eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.3هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🏔🌲❣🎼و این هم یه آوای زیبای مادرانه دیگه ؛ که تقدیم میکنیم به همه مادران عزیز... 🇮🇷 @hedye110
🌿 ✨﷽✨ مهربانانه نگاهم کرد و با صدایی که لحن التماس داشت گفت فقط برای سلامتی امام و پیروزی رزمندگان دعا کن ادامه ندادم شام را با ما خورد و رفت همان هفته‌ای یکبار هم نیامد کم کم بچه ها دلشان برای عمه‌ها و خاله‌ها تنگ شد و حوصله شان سر رفت مثل یک تبعیدی شده بودیم که نمی‌توانستیم از محدوده پادگان خارج شویم هلیکوپترهای ارتشی که کنار ساختمان می‌نشستند برمی خاستند سرگرمی آنها بودند یا صف رزمندگانی که در حال دویدن سرود می‌خواندند و برای رفتن به خط آماده می‌شدند یک روز آقای بشیری از خط مقدم برگشت می خواست خانواده اش را به همدان ببرد سراغ من آمد و گفت ما که می خوایم برگردیم شما هم بیاین پرسیدم پیشنهاد شماست یا سفارش حسین آقا؟ گفت حاج آقا از این موضوع بی اطلاعه انتخاب با شماست گفتم می‌آییم با قدم خیر خانم خداحافظی کردیم مظلومانه با بچه هاش نگاهمان می کردند خواستم بگویم شما هم با ما بیایید اما چون اجازه نداشتم لب گزیدم از سرپل ذهاب دور می‌شدیم همه جا آرام بود یک آرامش قبل از طوفان عصر به همدان رسیدیم و فردا خبر رسید که پادگان ابوذر سرپل ذهاب وحشتناک بمباران شده یاد قدم خیر افتادم و بچه هاش افسوس خوردم که چرا آنجا نبودم دید و بازدیدهای سنتی عید رونق نداشت دل مردم شهر با بچه هایشان در جبهه بود وقتی خبر شهادت رزمنده‌ای می‌آمد حجله ای سر کوچه می‌گذاشتند با این وضع گفتن تبریک سال نو، خوردن آجیل و شیرینی و حتی دور هم جمع شدن های مرسوم ایام نوروز از زندگی ما رخت بربسته بود مونس تنهایی‌ام افسانه هم به خانه بخت رفته بود و من مانده بودم با وهب بیقرار و مهدی به شدت لجباز و یکدنده که سخت وابسته‌ام بود اصغر آقا برادر حسین هم زن گرفت و عمه از تهران به همدان آمد عمه هم مثل من بیقرارحسین بود حسین را بعد از بمباران پادگان ابوذر سرپل ذهاب ندیدم که با او درد دل کنم یکی دو تا از همسایه ها گفته بودند که آقای همدانی قبل از بمباران ابوذر خانواده‌اش را به همدان فرستاده و بقیه خانواده ها زیر بمباران موندن غرق در این افکار مغشوش و آزاردهنده بودم که یک باره به جان زمین لرزه افتاد برای چند ثانیه خانه جنبید اما زلزله نبود به پشت بام رفتم توده‌ای عظیم از دود سیاه از سمت جنوب همدان به آسمان می‌رفت یک آن فکر کردم چاله قام دین زیر و رو شده بی اختیار داد زدم عمه، منصورخانم و بچه هاش.. وهب و مهدی را که ترسیده بودند برداشتم و به سمت محله قدیمی مان در چاله قام دین رفتم راننده تاکسی گفت موشک عراقی نزدیک آرامگاه بوعلی خورده و چند تا خانه و یه کوچه را صاف کرده از نزدیک آرامگاه بوعلی رد شد آمبولانس ها آژیر کشان به محل انفجار می‌رفتند و مردم هراسان و سراسیمه جابجا می‌شدند چندتا لودر هم به محل اصابت موشک می‌رفتند راننده آهی از ته دل کشید و گفت یعنی کسی از زیر آوار زنده در میاد؟ چیزی نگفتم به چاله قام دین رسیدم عمه و دخترش منصورخانم در زیر زمین نشسته بودند شیشه ها ریخته بود اما خانه سرپا نشان می داد عمه مراکه دید گفت بیا پروانه جان بیا... یک آن لحن مهربان او مرا به روزهای شاد کودکی‌ام برد احوال حسین را پرسید گفتم حالش خوبه گاهی به خوابم میاد عمه ناراحت شد و مهدی را بغل کرد و گفت پروانه جان تو که به دوری حسین عادت کردی غم به دلت راه نده لبخندی زدم و از منصور خانم احوال پسرهایش را پرسیدم گفت جبهه ان عمه به دلداری گفت خدا حافظ همه رزمنده‌ها باشه صدام زورش به آنها توجبهه نمی رسه با بمباران دق دلش رو سر مردم خالی میکنه خدا لعنتش کنه انشاالله مرگش نزدیکه دستم را بالا بردم وهب و مهدی هم دستهای کوچولویشان را به تبعیت از من بالا بردند و گفتم انشاءالله تا چند روز عمه مهمان ما بود یکی از اهالی محله ما توی خانه‌اش گاو داشت وهب و مهدی با هم می رفتند و ازش شیر تازه می خریدند وهب شش ساله میخواست دلتنگی‌ام را در نبود پدرش با خریدهای اینگونه پر کند با آن سن کم روح بزرگی داشت که در جسمش جا نمی شد و این تعبیری بود که اولین بار خانم دباغ، اولین فرمانده سپاه همدان درباره او گفت با این حال کودکی می‌کرد و گاهی دعوا و نزاع هدیه به روح بلند شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
موفقیت این نیست که چقدر محکم میتونی ضربه بزنی در اصل اینه که چقدر میتونی ضربه بخوری و با این حال باز رو به جلو حرکت کنی اینجوریه که تو بازی زندگی برنده میشی🧡 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
💙🍃 🔰چرا آدم ها از قيامت، ميترسند؟ 💠✍🏻پاسخ: ترس از قیامت به دو علت ممکن است رخ دهد. یکی ناشناخته بودن این موضوع برای انسان. و یکی به خاطر ترس از عواقب اعمالی که مرتکب شده ایم. 🖊انسان ها به طور معمول از امور ناشناخته ترس دارند و این یک امر طبیعی ست. 💠✍🏻اما با مطالعه در مورد قیامت و نتایج اعمالی که در دنیا مرتکب شده ایم، می توان اعمال و رفتار را کنترل کرده و در مسیر رضایت حق تعالی قرار داد. ✨در کنار این ترس هم باید نسبت به لطف ومرحمت خداوند توجه داشت و مراقب باشیم که خوف و رجاء با هم برابر باشند. 💠✍🏻 امام صادق علیه السلام فرمودند: «اَرج الله رَجاءَ لایجرّئک عَلی مَعصیتِه و خَف اللهَ خوفاً لا یؤیسُک مِن رَحمته؛ به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداوند بیم داشته باش بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند.» جامع الاخبار(شعیری) ص 98 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴چرا گاهی به خدا توکل میکنی ولی بی‌فایدست⁉️ 👤پاسخگو: استاد عالی ‌‌‌‌🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ | 💠حجت الاسلام عالی حضرت موسی علیه السلام و عزیز ترین بنده ‎‎‌‌‎‎‌ 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
سلام دوستان عزیز یکی از دوستان تصادف کرده خانم از بیمارستان مرخص شده ولی حال آقا زیاد خوب نیست از دوستان عزیزم تقاضا دارم جهت شفای همه ی مريض ها یه صلوات و حمد شِفا قرائت بفرمایید 🌹🌹🌹
لقمه حرام ، آهن ربای معصیت ⚠️تمثیلی زیبا برای تبیین نقش لقمه حرام در ابتلای به گناهان 🔗آهن ربا، براده آهن را هرجا باشد، به سمت خود می‌کشد. اگر پنبه را از کنار آهن ربا عبور بدهید، آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد، اما اگر براده آهن را درون پنبه بگذارید، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده می‌شود. در اینجا خود پنبه جذب نمی‌شود، بلکه براده های آهنی که با خود آهن ربا، هم جنس هستند، به سمت آن کشیده می‌شوند. ⛔️ معصیتها مثل آهن ربا و نان حرام مانند آهن است، 🔹وقتی که انسان گوشتش از حرام نروئیده باشد، می‌تواند از کنار معصیت ها بگذرد. امّا اگر لقمه حرامی بخورد، از کنار معصیت که می‌گذرد مجذوب آن می‌شود!! این خاصیّت درونیِ لقمه حرام است. لقمه اگر صد در صد حلال باشد و علاوه بر این اُجرت و حقوق و درآمد طیب و طاهری در مقابل آن گرفته باشد، از کنار عبادات که می‌گذرد، عبادات او را جذب می‌کنند، از کنار امامزاده که می‌گذرد به زیارت آن میل پیدا می‌کند. ♻️ نه تنها لقمه حلال، بلکه مسکن و لباس حلال هم به همین منوال است. در محلی هم که از راه حلال به دست آورده اید، نماز که فرا می‌رسد، نسبت به نماز شوق و رغبت پیدا می‌کنید، امّا اگر ملک غصبی باشد، در آن محل مثلاً غیبت مردم می‌شود و توان اجتناب از معصیت را ناخودآگاه از دست می‌دهید. حلال و حرام وقتی با هم مخلوط شود، طاعت و معصیت هم، با هم مخلوط می‌شود. ✾📚 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خـــدایا در این شب زیبا 🌸 تو را به حق حضرت زهرا(س) هیچ انسانی را با سلامتی خود و عزیزانش امتحان نفرما 🌸خدایا همه مریض ها را شفای عاجل عطا بفرمـا ،آمیـن شب خوش 💐 🌸🍃 @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا شروع سـخن نامِ توست وجودم به هر لحظه آرامِ توست دل از نام و یادت بگـیرد قـرار خوشم چون که باشی مرا در کنار سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
کاش لحظه اي در ضیافت نگاهت بـه زیارت خدا مشرف می شدیم ودر صحن چشم سیاهت بـه پابوس خورشید عشق می آمدیم. 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام سجاد علیه السلام و امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام يا اَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، يَا زَيْنَ الْعابِدِينَ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🌹 يَا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الصَّادِقُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🌿 ✨﷽✨ یک روز از خرید آمده بودم که دیدم مهدی کارد میوه خوری را برداشته و به کوچه می رود دنبالش کردم نمی توانستم پا به پای او بروم داد می‌زد وهب رو دارن می زنن و می دوید سر کوچه ۴ نفرهمسن یا بزرگتر از وهب او را زیر مشت و لگد گرفته بودند مهدی که از فرط هیجان و عصبانیت صدای من را نمی‌شنید وسطشان رفت و نگران بودم مبادا از کارد استفاده کند که دعوا با فرار آن چند نفر ختم شد مهدی مثل آدم بزرگها گرد و خاک لباس وهب را تکاند من با تندی گفتم تو با این قد و قواره ات چطور می خواستی حریف اونا بشی؟ با قُدّی حاضر جوابی کرد دیدی که شدم کمی خوشم آمد اما تشویقشان نکردم حسین همیشه می‌گفت مهدی خیلی به تو وابسته شده نذار بچه ننه بشه من هم سعی می‌کردم مثل هم بزرگشان کنم اگر چه خُلقشان متفاوت بود مهدی با همه جور کشی که از وهب داشت گاهی سر تقسیم تخم مرغ دعوایش می شد به ناچار کارد را وسط تخم مرغ آبپز می‌گذاشتم و به دو قسمت مساوی می‌کردم تا مهدی غُرنزند یک شب تابستانی سر بالکن خوابیده بودم و در عالم خواب دیدم که کسی با اسلحه از نرده بالا کشید و خودش را بالای سر من و بچه‌ها رساند می خواستم فریاد بزنم اما صدا از گلویم در نمی آمد مرد مسلح نقابدار می‌خواست وهب و مهدی را بدزد بالشی روی صورتم انداخت تا خفه‌ام کند من دست و پا می‌زدم و به لحاف و بالش چنگ می‌انداختم در آخرین لحظات خفگی تمام توانم را در گلویم ریختم و با تمام قدرت فریاد زدم نه با فریادم وهب و مهدی مثل جن زده ها از خواب پریدند خودم هم نیم خیز نشستم گلویم از خشکی به هم چسبیده بود و تنم از خیسی غرق آب وهب یک لیوان آب آورد خوردم اما دیگر خوابم نبرد هر بار زیر نور مهتاب به نرده روی دیوار نگاه می‌کردم تصویر بالا آمدن دزد نقاب پوش در ذهنم تکرار می‌شد فردا صبح ماجرا را برای خانم فرخی زن همسایه تعریف کردم خیلی ناراحت شد و از همان شب دختر مهربانش عاطفه را پیش من فرستاد که تنها نخوابم با وجود اختلاف سن ۱۸ ساله‌ای که با او داشتم در حکم دخترم بود ناچار بودم او را هم مثل بچه‌های خودم بخوابانم شبها برایش قصه تعریف می‌کردم تا می‌خوابید تعریف هایم مثل لالایی وهب راهم که عادت داشت دیر بخوابد به خواب می برد اما مهدی عادت داشت که سر ساعت هشت شب بخوابد این را همه اقوام و فامیل می‌دانستند گاهی که به مهمانی دعوت می‌شدم همه می دانستند که باید به خاطر مهدی سفره شام را قبل از ساعت هشت بیاندازند اگر بی شام می خوابید قوت خودم بسته می‌شد سال ۶۴ به نیمه رسید بعد از نیامدن طولانی حسین مریض شدم و تب کردم اتفاقاً پدرم از سفر آمد و دید وهب و مهدی کسل نشسته‌اند و من در تب می‌سوزم نمی‌دانم غرور پدری بود یا دلش سوخت بهش برخورد و گفت پروانه پاشو بریم پیش خودم زندگی کن حالم خوب نبود تا حدی که نمی‌توانستم جواب بدهم صورتم از تب گُر گرفته بود پدر هم اصرار می‌کرد که وسایلت را جمع کن با همه سختی، تنهایی و انتظارهای طولانی خانه خودم را ترجیح می دادم وقتی که تاکید یک ریز پدر را دیدم زورکی لبخند زدم و گفتم سالار شدم برای این روزا این را گفتم و زانوهایم خم شد و غش کردم و بیهوش افتادم چشم باز کردم توی بیمارستان زیر سرم بودم سر چرخاندم پدرم با خانمش، عمه و چند نفر دیگر بالای سرم بودند پرسیدم وهب و مهدی کجان؟ پدر گفت با این حال و روزت فکر وهب ومهدی هستی؟ نگران نباش پیش افسانه‌ان حالم بهتر نشده بود اما به اصرار از بیمارستان مرخص شدم هر روز چشم به راه بودم که حسین بیاید آقای فرخی به خانمش گفته بود که آقای همدانی لشکر جدیدی را برای استان گیلان تاسیس کرده و فرمانده‌اش شده لشگری به نام قدس شاید دلیل نیامدن طولانی این بار حسین به غیر از جبهه تحویل لشکر انصارالحسین و تاسیس لشکر قدس بوده است با این حرف به خودم دلداری دادم تابستان بود پای وهب و مهدی به خانه بند نمی‌شد بچه های هم سن و سال آنها گوش تا گوش کوچه را پر می‌کردند اما من نمیَخواستم که خیلی با آنها دمخور شوند یکی برای شان با کاغذ رنگی فرفره درست کرد تا بازی کنند سر فرفره ها با سوزن به یک نی متصل بود وقتی می‌دویدند باد پروانه کاغذی را می‌چرخاند و بچه ها خوششان می‌آمد کم کم خودشان در درست کردن فرفره اوستا شدند از من پول می‌گرفتند کاغذها را با قیچی به اندازه می بریدند و با سوزن ته‌ گرد و نی سر و ته آن را بند می‌آوردند هدیه به روح بلند شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
سـ🍁ــلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 🗓 امروز  سه شنبه ☀️  ١۵   آذر   ١۴٠١   ه. ش   🌙 ١١   جمادی الاول     ١۴۴۴  ه.ق 🌲  ٦     دسامبر   ٢٠٢٢    ميلادی 🌸🍃
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺 ✅ شفا در قرآن (1⃣) ✅💐 شافی بودن خداوند 💐✨ واژه «شفاء» در آیات مختلفی از قرآن مطرح شده که به معناى صحت و سلامتی است و در مقابل آن بیمارى، عیب و نقص مى‏‌آید. با بررسى ابعاد مختلف انسان در مى‏‌یابیم که هر فردى دو بعد جسمى و روحى دارد و هر کدام ممکن است در معرض بیمارى قرار بگیرند و بیمارى در هر بُعد موجب اختلال در کارایى ابعاد دیگر انسان شود، لذا مى‌‏توان بیمارى‏‌ها را در دو دسته کلی تقسیم بندی کرد: امراض روحى- روانى و امراض جسمى. 💐✨ در آیه 80 سوره شعراء شفای همه بیماری ها و امراض، به خداوند سبحان نسبت داده می‌شود: 💐💫 وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ (آیه 80 سوره شعراء) و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا می‌دهد! ✅💐 منظور از «یَشْفِینِ» این است که شافی تنها خدا است و دکتر و دارو وسیله است. انسان مؤمن به پزشک مراجعه می‌کند و دارو می‌خورد، ولی هیچ کدام را شفا دهنده نمی‌داند، بلکه معتقد است که اگر خدا خواست دارو و درمان مؤثّر واقع می‌شوند. نان و آب وسیله سیر کردنند، ولی سیرکننده خدا است. 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
💚﷽ 💚 🌿🕊🗓تقویم‌ روز سه‌شنبه👇 🍃💚📘 15 آذر 1401 ه.ش 🍃🤍📗 11جمادی‌الاول 1444ه‌.ق 🍃❤️📕 6 دسامبر 2022 م 🍃🇮🇷💚🤍❤️🇮🇷🍃 🍃🌏🗓 تقویم نجومی ؛ 🍃📗🗓تقویم تاریخ اسلام ؛ 🍃💚📚و تطبیق آنها باقرآن ؛ سیره و احادیث اهل بیت(ع) درامورِکاروزندگی👇 🍃🏔☀️امروز سه شنبه؛ روز خوبیست برای👇 مسافرت ؛ کشاورزی ؛ دیدار ؛ بنایی ؛ شراکت ؛ قرص و وام ؛ تجارت ؛ جابجایی و خرید ملک. 🍃🌸☀️نوزاد متولد امروز خوش قدم است و هرگز فقیر نخواهد شد ان شاءالله. 🍂🥀🌼 و اما روز خوبی نیست برای👇 اقدام برای انعقاد نطفه و حتی مباشرت و زفاف. بریدن و دوختن ؛ ناخن گرفتن ؛ اصلاح بدن و حجامت. 🍃🇮🇷💚🤍❤️🇮🇷🍃 🍃❤️☀️روز سه شنبه متعلق است به امام سجاد، امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهما سلام. 🍃💚ذکرِ بعداز نمازِصبح👇 903مرتبه 🍃🌸یاقابض🌸🍃 (برای‌رسیدن‌به‌آرزوهای‌حلال‌والهی) 🍃🌴☀️ذکرِ روزِ سه شنبه صدمرتبه👇 🍃💐یا ارحم الراحمین💐🍃 🍃🇮🇷💚🤍❤️🇮🇷🍃 🍃🌸حدیث امروز👇🌸🍃 🍃🌷❣رسول خدا صلّی ‌الله ‌عليه ‌وآله: 🍃🌼🥀به مؤمن هیچ رنج و بیماری و اندوهی و حتی نگرانی‌اي نرسد مگر آنکه خداوند به آن وسیله گناهان وی را بپوشاند. 🍃📚تحف العقول، ص 38 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
به دعوت امام رضا عليه السّلام تشریف بیارید کانالش⤵️⤵️⤵️ http://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c امام رضائی باشی نیای تو این کانال🤔🤔🤔 بعیده
✨🌹✨ 🌸 غـفلـت از مــرگ 🌸 واقعا کسي ضمانت نداده که ما تا پيري برسيم و در جواني نمي ميريم . کسي به ما چنين تضميني نداده است . رابطه ي حضرت عزرائيل با گرفتن جان ما ، يک رابطه ي دفعي و آني است. ما در دنيايي زندگي مي کنيم که همه چيز تدريجي است و عالم مادي همين است. وقتي مي خواهد باران بيايد ، قبل از آن هوا ابري مي شود و صداي رعد و برق مي آيد . قبل از آمدن شب و روز نشانه هايي است . ما به امور تدريجي و زماني عادت کرده ايم و فکر مي کنيم که حضرت عزرائيل هم با سر و صدا و نشانه مي آيد و جان ما را مي گيرد . مثلا فکر مي کنيم که اول بايد يک پيري يا بيماري بيايد بعد حضرت عزرائيل بيايد . حضرت عزرائيل موجود مجرد است نه مادي و جان ما را هم که مي خواهد بگيرد مجرد است . رابطه ي حضرت عزرائيل با جان ما رابطه ي آني و دفعي است نه تدريجي . شبيه اراده کردن شماست . براي اراده کردن که مي خواهد در جان شما اتفاق بيفتد زمان برنمي دارد . همين که اراده بکنيد که آب بخوريد ، اين اراده آني است البته ممکن است براي اينکه بخواهيد حرکت کنيد و ليوان آب را برداريد زماني طول بکشد چون بدن مادي است ولي اراده در جان شما آني مي آيد . وقتي اجل فرا برسد پير و جوان ندارد . حضرت امير در شعري مي فرمايد که مرگ ناگهان مي رسد. آيت الله اراکي اشک مي ريخت و اين ابيات اميرالمومنين را مي خواند : اي کسي که مشغول شدي و غافل شدي از مرگ ، مرگ ناگهان مي رسيد . کسي نبايد خودش را ايمن از مرگ بداند و بايد هميشه آماده باشد . به آيت الله شيرازي در کربلا گفتند که اگر يقين داشته باشيد که يک هفته ي ديگر مرگ شما فرا مي رسد چه کار مي کنيد ؟ گفت همان کاري که تابحال مي کردم يعني از جواني حواسش بوده است . پس اولا کسي ايمن نيست و ثانيا جوان بايد دنبال اين مباحث باشد. براي اينکه از همان اول فرصت ها را بدست بياورد و فرصت سوزي نکند . چون وقتي سني از او مي گذرد ديگر نمي تواند کاري بکند و به گذشته اش با حسرت نگاه مي کند . 〖از بیانات حجت الاسلام عالی〗 🇮🇷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸