🖤#تا_عزای_مادر🖤
🌹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
من احب فاطمه ابنتی فهو فی الجنه معی ومن ابغضها فهو فی النار
هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است .🔥
#پروفایل ویژه شهادت
#تولیدی
#فاطمیه
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔔زنگ تفریح
این خانم بازیگر پست گذاشته که تو برنامه دورهمی گفتم که دیگه تلویزیون نمیرم.
یکی نوشت: میارنشون تلویزیون که بگن ما تو تلویزیون کار نمیکنیم. عجب!
😂😂😂
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
💢عذرخواهی ایرلند بابت افشا شدن گور دسته جمعی مربوط به نوزادان سقط شده
🔻موسسه کاتولیک «خانه مادر و کودک» برای مادرانی که ازدواج نکرده ولی بچه دار شده بودند ایجاد شده بود و بین سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۶۱ فعالیت داشت و آمار بالایی از مرگ و میر نوزادان در آن اتفاق افتاد
🔻این ماجرا در سال ۲۰۱۴ و زمانی که یک مورخ آماتور سوالاتی درباره سرنوشت ۸۰۰ کودکی که در این موسسه در طول ۳۶ سال فعالیتش فوت کردهاند مطرح کرد، مورد توجه عمومی قرار گرفت
🔻خانه "مادر و کودک"یکی از ۱۰ موسسه ایرلندی بود که حدود ۳۵ هزار زن باردار ازدواج نکرده را نگهداری می کرد
🔻سال گذشته زمانی که آزمایشات، وجود مقادیر قابل توجهی از بقایای اجساد انسانی را در اتاقهای زیرزمینی این موسسه اثبات کرد، ماجرا سر و صدای زیادی به پا کرد
🌐منبع:https://www.bbc.com/news/world-europe-55622548
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
ابوحلما💔 قسمت سی و هفتم: بونژوغ موسیو حلما دستی به کمرش کشید و گفت: صدای هم همه و سوت ممتد یه دستگ
ابوحلما💔
قسمت سی و هشتم: طعم عشق
محمد کلید انداخت و در را باز کرد و گفت: سلام! بابا زنگ زد گفت که...
نگاهش در سالن چرخید اما حلما را ندید. صدایش را به شعر بلند کرد:
زیباترین رویای من حلما کجایی؟
مجنونِ تو بی طاقت است از این جدایی
حلما درِ قابلمه را در دستش گرفته بود به صدای شوهرش گوش میکرد. محمد هر دو اتاق را نگاه انداخت و همسرش را ندید بازهم زبان به شعر گشود:
از بندِ دنیا می رهم با دیدنِ تو
من عاشقِ عشقت شدم با این رهایی
این را که خواند، حلما را در آشپزخانه بالای ظرف غذا دید که چشم هایش را بسته بود و لبخند می زد. شیطنتش گل کرد خنده ریزی زد و گفت: اِ غذات سوخت که بانو!
حلما با نگرانی چشمانش را باز کرد و باعجله غذا را هم زد اما بعد از لحظه ای دستگیره را به طرف شوهرش پرتاب کرد و گفت:خاموشش کرده بودم بدجنس.
محمد آمد جلو و به خورشت ناخنکی زد و پرسید: دخترای گل بابا چطورن؟
حلما دست محمد را از قابلمه بیرون کشید و با عصبانیت پرسید:مگه دستاتو شستی؟
بعد در قابلمه را گذاشت و درحالی که دیس برنج را می آورد گفت: سارا خانم و زینب خانم خوبن...
محمد بشقاب ها را روی میز چید و گفت: پس زینب و سارا امروز دخترای خوبی بودن یادم باشه جایزه بخرم براشون
حلما دیس برنج را دست محمد داد و گفت: برا مامانشون بخری انگار واسه خودشون خریدی...راستی محمد...
محمد به طرفش برگشت. سایه مژه های بلند و صافش در چشم های خمارش افتادند. همانطور که محو صورت حلما بود، لحن حلما تغییر کرد و با خنده گفت: سارا و زینب
محمد نفس راحتی کشید و سری تکان داد. همینکه حلما برگشت تا خورشت بکشد. محمد آرام یک تکه کوچک یخ از لیوان برداشت و انداخت پشت گردن حلما. حلما جیغ کوتاهی کشید و همینکه برگشت، محمد دوید طرف اتاق بچه ها و در را بست.
حلما دنبالش رفت و گفت : بیا بیرون محمد
محمد خنده مردانه ای کرد و گفت: اگه بچه هامون وساطتت کنن چی؟
همان موقع تلفن محمد زنگ خورد. همینکه محمد در اتاق را باز کرد دید تلفنش دست حلماست. حلما لبخندی زد و گوشی را طرف محمد گرفت و گفت: نوشتی نفسم، نفست داره زنگ میزنه
محمد دستهایش را به نشانه تسلیم بالا برد. حلما موبایلش را قطع کرد و آن را در جیب پیرهنش گذاشت. بعد موبایل محمد را دستش داد و گفت: میخواستم بیای بیرون، کاریت ندارم بیا ناهار بخوریم.
محمد موبایل حلما را از جیبش برداشت و کنار موبایل خودش جلوی آیینه گذاشت و گفت: امواجش برا بچه ها ضررداره!
محمد و حلما که دور میز نشستند. محمد با احتیاط قاشق خورشت را در دهانش گذاشت. حلما خندید و گفت: نترس فلفل توش نریختم.
محمد زیرچشمی نگاهی به حلما انداخت و گفت: خب چه خبر امروز چطور بود؟بابا گفت که دیگه نمی خواد بری.
حلما قاشقش را در ظرف غذا چرخاند و گفت:
+محمد یه چیزی بپرسم؟
-فقط سوال ریاضی نباشه
+نه جدی میخوام یه چیزی بدونم
-خب بپرس
+بابات دیشب تو خونتون بهم گفت که وقتی...وقتی بیهوش بوده برا عمل...بابامو دیده
-آقاسید!
+اوهوم...بعدش بابام به بابات گفته که برای ظهور امام زمان(عج)باید نظام جمهوری اسلامی رو حفظ کنیم...من میدونم که تعدادی از سربازا و فرمانده های مولا ان شاالله از همینجاست ولی منظور بابای شهیدم همین بوده؟ میخوام بدونم درست فهمیدم؟
-حلما جانم...تو درست میگی ولی فقط این دلیلش نیست. ببین الان تو کل دنیا تنها نظام مستقل اسلامی که با هر نوع ظلمی تو دنیا مخالفت و مقابله میکنه و قدرتمنده کیه؟نظام جمهوری اسلامی ایرانه، خب اگه این نمونه کوچیک که به سمت حکومت اسلامی داره حرکت میکنه، هنوز تشکیل حکومت عدالت اسلامی کامل میسر نشده اما ان شاالله با ظهور مولا محقق میشه، ولی اگه این نمونه نظام جمهوری اسلامی ایران از داخل یا از بیرون خدایی ناکرده دچار مشکل بشه توی کل دنیا تفکر ناب اسلامی قیام علیه ظلم و فساد، یه نمونه شکست خورده معرفی میشه و شرط مهم پذیرش جهانی منجی که خدا برای ظهور مولا گذاشته، بدست نمیاد. ما این همه شهید دادیم نسل های پیش از ما انقلاب کردن خون دادن اگه ما از این استقلال و آزادی و نظام دفاع نکنیم اگه نسل ما این نظام اسلامی رو حفظش نکنه به خون مدافعای خاک و دینمون خیانت کردیم.
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
به قلم؛ سین.کاف.غفاری
@hejabuni
دانشگاه حجاب
تجربه پس از مرگ 🎵جلسه چهل وچهار #شرح_و_بررسی_کتاب_سه دقیقه_درقیامت #براساس واقعیت 🔺تجربه نزدی
سه دقیقه در قیامت 45.mp3
32.32M
تجربه پس از مرگ
🎵جلسه چهل وپنج
#شرح_و_بررسی_کتاب_سه دقیقه_درقیامت
#براساس واقعیت
🔺تجربه نزدیک به مرگ یک جانباز #مدافع_حرم
👤استاد امینی خواه
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🎶 موسیقی و آثار آن🎶
#قسمت_اول
🔹مهمترین جنبه ی وجودی انسان روح اوست. هرچه که برآن اثر می گذارد؛ یا در مسیر کمال اورا پیش می برد یا راه سقوط را نشانش می دهد.
🎵موسیقی، اصوات و کلام های آمیخته با ملودی هایی متفاوت است که می تواند عالَم دیگری را برای انسان توصیف نماید.
🔹 میتواند روح را با خود همراه سازد آنقدر که گاهی بخنداند، گاهی به گریه اندازد، گاهی هیجان عشق و شهوت را تزریق کند و گاهی فکر و اعصاب را قفل کند. بدون آنکه خود انسان در آن اراده ای داشته باشد‼️
🔹در قسمت های بعدی به تعریف کاملتر موسیقی و بررسی دقیق تر اثرات آن بر روح و جسم انسان ها خواهیم پرداخت.
✔️در این سفر با ما همراه باشید.
#تولیدی_کامل
#موسیقی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤#تا_عزای_مادر🖤
🌹حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:
فوالله … لا اغضبتنی ولاعصت لی امرا ولقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم والاحزان
سوگند به خدا که فاطمه علیهاالسلام هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی ننمود . و من هرگاه به فاطمه علیهاالسلام نگاه می کردم، غم و اندوه از من زدوده می شد✨
#پروفایل ویژه شهادت
#استوری
#تولیدی
#فاطمیه
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
💯بازیگر سنگاپوری با پاک کردن عکس های بی حجابش طرفدارانش رو به وجد آورد
🔻"حنا دلیشا" بازیگر سنگاپوری بعد از اینکه تصمیم گرفت محجبه شود حدود ۸۰۰ عکس بی حجاب خودش رو از پیج اینستاگرامش پاک کرد
🌐منبع:https://www.malaymail.com/news/showbiz/2021/01/13/fans-rejoice-after-actress-hannah-delisha-removes-revealing-instagram-photo/1940002
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
ابوحلما💔 قسمت سی و هشتم: طعم عشق محمد کلید انداخت و در را باز کرد و گفت: سلام! بابا زنگ زد گفت که.
ابوحلما💔
قسمت سی و نهم: یک لیوان درد و دل
سه هفته بعد یک روز صبح حلما داشت دامن کوچک صورتی رنگی را با ذوق تا میزد که صدای زنگ در را شنید. زیر لب یاعلی(ع) گفت. دستش را به گوشه تخت گرفت و به آرامی بلند شد. گوشی آیفون را برداشت و درحالی که دکمه در را میزد گفت: سلام بابا بفرما
فوراً رفت داخل اتاق و یک بلوز جلو باز روی لباسش پوشید. در را باز کرد و با لبخند گفت:
+سلام بابا...چرا زحمت کشیدین بدین من
-سلام دخترم، نه خودم میارم...چطوری؟
+خوبم خدا رو شکر... فقط چون هنوز هرروز حالم بهم میخوره ،خیلی ضعیف و بی جون شدم...
-خب بابا بهشتو که مفتی نذاشت زیرپای شما
حلما سعی داشت نگرانی اش را از این موقع و بی خبر آمدن پدرشوهرش، پنهان کند. دستش را به کمرش گرفت و گفت:
+میرم چایی بیارم
-نه بابا جان بشین خودم الان میرم برای جفتمون دو لیوان چایی تازه دم میریزم ... راستی نوه های گلم چطورن؟
+خوبن، الحمدلله...راستی بابا دیروز با محمد رفتیم براشون لباس و کالسکه خریدیم بذار بیارم ببینید.
حسین دو لیوان چای ریخت و با شکلاتهایی که آورده بود در سینی گذاشت اما مدتی صبر کرد و حلما از اتاق بیرون نیامد. بلاخره حسین بلند شد و جویای احوال عروسش شد: بابا خوبی؟...حلماجان...سادات عروس...عروس سادات....بابایی
حلما سرش را از روی دستش بلند کرد. حسین نفس راحتی کشید و گفت: ترسیدم بابا...خوبی؟
نفس حلما به آه شکست. سری تکان داد و چشمانش لبریز اشک شد. حسین کنار عروسش نشست و پرسید:
-چی شده دخترم؟ بحث تون شده؟
+نه...ببخشید بابا از اینکه یهو اومدین ترسیدم که نکنه برای محمد...
-چی میگی بابا!؟ من اشتباه کردم بی خبر اومدم ولی تو چرا اینقدر فکروخیال میکنی؟
+به خدا منظورم این نبود که عذر خواهی کنین...ولی
-حرفتو بزنن باباجون نذار رو دلت سنگینی کنه
+یادتونه دو هفته پیش محمد سه شب نیومد خونه؟
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
به قلم؛ سین.کاف.غفاری
@hejabuni
1_168426490.mp3
994.9K
⚠️حتی شما همسر عزیز...!
🔺هر کس حریمی شخصی دارد.
🔹 به این حریم احترام بگذاریم❗️
💢مثلا دفتر خاطرات ، حریم شخصی همسرتان محسوب میشود.
💢باید به آن احترام بگذارید، البته خیال نکنید چون علاقه ندارد در آن سرک بکشید ، اتفاق وحشتناکی رخ میدهد ، خیر
🙌شاید مثلا حرف های دلش را در دفتر خاطراتش نوشته ...
❌ طبیعتاً حق نداریم از اعتماد طرف مقابل هم سوء استفاده کنیم...بهتر این که رو راست بود و زن و شوهر که بقولی یک روح در دو پیکر هستند در مشکلات ،دلتنگی ها و شادی هایشان شریک هم باشند و روراست👌
#تولیدی_کامل_اعضا
#همسرداری
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️فدکیه
سوال عظیم:چرا حضرت زهرا سلام الله علیها که نظرش به الله بود و نگاهی به دنیا نداشت،،درمقابل غصب فدک قیام کرد؟؟👇👇👇
📖 سند فدک چیست⁉️
✅ حتما گوش کنید
✅ نشر صدقه جاریه
#ایام_فاطمیه
#تصویری
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🔴 با کلیگویی نمیتوان امر به معروف و نهی از منکر کرد
🔸 نکته مهم درباره امر به معروف و نهی از منکر این است که در میان ما کلیگویی در موعظه و نصیحت هست، ارشاد هست، تعلیم هست، تذکر هست، اما امر به معروف و نهی از منکر نیست.
🔹 امر به معروف و نهی از منکر این است که کسی را به یک معروف معیّن و مشخص و خارجی، امر یا از منکری معین و خارجی نهی کنند.
🔸یک عمر در مذمت شراب داد سخن دادن هر اسمی داشته باشد امر به معروف و نهی از منکر نیست؛ وقتی امر به معروف و نهی از منکر است که در یک مورد خاص اقدامی صورت بگیرد.
🔹 بسا افراد که خیال میکنند کارشان امر به معروف و نهی از منکر است و حتی یک بار هم امر به معروف یا نهی از منکر نکردهاند.
🔸 اگر کسی مشغول غیبت است و منعش کنیم، نهی از منکر کردهایم اما در مذمت غیبت یک ساعت بحث کنیم نهی از منکر نیست.
📒 یادداشتهای استاد مطهری، ج۱، ص۲۴۵
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🖤#تا_عزای_مادر🖤
🌹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
… نور ابنتی فاطمه من نور الله وابنتی فاطمه افضل من السماوات والارض … ؛
نور دخترم فاطمه علیهاالسلام از نور خداست، و دخترم فاطمه برتر از آسمان ها و زمین است✨
#پروفایل ویژه شهادت
#تولیدی
#فاطمیه
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
ابوحلما💔 قسمت سی و نهم: یک لیوان درد و دل سه هفته بعد یک روز صبح حلما داشت دامن کوچک صورتی رنگی را
ابوحلما💔
قسمت چهلم: بدون تو هرگز
حسین اخمی کرد و گفت:خب؟
حلما اشک هایش را با پشت دستش پاک کرد و روبه حسین چرخید. بعد از مکث کوتاهی گفت:
+محمد گفت اون سه شب با دوستاش رفتن ورزش، از این اردوهای آمادگی جسمانی که قبلا چندباری رفته بود.
-فکر میکنی بهت راستشو نگفته؟
+نه همه اشو...اینو ببین
حلما پاکت زرد کوچکی را از کوله زیر تخت بیرون آورد و گفت:
+بازش کن بابا
-مال کیه؟
+نمیدونم
-خب اگه نمیدونستی مال کیه نباید بازش میکردی
+بازکن بابا یه سربند خونیه
حسین با دستان لرزان پاکت را باز کرد. یک سربند زرد با حاشیه مشکی و نقش خوش خط:"کلنا عباسک یا زینب" روی زانوانش افتاد. درست روی الفِ عباس به قدر عبور یک ترکش، پاره بود و خون آلود.
حلما کاغذی را که مرتب و بیش از حد تا زده شده بود، باز کرد و گفت:
+اینو ببین
-اینا چیه حلما؟
چشمان حسین به اولین خط نامه افتاد:
"بذار سنگینی این بار بزرگو قلم تحمل کنه، بشکنه و باکی نیست که حرفایی روی قلبم عجیب سنگینی میکنه"
حسین برگه را پایین کشید و پرسید: این دست خط کیه؟
حلما کاغذ را تا زد و در پاکت گذاشت و گفت: اول فکر کردم از طرف محمد برا منه ولی...انگار دوستش نوشته...بابا
و زد زیر گریه. حسین تاملی کرد و گفت: محمد ثبت نام کرده برا اعزام به سوریه!
حلما دستش را روی سرش گذاشت و زمزمه کرد: یا حضرت عباس(ع)!
حسین بلافاصله با لحن آرام تری گفت: دخترم هول نکن. منم تازه فهمیدم اصلا امروز برا همین اومدم. خواستم بیام ازت بپرسم ببینم خبر داری یا نه.
حلما سرش را به در تکیه داد و گفت: پس به شما هم نگفته!
لبهای حسین برخلاف چشم هایش لبخند کوتاهی زدند و گفت: میدونسته مخالفت میکنیم.
نیم ساعت بعد وقتی حسین رفت. حلما وضو گرفت و دو رکعت نماز استغاثه به امام زمان(عج) خواند، بعد از نماز زیرلب گفت: اگه این راه باعث نزدیکی ظهورتون میشه من...دلمو راضی میکنم. فقط بهم صبر بدین آقا!
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
به قلم؛ سین.کاف.غفاری
@hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵سخنرانی حاج آقاعالی
🧕 درموردتاریخچه حجاب
👤[ حجت الاسلام عالی ]
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا