4_5992431774032987020.mp3
1.75M
🔸ترتیل صفحه 18 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام حجاز
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
☘️☘️☘️☘️
➥ @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
به امام سجاد علیه السلام و امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام
يا اَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، يَا زَيْنَ الْعابِدِينَ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🦋🌹
يَا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🌹🦋
يَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الصَّادِقُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
#کتابدا🪴
#قسمتدویستهفتم🪴
🌿﷽🌿
أنها وسیله هایی از جیپ پایین آوردند. یک پایه، یک لوله، یک
جعبه ابزار و ، لوله را روی پایه نصب کردند، یک نفر که توی
جیب پشت بی سیم نشسته بود و گوشی دستش بوده شماره هایی را
که می شنید بلند میگفت. ارتشی دیگر پیچ روی لوله را تنظیم می
کرد. با کنجکاوی کارهایشان را دنبال می کردم. از همان درجه
داری که کم و بیشی او را می شناختم، پرسیدم: این چیه؟ خمپاره
که میگن همینه؟
ستوان که مردی حدود سی و شش، هفت ساله بود کار بقیه را
نظارت می کرد، گفت: نه این قبضه خمپاره اندازه گلوله خمپاره
اینه گلوله ایی از جعبه مهمات بیرون آورد و نشانم داد
بابا درباره نشانه های سرشانه درجه دارها و انواع اسلحه، زمانی
که علی اولین بار اسلحه اش را به خانه آورده بود، برای ما
توضیح داده بود. به گلوله دست کشیدم و پرسیدم: با این می
خواهید چی کار کنید؟
گفت: خبر رسیده عراقی ها از سمت پلیس راه به پشت پادگان در
نفوذ کردند. ما می خواهیم با گرایی که دیده بان می دهد اون
منطقه رو بکوبیم، بلکه جلوی پیشروی شان رو بگیریم. بعد گفت:
می خواهم افتخار شلیک اولین گلوله را به شما بدهم
با تعجب گفتم: من ؟ چرا من؟ گفت: چون تو عزیزترین کسی رو
که داشتی، در راه خدا و این آب و خاک دادی،
باز هم خجالت کشیدم. یک لحظه خیلی دلم برای بابا تنگ شد. به
مزارش نگاه کردم . احساس کردم او هم به من نگاه می کند و هر
جایی می روم، حواسش به من هست. بیست دقیقه ایی با قبضه کار
کردند تا بالاخره به گرای مورد نظرشان رسیدند، زینب که و
حالش خوب نبود، دیگر نایستاد و رفت. دو، سه نفر از مردها
آمدند. تماشا ستوان به خدمة قبضه که گلوله ای برداشته بود، گفت:
این گلوله رو بده به این خواهر
خدمه گلوله را دستم داد و گفت: گلوله رو آریپ بگیر و بنداز تو
فیضه ولی تا اعالم = نکردیم، نینداز
گلوله به نظرم سنگین آمد، توی این چند روز فقط شنیده بودم
خمپاره می زنند. ولی ما فقط صدایش را می شنیدیم و یا تکه های
ترکش را می دیدیم. با خودم گفتم این به دره چه خرابی هایی رو
که به بار نمی باره. چه جوونهایی رو که از ما نمیگیره
این فکرها از سرم گذشت و یادم رفت به ارتشیها بگویم من در
حال انداختن گلوله داخل قبضه هستم. نزدیک قبضه شده و همان
طور که توی لوله را نگاه میکردم، خمپاره را نزدیک لوله آوردم.
یک دفعه ارتشی که سر جعبه ابزار نشسته بود، سرش را بالا
آورد، مرا در آن حال دید و فریاد کشید چی کار میکنی احمق؟
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#کتابدا🪴
#قسمتدویستهشتم🪴
🌿﷽🌿
جا خوردم. مگر من چه کار کردم که این حرف را زد. احساس
خیلی بدی بهم دست داد درباره نوید: این چه کاری بود؟
با مظلومیت گفتم: مگه من چی کار کردم؟
گفت: هیچی میخواهی گلوله رو بفرستی اون طرف یا سرت رو
بفرستی برا عراقی ها؟ این طور که سرت رو گرفته بودی جلو
قفه به محض شلیک سرت می برید
حسابی خجالت کشیدم. ستوان و یکی، دوتای دیگر که سرشان گرم
بی سیم بوده هراسان نگاه می کردند ببینند بین ما چه می گذرد.
گلوله را به طرف خدمه گرفتم و گفتم: بفرمایید بگیرید
ستوان گفت: نه خواهر من طبیعیه. شما تجربه نداشتند. تقصیر
ماست. ما باید بیشتر وقت می کردیم. حالا شلیک کنید. ان شاء لله
انتقام پدرت و شهدا را از بعثی ها می گیریم
خدمة قبضه هم که برخورد مستورات را دید، گفت: من رو بخشید.
یه دفعه سرم را بالا آوردم، دیدم الانه که سرت از تنت جدا بشه
با این حرف ها کمی آرام شدم. آخر خیلی از دست خودم عصبانی
بودم. خدمه دوباره برایم توضیح داد، گلوله را که داخل فبقه می
اندازم سرم را نزدیک نبرم، فقط دستانم را به طرف لوله دراز
کنم. بعد با صدای بلند گفت: برای سلامتی امام و شادی روح شهدا
صلوات..
ارتشیها و چند تا مردی که ایستاده بودند، بلند صلوات فرستادند.
طبق توضیحی که شنیده بودم، شلیک کردم. دوباره همه لله اکبر
گفتند. صدای شلیک به قدری زیاد بود که گوش هایم کیپ شد. با
این حال از پرتاب خمپاره احساس عجیبی داشتم. تجربه تازه ایی
برایم بود. دلم می خواست بدانم گلوله به کجا اصابت می کند.
مسیری که گلوله می رفت را در آسمان دنبال کردم، شنیدم که
سروان می گوید: می خواهید دوباره شلیک کنید؟
با اینکه دلم می خواست ولی چون حس کردم دیگر آنجا کاری
ندارم، ترجیح دادم تشکر کنم و بگویم: نه
خداحافظی کردم و به طرف زینب آمدم. از دور می دیدم بعد از
چند شلیکی که از آن نقطه انجام دادند، قبضه را جابه جا کردند و
کمی آن طرف تر بردند. هنوز نماز عصرم را نخوانده بودم. رفتم
توی اتاق و مشغول نماز خواندن شدم. آخرهای نماز صدای همهمه
چند نفر را از بیرون اتاق شنیدم. سلام نماز را دادم. رفتم ببینم چه
خبر شده است. سه تا مرد به همراه دو زن جلوی دفتر ایستاده
بودند و با زینب و بقیه حرف می زدند. تا چشم زینب به من افتاد،
مرا به آنها نشان داد و گفت: ایناها خودش اومد، برید از خودش
بپرسید
آنها به طرف من برگشتند. معلوم بود خیلی گریه کرده اند. چهره
هایشان از شدت گریه سرخ شده بود. گفتم: چی شده؟
دوره ام کردند و هرکدام چیزی گفتند. بالاخره مردی که بزرگتر از
مردهای دیگر بوده گفت: میگن برادر مون شهید شده جنازه اش
رو بردن بیمارستان، رفتیم اونجا تحویل مون نمیدان، میگن؛ هر
کی آورده همون باید بیاد تحویلش بگیره. کلی این در اون در زدیم.
رفتیم
مسجد جامع گفتن بچه های جنت آباد شهدا و مجروح ها رو جابه
جا میکنن. همکارٹون هم میگن شما میبری و میاری
گفتم: آره. ولی چطور شده بیمارستان تحویل نداده؟ عجب ها
توی بیمارستان موقع تحویل گرفتن جنازه مشخصات را در دفتری
ثبت می کردند و هرکسی که با دادن مشخصات سران شهیدش را
می گرفت، تحویل می دادند. حالا برایم عجیب بود که چرا به این
ها این طور گفته اند. من که مکث کردم زنی که از همه بزرگ تر
به نظر می رسیده با صدای کلفت و لهجه عربی گفت: بیا بریم.
ثواب داره. پسرم گم شده. میگن کشته شده، بیا ببین چطوریه. بچه
ام اونچاست؟ بعد زد زیر گریه و با مها صورتش را پوشاند
گفتم: آخه چرا تحویل ندادند، مگه مشخصاتش رو ندادید؟
مرد گفت: چرا مشخصات دادیم. میگن یه همچین کسی هست ولی
نمیدونم چرا به ما تحویل نمیدن. بیا بریم خدا خیرت بده
گفتم: حالا مشخصاتش چیه؟ گفت: یه پسر شانزده ساله، قد بلند و
لاغره
چون دائم در حال رفت و آمد بودم درست یادم نمی آمد. دقیتر
پرسپدم. با مشخصاتی که دادند یادم افتاد که همچون کسی را به
بیمارستان مصدق برده ایم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🔴 هشدار
حامیان دکتر #جلیلی
_ حتما خودکار همراه خودتان داشته باشید.
❌متأسفانه احتمال خودکار های تقلبی که بعد ساعتی جوهر آن محو میشود هست❌
حاج قاسم عزیز تا ابد افتخار این مملکت هستی 🤍🕊.
_خار چشم دشمن
کورشود هرآنکه نتوان دید.
#حاج_قاسم
#انتخابات
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
➥ @hedye110
✍️ محبوب خدا شدن
انسانی که گناه نمیکند محبوب خداوند میشود و چه چیز بهتر از محبوب خداوند بودن.
از امیرالمؤمنین امام على علیه السّلام نقل شده است:
اگر از گناهان دورى کنید خدا شما را دوست خواهد داشت.(۱)
👈 « بَلَی مَن أَوفی بِعَدِهِ وَ اتَّقی فَإنَّ اللهَ یحِبُّ المُتِّقِینَ» (۲) آری هر که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری نماید، بیتردید خداوند پرهیزگاران را دوست دارد.
✍ «... إِنَّ اللهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یحِبُّ المُتَطَّهِّرِینَ (۳)خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست دارد.
📚 ۱- امام علی علیه السّلام،غررالحکم و دررالکلم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص ۲۷۹
۲- آل عمران ،۷۶
۳- بقره ،۲۲۲
➥ @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️از امام پرسیدن از کجا فهمیدید بنیصدر مشکل داره؟
امام فرمود زیادی آیه و نهج البلاغه میخوند
➥ @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز حرم امام رضا علیه السلام
سه روز پیش گندم نذر کبوترای حرم کردم و امروز توی حرم هستم
ممنونم از امام مهربانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا توخودشاهدی آنچه ازجانب ما صورت گرفت نه تلاشی بود برای کسب قدرت ونه زیادکردن ثروت، بلکه....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️از هر گروه و جریانی که هستید این کلیپ را با دقت تماشا کنید بعد بینی و بین الله به هر کسی که خواستید رأی دهید!
37.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه کار تمیز تبلیغاتی
خداییش خیلی تاثیر گذاره👌👌👌
انتشار بدهید لطفاً
احسنت به جوونای با غیرت که اینجوری از حق دفاع میکنن.
#انتخابات
@delneveshte_hadis110
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🍃بہ نام او ڪه...
🌼رحمان و رحیم است
🍃بہ احسان عادت
🌼وخُلقِ ڪریم است
سلاااام
الهی به امیدتو
صبحتون بخیر💖
➥ @hedye110
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#سلام_امام_زمانم💚
ای بهترین #قرارِ دلِ بی قرارِ ما
ای آبروی خلقِ دو عالم #نگارِ ما
ای ماه پشت ابر بیا یابن فاطمه
آقا #فدای_تو همه ایل و تبار ما
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊