eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
قرب به اهل بیت 40.mp3
9.15M
بالاترین «خوشیِ اهل بهشت» چیست؟ و به چه کسانی تعلّق می‌گیرد؟ مجموعه (علیهم‌االسلام) ۳۹ | @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
وقتی بعلاوه خدا باشی منهای هرچیزی می‌توان زندگی کرد. @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
مداحی_آنلاین_ارزش_مجالس_حضرت_زهرا.mp3
5.28M
🏴 ♨️ارزش مجالس حضرت زهرا(س) 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. •––––––☆––––––• @delneveshte_hadis110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🔆🍃 🌼🔅 🍂 ❤️🔅🍃ه 🔆🌼ه 🍂ه ء🔴﷽ 🔴 ۳ خبر خوش در ۳۰ ثانیه ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
┄┅─✵💝✵─┅┄ 🍃بہ نام او ڪه... 🌼رحمان و رحیم است 🍃بہ احسان عادت 🌼وخُلقِ ڪریم است سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄ 🏴🏴🏴🏴
💚 🕊ازبس که کريمی تو هردم به تو مينازم 🕊ردّم مکن ای آقا من عاشق پروازم 🕊پرواز حقيقی هست ذکر و دم يامهدی (عج) 🕊عشق است همين جمله دور ازهمه بامهدی (عج) @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
🪴 🪴 🌿﷽🌿 فصل سی و یکم دی ماه پنجاه ونه بود. یک روز صبح زود دایی حسینی سراغ من و لیلا آمد. ما را به سربندر برد و برایمان پارچه چادری خرید، ما به کمپ برگشتیم و دایی به ماهشهر رفت و پارچه ها را به خانم آقای بهرام زاده داد تا برایمان بدوزد. در این چند ماه خودمان امکان خرید چادر را نداشتیم. شب دایی با چادرهای دوخته برگشت و گفت: وسایل تان را جمع کنید فردا صبح زود راه می افتیم. اول می رویم اردوگاه مالری پیش پاپا و میمی و بعد تهران. نمی توانستیم بیش از این توی روی دایی بایستیم. بعد از کلی اخم و تخم بالاخره راه افتادیم. بعضی راننده ها در آن موقعیت کرایه ها را خیلی بالا برده بودند. دایی با آنها چانه می زد و سوار میشدیم. توی مسیر من و لیلا دمغ کنار هم نشسته بودیم. دایی که می دانست ما به خاطر ترک منطقه و رفتن به تهران ناراحت هستیم، به ما می گفت: شما باید به فکر خواهر و برادرهاتون باشید. محیط کمپ دیگه به درد موندن نمی خورده. بچه ها چه گناهی کردن که باید اون محیط رو تحمل کنند؟ دایی راست می گفت. من خودم هم خیلی نگران بچه ها بودم. بابا آنها را به من سپرده بود. در مدت کارم آنها را به درمانگاه می آوردم. منصور نوجوان بود و امکان انحراف در آن محیط برایش وجود داشت. من سعید، حسن و زینب را به درمانگاه می بردم و گوشه ایی می نشاندم. با دوستانم آنها را سرگرم می کردیم و کاری بهشان می سپردم. حسن خیلی تخس بود و شیطونی می کرد. دائم مواظبش بودم کاری نکند که از درمانگاه بیرونش کنند بالاخره عصر روزی که به طرف تهران حرکت کردیم، رسیدیم اردوگاه مالوی که بین پلدختر و خرم آباد قرار داشت. کنار رودخانه، محوطه وسیعی بود که با لودر آنجا را صاف کرده بودند و چادرهایی را در دو ردیف روبه روی هم، با فاصله برای اسکان جنگزدگان نصب کرده بودند. وقتی رسیدیم همه دور هم جمع شده بودند، دایی نادعلی، پاپا، خاله سلیمه، عموزاده های پدرم و خانواده زن دایی همه آنجا بودند. از دیدن دوباره هم خیلی خوشحال شدیم. آن روز به پذیرایی و محبت و تعریف گذشت. بیشتر آنان می خواستند بدانند در خرمشهر چه اتفاقی افتاده و بابا چطور شهید شد. آن شب را با این حرف ها تا نزدیکهای صبح بیدار بودیم قبل از این دایی حسن از طریق دایی نادعلی موضوع شهادت علی را فهمیده و همان لب به بابا گفته بود. بابا تا صبح توی چادرش ناله می کرد. غیر از دایی حسینی و زنش، دایی و ناد علی کس دیگری از موضوع خبر نداشت. آن شب همه فکر می کردند، پاپا به خاطر شهادت بابا این طور بی تاب است. دا توی چادر پاپا بود. من هم در چادر دایی نادعلی زن دایی و خاله سلیمه بودم. اردوگاه به هر خانواده ایی چادری داده بود چادر دایی حسینی اول اردوگاه بود. بعد از دو، سه چادر، چادر بین نادعلی بود و در چادر بعدی پاپا و می می ساکن بودند. چون هیشکی وسایل با ارزشی به همراه نیاورده بود، همانجا به خانواده ها اثاثیه مختصری مثل پتو، ظرف و چراغ خوراک پزی داده بودند آن شب گذشت، ساعت چهار و نیم، پنج صبح بابا شروع کرد به اذان گفتن:.... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
مداحی آنلاین - مقام و فضیلت حضرت زهرا - حجت الاسلام رفیعی -.mp3
3.51M
🏴 ♨️مقام و فضیلت حضرت زهرا(س) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
🖤 ﻓـﺎﻃـﻤـﻴــــﻪ ﻣــــﻮﺝ ﺁﻩ ﺷﻴـﻌـﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻴـﺖ ﺍﻻﺣـــــﺰﺍﻥ ﻧـﮕـﺎﻩ ﺷﻴـﻌـﻪ ﺍﺳﺖ ﻓـﺎﻃـﻤـﻴـــــﻪ ﺗـﺎ ﺭﻭﺍﻳــﺖ مـی شـود ﺩﺭﺏ ﺳــﻮﺯﺍﻥ ﺑﺎ ﻟـﮕــﺪ ﻭﺍ مـی شـود ﻓﺎﻃـﻤﻴﻪ ﻓﺼـﻞ ﺑـﻴـﻌـﺖ ﺑﺎ علی ﺳﺖ ﺟﺮﻡ ﺯﻫـــــﺮﺍ ﮔﻔﺘﻦ یک ﻳﺎ ﻋﻠﻰ ست @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 انگار نه انگار دیروز یکی خورد به دیوار 😭 انگار نه انگار دیروز یه زن رو زدن بین انظار😭 انگار نه انگار دیروز یه بچه شهید شد با مسمار😭 ‌
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی... تو را سپاس میگويم از اينکه دوباره خورشيد مهرت از پشت پرده ی تاريکی و ظلمت طلوع کرد و جلوه ی صبح را بر دنيای کائنات گستراند " سلام صبح عالیتان متعالی " ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💔 باز آی تا تــو روضه بخوانی برایمان با های های گریه‌ی جانکاه فــاطـمـه @emame_mehraban           🕊🕊🕊🕊
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
سوره مبارکه نوشته استاد انصاریان - منبع: پایگاه (https://erfan.ir) ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
4_5769133400656971385.mp3
2.02M
🔸ترتیل صفحه 137 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه ☘️☘️☘️☘️ ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
137-anam-ta-1.mp3
5.09M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
137-anam-ta-2.mp3
6.68M
سوره مبارکه بخش دوم مفسر: استاد قرائتی ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
🪴 🪴 🌿﷽🌿 صدایش غم داشت. با حالتی میگفت: أشهد أن لا إله الا لله که انگار دارد به خدا شکایت می کند. با صدای غم گرفته بابا و ناله هایش توی آن تاریکي اول صبح همه ریختند بیرون. زن دایی گفت: فکر می کنم حسینی به پاپا شهادت علی رو گفته، بعد فهمیدم دایی همان مسیر شب قضیه را به پاپا گفته بود و او تا صبح تحمل کرده و به دا توی چادرش چیزی نگفته است اذان غم آلوډ پاپا که تمام شد، با صدای بلند، روضه امام حسین )ع( در ظهر عاشورا را خواند. پاپا همیشه آرام و متین صحبت می کرد، موقع ذکر مصیبت صدایش هر لحظه بالاتر می رفت. یک یک اصحاب امام را که به میدان رفتند و به شهادت رسیدند، می آورد و نحوه رفتارشان را می گفت و اینکه حضرت زینب چه کار کرد. ما همه بیرون چادر ایستاده بودیم شک می ریختیم، نمی دانستیم پاپا چطور این خبر را به دخترش می دهد. از آن طرف دا فکر کرد پاپا این روضه ها را برای شهادت بابا می خواند. پاپا همین طور گریه می کرد و روضه خواند و با صدای بلند محله های کربلا را توصیف می کرد تا به شهادت علی اکبر )عليه السلام رسید و خیلی قشنگ گفت: علی اکبر که شهید شد کمر أمام خم شد و بلافاصله بعدش گفت: سید علی هم مثل علی اکبر شهید شد. دا صدای شیونش بلند شد همه همسایه ها از چادرهایشان بیرون آمدند، دور چادر پاپا شلوغ شد. من داخل چادر پاپا شدم دا با دیدن من یک حالی شد ضجه زد و از حال رفت. همین که چشم باز کرد از من پرسید: چرا به من نگفتی؟ چرا این مدت به من چیزی نگفتی؟ با علم به من نگاه می کرد. از دستم حسابی عصبانی بود. حرص می خورد و زار می زد توی چادر نایستادم و بیرون آمدم. بالاخره لحظه ایی که ازش می ترسیدم، آمده بود رفتم و مشغول نماز صبح شدم. بابا به نماز ایستاد بقیه اقوام و همسایه ها گریه و زاری می کردند. دایی حسینی گفت: بلند شوید نمازهاتون رو بخونید، حالا گریه مونده براتون با حرف دایی حسینی جمعیت برای نماز رفتن بعد نماز زن دایی صبحانه درست کرد ولی دیگر چه کسی می توانست صبحانه بخورد، همگی گریه می کردند. برای من هم انگار این خبر تازه بود. آخر داغ شهادت علی توی این مدت برایم سرد نشده بود. هر روز که چشم باز کرده بودم و یادم آمده بود بابا و علی نیستند. همین وضع را داشتم. همین طور غمزده و پریشان خبر شهادت علی از یک طرف دا را می سوزاند و از طرف دیگر از اینکه من این مدت شهادت علی را از او مخفی کرده بودم، خیلی ناراحت بود. می گفت: چهار ماهه على شهید شده و من نمی دونستم! چرا به من نگفتی؟ چرا دروغ گفتی؟...... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
مداحی_آنلاین_کجایند_فاطمیون_استاد_عالی.mp3
1.86M
🏴 ♨️کجایند فاطمیون؟ 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄