eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
خواهش کردم پیرهنت رو پس بدن ندادن.mp3
5.34M
خواهش کردم پیرهنت رو پس بدن ندادن نیزه نیزه به کشتن تو ادامه دادن خواهش کردم وقتی سر رو میبرن نباشم حالا باید چه جوری از بدنت جدا شم 🎙 #️⃣ ________________________ 🎐 @speak_Arabic | ترنم حیات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🚫📲 یزیدی شدن با لایک کردن!!!* 🔴فلسفه لعن کسانی که در روز عاشورا شمشیر و نیزه نزدند!      ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
هدایت شده از صوت | علیرضا پناهیان
1403.04.24-Panahian-ImamSadeghUni-EnhetateMotehajerane...-09-32k.mp3
17.62M
🔉 انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه 📅 جلسۀ نهم | ‌۱۴۰۳/۰۴/۲۴ 🕌 دانشگاه امام صادق(ع) 🔰 هیئت میثاق با شهدا 👈 برخی از عناوین مهم این جلسه: ➖چرا انقلاب اسلامی به تحجر متهم شده است؟ ➖متحجرین دنیازده، درست فکر نمی‌کنند ➖مردم‌سالاری در ذات ولایت وجود دارد ➖متأسفانه ادبیات تحجر مشتری دارد @Panahian_ir @Panahian_mp3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴 همه جوره بهت بدهکارم 😭 ای کشتی نجات ..‌‌.. ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روز عزای عزرائیل ▪️ خدا فرمود عزرائیل وارد کربلا شو و پیکر حسین علیه‌السلام را قبض روح کن ... ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلا را شنیدیم، غزه را دیدیم 💔 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_سی_ششم 🎬: روح الله بر سرعت قدم هایش افزود و خود را به در نیمه باز خانه
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: سفرهٔ نهار را گستردند و بوی آبگوشت محلی و ریحان تازه مشام روح الله را قلقلک میداد، بعد از مدتها دوری از مادر و سختی زندگی، امروز روح الله می خواست اندکی شیرینی زندگی را لمس کند. مامان مطهره وسط نشست و عاطفه و روح الله هم دو طرفش... مامان اول توی کاسه عاطفه نان تلیت کرد و بعد کاسه روح الله، روح الله کوچکترین حرکات مادر را میدید و سعی می کرد در ذهنش ثبت کند و از بودن در این جمع لذت میبرد.. اولین قاشق غذا را در دهانش گذلشت و مزه آبگوشت را همراه با مهر مادرانه نوش جان کرد، همان طور که لقمه را می جویید رو به مادربزرگ گفت: چقدر خوشمزه شده که ناگهان درب خانه را به شدت زدند و پشت سرش، صدای وحشتناک فتانه بلند شد ، فتانه همانطور که فحش های رکیک میداد، روح الله را صدا میزد.. رنگ از رخ روح الله پرید،اما دلش خوش بود به مادری که در کنارش بود. مامان مطهره با عصبانیت از جا بلند شد و گفت: من باید جواب این زن بددهن و بی ادب را بدم مادربزرگ با دستپاچگی دست مطهره را گرفت و نشاندش و گفت: نعوذو بالله از فتانه خدا هم میترسه، بشین مادر، بری یه چیزی بگی، کار بدتر میشه و مادربزرگ ادامه حرفش را خورد و بر زبان نیاورد که اگر مطهره حرفی بزند بعد روح الله بلید زجرش را بکشد. پس تکه نانی برداشت و مقداری از گوشت های کوفته شده را داخلش چپاند و داخل مشت روح الله جا داد و گفت: عزیزم ، مادرت را که دیدی زودتر پاشو برو و این لقمه هم توی راه بخور وگرنه فتانه این خونه را روی سرمون خراب میکنه روح الله چشمی گفت و با سرعت از جا بلند شد، لقمه ای که مادربزرگ گرفته بود در یک دستش و پلاستیک سوغات های مادر در دست دیگرش و گونی کتابهایش هم زیر بغلش زد و می خواست از در خارج شود که مامان عاطفه از پشت او را بغل کرد و همانطور که بوسه ای از سرش میگرفت گفت: برو عزیزم من دوباره میام بهت سر میزنم روح الله لبخندی زد و از جمع خدا حافظی کرد و بیرون رفت. در حیاط را که باز کرد، فتانه با چشمانی که از خشم سرخ بود روبه رویش قرار گرفت..فتانه نگاهی به روح الله کرد و مشتش را بالا برد و گفت: بی خبر کجا رفتی پسرهٔ خیره سر؟! حالا تنها تنها میای مهمونی هااا؟ یک مهمونی نشونت بدم و مشتش را حواله روح الله کرد.. روح الله بس که کتک خورده بود استاد فرار شده بود، از زیر دست فتانه رد شد و مشتش به او نخورد و با دو به طرف خانه حرکت کرد، اما فتانه دست بردار نبود... روح الله سرعتش را بیشتر کرد و ناگهان پایش به قلوه سنگی خورد و تلوتلو خوران به جلو پرتاب شد و روی زمین افتاد. لقمه پست روح الله که کلا فراموشش کرده بود غرق خاک شد و کفش نیمه پاره پایش، کاملا پاره شد، اما او ناراحت نبود،چرا که کفشی که مادرش برایش آورده بود در رویاهایش هم نمی توانست داشته باشدش... فتانه به روح الله رسید و درحالیکه گوشش را می کشید او را از زمین بلند کرد.. ادامه دارد به قلم:ط_حسینی ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part09_آه ترجمه مقتل نفس المهموم.mp3
10.86M
📚 بازخوانی کتاب آه ✅بستن آب بر امام و یارانش (ترجمه مقتل) ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
اجتماع خانوادگی مدافعان حریم خانواده ۲۸ تیر تهران ، میدان ونک ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ فرق مذهبی واقعی با صورتی چیست؟ 🪴 مذهبی واقعی خودش و منافع خودش را فدای دین خدا می‌کند ولی مذهبی صورتی، دین را فدای خودش و منافع خودش می‌نماید. مثلا برای اینکه از ورود بی‌حجابها به دسته و هیئتش جلوگیری نکند می‌گوید اینها ظاهرشان با بقیه متفاوت است 😳 آقا یا خانم محترم مغلطه نکن! اینها ظاهرشان با بقیه متفاوت نیست 👈 با دین خدا متفاوت است 👉 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
➖بی‌تردید می‌گوییم، آلوده کردن مجالس علیه‌السلام پروژه جریان لیبرال با هدایت اتاق فرمان آمریکا و انگلیس است... آنها خوب میدانند که این و صفر است که اسلام و انقلاب را زنده نگه داشته... بنابراین در تلاشند حقیقت محرم و صفر را از درون تهی کرده و ازبین ببرند.... ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگ شده هلند با دیدن قتلگاه امام، جان داد از هلند تا کربلا....... جوانی که سال قبل در روز عاشورا در حرم امام حسین علیه‌السلام فوت کرد، بدون هیچ‌گونه مریضی و هیچ گونه فشاری و علتی.... جوان مرفهی از خانواده‌ای غیرمذهبی، که توسط پدر و مادرش به هلند فرستاده شده بود، برای ادامه تحصیل و زندگی، اما به یکباره برمیگردد همه زرق و‌برق و خوشی و ثروت را رها می‌کند و می‌گوید که می‌خواهد سرباز امام زمان شود خانواده‌اش اصلا متوجه حرف او نمیشوند او وارد حوزه میشود و محرم سال قبل برای اولین بار در عمرش می‌خواهد به کربلا برود به مادرش می گوید مگر میشود کربلا رفت و قتلگاه را دید و زنده برگشت با دوستش دو‌نفری به عراق می آیند، دوستش می‌گوید مستقیم کربلا بریم، امیر حسین قصه ما،میگه: "اگر کربلا بریم، من دیگه نجف را نمی‌بینم، اما تا ابد کنار امیرالمومنین خواهم بود. ♨️و را ندید در همان امام حسین علیه‌السلام امیر حسین تمام کرد با اینکه عتبه سه جا برای قبر در به آنها پیشنهاد داد: اما امیر همانطور که خودش گفته بود در نجف دفن شد. ‌‎ ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872