دورتر شد. من بیشتر تقلا کردم ولی انگار پاهایم را
گرفته بودند. داد میزدم و گریه می کردم از او می خواستم مرا هم
با خودش بیرد. او فقط با لبخند جوابم را می داد. وقتی دیدم به او
نمی رسم، گریه هایم به زاری و شیون رسید و با صدای گریه
خودم بیدار شدم. هنوز خیلی به صبح مانده بود، به لیلا نگاه کردم
از صدای من بیدار شده بود. پرسید خوبی؟ گفتم: آره. بخواب.
چیزی نیست. درباره خوابیدم و دوباره خواب و کابوس های آزار
دهنده، تا اذان صبح چندین دفعه از خواب بیدار شدم
دفعة أخر صدای یکی از پیرمردها را شنیدم. داشت قبل از نمازش
اذان می گفت لیلا را بیدار کردم. زینب خانم و بقیه را هم صدا
کردم بعد وضو گرفتم و نمازم را خواندم. منتظر ماندم تا هوا
روشن شود، بروم مسجد جامع، هم خبرهای تازه را بشنوم، هم
صبحانه بیاورم
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#کتابدا🪴
#قسمتصدهفتادیکم 🪴
🌿﷽🌿
همان طور که به دیوار تکیه داده بودم صدای غسال ها را که دیگر
بعد از نماز نخوابیده بودند، می شنیدم. یکی از آنها می گفت:
قدرت خدا، ما این همه در طول عمرمان مرده شستیم. می دیدیم یه
مرده بعد از یکی، دو ساعتی که می موند بوی تعفن میگرفت و از
بویش نمی شد اینجا وایستاد. ولی این شهدایی که اینجا چند روز
مونده بودن بوی گل می دادن
اون یکی گفت: یادته اگه یه روز چند تا مرده می آوردن قبرستونه
چه حالی میشدیم؟ چه خوفي ما رو می گرفت، انگار مرگ
خودمون رو تو دو، سه قدمی می دیدیم. ولی حالا تو این چند روز
ما چی ها دیدیم، چقدر کشته و شهید آوردن
دوباره همان پیرمرد اولی گفت: انگار آدم هر چقدر پیرتر باشه، به
زندگی دلبستگی بیشتری داره. تو این جوونا رو ببین چطور
جونشون رو گرفتن سر دست، می رن دم گلوله
آفتاب که بالا آمد به لیلا گفتم دارم میرم. هنوز به در جنت
آباد نرسیده بودم که حسین و عبدلله بدو بدو خودشان را رساندند و
گفتند: ما هم می آییم
گفتم: شما دیشب بیدار موندین، بمونین استراحت کنین
گفت: نوبتی می خوابیدیم. فعلا هم که اینجا کاری نیست
صدای انفجار و گلوله باران توپخانه عراقی ها از ساعتی پیش
مدام به گوش می رسید به حسین گفتم: تو بمون ممکنه کاری پیش
میاد به وجودت نیاز باشه
حسین برگشت. من و عبدلله راه افتادیم. توی راه میدیدیم آتش
توپخانه عراقی ها از نقطه ایی که شروع کرده چطور می گوید
رو به جلو پیش می رود. ما هر چه پیش می رفتیم جلوتر از ما را
می گویید. این را از روی گرد و خاک ناشی از تخریب و دود
اتش سوزی می فهمیدیم. اول خیابان امیرکبیر را زد و بعد به
طرف چهل متری پیش رفت. دو، سه تا از گلوله ها تقریبا به
فاصله دویست متری ما توی آسیایی که به آن مکیه آردی می
گفتند، خورد من و عبدلله به آن طرف دویدیم و در همان حال
دیدیم دو، سه نفر از داخل مكینه بیرون ریختند، تاما برسیم دو
نفرشان نفر سومی را کشان کشان تا کنار دیواری آوردند. هر سه
تا کارگران مکینه بودند. ترکش بزرگی به پشت یکی از آنها
خورده بود و به شدت خونریزی می کرد. به دست و صورت و
گردن یکیشان هم ترکش های ریزی فرو رفته بود، آن دیگری هم
در گیجی و منگی به سر می برد و چندان متوجه اوضاع
پیرامونش نبود. مجروحی که خونریزی شدیدی داشت وضعیتش
اصلا خوب نبود، گفتم؛ زود باشید. یه چیزی پدید باید جلوی
خونریزیش را بگیرم.
مجروحی که ترکش کلی به سر و صورتش خورده بود گفت: اینجا چی
میخوای؟ ما اینجا هیچی گفتم یه تیکه پارچه
دیدم به هم نگاه می کند. بیچاره ها چون زمان انفجار خواب بودند
حالا خیلی بهت زده بودنشه دستها چه این طرف و آن طرف دوشند
و سعی کردند چیزی پیدا کنند. گفتم: اصلا
هیچی نمی خوام. بیاید کمک کنید پیراهن خودش رو در آرید،
پیراهن را که در آوردند یکی از و کارگرها که دستش بدجور می
لرزید آن را گرفت که پاره کند، دیدم نمی تواند از دستش و گرفتم،
انگار می ترسید باز هم همان جا را بزنند. آخر صدای انفجارهای
شدید از دور و نزدیک به گوش می رسید
یکی از آستین های پیراهن را پاره کردم. وقتی با لنگه
آستین رانش را می بستم، مرد سرش را بلند کرد و به زخم غرق
در خونش نگاهی انداخت و پرسید: قطع شده؟
گفتم ، قطع نشده و مابقی پیراهن را دور شکمش بستم. مرد با
هر تکائی ناله ایی می کرد و حضرت عباس را صدا می زد. برای
پوشاندن روی زخم هم پارچه می خواستم. تا آمدم بگویم یکی از
شماها پیراهتان را بدهید، ماشینی سر رسید. عبدلله اشاره کرد
ماشین ایستاد. مجروح را سوار کردند و بردند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef