💌 یکی از شگردهای شیطان
#پیام_معنوی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 وقتی که حتی برهنگی و هرزگی اوباش "زنزندگیآزادی" صدای سالومه، مجری منوتو را هم در میآورد!
سالومه سیدنیا که خودش از جمله مروجین کشف حجاب و ترویج هرزگی بود حالا به نتیجه کارش اعتراض میکند:
🔺یعنی چی که لخت میشوید؟!
واقعا خیلی زشت است، مثل هشتگ "من سلیطهام"!
برای چی باید از بدنمون استفاده کنیم؟
برهنگی نه تنها در فرهنگ ایران بلکه در هیچ کجای دنیا پسندیده نیست.
#زن_حیا_افتخار
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران: کلینیک ترک بی حجابی در تهران با هدف درمان علمی و روان شناختی بی حجابی ویژه نسل نوجوان، جوان و بانوان افتتاح خواهد شد / آیا این جماعت به دنبال منفجر کردن جامعه همزمان با قطع برق و وسط تقابل ایران و اسرائیل هستند؟ / خانم دارستانی، اگر حوزه ی علمیه اهمیت تحجر را درک کند و به من بودجه بدهد و من مصاحبه کنم: میخواهم برای متحجرین کلینیک راه بیندازم و تحت درمان قرارشان دهم چه حالی میشوی؟ / چند نفر تا کنون با این چرندیات با حجاب شده اند؟ ممنون میشوم توضیح دهید
چرا جبهه انقلاب هر روز پلشت تر و بازنده تر میشود؟
بگذارید خانم دارستانی را مثال بزنیم:
1- یا در دولت شهید رئیسی است
2- یا در ایام انتخابات درگیر انتخابات است
3- یا ما شکست میخوریم و به خاک سیاه مینشینیم تا ایشان با خیال راحت به نهاد فرهنگی که در ان کار میکرده بازگردد....
کسانی که همواره در سیستم هستند و هیچ وقت طعم شکست را نمی چشند دلیلی ندارند خودشان را ارتقا بدهند، هر روز با عملکرد غلط شکستی سهمگین تر را بر جبهه انقلاب تحمیل کرده و شمای انقلابی را سرخورده تر میکنند.
✍ کانال بچه های انقلاب
دانشگاه حجاب
طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران: کلینیک ترک بی حجابی در تهرا
البته نظرات کارشناسی متفاوت هست. ⚠️
به نظر من که خیلی ایده جذابی هست 👌
فکر میکنم واقعا جاش خالی بود. ⭕️
البته در اسمش لازمه تجدید نظر بشه
تا واکنش سوء اجتماعی نداشته باشه
بعد از تشریح طرح 🔍 قضاوت با شما
✍ مجتبی مختاری
جزییات طرح کلینیک ترک بی حجابی👇
دانشگاه حجاب
کلینیک ترک بی حجابی
برای نخستین بار در کشور به همت اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف کلنیک ترک بی حجابی در تهران با هدف درمان علمی و روان شناختی بی حجابی ویژه نسل نوجوان، جوان و بانوان جویای هویت اجتماعی و اسلامی افتتاح میشود.
به گزارش پایگاه خبری و رسانهای حوزههای علمیه خواهران، مهری طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران در اینباره بیان کرد: بر اساس مراجعات مکرر صورت پذیرفته به ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان تهران از سوی خانوادهها و بانوان و دختران تهرانی مبنی بر وجود فشارهای محیطی و سایر عوامل که منجر به اجبار انتخاب پوشش خارج از حدود حجاب شرعی شده که پس از بررسیهای تخصصی و جلسات کارشناسی به عمل آمده تصمیم بر آن شد که اولین کلینیک تخصصی مشاوره و حمایت از بازگشت به حجاب با عنوان «کلینیک ترک بیحجابی» در تهران راهاندازی شود.
وی افزود: این مرکز به عنوان بخشی از نقشه جامع راهبردی «زیست بوم غیرت، حیا، عفت، حجاب» با رویکرد فرهنگی نوین و با هدف ارائه خدمات روانشناختی، مشاورهای و مددکاری به افرادی که تمایل به رعایت حجاب دارند و ممکن است به دلیل فشارهای اجتماعی یا تأثیرات محیطی در این زمینه دچار چالش شده باشند، طراحی و به مرحلهی اجرا رسیده است.
رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران، ادامه داد: خدمات این مرکز شامل مشاورههای فردی، جلسات گروهی، و کارگاههای مهارتآموزی در حوزه خودشناسی، تقویت هویت انسانی، و مدیریت فشارهای اجتماعی است.
وی مطرح کرد: در این کلینیک تلاش میشود با ارائه آگاهی و پشتیبانی فکری، به افرادی که تصمیم به رعایت حجاب گرفتهاند یا از تطبیق با محیطهای خاص تحت فشار بودهاند، کمک کند تا بتوانند انگیزه و اعتماد به نفس بیشتری پوشش سالم خود را آزادانه انتخاب کنند.
طالبی دارستانی اظهار کرد: در این مسیر تاکید بر حفظ شان و شخصیت بانوان گرامی است، بنابراین جلسات مشاوره و حمایت روانشناختی در این کلینیک به صورت کاملا محرمانه، با لحاظ تصمیم مراجعان و در محیطی غیرقضاوتی برگزار میشود تا بانوان مراجعه کننده با اطمینان خاطر و امنیت روانی کامل بتوانند دغدغهها و مسائل خود را بیان کنند.
وی عنوان کرد: برنامههای این کلینیک شامل دورههای آموزشی با حضور اساتید مجرب در زمینه فلسفه و ارزشهای حجاب، نقش آن در تقویت هویت فردی، و مهارتهای روانی برای مقابله با فشارهای پنهان اجتماعی است که این دورهها به منظور افزایش آگاهی و تقویت توانایی تصمیمگیری افراد برگزار میشوند و به افراد کمک میکنند تا با تکیه بر ارزشهای انسانی خود، با چالشهای پیرامون حفظ حجاب در محیطهای مختلف اجتماعی مواجه شوند و از سوی دیگر، این مرکز با هدف بهبود سلامت روان افرادی که به دلیل عدم انطباق با محیطهای اجتماعی دچار استرس یا تناقض درونی شدهاند، برنامههای کارگاهی با رویکرد تقویت خودباوری و پذیرش تفاوتها را در دستور کار دارد.
طالبی دارستانی گفت: در این راستا خانوادهها نیز میتوانند از خدمات مشاوره این کلینیک بهرهمند شوند تا با ایجاد همدلی و حمایت، به عزیزان خود کمک کنند تا در مسیر تصمیمات فرهنگی و شخصی خود، از نظر روانی و محیط تربیتی پشتیبانی شوند و این کلینیک با همکاری سازمانهای فرهنگی و اجتماعی شروع به کار خواهد کرد و در نظر دارد تا با تمرکز بر ارزشهای اسلامی و ایرانی، فضایی برای آگاهیبخشی و حمایت از انتخاب آگاهانه پوشش سالم فراهم آورد.
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت دهم 🎬: مرد جوان سرش را پایین انداخت و گفت : من هم بنده ای هستم از بندگان خد
شاهزاده ای در خدمت
قسمت یازدهم 🎬:
سرباز جوان خود را به شتر نزدیک تر کرد و صدایش را کمی بلند نمود تا دخترک از واری پردهٔ مخملین بشنود و گفت : نه اشتباه نکن...ما به جایی می رویم که تفاوتی زیاد با دنیای اطرافمان دارد ، اینجا انگار بهشتی ست بر روی زمین ، کنیز و غلام و ارباب و شاه و...همه و همه در یک سطح هستند و تنها کسانی بر دیگران برتری دارند که تقوا و ایمانشان به خدا بیشتر باشد..
دخترک که انتظار شنیدن نغمه های عاشقانه داشت ، اینک با شنیدن این حرفها ،شگفت زده شد و گفت : یعنی واقعاً چنین جایی وجود دارد یا شما برای اینکه مرا ،همراه خود کنید ، چنین بهشتی را در ذهن من ترسیم می کنید؟
مردجوان که متوجه شد دخترک با دقت حرفهایش را گوش می کند ،با شور و شوقی بیشتر گفت : من هم در ابتدا که با چشم خود ندیده بودم ، باورم نمی شد ، اما به همان خدای نادیده قسم ، هر چه گفت جز راستی و صداقت نیست، از زمانی که پیامبر مبعوث شده و از مکه به یثرب هجرت نموده و امت اسلامی به راه افتاده ،ما جز آنچه که گفتم ،ندیدیم ، عدالت ، برادری و برابری...
شاهزادهٔ اسیر که احساس می کرد حرفهای این مرد جوان دلنشین است خود را به پرده مخملین نزدیک تر کرد و گفت : تا جایی که می دانم بزرگان و اشراف و بت پرستان تا ندایی بلند شود که ثروت و قدرت آنان را تحت الشعاع قرار دهد ، برای حفظ موقعیت خود جلوی او تمام قد می ایستند و اینگونه مردم ،سخن حق بر مذاقشان سازگار نیست، آیا این پیامبری که از او سخن می گویی و چنین رفتار کرده و بی شک با این قوانین دین جدید، غلامان وکنیزانِ ثروتمندان را بر علیه آنان شورانده ، مخالفین و دشمنان بسیاری داشته و دارد...او چگونه توانسته با وجود دشمنان قدرتمند چنین حکومتی که از آن سخن می گویی ،پایه ریزی و برپا نماید؟!
مرد جوان که سؤالات این دختر، روزی ،سؤالات او نیز بود گفت : بلی درست می گویید ، او دشمنان زیادی داشت و دارد ، زمانی که در مکه به پیامبری مبعوث شد ، ابتدا در خفا مردم را به دین خدا دعوت نمود و سپس آشکارا و بسیار سختی هایی به پای ایشان ریختند ، اما محمد را چه باک ؛ وقتی خدایی بزرگ دارد که قدرتش مافوق تمام قدرت هاست...او را در همه حال حمایت کرده و می کند...
درست است که پیامبر مجبور شد مخفیانه از مکه خارج شود ، اما در عوض مردم یثرب با آغوش باز او را پذیرفتند...
میمونه که محو سخنان این سرباز شیرین سخن شده بود با هیجانی که ناشی از شرایط سنش بود گفت : او...پیامبر چگونه از شهر مکه بیرون شد،آیا اعجازی در کار بود و با معجزهٔ خداوندش خارج شد؟!
آن مرد لبخندی زد وگفت : بی شک معجزه در کار بود اما در مکه و آن شب ترسناک ،معجزهٔ ابوتراب ورد زبانها شد...
دخترک با حالت سؤالی گفت : ابو تراب؟! ابوتراب کیست؟!
ادامه دارد....
🖍به قلم : ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت یازدهم 🎬: سرباز جوان خود را به شتر نزدیک تر کرد و صدایش را کمی بلند نمود تا
شاهزاده ای در خدمت
قسمت دوازدهم 🎬:
سرباز جوان ، از اینکه باعث شده بود اندکی ذهن دخترک اسیر را از اسارت و غم دوری از دیار و خانواده ،منحرف سازد ، خوشحال شروع به سخن گفتن نمود : ابوتراب ،لقب مردی ست که اولین نفر به پیامبر اسلام ، ایمان آورد ، او برای محمد صل الله علیه واله همچون برادر است و در تمام روزهای سخت تبلیغ و رسالت ، در کنار پیامبر بوده است ،ایشان هم اینک داماد رسول الله است و پدر نوه های آخرین پیامبر خدا...
دخترک که از شنیدن وصف این بزرگ مرد سر ذوق آمده بود گفت : نامش...نامش چیست و آن اعجاز که گفتی چه بود؟
مرد جوان که انگار در رؤیای آن دوران سخت و نفس گیر فرو رفته بود شروع به گفتن داستانی کرد که بر همگان آشکار بود : نام او علی ست پسر ابیطالب ،پسر عمو و داماد پیامبر ، یاران پیامبر روایت می کنند آن زمان که حضرت رسول علناً تبلیغ دین مبین اسلام را می کردند ، کافران مکه تصمیم گرفتند که به نحوی ،پیامبر را بکشند و با نقشه ای دقیق و حساب شده پیشرفتند.
طبق نقشهٔ آنها از هر قبیله یک نفر انتخاب می شد و گروهی تشکیل می دادند و این گروه با هم به منزل رسول الله حمله می کردند و هریک ضربتی بر ایشان میزدند تا او را به خیال خودشان بکشند و اگر احیانا قوم و قبیلهٔ محمد برای خونخواهی قیام می کردند ، در توان آنان نبود تا با کل قبایل مکه بجنگند، نقشه حساب شده و دقیق بود و تنها چیزی را که به حساب نیاورده بودند ، کمک پروردگار بلندمرتبه محمد به او بود...
خداوند حضرت جبرئیل را که فرشتهٔ وحی است به سوی پیامبر می فرستد و ایشان را از تصمیم ناجوانمردانه و وحشیانهٔ کافران مطلع می نماید و به او دستور می دهد تا کسی را جای خود در خانه و دربستر خود بخواباند و شبانه از مکه خارج شود.
و برای محمد چه کسی یار و مددکار و دلسوزتر از علی؟!
پیامبر موضوع را با علی در میان می گذارد و از او خواست تا به جای خودش در بستر بخوابد و کافران از آن حضرت غافل بمانند و او بتواند با استفاده از این فرصت مناسب ،از مکه بیرون رود و در جایی امن مخفی شود و سپس به یثرب برود.
علی که شیرمرد عرب است و کسی همتایش پیدا نمی شود، اسدالله است در دین ، با کمال خرسندی پذیرفت که جانش را سپر جان پیامبر کند.
شب هنگام ، پیامبر به سلامت از مکه بیرون میرود و کافران با شمشیرهای آخته بر بستر پیامبر یورش بردند و تا رو انداز را از صورت او کنار زدند ، دیدند که اینجا علی خفته نه محمد و براستی که محمد جان علی است و علی جان پیمبر...
و خداوند در همان شب به پاس فداکاری ابوتراب از آسمان آیه ای در شأن او نازل نمود ، آیه ای که به آیه «لیلة المبیت» معروف شده...
دخترک که مدتی اسیر حبشیان بود ، آشنایی دوری با اسلام پیدا کرده بود و میدانست مسلمانان کتابی دارند به اسم قرآن که آیه آیه اش از طرف پروردگار بر پیامبرش نازل می شود ، گفت : براستی در بین مردان عرب ،چنین بزرگ مردان و دلاورانی وجود دارد؟ و به درستی خداوند در کتاب خود برای او آیه ای آورده؟
ادامه دارد....
🖍به قلم :ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
016.mp3
1.75M
🎙 رابطه صحیح زن و شوهر
🌴 بخش شانزدهم
⭕️ فقط باید به وظیفهمان عمل کنیم!
🔴 #دکتر_حبشی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌چه پیش بینی دقیقی حاج قاسم از آوارگی اینها کرد.
٣سال است جای ثابتی ندارم که اسمش خانه باشد؛این ٣سال بیش از ۲۱ بار نقل مکان کردم؛ دولت آمریکا میگوید که باید هویت و مشخصاتم را تغییر دهم و گوشهای پنهان شوم؛ چرا ترامپ میگوید دنبال مذاکره با ایران است و دنبال تغییر حکومت نیست؟
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
🍃 یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىّ
💥 جهاد را چهار شاخه است :
💥 امر به معروف ، نهی از منکر
💥پایداری در جبهه ها
💥 وکینه دوزی با تبهکاران
💫 پس هر که امر به معروف نماید
پشت مومن را استوار سازد
💫و هر که نهی از منکر کند پوزه کافران
را بر خاک مالد
💫و هر که در جبهه ها پایداری نماید
آنچه را بر عهده داشته به انجام رسانده
💫و هر که با تبهکاران کینه ورزد به خاطر خدا خشمگین گشته
💫و هر که به خاطر خدا خشمگین گردد
و خدا نیز به خاطر او [ بر دشمنانش ]
خشم گیرد .
👈 این است ایمان و پایه ها و شاخه ها آن .
🌹 سخنرانی امیرالمومنین علی علیه السلام
در بیان ایمان و کفر
📗 تحف العقول : ص ۲۷۵
35.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞پناه ببرید به مادر آسمانی
#دههفاطمیه🖤
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥قسمت دوم
بررسی جوانب مختلف "برهنگی" یک دانشجو و "توطئه" بسیار خطرناکی که شکست خورد‼️
(((بسیار مهم)))
🔸️تست غیرت از مومنین
🔸️من از بيگانگان هرگز ننالم که با من هر چه کرد۔۔۔۔۔
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
یکی کلینیک ترک بی حجابی می زند، آنهم بعد از ماجرای دختر علوم و تحقیقات که رسانه ی ملی گفت او بیماری روانی داشت...
کاری به همزمانی با قطع برق و سه فازه بودن اعصاب مردم نداریم...
اما دیگری می گوید بی حجاب بی عقل است اینکه روانی بنامیمش که عادی است...
یکی هم که مدعی امر به معروف حرفه ایست می گوید: بَه بَه، این طرح ضدانقلاب را سوزاند، پس که اینچنین است تا میتوانیم هی کلینیک کلینیک بکنیم با هشتک نشر حداکثری!!!
اینها اگر برنامه ریزی برای ایجاد نفرت نسبت به خواست نظام در مسئله حجاب نیست، حداقل کج سلیقگی و آشفتگی و بی برنامگی است که در قالب همان آموزش های گذشته فقط با خلق یک اسم جدید، به حاشیه سازی می پردازند نه حل مسئله.
نکته جالب اما اینجاست که نمی دانند ضدانقلاب نمی سوزد از این طرح ها که اگر این سوژه سازیهای خودی ها نباشد، او اصلا چیزی ندارد که بتواند برای تحمیق مخاطبش برنامه سازی کند... او خوشحال است و ذوق زده با دیدن این کج سلیقگی، همانطور که با مرگ مهساامینی ذوقمرگ بود و فقط ادا و اصول سوختن را در می آورد تا مخاطبش را با خود همراه کند.
آنسو چه خبر است: نتانیاهو گفته قربان شما زنان زن زندگی خواه آزادی پسند. این طرف برخلاف کلام مهربانانه رهبری که آن مقام عرفانی اش را می گوید کلی عیب درونی و باطنی دارم و یکی هم عیبش ظاهر است، کلینیکی می زنند که تداعی کننده این معنا باشد که حزب اللهی جماعت بی حجابها را روانی می داند و در حد معتادی که باید ترکشان داد!!!
✍علی اکبر غلامی
جدای از القای تردید در دل مردم و تقابل با یک طرح ملی و تقویت سوء ظن نسبت به مومنینی که برای جمع آوری کمک های مردمی تلاش می کنند؛
باید بدانیم که اولا با وجود این بستر ناگهانی دل مومن میلرزد و نیت می کند و طلا هدیه می کند. تبدیل و تبدل سردش می کند و آیا بدهد و آیا ندهد...
و مهمتر از اینها برادرجان، با وجود چنین طرحی عظمت روح بلند بانوان این مملکت به چشم می آید و این خودش تبلیغ بخشندگی زنان مسلمان ایرانیست و ایجاد همدلی بین زنان مومن ایران و لبنان و ...
چرا قدری بیشتر تامل نمی کنید؟!
✍علی اکبر غلامی
دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت دوازدهم 🎬: سرباز جوان ، از اینکه باعث شده بود اندکی ذهن دخترک اسیر را از اس
شاهزاده ای در خدمت
قسمت سیزدهم🎬:
مرد جوان بادی به غبغب انداخت ، و انگار در شیرینی کارهای آن دلاورمرد شریک بوده ، گفت : بلی...براستی که در مدح علی از آسمان آیه نازل شده تا کور شود هرآنکه نتواند دید...و آیات دیگری در مسائل دیگر که کم کم و به نوبت برایتان خواهم گفت تا این راه دراز برایمان کوتاه شود و بانو آزرده خاطر از رنج سفر نشوند...
حال که متعجب شدی برای ابوتراب آیه نازل شده ، بگذار واقعه ای دیگر را برایت بگویم که بدانی منزلت اسدالله چقدر بالاست...
میمونه که غرق داستان شیرین ، مرد ناشناس اما همدلِ همسفرش شده بود گفت : چه واقعه ای از ستایش پروردگار بالاتر؟!
مرد جوان لبخندی زد وگفت : شاید بالاتر از ستایش خداوند نباشد ، اما شنیدنش برای ما بسیار شگفت انگیز بود.
راستش خودم از زبان ابوتراب شنیدم که می فرمود: آن زمان که در مکه بودیم و مسلمانان تحت آزار و شکنجهٔ کافران بودند و ما قدرت مقابله با آنان را نداشتیم ،پیامبر مرا خواست و به من فرمود: یا علی! وقتی اهالی مکه به خواب رفتند، برای انجام کاری مهم و پنهانی به کعبه می رویم ، آن شب پس از اطمینان از بی خبری و غفلت مشرکان ما دو نفر به مسجدالحرام آمدیم و داخل کعبه شدیم، پیامبر به من دستور داد تا بنشینم ، آنگاه پای مبارکشان را بر دوش من نهاد تا آن حضرت را بلند کنم و یکی از بت ها را که بلندترینشان بود ، سرنگون کند، اما پیامبر دید مرا توان آن نیست تا حضرت را بالا ببرم، پیامبر از دوش من فرود آمد و به من فرمود: پای خود را بر دوش من بگذار تا تو را بلند کنم، من امر آن حضرت را اطاعت کردم ، وقتی پیامبر برخاست آنقدر بالا رفتم که به نظرم رسید اگر بخواهم به افق آسمان هم برسم ، می توانم.
به فراز کعبه رسیدم و صورتکی از بت به رنگ زرد و از جنس مس دیدم، بت را فرو افکندم و وقتی بت مسین بر زمین سرنگون شد، مثل شیشه ای شکست و خُرد شد.
بلی شاهزاده خانم ، ابوتراب پا به روی شانهٔ محمد، فرستاده خدا گذاشته...شانه ای که جای دست خدا بر آن است ، آنزمان که پیامبر به معراج رفت و دست لطف و عنایت خداوند بر سر پیامبرش کشیده شد و براستی هیچ کس جز علی چنین سزاوار بزرگی و عظمت نیست..
میمونه که انگار عشق علی...ندیده و نشناخته در دلش فوران کرده بود گفت : می خواهم از محمد بدانم و از علی....از اولِ اول...آیا می شود؟
ادامه دارد...
🖍به قلم :ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت سیزدهم🎬: مرد جوان بادی به غبغب انداخت ، و انگار در شیرینی کارهای آن دلاورمر
شاهزاده ای در خدمت
قسمت چهاردهم🎬:
روزی دیگر از پشت کوه های سر به فلک کشیده دنیا ،سر زد و کاروان قصهٔ ما ، همچنان در راه رسیدن به یثرب بود.
میمونه ، چشمانش را باز کرد و از تابش اشعه های خورشید که از درزهای محمل به داخل می آمد ، متوجه سر زدن روزی دیگر بود.
روزی که شاید متفاوت با دیروز و دیروزهایش بود ، قلب میمونه در سینه برای دانستن خیلی چیزها به تپش بود.
میمونه ، آرام پردهٔ محمل را بالا داد و دربین همسفران دنبال چهره ای آشنا که حتی نامش را هم نمی دانست ، می گشت.
همانطور که اطراف را جستجو می کرد با صدای تک سرفه ای متوجه کنارش شد و با دیدن همان جوان دیروز، محجوبانه سرش را پایین انداخت و زیر زبانی سلام کرد و با لحنی آرام گفت : می شود ادامهٔ سخنان روز قبل را بگویید؟
سرباز جوان همانطور که دستی به یال اسبش می کشید گفت : به روی چشم ،چه می خواهی بدانی؟
میمونه که بی قرار برای شنیدن بود گفت : از اول...هر چه که میدانی ، از محمد و علی برایم بگو...
مرد جوان نفسش را آرام بیرون داد و گفت : باشد ، آنچه که شنیده ام را برایت روایت می کنم ، راستش محمد رسول خدا ، پسر عبدالله بن عبدالمطلب است، عبدالمطلب از بزرگان مکه و کلیددار کعبه بود ، در آنزمان اغلب مکیان بت پرست بودند و اما عبدالمطلب به دین اجدادش حضرت ابراهیم نبی بود و خدای نادیده را می پرستید ، اما داخل کعبه پر از بت های سنگی و چوبی بود که مشرکان برای پرستیدن در آنجا قرار داده بودند، یعنی خانه ای را که ابراهیم نبی به حکم خداوند برای پرستش پروردگار ، بنا کرده بود ، شده بود بت خانهٔ مشرکین...
در این زمان ، منجّمان یهودی در طالع یکی از پسران عبدالمطلب آینده ای روشن دیدند ، یعنی منجی آخرالزمان را که بشارتش در کتابهای پیشین ، تورات و انجیل و... داده شده بود در طالع عبدالله پسر عبدالمطلب دیدند.
چون یهودیان انسانهایی بسیار مغرور و خودخواهند و به گمانشان می توانستند با تقدیر خداوند بجنگند ، تصمیم گرفتند هر طور شده ، این منجی از بین یهودیان پا بگیرد و نسلش از طرف مادر به یهودیان وصل باشد ، چون یهودیان اعتقاد دارند تنها قوم برگزیده زمین آنان هستند ، بنابراین زیباترین دختر بزرگ یهودیان را پیش کش خانه و درگاه عبدالمطلب برای پسرش عبدالله کردند و آن را با هدایای زیاد به نزد عبدالمطلب فرستادند تا به عقد عبدالله در آورد...
اما چون تقدیر خداوند است که پیامبرش ازصلب و رحمی پاک بوجود بیاید و عبدالمطلب از ماهیت کثیف یهودیان آگاه بود ، به این وصلت رضایت نداد.
یهودیان که دیدند تیرشان به سنگ خورده ، نقشه ای دیگر کشیدند ، آنان می خواستند تا قبل از اینکه عبدالله ازدواج کند ، او را با حیله ای بکشند ،تا اصلا نسلی از او به جانماند ، اما نمی دانستند که چراغی را که ایزد بر فروزد، هر آنکس پُف زند ریشه اش بسوزد....
ادامه دارد...
🖍به قلم :ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872