eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشگاه حجاب
🏴 عبادتِ نمونه 🔺رهبرانقلاب‌اسلامی: عبادت فاطمه زهرا، سلام الله علیها، یک عبادت نمونه است. «حسن بصری
🔰 رسیدن به مقام «صدیقه‌کبری» در اثر بندگی خدا 🔺رهبرانقلاب‌اسلامی: ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه‌ی زهرا‌(سلام‌الله‌علیها) نبود، او صدیقه‌ی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. 🗓۱۳۸۴/۰۵/۰۵ @Khamenei_Reyhaneh 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
با توجه به حذف عکس و فیلم‌های حاج قاسم سلیمانی توسط اینستاگرام ، ما هم با دادن نمره پایین به این اپلیکیشن در پلی استور که نتیجه‌اش کاهش ارزش سهام این شرکت است ، از اینستاگرام انتقام میگریم بسم الله ... همین الان برید در صفحه اینستاگرام در پلی استور و کمترین نمره رو بدید https://play.google.com/store/apps/details?id=com.instagram.android 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5924722048403246058.mp3
4.6M
🎙️ 🔹 بزرگترین فضیلت حضرت زهرا سلام الله علیها در قرآن 🔸 چگونه قرآن از طهارت خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دفاع می‌کند؟ 📌برگرفته از جلسات «نقش حضرت زهرا سلام الله علیها در عالم اسلام» 🎵حجه الاسلام امینی خواه 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گناه رو با گناه مقایسه نکن 🔺حالا به چهارتاتارموماگیردادین 🎵استاد علوی تهرانی 🏴@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤵جوانی اروپایی میگفت: 😭 خانه و خودروی لوکس، سفرهای خارجی و تفریحات آنچانی نه تنها من را به آرامش نرساند بلکه کم کم منجر به افسردگی من شد. تا اینکه روزی در اوج ناامیدی، چشمم به کتابی افتاد که آن را یکی از دوستانم در زمان دانشجویی به من داده بود... 😍با بیحوصلگی آن را باز و چند دقیقه‌ای مشغول مطالعه شدم اما هر چقدر که میخواندم عطشم برای مطالعه بیشتر و بیشتر می شد! با خودم گفتم نویسنده‌ چنین مطالبی نمیتواند انسانی معمولی باشد. با تحقیق فراوان فهمیدم نویسنده را میتوانم در ایران پیدا کنم! پس عازم ایران شدم و ... 🌸 ادامه این داستان مهیج و واقعی در این کانال سنجاق شده👇 💡 eitaa.com/joinchat/1820590233C75f53f40a0 💡 eitaa.com/joinchat/1820590233C75f53f40a0سریع عضو شو تا لینکش پاک نشده👆
رفیق! جرج جرداق مسیحی ؛یه تنه ۲۰۰ بار نهج البلاغه رو خونده‼️... اونوقت من و توئه شیعه امیرالمؤمنین ۲۰۰ نفرمون باهم یکبار این گنج رو مطالعه کردیم؟؟؟؟😥 🛑 eitaa.com/joinchat/1820590233C75f53f40a0 ⭕️ اشکالی نداره ⭕️ از الان شروع کن ؛ ما کمکت می‌کنیم👆
دانشگاه حجاب
🔰 رسیدن به مقام «صدیقه‌کبری» در اثر بندگی خدا 🔺رهبرانقلاب‌اسلامی: ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیه
🏴 رسیدن به مقام سخن گفتن با فرشتگان 🔺رهبرانقلاب‌اسلامی: فاطمه‌ی زهرا در سنین جوانی، از لحاظ مقام معنوی به جایی میرسد که بنابر آنچه که در بعضی از روایات است، فرشتگان با او سخن میگویند و حقایق را به او ارایه میدهند. محدّثه است؛ یعنی کسی است که فرشتگان با او حدیث میکنند و حرف میزنند. 🗓۱۳۶۸/۱۰/۲۶ @Khamenei_Reyhaneh 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
حتی خراش نیز به مولا نمیرسد وقتی بناست فاطمه سینه سپر کند... 💔• | | 🏴@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 شد نذر غم تو...... این اشک دمادم💔 🏴 ایام شهادت بی بی دو عالم تسلیت باد 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
♨️خواننده مشهور انگلیسی می گوید اعتیاد به پورنوگرافی در کودکی مغز من را تخریب کرد 🔻آیلیش می گوید از سن ۱۱ سالگی شروع به دیدن فیلم های پورن کرده و به شدت به دیدن پورنوگرافی معتاد شده 🔻هر شب کابوس می دیده و از نظر روانی آسیب دیده بود.بسیار پشیمان است از کودکی ای که با دیدن این صحنه ها تباه شده 🔻او می گوید اعتیاد به پورنوگرافی یک رسوایی و بی آبرویی است 📌در برابر این حجم از مشکلات ناشی از بی بندوباری و رسوایی جنسی تنها چاره ای که در نظر گرفتن صحبت کردن از این مشکلات هست نه ارائه راه حل 🌐منبع:https://www.theguardian.com/music/2021/dec/15/billie-eilish-says-watching-porn-gave-her-nightmares-and-destroyed-my-brain 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
ازجهنم تابهشت 🌺👇
دانشگاه حجاب
💖 #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_دوم آهنگ قشنگی بود. بدجور باهاش انس گرفته بودم. یه دفعه صدای د
داشتم میمردم از گرما، اومدم شروع کنم به غر زدن که امیر علی با لبخند برگشت سمتم. - خواهر گلم تو پله برقیا چادرت رو جمع کن حواست باشه. بعدم سرعتش رو کم کرد و وقتی من بهش رسیدم دستم گرفت. الهی من قربون داداشم بشم که انقدر مهربونه . کلا خانواده من از این جماعت مذهبیون راهشون جدا بود از نظر اخلاقی. -ابجی خانم شما باید با مامان بری. همراه مامان شدم. رفتم به سمت یه حالت چادر مانند پارچه سرمه‌ای,که به سیاهی میزد رو کنار زد و وارد شد. منم گیج و منگ دنبالش رفتم. وقتی تو صف بودیم فهمیدم اینجا کیف رو میگردن. وقتی جلو رفتم و به خانمی که رو صندلی بود رسیدم بهم لبخند زد و گفت: عزیزم میشه گوشیت روشن کنی؟ منم گیج روشن کردم. بعد هم یه دستمال به سمتم گرفت وبا لبخند گفت: لطفا آرایشتو پاک کن خانمی. اومدم بگم چرا؟ که مامان از پشت اومد و گفت: چشم و منو هل داد به سمت بیرون. منم همینجوری مثله بچه اردک دنبالش راه افتادم. با این که میدونستم الان اگه غر بزنم امیر علی و مامان اینا ناراحت میشن ولی دیگه اعصابم داشت خرد میشد. تقریبا بالای پله برقی بودیم که اومدم لب باز کنم که دوباره چشمم به همون گنبد طلا افتاد و لب گزیدم. این صحن و سرا چی داشت که منو اینجوری,مجذوب خودش کرده بود؟ هی خدا. بیخیال غر زدن شدم و چشم دوختم به اون گنبد طلایی بزرگ. صدای عمو تو گوشم پیچید: بابات اینا بیکارن پا میشن میرن مشهدا. که چی اخه؟ مثلا حالا شاید شاید یکی دو سه هزار سال پیش فوت کرده اونجا خاکش,کردن رفته دیگه حالا که چی هی پاشن برن اونجا که مثلا حاجت بگیرن چه مسخره ؛ و بعدش صدای قهقش. حالا من یکم درگیر بودم بین آرامشی که داشتم و حرفای عمو. شاید تغییرات من از اول به خاطر این بود که بابا برای عمو احترام خاصی قائل بود و وقتی عمو میخواست منو ببره پیش خودش مانعش نمیشد. هر چند ناراضی بود. صدایی منو از افکار خودم بیرون اورد : دخترم ، دخترم. _بله؟ _ لطف میکنید کمی اون طرف تر بایستید وسط راه وایستادید. برگشتم پشت سرمو نگاه کردم دیدم جلوی پله برقی وایسادم. پس مامان اینا کوشن ؟ چشم گردوندم اون اطراف. دیدم همشون یکم اون طرف تر تو حس و حال خودشونن . ببخشیدی گفتم و به سمتشون رفتم. هووووف چقدر گرم بود این چادر هم که دیگه شده بود قوز بالا قوز . 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 واعتصموا..... 🏴به چادربانو 😭 شهادت بانو بزرگ اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیها برتمام شیعیان و پیروانش تسلیت باد🖤 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴فاطمیه در تاریخ جغرافیای جهانی 🏴⁉️ایام فاطمیه بدعت است یا ریشه در تاریخ جغرافیای اسلام دارد؟❗️ 🔥دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد🔅 ⚠️فاطمیه خط قرمز و حافظ شیعه است پس مراقب باشیم همچون عکا و عسقلان در غفلت فرو نرویم📛 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🏴 رسیدن به مقام سخن گفتن با فرشتگان 🔺رهبرانقلاب‌اسلامی: فاطمه‌ی زهرا در سنین جوانی، از لحاظ مقام مع
🏴 ثبت همه حوادث بشریت در مصحف فاطمه سلام‌الله‌علیها 🔺رهبرانقلاب‌اسلامی: در روایات متعدّدی است که ائمّه علیهم‌السّلام، برای مسائل گوناگون خود، به «مصحف فاطمه» رجوع میکردند. بعد امام میفرماید: در این کتاب، احکام حلال و حرام نیست. بلکه همه حوداث جاری بشری در دورانهای آینده، در این کتاب هست. این، چه دانش والایی است! این، چه معرفت و حکمت بی‌نظیری است که خدای متعال به یک زن در سنین جوانی بخشیده! این، مربوط به مسائل معنوی است. 🗓۱۳۷۱/۰۹/۲۵ @Khamenei_Reyhaneh 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
اَزخاطِره‌ی‌چادُری‌شُدنش‌تعریف‌میکرد ... مےگُفت: فاطِمیه‌نزدیڪ‌بود؛ خواستَم‌بَرایِ‌روضہ‌مادَر بِهترین‌لباس‌رابِپوشَم ؛ وابَستہ‌شُدم... 🖤°• | 🏴@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
از جهنم تابهشت 🌺👇
دانشگاه حجاب
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_سوم داشتم میمردم از گرما، اومدم شروع کنم به غر زدن که امیر علی با ل
"اه اه چیه بر میدارن خودشون رو بقچه بیچ میکنن که چی اخه." رفتم سمت مامان و بابا. امیرعلی پیششون نبود. دیدم روبه روی یه بنر وایسادن و دارن میخوننش. یه زیارت نامه بود فکر کنم . _مامان. امیرعلی کو؟ مامان که خوندنش تموم شد برگشت سمت من و با همون لبخند مخصوص خودش گفت: داداشت عادت داره وقتی میاد اینجا کلا از ما جدا میشه خودش تنها میره . ولی الان گفت میره سریع تا قبل از نماز یه زیارت میکنه و میاد که پیش هم باشیم. هی من میگم این داداشم زیادی خوبه میگین نه ( البته کسی جرات نداره بگه نه) . مامان بابا راه افتادن و منم دنبالشون. از چندتا محوطه که ظاهرا اسمش صحن بود گذشتیم و رسیدیم به... دیگه کاملا زبونم بند اومد. "وای چقدر اینجا نورانی و قشنگه." درسته یازده سال پیش اومده بودم اما هیچی از اینجا یادم نمی‌اومد. یه دفعه دستم توسط یکی کشیده شد و جیغ کشیدم. مامان: عه چته ؟ سر راه وایسادی کشیدمت اینور. بیخیال سکته کردنم شدم و با لرزشی که نه تنها تو صدام بود بلکه تو دلمم بود گفتم: _ مامان اون که شبیه پنجرس اون گوشه چیه ؟ اون که اون وسطه چیه؟ مامان: اون پنجره فولاده همون جایی که باعث حاجت گرفتن خیلیا شده از جمله خود من. اون چیزی هم که اون وسطه سقا خونس. غوغایی تو دلم به پا شده بود. یه آرامش خاصی داشتم. بی توجه به مامان که داشت صدام میکرد به سمت همون پنجره مانند که الان فهمیده بودم اسمش پنجره فولاده رفتم. خیلی شلوغ بود. به زور خودم رو به جلو کشوندم .جوری که قشنگ چسبیده بودم بهش. سرم رو بهش تکیه دادم و ناخداگاه با سیل اشکام رو به رو شدم. نمیدونم دلیلش چیه؟ ولی حس خوبی داشتم. احساس سبک بودن. نفهمیدم که چی شد اما احساس کردم یکی اینجاست که منتظره تا حرفام بشنوه . یکی که میتونه آرامشی باشه برای دل خسته من. شروع کردم گفتم هرچی که بود و نبود. از تک تک لحظه های زندگیم. از همه چی ، از همه جا. چیزایی که تا الان به هیچ کس نگفته بودم چون نمی‌خواستم غرورم رو بشکنم اما انگار اون نیرویی که منو وادار به درددل می‌کرد چیزی به اسم غرور براش معنی نداشت. 🏴@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا