eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.4هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
188 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️حتی شما همسر عزیز...! 🔺هر کس حریمی شخصی دارد. 🔹 به این حریم احترام بگذاریم❗️ 💢مثلا دفتر خاطرات ، حریم شخصی همسرتان محسوب می‌شود. 💢باید به آن احترام بگذارید، البته خیال نکنید چون علاقه ندارد در آن سرک بکشید ، اتفاق وحشتناکی رخ می‌دهد ، خیر 🙌شاید مثلا حرف های دلش را در دفتر خاطراتش نوشته ... ❌ طبیعتاً حق نداریم از اعتماد طرف مقابل هم سوء استفاده کنیم...بهتر این که رو راست بود و زن و شوهر که بقولی یک روح در دو‌ پیکر هستند در مشکلات ،دلتنگی ها و شادی هایشان شریک هم باشند و روراست👌 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️فدکیه سوال عظیم:چرا حضرت زهرا سلام الله علیها که نظرش به الله بود و نگاهی به دنیا نداشت،،درمقابل غصب فدک قیام کرد؟؟👇👇👇 📖 سند فدک چیست⁉️ ✅ حتما گوش کنید ✅ نشر صدقه جاریه 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🔴 با کلی‌گویی نمی‌توان امر به معروف و نهی از منکر کرد 🔸 نکته مهم درباره امر به معروف و نهی از منکر این است که در میان ما کلی‌گویی در موعظه و نصیحت هست، ارشاد هست، تعلیم هست، تذکر هست، اما امر به معروف و نهی از منکر نیست. 🔹 امر به معروف و نهی از منکر این است که کسی را به یک معروف معیّن و مشخص و خارجی، امر یا از منکری معین و خارجی نهی کنند. 🔸یک عمر در مذمت شراب داد سخن دادن هر اسمی داشته باشد امر به معروف و نهی از منکر نیست؛ وقتی امر به معروف و نهی از منکر است که در یک مورد خاص اقدامی صورت بگیرد. 🔹 بسا افراد که خیال می‌کنند کارشان امر به معروف و نهی از منکر است و حتی یک بار هم امر به معروف یا نهی از منکر نکرده‌اند. 🔸 اگر کسی مشغول غیبت است و منعش کنیم، نهی از منکر کرده‌ایم اما در مذمت غیبت یک ساعت بحث کنیم نهی از منکر نیست‏. 📒 یادداشت‏های استاد مطهری، ج۱، ص۲۴۵ 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🖤🖤 🌹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: … نور ابنتی فاطمه من نور الله وابنتی فاطمه افضل من السماوات والارض … ؛ نور دخترم فاطمه علیهاالسلام از نور خداست، و دخترم فاطمه برتر از آسمان ها و زمین است✨ ویژه شهادت 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
ابوحلما💔 قسمت سی و نهم: یک لیوان درد و دل سه هفته بعد یک روز صبح حلما داشت دامن کوچک صورتی رنگی را
ابوحلما💔 قسمت چهلم: بدون تو هرگز حسین اخمی کرد و گفت:خب؟ حلما اشک هایش را با پشت دستش پاک کرد و روبه حسین چرخید. بعد از مکث کوتاهی گفت: +محمد گفت اون سه شب با دوستاش رفتن ورزش، از این اردوهای آمادگی جسمانی که قبلا  چندباری  رفته بود. -فکر میکنی بهت راستشو نگفته؟ +نه همه اشو...اینو ببین حلما پاکت زرد کوچکی  را  از کوله زیر تخت بیرون آورد و گفت: +بازش کن بابا -مال کیه؟ +نمیدونم -خب اگه نمیدونستی مال کیه نباید بازش میکردی +بازکن بابا یه سربند خونیه حسین با دستان لرزان پاکت را باز کرد. یک سربند زرد با حاشیه مشکی و نقش خوش خط:"کلنا عباسک یا زینب" روی زانوانش افتاد. درست روی الفِ عباس به قدر عبور یک ترکش، پاره بود و خون آلود. حلما کاغذی را که مرتب و بیش از حد تا زده شده بود، باز کرد و گفت: +اینو ببین -اینا چیه حلما؟ چشمان حسین به اولین خط نامه افتاد: "بذار سنگینی این بار بزرگو قلم تحمل کنه، بشکنه و باکی نیست که حرفایی روی قلبم عجیب سنگینی میکنه" حسین برگه را پایین کشید و پرسید: این دست خط کیه؟ حلما کاغذ را تا زد و در پاکت گذاشت و گفت: اول فکر کردم از طرف محمد برا منه ولی...انگار دوستش نوشته...بابا و زد زیر گریه. حسین تاملی کرد و گفت: محمد ثبت نام کرده برا اعزام به سوریه! حلما دستش را روی سرش گذاشت و زمزمه کرد: یا حضرت عباس(ع)! حسین بلافاصله با لحن آرام تری گفت: دخترم هول نکن. منم تازه فهمیدم اصلا امروز برا همین اومدم. خواستم بیام ازت بپرسم ببینم خبر داری یا نه. حلما سرش را به در تکیه داد و گفت: پس به شما هم نگفته! لبهای حسین برخلاف چشم هایش لبخند کوتاهی زدند و گفت: میدونسته مخالفت میکنیم. نیم ساعت بعد وقتی حسین رفت. حلما وضو گرفت و دو رکعت نماز استغاثه به امام زمان(عج) خواند، بعد از نماز زیرلب گفت: اگه این راه باعث نزدیکی ظهورتون میشه من...دلمو راضی میکنم. فقط بهم صبر بدین آقا! ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم؛ سین.کاف.غفاری @hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵سخنرانی حاج آقاعالی 🧕 درموردتاریخچه حجاب 👤[ حجت الاسلام عالی ] 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤🖤🖤 بخدا اگر نبودند. مدافعان حرم و سردار سلیمانی ناموس ایرانی به تاراج گذاشته شده بود😔 😭 لطفا این ویدئو را تا اخر ببینید و به حال یک پدر همدردی کنید 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🖤🖤 🌹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: بهشت مشتاق چهار زن است: 1⃣مریم دختر عمران 2⃣ آسیه زن فرعون 3⃣خدیجه دختر خویلد 4⃣فاطمه علیه السلام دختر محمد صلی الله علیه و آله🌷 ویژه شهادت 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
ابوحلما💔 قسمت چهلم: بدون تو هرگز حسین اخمی کرد و گفت:خب؟ حلما اشک هایش را با پشت دستش پاک کرد و رو
ابوحلما💔 قسمت چهل و یکم: بوی پیراهن یوسف بعد از نماز، تمام جملات آن نامه در سرش میچرخیدند: " بذار سنگینی این بار بزرگو قلم تحمل کنه، بشکنه و باکی نیست که حرفایی روی قلبم عجیب سنگینی میکنه. بغض پاشو گذاشته رو گلوم. نمیتونم اینارو رودر رو بهت بگم. فاطمه جان خدا میدونه تو رو از جونم بیشتر دوست دارم. کاش بچه ای داشتیم که بعد از من بهش دلخوش کنی اما...همه دلخوشیم یادته هربار تو روضه ها باهم زمزمه میکردیم:"یالیتنی کنا معک یا حسین" امروز حرم، عباس میخواد. داعشیا با صهیونیستا هم پیمان شدن برای نابودی اسلام! باید مدافع حرم باشیم . میدونی  راهی به امام زمان(عج) میرسه که از امام حسین(ع) شروع شده باشه، ایستادن جلوی ظالم راه امام حسینه! سال پیش که رفته بودیم کرمانشاه اون گنجیشک که با تیر زده بودنش یادت میاد؟ به حال خودش رهاش کرده بودن و زجر میکشید. تو برش داشتی و گفتی: باید کمکش کنیم. گفتی: دلم نمیاد ولش کنم. حالا چطور از من انتظار داری بدونم و ببینم این داعشیا هر روز با اسلحه های آمریکایی سینه مسلمونا رو میشکافن، به بچه ها بمب وصل میکنن مردا رو سر میبرن و زنها رو به اسارت میبرن! ببینم و سکوت کنم؟ ببینم و فقط سری تکون بدم و گوشیمو کنار بذارم و خیال کنم که این جنگ ما نیست؟ جنگ بین حق و باطل جنگ ماهم هست اگر حق باشیم باید خودمونو  به جبهه حق برسونیم. بدون که ما فقط برای نجات  سوریه و عراق نمی جنگیم ما به سمت آزادی قدس  پیش میریم ان شاالله (سخت است بوسیدن کاغذ بدل از صورت ماهت) سپهرِ تو بهار ۱۳۹۱" عصر که محمد خانه آمد. حلما روی سجاده خوابش برده بود. محمد میخواست رواندازی رویش بیندازد اما همینکه از کنارش رد شد، حلما چشم بازکرد. محمد نشست روی زمین مقابل حلما و گفت: -سلام +تو هم میخواستی همینکارو بکنی؟ -چی؟ +میخواستی مثل دوستت بی خداحافظی بری؟ -نباید میخوندیش! +من اینقدر بزرگ نیستم محمد! ...نمیتونم ...تو همه دنیای منی... میخوای...میخوای دنیامو ازم بگیری؟ -اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، بسم الله الرحمن الرحیم،فان الله اعد للمحسنات منکن اجرا عظیما صوت دلنشین محمد چشمان حلما را مانند قلبش تسخیر کرد. محمد آرام سر حلما را با دست به طرف صورت خودش هدایت کرد. نگاهش چهارستونِ قلب حلما را لرزاند.  محمد آرام لب از لب بازکرد: اگه بگی نرو، نمیرم....ولی...اون دنیا جواب حضرت ابوالفضل(ع) رو خودت باید بدی! و در مقابل سکوت و اشک های حلما، گفت: میدونی اسم جهادیمو چی گذاشتم؟ به یاد بابای شهدیت؛ "ابوحلما" گریه حلما به هق هق رسید و گفت: اگه دوستم داشتی اینقدر زود ازم دل نمیکندی. بغض پیش پای محمد دوید. جام چشمانش لبریز اشک شد و خواند: من بی خبر از خویشم، با عشقِ تو رسواتر زیباست جهان در وصل، در هجر چه زیباتر راضی به جنونم باش، این از سرِ مشتاقی ست زخمی که دوایش عشق، از شهد گواراتر با دیدنِ باطل، حق، آرام نمی گیرد گر شرحه شود تن ها، هر شرحه تواناتر یا پرچمِ پیروزیست، در آن سوی این پیکار یا وعده ی دیدار است، با رویشِ ماناتر سر رشته ی دل دادیم، هیهات که پس گیریم رازی ست که اینگونه، بر ما شده خواناتر ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم؛ سین.کاف.غفاری @hejabuni