❣ حـجـاب #زهــرایــی یعنے:
در این بـازار داغ دین فـروشے...
هنوز خــدایــی هست؛
کـه بـــرای او
تـیـپـــ میزنم...
#ریحانه 🦋
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔔 #زنگ_تفریح
شما تا کي بازين؟
سوال ايرانيا از مغازه دار وقتي نميخوان خريد کنن 😂😂
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
app.apk
15.89M
🎊عیدےمابہپدࢪومادࢪاےغدیࢪے🎊
💚اپلیڪیشن غدیࢪ💚
🌸ویژهے ڪودڪان و نونہالان گل
🎈بازےمحور
#تولیدی خانم زهࢪا کوهخیل
#معرفی_نرم_افزار
🌸 @hejabuni |دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم نگاهی به حمایت ها از کیمیا علیزاده بعد از مدال برنز المپیک تا فریب سیاسی از ضدانقلاب
🛑به روز باشیم
⛔️اینترنت تعطیل می شود؟ سال بعد این موقع بجای تلگرام باید از پیامک استفاده کنیم؟ همه چی فیلتر؟
❌مراقبت کنید از ندانسته های ما سواستفاده نکنند. اجازه ندهید دیگران چشم و ذهن ما شوند.
مقدمه اینکه طرح صیانت از کاربران 3 بار کاملا کن فیکون و حداقل 70 درصد تغییر کرده است و تقریبا همه آنچه این روزها با عنوان هشدار برای بازگشت به بربریت ذکر می شود هیچ ارجاعی به این طرح ندارد.
نمونه هایی مثل ممنوعیت واردات گوشی، ممنوعیت استفاده از فیلترشکن و مدیریت ستادکل نیروی های مسلح و ... همه کاملا تغییر کرده است. پس لطفا اصل طرح را در نسخه نهایی مرور بفرمائید.
اما بعید است هیچ آدم عاقلی اصل قاعده مندی پیام رسان ها را رد کند و یا منکر شود.
چطور ممکن است مهمترین رسانه حاضر در سرسفره زندگی مردم انقدر یله و رها باشد و نسبت به هیچ مطالبه ای حتی مسدود سازی محتوای تروریستی و مستهجن پاسخگو نباشد؟
راهی که بسیاری از کشورها مثل روسیه و هند و واخیرا ترکیه رفته اند چرا باید در کشور ما نشانه ارتجاع باشد؟
اما مهمترین بخش طرح که احتمالا دغدغه خیلی هاست.
آیا اینستاگرام و واتس آپ و غیره فیلتر می شود؟
حتما خیر. ساده اینکه اتفاقا بلبشوی موجود اصلاح می شود.
با این طرح یک کارگروه 18 نفره باید درباره محدودیت یک پیام رسان نظر دهند. رای نهایی آنها بازهم اجرا نمی شود و نظرشان به یک کارگروه 5 نفره با حضور 3 قاضی و 2 کارشناس فضای مجازی ارجاع داده می شود. اگر نظر آنها هم محدودیت بود بازهم حق اعتراض وجود دارد و به یک شورای سه نفره متشکل از دو قاضی ویک کارشناس فضای مجازی می رود و اگر بازهم اعتراضی وجود داشت دیوان عالی تعیین تکلیف می کند.
وضع موجود چیست؟ فیلترینگ ناشیانه تلگرام را خاطرتان هست؟ یک بازپرس انشا کرد و خلاص.بازپرس و نه حتا قاضی.
مهمتر اینکه در این طرح تصریح شده همان تصمیم اولیه نیز موکول به زمانی است که یک رسانه جایگزین تمام عیار وجود داشته باشد. با این حال اگر همان رسانه داخلی هم وجود داشت بازهم اگر رسانه خارجی حاضر به پذیرفتن قوانین ایران شود نه تنها فیلتر که از امتیازات داخلی نیز بهره مند می شود. بازهم اگر قوانین ایران را نپذیرفت، هیچ الزامی برای فیلترینگ وجود ندارد و باید بر اساس اقتضائات جامعه تصمیم گرفته شود.
همه اینها گفته شد، اما یک اصل باقی ماند و آنهم تنویر افکار عمومی و روشن سازی است.
نخبگان و اساتید هنوز دیر نیست. وقت بگذارید برای رفع نگرانی های مردم.... (این موضوع خیلی مهمه. زمان شناسی و اطلاع رسانی به موقع برای طرحهای خوب خیلی مهم هستن)
#طرح_صیانت
#صیانت_از_ایران
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔸🌼﷽🌼🔸
از امشب رمان نگاه خدا تقدیم نگاههای مهربان شما همراهان ڪانال میشود
🔸تعداد پارت : ۵۲
🔸موضوع: داستان " نگاهخدا" قصهی زندگی ساراست. دختری که در اثر یک اتفاق غمانگیز، با خدا قهر میکند اما ....
🔸ویراستار : مریم حقگو
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#نگاهخدا
#قسمت_اول
دلشوره سر تا پای جودم را فرا گرفته بود.
روی پا بند نبودم.
مدام راهروهای بیمارستان را زیر پا میگذاشتم.
مادرجون و خاله زهرا مشغول ذکر و دعا بودند.
بابا رضا در نمازخانهی بیمارستان، مشغول عبادت بود.
از سر استیصال، از بیمارستان بیرون رفتم.
راه رفتم و راه رفتم....
در این دوهفته، که مامان فاطمه در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، زندگی برایم سخت و تلخ میگذشت.
با اینکه اجازه ی ملاقات طولانی نمیدادند... اما هر روز کارمان شده بود انتظار و دعا و گریه در بیمارستان...
نفهمیدم چطور به خانه رسیدم.
در را که باز کردم، سجادهی مادرم را دیدم.
خودم را رویش پرت کردم....
هنوز عطر مادرم را داشت...
"خدایا! مامانم رو خوب کن، قول میدم دختر خوبی باشم. قول میدم چادر بذارم. خدایا فقط مامانم رو خوب کن."
تسبیح فیروزهای مادر را در دست گرفتم و همچنان به خدا التماس میکردم...
سرم را روی مهر گذاشتم....
ضجه میزدم و میگفتم:
"خدایا اونی میشم که تو میخوای ، اصلا قول میدم دیگه چادر سر کنم ، فقط مامانم برگرده ...."
اشکهایم تمام سجاده را خیس کرده بود
اما قصد بندآمدن نداشت.
نفهمیدم چه زمانی از فرط گریه به خواب رفتم ...
با صدای زنـگ گوشی از خواب پریدم.
-الو. سارا جان کجایی؟ همه ی بیمارستان را دنبالت گشتیم ... بدو دختر ...
مامانت بههوش اومده. زود خودت رو برسون.
-وااای خاله زهرا راست میگی؟خوش خبر باشی... چشم همین الان میام.
ادامه دارد....
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
khotbe ghadir part8.mp3
670.9K
خوانش #خطبه_غدیر پیامبر اکرم
8️⃣🔶بخش هشتم: حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تعجب توریستها از یک عادت جالب زنان شهر ورزنه ایران😳
✅ تشبیه جالب زنان محجبه ، به ماه
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔸اسارتی عین آزادی🔸
🗣ندای شیر مرد غیور ایران زمینم را شنیدید❓ که در اردوگاه اسرای ایرانی در عراق فریاد زد
برای یک رزمنده جنگ تا خود بغداد هم ادامه دارد...✌️چه در خط مقدم باشد و چه در اردوگاه اسارت...؟👊👏😍
آن یکی برادرم را چه؟🤔❓
شنیدید که گفت...اسارت در راه عقیده عین #آزادی است...✊👌
حالا...🖐
شماهایی که #چادر من را محدودیت میدانید و گمان میکنید دست و پایم را بسته است
بدانید که👇
برای یک رزمنده جنگ و دفاع از آرمانهای انقلاب ،پایدار و همیشگی است....
حتی هنگام اسارت میان امواج اقیانوس جنگ نرم و هجمههای دشمنان...
پس من هم...
گر چه به ظاهر #مدافع_حرم اهل بیت نمیتوانم باشم...💔
اما میتوانم خود را از اسارت و غل و زنجیر ظواهر این دنیای پر رنگ و لعاب آزادسازم❣
و مدافع حریم دین الهی و سنت پیامبرم باشم...💛
و عالم را خبر کنم که تا پای جانم امانتدار حقیقی میراث زهرای پهلو شکسته ام...طعنه و کنایه ها که چیزی نیست...☺️
اتفاقا اگر بلد باشی در سمت خداباشی و با لبخند از عقایدخداییات هم دفاع کنی و هم ترویجاش کنی ؛ هنر است...
نه اینکه هر بار با هر لبخند متفاوتی! عقایدت را تغییر دهی! ...
#تولیدی_کامل
🌸 @hejabuni |دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔴 دوره مکالمه عربی 1️⃣ آفلاین 2️⃣ ارزان 3️⃣ با تدریس استاد توانمند 4️⃣ همراه با کلاس رفع اشکال 🚶🏻
از آخرین روز ثبت نام جا نمونید...
🔔 #زنگ_تفریح
🔸 زنی که با خودش ازدواج کرده بود، با یه مرد دیگه در ارتباط بود به خودش خیانت کرد و از خودش جدا شد و گفته باعث این جدایی مردان هستن!😐😂
گاون؟؟
#توئیت 👈 زیتون /دختر کُرد
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🛑به روز باشیم ⛔️اینترنت تعطیل می شود؟ سال بعد این موقع بجای تلگرام باید از پیامک استفاده کنیم؟ همه
🛑 به روز باشیم
❌مکرون رئیس جمهور فرانسه از صاحب این بیلبورد تبلیغاتی در جنوب فرانسه به دلیل انتشار تصویر چهره اش در تصویر هیتلر شکایت کرده.
👆صاحب بیلبورد هم در توییتی پاسخ داده که چطور روزی که کاریکاتور پیامبر اسلام منتشر شد به نام آزادی بیان ازش حمایت کردید حالا که به من رسیدی شکایت می کنی؟
😂😂😂
#دموکراسیغربی
#نمایش
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
📛سایت هایی که به صورت آنلاین به فروش "دوشیزگی" دختران اختصاص دارن
🔻در کشورهای غربی از جمله آلمان سایت هایی وجود دارن که توسط اونها دختران می تونن دوشیزگی خودشون رو حراج کنن و هرکس قیمت بالاتری گفت به همون بفروشن
🔻دانش آموز ۱۹ ساله آلمانی دوشیزگی خودش رو به قیمت ۳ میلیون دلار به فروش رسوند.این دانش آموز که به صورت نیمه وقت در حرفه مدلینگ هم فعالیت داره گفته این پول رو برای شهریه مدرسه و مسافرت رفتن لازم داره
😳اون اعتقاد داره چون بدن خودش هست می تونه هر استفاده ای از اون بکنه
❓چرا رسانه های غربی درمورد این قضایا مستند تهیه نمی کنن؟چرا در کشورهای غربی یک دختر نوجوان مجبور بشه دوشیزگی خودش رو به حراج بذاره؟مگه اونجا همه در رفاه نیستن؟
#تن_فروشی #بردگی_جنسی
🌐منبع:https://indianexpress.com/article/trending/trending-globally/teen-model-sells-virginity-highest-bidder-was-a-businessman-from-abu-dhabi-4944651/
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
🔸🌼﷽🌼🔸 از امشب رمان نگاه خدا تقدیم نگاههای مهربان شما همراهان ڪانال میشود 🔸تعد
💗 رمان نگاه خدا 💗
#نگاهخدا
#قسمت_۲
به آژانس زنگ زدم.
مامان فاطمه چشمانش را باز کردهبود.
خوشحالی عجیبی داشتم.
به بیمارستان رسیدم.
بابا رضا با دیدنم جلو آمد.
- کجایی دختر؟ چرا گوشیتو جواب نمیدی؟
ایستادم.
- شرمنده بابا جون! متوجه نشدم.
خاله زهرا میان حرفمان پرید.
-الان ول کنین این حرفا رو ،سارا جان مامان کارت داره.
-من رو خالهجون؟
- اره از وقتی بههوش آمده، تو رو صدا میزنه و میگه کارش دارم.
به بخش رفتم.
گان آبی که پرستار داد، پوشیدم.
کنار تخت خیره به مادرم ماندم.
"آخ که چقدر تو این دو هفته شکسته شده"
دستانش به خاطر تزریق زیاد، کبود شده بود. الهی بمیرم.
دستانش را بوسیدم.
چشمانش را باز کرد.
-سارا جان! اومدی مادر؟ چقدر دلم برات تنگ شده بود.
از گوشهی چشمانش اشک جاری شد.
- منم دلم براتون تنگ شده، مامانجونم. زودتر خوب شین بریم خونه.
مادر آهی کشید.
-سارا جان به حرفام گوشکن تا حرفم تموم نشده، هیچی نگو.
سرم را به نشانهی تایید تکان دادم.
-تو دختره خیلی خوبی هستی، میدونم که هیچ کاره اشتباهی انجام نمیدی، سارا جان اگه یه روزی من نبودم، مواظب خودت باش. بابا رضا،مواظب بابا رضا باش، نذار بابا رضا تنها باشه. گوشمیدی بهم؟
گریه امانم را برید و چشمهی اشکم جوشید.
-قربون اون چشمای قشنگت برم،
قول بده خانم مهندس بشیا.
خودم را توی بغلش انداختم.
-مامان فاطمه این حرفاچیه؟ شما باید زودتر خوب شین بریم خونه، یه ماه دیگه جواب کنکورم میاد. من از خدا شمارو خواستم.
مامان فاطمه به خدا قول دادم همون دختری بشم که شما دوست دارین.
سرم را بالا آوردم. مامانفاطمه چشمانش را بستهبود. روی دستگاه هم یه خط صاف قرمز نمایان شده و صدای صوت بلندی، فضای اتاق را پر کرد.
-مامان فاطمه تو رو به خدا چشماتو باز کن! مامان؟
مامانجونم! سارا بدون تو میمیره. مامان؟
مامان جونم.
با صدای داد و فریاد من، پرستارها سراسیمه وارد اتاق شدند. دکتر هم بلافاصله خودش را به تخت مامان رساند.
- آقای دکتر به پاتون میافتم نجاتش بدین.
دکتر نگاهی سراسیمه به من کرد.
- لطفا این دخترو از اینجا ببرین بیرون.
پرستار زیر بغلم را گرفت و کشانکشان به بیرون کشاند.
خالهزهرا من را در آغوش گرفت.
با گریه از هوش رفتم.
چشمانم را باز کردم. صبح شده بود.
به دستم سرم وصل بود.
بابا رضا کنارم روی صندلی نشسته بود. آرام قرآن میخواند.
"واسه کی قرآن میخونی ،اونی که میخواستیم بمونه پیشمون که پرکشید و رفت.وای مامانم."
بابا بالای سرم آمد. چشمانش دو کاسهی خون بود.
-خوبی بابا جان؟
حرفی نزدم.
نمیتوانستم حرفی بزنم.
اشک تنها پاسخ من به پرسش بابا رضا بود.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ادامه دارد...
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓