8.mp3
5.71M
🎵 آموزش کاربردی
#امر_به_معروف و #نهی_از_منکر
🔅جلسه ۸
⚜️ مگه خودت ترک کردی که منو میخوای نهی کنی ؟!
🔷 #واجب_فراموش_شده
🌐 کانال مصطفی شبهه
═ೋ❅ @hejabuni ❅ೋ═
دانشگاه حجاب
🔴 شبکه کثافتکاری خانگی❗️ 🔰با این صحنه ها و فیلمنامه هایی که از شبکه #نمایش_خانگی مشاهده میکنیم، اگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا «رهایم کن» مردم را نگران کرده؟
♨️ تیشه به ریشه روابطـ سالم خانواده نزنید‼️
#دیدنو #شبکه_خانگی #رهایم_کن
═ೋ❅ @hejabuni ❅ೋ═
خدایی اسم این رنگا غیر از یاسی رو، ما خانوما هم اولین باره میشنویم؛
چه برسه به آقایونِ طفلکی😅
رنگ پری وری ... پر شاهین داشتیم ؟!🤪😵💫
═ೋ❅ @hejabuni ❅ೋ═
دانشگاه حجاب
تازه های نشر🌟 #معرفی_کتاب 🌸🍃کتاب ستاره ها چیدنی نیستند برگرفته از داستانی واقعی پیرامون ماجراهای پ
.
✔ یکی از کتابهایی که مقام معظم رهبری امروز از نشر معارف نمایشگاه کتاب خریداری کردند این کتاب بود:
🌟ستاره ها چیدنی نیستند🌟
#عفاف #حجاب #نمایشگاه_کتاب
@hejabuni
دانشگاه حجاب
. 🛑 دیوار آزاد این روزای نمایشگاه کتاب #نمایشگاه_کتاب #حجاب_عفاف ═ೋ❅ @hejabuni ❅ೋ═
.
فقط اون مرده که فریاد میزنه👆: «حجاب یک موضوع زنانه است. مردا بیجا میکنن درموردش حرف بزنن...» 😂😂😂
خب آقای محترم لطفا زیپ دهنتو بکش و وقت ما زنها رو نگیر... 😁
.
دانشگاه حجاب
. فقط اون مرده که فریاد میزنه👆: «حجاب یک موضوع زنانه است. مردا بیجا میکنن درموردش حرف بزنن...» 😂😂😂
پیام شما :
فقط اون دخترِ زردپوش
میگه: نههه! آزادی وجود نداره😂
قناری چ دیکتاتوریام هست😉
@hejabuni
#چرا_چادری_شدم
سلام خداقوت 🌹
از همون دوران بچگی حجاب و دوست داشتم و کمکم که به سن تکلیف رسیدم بهش مقیدتر شدم ....
حجاب و داشتم اما چادری نبودم هرچند از پوشیدن چادر هم بدم نمی آمد و انگار منتظر یک نشونه یا یک بهانه برای چادر سر کردن بودم.....
تا اینکه وارد راهنمایی که شدم به پیشنهاد دوستم به طور جدی وارد بسیج شدم اونجا دختران چادری و محجبه بود و البته در کنار اخلاق و رفتار خوبی که مربی حلقه مون داشت من تحت تاثیر این محیط قرار گرفتم از اون سمت مادرم هم که محجبه بودن ولی دیگه چادری شدن یک روز رفتیم خونه یکی از همسایه ها که ایشون هم خانم خوب و چادری بودن یک چادر داشتن و فهمیده بودن که من علاقه پیدا کردم به سر کردن چادر اون چادرو به من هدیه دادن همراه با یک انگشتر
خب من خیلی خوشحال شدم از یک سمت تحت تاثیر مادر از یک سمت تحت تاثیر آشنایی با بسیج و دوستان چادری همه این عوامل باعث شدن من از اون روز به بعد دیگه چادر بپوشم
و رفته رفته هم این دلبستگی به چادر بیشتر شد و دیگه تا به این لحظه به جایی رسید که حتی توی مهمونی ها و رفت و آمد ها همیشه چادر به سر دارم
و البته بگم همراهی خیلی خوبه خانواده هم برای حفظ پوششم خیلی به من کمک کرد ❤️
انشاءالله همه بتونن این حس قشنگ و تجربه بکنن
با آرزوی موفقیت برای تمامی بانوان و دختران محجبه سرزمینم 🌸❤️
۱۹ساله از استان البرز
🎓 @hejabuni ˝ دانشگاهحجاب 🌸
هر چیزی ممکنه توی گلوی هر کسی یا شیئی گیر کنه.
نمونهش لپتاپ من! چند شبی رمان نذاشتیم؛
چون مادربردش به فنا رفته بود.
۶۰۰ هزار تومانی توی گلوش گیر کرده بود.
پارت های رمان هم داخل لپتاپ بود
و دسترسی بهش نبود.
ممنون از صبوریتون بابت این چند روزه.
از امشب ادامه مستند داستانی دوربرگردان تجریش
بارگزاری میشه. حتما دنبال کنید🙏🌸
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 38 توی کتابخونه مشغول درس خوندن بودم که با صدای آلارم گوش
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 39
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 39
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 39✍️
مثل هر روز 6 صبح با کلی کش و قوس خودم رو از رختخواب کندم.
لباسامو عوض کردم، آبی به دست و صورتم زدم. با مامان و بابا صبحونه خوردم و از خونه زدم بیرون.
پیش به سوی دکتری مغز و اعصاب.
سر کلاس منتظر اومدن استاد ژنتیک بودیم،
این استاده نمیدونم چرا همیشه دیر میاد.
فائزه کنارم نشسته بود و گوش مجانی گیرآورده بود!
با اومدن یکی از بچه های کلاس و تبریک و خوش و بش، گوشم از دست فائزه خلاص شد.
البته صرفا از دست فائزه.
- ببخشید هانیه جون وقتتو میگیرم.
یکی دوتا از سوالای آزمون ذهنمو درگیر کرده.
چند باری خواستم ازت بپرسم موقعیتش پیش نیومد.
الان مزاحمت نیستم. میتونی جواب بدی؟
باید یک منشی برای خودم بگیرم.
شهرت این چیزا رو هم داره دیگه.
4 روز دیگه باید به این و اون امضا هم بدم.
ابرویی برای فائزه بالا انداختم که بلههه فائزه خانم!
ببین چه دوست خفنی داری!
درسته سوم شدی ولی مغز کل بودن یه چیز دیگست!
خلاصه کلی با همون نگاه ازش نیشگون گرفتم و موهاش رو کشیدم.
نمیدونم چرا حرص دادن فائزه بهم انرژی میده.
مهربون به ترنم کردم و گفتم:
- آره عزیزم بپرس.
بچه درس خون بود. هوشش هم بد نبود
نمیدونم چرا توی جواب این 2 تا سوال ساده مونده بود.
بهش حق میدم... گاهی ذهن که گیر کنه جواب نمیاد که نمیاد.
ولو اون چیز اسم و فامیل نزدیکترین دوستت باشه!
خواستم از این قسمت رد بشم ولی خب سنگ مفت؛ گنجشک مفت!
سوال رو میگم شما هم هم تلاشتون رو بکنین تا ذهنتون برا مرحله دوم گرم بشه.
البته سعی کنید مثل 3 سوال قبلی که براتون گفتم نشه!
خیلی ها توی اون سوال ها مثل آهو توی چمن زار گیر کرده بودن!
بله میدونم شما یکی دوتاش رو درست جواب دادی!
نه با شما نیستم. خوبه حالا همش رو درست جواب ندادید!
بریم ببینیم این سری چه میکنید.
یادتون باشه فکر مکر نباید بکنید.
یعنی زمان ندارید که برگردید و سوال رو 2 بار بخونید.
پس زودی باید جواب بدید.
آماده اید؟
خب کاملا مشخصه که کمربندا رو سفت بستید تا خودی نشون بدید.
بریم ببینیم چه میکنید.
فقط بلند بلند سوال رو نخونید و اگه احیانا بلند خوندید با صدای بلند جواب ندید!
بالاخره از قدیم گفتن احتیاط شرط عقله.
اما سوال...
فرض کنید راننده یک اتوبوس برقی هستید.
در ایستگاه اول شش نفر وارد اتوبوس می شوند،
در ایستگاه دوم سه نفر پیاده میشوند ولی پنج نفر دیگر سوار میشوند.
اتوبوس قدمتش 15 سال است و هر سه سال موتورش نیاز به تعمیر اساسی دارد.
هر تعمیر 1 ماه کامل زمان میبرد.
اتوبوس چهار سال است که تعمیر نشده است.
با این اوصاف بگوئید راننده چند سال سن دارد؟
سوال تموم شد. ادامه متن رو تا جواب ندادید نخونید.
انصافا سوال سختی نبود.
نگید که توی جواب موندید.
بله متوجهم. درسته گفتم گاهی ذهن گیر میکنه.
ولی اینکه دیگه هر دفعه گیر کنه عادی نیست ها!
بله شاید گفتید مهم نیست و حالا بریم بببینیم جواب چیه.
برگردید فکر کنید. خودتون رو محک بزنید.
ناسلامتی قراره خودتون رو تست کنید دیگه.
برگردید.
فرصت که دارین! چه عجله ایه!
نمیخواید کمی بیشتر تامل کنین؟
اما جواب:
اینکه راننده چند سال سن داره چه ربطی به تعداد مسافرا و خرابی و تعمیر اتوبوس داره؟!
بله همینطوره، اصلا ربطی نداره. ولی این دلیل نمیشه که سوال اشتباه باشه!
فقط یه کم دقت میخواست. راننده اتوبوس باید هم سن شما باشه.
چون توی جمله اول میگه ”تصور کنید که راننده اتوبوس هستید.”
به همین راحتی به همین خوشمزگی!
امیدوارم درست جواب داده باشین.
اگر درست جواب دادید حتما الان حس غرور و تیزهوشی گرفتتتون
اگرم اشتباه جواب دادین برید یه آب بخورین بعد سوال بعدی رو بخونین تا سلول های مغزیتون آماده تر بشن.
همین الان برید آب بخورید بعد بیاید ادامه متن رو بخونید. پاشید دیگه!
هیچوقت این مقاومتتون رو نمیفهمم!
چون میدونم که اصلا نرفتید آب بخورید!
درسته پیش شما نیستم ولی میفهمم!
مثلا نخبه ام دیگه!
شاید از تنبلیه! شایدم از روی عجله برای دیدن سوال بعدی!
طوری نیست، خودمم همینطورم! بریم بعدی.
✍مجتبی مختاری
🆔 نظرات رمان 👈 @mokhtari355
═ೋ❅📚❅ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
واجب فراموش شده جلسه 9.mp3
5.38M
🎵 آموزش کاربردی
#امر_به_معروف و #نهی_از_منکر
🔅جلسه ۹
⚜️ آیا گناهکار میتونه نهی از منکر کنه ؟
🔷 #واجب_فراموش_شده
🌐 کانال مصطفی شبهه
═ೋ❅ @hejabuni ❅ೋ═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
⭕️ کلیپی دردناک اما درست
از بعضی خطاهای جبران ناپذیر والدین در برخورد با دختران...
═ೋ❅ @hejabuni ❅ೋ═
بازم حکایت مدیه .mp3
4.92M
#چرا_چادری_شدم
سلام.
من 15سال سن داشتم که با حجاب معمولی بیرون می رفتم .اصلاهم چادر دوست نداشتم.
اون وقتها با این که سنم کم بودخواستگارزیاد داشتم .
تا اینکه یه روز از مدرسه برگشتم مادرم گفت خواستگار داری منم گفتم مثل همیشه من نمیخوام میخوام درس بخونم سنم هم کمه.
مادرم گفت خودت میدونی بعد نگی نگفتی .گفتم حالا چیکاره هست؟ گفت طلبه😳
اولش خندم گرفت. پدرم هم گفت این ها رو میشناسیم. پسر خوبی هست تا آخر ماه صفر وقت داری فکر هاتو بکن.
درست 3هفته مونده بود تا پایان ماه صفر.
من اولش ول کردم گفتم روحیه من با طلبه نمیخونه.من که بی حجاب .آزاد از همه جا هستم.
ولی انگاری وسوسه شده بودم عکسش رو هم داده بودند.من یواشکی میرفتم نگاه میکردم میومدم.انگار دلم رو برده بود عاشقش شده بودم.منی اصلا به اون چیزها فکر نمیکردم فقط به درس آینده فکر میکردم. خواستگارهای پولدار هم داشتم ولی اصلا فکرشونمیکردم که این چنین شود.
من با خودم وخدای خودم نشستم حرف زدم از خدا خواستم منو در مسیر خوبی قرار بده و بتونم زندگیمو با روزی حلال وعاشقانه سپری کنم.قرار خواستگاری گذاشتیم اومدند عقد کردیم ...رفتیم برام چادر مشکی خریدیم وبرای اولین بار سرم کردم.واین شد که الان 11ساله به انتخابم افتخار میکنم که هم چادری شدم هم با کسی ازدواج کردم که عاشقانه میخوادم وهم ادامه تحصیل دادم با دوتا بچه الان هم مدرس هستم
🌹🌹🌹❤️❤️❤️
۲۸ساله از تبریز
═ೋ❅ @hejabuni ❅ೋ═
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 39✍️ مثل هر روز 6 صبح با کلی کش و قوس خودم رو از رختخوا
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 40
این سوال برا برگردوندن اعتماد به نفس خوبه
چون زیاد سخت نیست.
پس اگه تا الان گل کاشتین کافیه لا اقل سر این سوال یه کمی دقتتون رو به کار ببندید و سلول های مغزیتون رو به کار بندازید..
یادتون باشه فرصت فکر کردن نداریدها!
روی سوال قبلی بعضیا کلی فکر کردن!
اگر سوال قبلی رو درست جواب دادید این سوال رو بدون معطلی پاسخ بدید.
اگرم سوال قبلی رو اشتب کردید، روی این سوال فکر کنید طوری نیست.
هر چه قدر میخواید فکر کنید ولی خواهشا دیگه آبرو به جای کنید!
درسته کسی نفهمیده، ولی خودتون که میدونید!
اما بریم برا سوال…
دیگه نمیگم آب بخورید و اینا!
چون دارید تند تند میخونید و رد میشید!
پس لااقل یه نفس عمیق بکشید، بعد ادامه متن رو بخونید.
شمرده شمرده و با دقت بخونید.
سوال:
تصور کنید همه حیوانات روی کره زمین 5000 نوع باشند،
و از این تعداد 1500 نوع توی آب زندگی میکنند یعنی آبزی هستند و مابقی در خشکی زندگی میکنند.
از حیوانات داخل خشکی 500 نوع جزء پرندگان، 1000 نوع جژء درندگان و مابقی حیوانات غیر پرنده و غیر درنده هستن.
با این توصیف بگید چه تعداد از هر نوع حیوان به داخل کشتی حضرت موسی برده شد؟
در فرض سوال تفکیکی بین حیوانات نر و ماده صورت نگرفته.
و اینکه همه انواع چرنده و خزنده و پرنده بیش از 5000 نوع نیست.
استفاده از ماشین حساب ایرادی نداره!
سوال تموم شد.
فکر کنید جواب بدید.
درسته که باید زود جواب بدید.
ولی برای پاسخ دادن عجله نکنید!
بگذریم که بعضیا حتی توی شمرده خوندن هم لایی میکشن.
همین که باز شما متن رو طوطی وار نمیخونین خودش جای امیدواریه!
نمیدونم چرا بعضیا اصلا تامل نکردن و زودی اومدن جواب رو ببینن!
ولی از اون طرف بعضیاتون روی هر چی فکر و تامله سفید کردین!
دمتون گرم! معلومه آبرو براتون اهمیت زیادی داره.
مورد داریم اینقدری که طرف روی این سوال فکر کرده توی کل عمرش فکر نکرده بوده!
شیر مادر و نان پدر حلالت پهلوان!
اما جواب:
زیاد گفتم که دقت کنید.
امیدوارم درست جواب داده باشید.
اما دقیت بیش از حد جلوی دقت بعضیا رو گرفت!
کلمه "چه تعداد" و آمار و ارقام نکته انحرافی سوال بود.
پاسخ درست "هیچ" هست. چون اصلا حیوونی وارد کشی حضرت موسی نشد!
اون حضرت نوح بود که حیوانات رو به کشتی برد نه حضرت موسی.
گاهی آدم محوش میشه
افق رو میگم… چه قدر زیباست!
اگه بازم اشتباه جواب دادید، خودتون رو ناراحت نکنین.
این دنیا اصلا ارزش ناراحتیتون رو نداره!
شما الان دیگه به مرحله ای رسیدید که بی باک شدید!
دیگه هم توی زندگی به خودتون سخت نگیرید
چون دیگه چیزی برای از دست دادن ندارید.
اگر هم درست جواب دادید بازم خیلی مهم نیست.
چون یک بار گفتم دست گرمی بود دیگه!
ولی حالا بازم یه اسپندی چیزی برای خودتون دود کنید چشم نخورید.
به خودتون امیدوار باشید تا ببینیم دور دوم چه میکنید.
✍ مجتبی مختاری
🆔 نظرات درباره رمان
@mokhtari355👈
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب