1.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی حاج آقا قرائتی
💠موضوع: نماز مثل شیر مادر
#ماهخدا
#التماسدعا
#بهار_قران
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
Haj Meysam MotieeShab28Ramazan1400[05].mp3
زمان:
حجم:
8.73M
🎙سفارش امام رضا (ع) (زمزمه)
🔺با نوای: حاج میثم مطیعی
👈 متن شعر:
MeysamMotiee.ir/post/2424
#ماهخدا
#التماسدعا
#بهار_قران
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
Haj Meysam MotieeShab28Ramazan1400[01].mp3
زمان:
حجم:
11.11M
🎙دلتنگ مشهدم (زمزمه)
🔺با نوای: حاج میثم مطیعی
#ماهخدا
#التماسدعا
#بهار_قران
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
ای یوسف زهرا!
برای اهتزاز پرچم امید و حقیقت، من منتظرم...
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#ماهخدا
#التماسدعا
#بهار_قران
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
مےگویند:
روزے را صبحِ زود تقسیم مےڪنند
هرجا ڪـہ هستے "سهمِ امروزت"
"یك بغل شادے و آرامش"
سلام
روزتون پر از خیر و برکت
#ماهخدا
#التماسدعا
#بهار_قران
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
اعمال شب آخر ماه مبارک
#ماهخدا
#التماسدعا
#بهار_قران
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
1.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸صدای پای عید میآید
و دل مومن بر سر
دو راهی آمدن عید رمضان و
رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است🌸
🌸از آمدن آن یک دل شاد
باشد یا از رفتن این یک محزون🌸
پیشاپیش_عید_فطر_ بر شما و خانواده محترم مبارک 😘😘🌸🌸
ارسالی یکی از اعضای محترم کانال
#ماهخدا
#التماسدعا
#بهار_قران
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
بسم رب الحسین (ع)
#ختم_ترجمه_فارسی_قرآن
#سوره_بقره
#صفحهپنجم
#آیات_بیست_و_یکم_تا_بیست_و_پنجم
مردم! برای اینکه مراقب رفتارتان باشید، خدایی را بندگی کنید که شما و قبلیهای شما را آفریده است (۲۱)
همانکه زمین را فرش زیر پایتان کرد و آسمان را سقف بالای سرتان و از آسمان برف و بارانی میفرستد تا بهبرکتش، محصولات کشاورزی را برای خوردوخوراکتان پرورش دهد. پس برای خدا همتایانی قرار ندهید. خودتان هم خوب میدانید که خدا همتایی ندارد! (۲۲)
اگر به قرآنی که بر بندۀ خود فرستادهایم، شک دارید و آن را ساختهوپرداختۀ او میدانید، سورهای مِثلش بیاورید؛ البته اگر راست میگویید! برای کمکگرفتن، یارانِ خود را هم در برابر خدا صدا بزنید. (۲۳)
پس اگر نتوانستید این کار را بکنید که هرگز هم نخواهید توانست، بترسید از آتشی که سوختش مردم و بتهای سنگیاند و برای بیدینها آماده شده است! (۲۴)
به مسلمانانی که کارهای خوب کردهاند، مژده بده باغهایی پردرخت در انتظارشان است که در آنها جویها روان است. هر وقت میوهای از آن باغها روزیشان شود، میگویند: «این همان کار خوبی است که در دنیا روزیمان شده بود و الان بهاینصورت درآمده است!» انواع روزیهای ممتاز برایشان میآورند و در آن باغها همسرانی پاکوپاکیزه دارند و آنجا ماندنیاند. (۲۵)
#ماهخدا
#التماسدعا
#بهار_قران
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
💠بـِسـم ِ ربــِّـ الشــُّـهـداءِ والـصِّـدیـقـیـن💠
📌خاطرات شهید #حبیب_الله_جوانمردے
📌سن شهادت: ۱۶ سال
اهل شهرستان بهبهان
#قسمٺ3⃣
مال شبهه ناک
🍃یکبار عده ای از اهالی محل پول گذاشتند و آش درست کردند. همه همسایه ها می آمدند و کاسه آش شان را پر می کردند. بوی آش محله را حسابی برداشته بود. آدم خود به خود دهانش آب می افتاد. رفتم آش آوردم و آمدم کنار حبیب الله. حبیب الله کاسه را از دستم گرفت و رفت خالی کرد داخل دیگ آش. با تعجب نگاهش کردم.
🍃گفتم چرا آش ها را ریختی توی دیگ؟! گفت: رحمان همه همسایه ها روی هم پول گذاشتند، یکی دو تا خانواده نیست که بدانیم کیا هستن. احتمال داره یکی دو تا از اونها پولشان مشکل داشته باشه و پاک و حلال نباشه. اون وقت اگه بخوای اون رو بخوری، شکمت میشه جای مال حرام. خودت اینجوری دوست داری؟ رفتم تو فکر حرفهایش، حق را به حبیب الله دادم. هر دو از خوردن آش صرف نظر کردیم. حالا که فکر می کنم حبیب الله مراحل تکامل را یک شبه پشت سر نگذاشت. پله پله طی کرد. اولین پله اش هم احتیاط کردن در خوردن مالی بود که شبهه ناک بود.
📔کتاب حبیب خدا ، صفحه ۱۷ الی ۱۸
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
#بهار_قران
#التماسدعا
#شهداومهدویت
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
❣کمال بندگی❣
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 📌خاطرات شهید #حبیب_الله_جوانمردے سن شهادت: 16 سال اهل
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
📌خاطرات شهید
#حبیب_الله_جوانمردے
سن شهادت ۱۶ سال
اهل شهرستان بهبهان
#قسمت4⃣
خمس
🍃تابستان که مدرسه ها تعطیل بود، با حبیب الله می رفتیم کارگری. حبیب الله مقدار کمی از پولهایش را خرج خودش می کرد و بقیه را خرج فقرا می کرد. یه روز گفت بریم خمس پول هایمان را بدهیم. گفتم: چی چی. اگه بگم آن موقع واژه خمس یک واژه عجیب و غریب برایم بود، گزافه نگفته ام. حبیب الله گفت: آره خمس، یعنی یک پنجم پولهایمان را باید در راه دین بپردازیم، وگرنه مالمان حرامه و فرقی با دزدی نداره.
🍃رفتیم مسجد. نماز که تمام شد. رفتیم پیش امام جماعت. حبیب الله گفت: ما بعضی روزها می رم کارگری، می خواهم ببینم خمسش چقدر می شود که پرداخت کنم. امام جماعت نگاهی به حبیب الله کرد. چشماش از تعجب گرد شد و ابروهایش بی اختیار بالا رفت. گفت تو که سن و سالی نداری! می خواهی خمس بدهی. حبیب الله گفت: پرداخت حق الهی کوچک و بزرگ ندارد. روحانی جا خورد. حسابی تعجب کرد. بعد خمس حبیب الله را از او گرفت. آن موقع حبیب الله دوازده سال بیشتر نداشت. اما همیشه می رفت خمسش را پرداخت می کرد. در حالی که هیچ چیز بر او واجب نشده بود.
📙کتاب حبیب خدا ، صفحه ۱۹ الی ۲۰
#بهار_قران
#التماسدعا
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
📌خاطرات شهید
#حبیب_الله_جوانمردے
سن شهادت: 16 سال
هل شهرستان بهبهان
#قسمت6⃣
زردآلو
🍃به همراه تعدادی از بچه ها رفتیم برای گردش به یکی از روستاها. آنجا سرسبز بود و باغ های میوه زیادی داشت. همین جور که داشتیم می رفتیم، تعدادی زردآلو از درخت افتاده بود روی زمین. بچه ها شروع کردند به برداشتن و خوردن زردآلوها. من و حبیب الله هم برداشتیم. یکدفعه صاحب باغ با عصبانیت و داد و بیداد کرد و دوید به سمت ما. بچه ها همه فرار کردند. به حبیب الله گفتم فرار کن، الان بیاد تکه بزرگمون گوشمونه.
🍃خواستم برم حبیب الله دستم را گرفت. گفت بذار بیاد. بعد میوه ها را گذاشت کنار و گفت: پدر جان، من فکر می کردم این میوه ها ریخته بود روی زمین، فکر می کردم کسی بهشون کاری نداره و همه اش هم از بین میره. گفتم اسراف میشه که برداشتم. حالا که ماجرا را فهمیدم، دست نخورده گذاشتمش کنار. باغبان که متوجه شد جنس حبیب الله با بقیه فرق که فرار کردند فرق می کند، شرمنده شد و دیگه چیزی نگفت.
🍃بعد حبیب الله گفت: اما پدر جان، من در هر صورت اشتباه کردم بدون اجازه دست به میوه ها زدم، صدتا صلوات برای پدر خدا بیامرزت می فرستم و یک روزه مستحبی هم براش می گیرم. باغبان همینجور هاج و واج مانده بود. از باغبان خداحافظی کردم و آمدیم شهر. صدتا صلوات و یک روز روزه را هم برای پدر آن باغبان به جا آورد. نه در قبال خوردن حتی یک دانه زردآلو. فقط به خاطر اینکه بی اجازه دستش به میوه های آن باغبان خورده بود.
📚کتاب حبیب خدا ، صفحه 42 الی 43
#بهار_قران
#التماسدعا
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸