eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز انتشار وصایای شهدا🌷 آفرین به همت و غیرت انقلابی شما 🍃 🎓 دانشگاه حجاب 🎓 🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
#راهپیمایی امروز انتشار #پلاکارد وصایای شهدا #اصفهان_اردستان 🌹 آفرینتان باد که روح امام و شهدا را شاد کردید ❤️❤️ 🎓 دانشگاه حجاب 🎓 🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
پرشکوه امروز فرصت نکردن چاپ کنن؛ بجاش ها رو با ماژیک روی کاغذای بزرگ نوشتن و تزیینش کردن خوشگلتر از مال ما هم شده 😊 درود به همتتون دختران انقلاب ❤️ 🎓 دانشگاه حجاب 🎓 🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
امروز انتشار وصیت شهدا 🍃 عجب روش خلاقانه‌ای 😍 دعای شهدا بدرقه عمرتون 🌷 🎓 دانشگاه حجاب 🎓 🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
دیدنی ۲۲بهمن این دستنویس و بارون خورده، سوژه قشنگ خبرنگار سایت خبری "میبد خبر" بوده... 📸🍃 متن پلاکارد: خواهرم حجاب تو پیام خون مرا به زنان و مردان عالم خواهد رساند. 🌍🌎 "شهید اسدالله زارعی" 🎓 دانشگاه حجاب 🎓 🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
☀️ به یاد خدا درود خدا بر همه هم‌دانشگاهیان گلم❤️✋🏻 اینجانب از اونجایی که خدمتتون خیلی ارادت دارم، نمیتونم نگم که خدمتتون خیلی ارادت دارم 😁❤️ اونایی که دستشون تو کاره ✊🏻 و هنوزم که هنوزه داره میرسه دستمون 😍 عمه‌محبوبه میگفت: "زمان انقلاب وقتی میرفتیم ، خطاب به اونایی که تو پیاده‌روها وایساده بودن و نگاه میکردن شعار میدادیم: ما نمیخواهیم / به ما ملحق شوید" ✌️🏻 امـــــّـــــا... 😃👇🏻 امشب درخدمت بسیجی‌های گل پایگاه رقیة‌ الحسین شهر هستیم که با کار ساده و زیباشون هم باعث خوشحالی شدن و هم دل خانومایی که ظاهرشون یه جور دیگه است رو به یاد شهدا و انداختن و هم خودشون انرژی گرفتن 🤩🤩 اسم طرح قشنگشونم گذاشتن: "پویش دختران حاج قاسم" 😍 ● اینم توضیح خودشون: 🌹👇🏻 "برعکس تصوری که داشتیم، خانمهایی که [با] اسم بی‌حجاب میگیم، رفتار خوبی دارند و از کارمون استقبال کردن و هم برای خودمون باعث نشاط شد و [هم] یه تجربه‌ی جدید بود." 🌸💕 …………………… پ.ن۱: وقتی اسم میاد انگار اسم اومده و معلومه که رفتارامون خوب میشه😘 چقدر خدا رو شکر کنیم که چنین شمعی داریم و هممون پروانه‌وار دورش میچرخیم؟؟ 🕯🦋 پ.ن۲: هنوز منتظرم بازم عکس و فیلم از کارای زیباتون بفرستید 😍👇🏻 @Panahande ‌⁉️ راستی: به نظرتون برای پیامام چه هشتگی بذارم که راحت سرچ بشه؟ …………………………………… 🌸 @hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃 #قسمت_بیست_و_هفت با اینکه می‌دانستم از نظر جثه و بنیه خیلی ضعیف است، جلویش
...🌲🍃 💠 💠 قبل از زندگی ما آرام میگذشت.سرم به زندگی و بچه هایم گرم بود. همین که بچه ها در کنار هم بودند،احساس میکردم، چیز دیگری از زندگی نمی خواستم . بابای مهران و همه ی کارگرهای شرکت نفت، از بدشان می آمد همه می دانستند که شاه و حکومتش چقدر پست هستند. انقلاب که شد من و بچه ها همه طرفدار و شدیم. همه چیزم انقلاب بود. وقتی آدم کثیفی مثل شاه این همه جوانها را کرده بود رفت و یک سید نورانی مثل امام شد چرا ما انقلابی نباشیم. من مرتب به سخنرانی امام گوش می کردم. وقتی شنیدم که شاه چه بلاهایی سر خانواده ی رضایی آورده بود و چطور مخالفان شاه را شکنجه کرده بود تمام وجودم نفرت شد. از بچگی که رفته بودم و گودال قتلگاه را دیده بودم ، همیشه پیش خودم میگفتم اگر من زمان امام حسین (ع) زنده بودم، حتما امام حسین(ع) و زینب(س) را یاری میکردم و هیچ وقت پیش یزید که طلا و جواهر داشت و همه را با پول میخرید نمی رفتم. با فرصتی پیش آمد که من و بچه هایم به صف امام حسین(ع) بپیوندیم. مهران در همه ی ها شرکت میکرد. او با من شرط کرد که اگر می خواهی همراه دخترها به راهپیمایی بیایید، آنها باید بپوشند. زینب دو سال قبل از انقلاب شده بود، اما مینا و مهری و شهلا هنوز حجاب نداشتند. من دو تا از چادرهای خودم را برای مینا و مهری کوتاه کردم. همه ی ما با هم به تظاهرات می رفتیم. شهرام را هم با خودمان می بردیم. خانه ی ما نزدیک مسجد قدس بود که قبل از انقلاب به مسجد فرح آباد مشهور بود . همه ی مردم آنجا جمع می شدند و راهپیمایی از همان جا شروع میشد. مینا شهرام را نگه میداشت و زینب هم به او کمک می کرد. زینب هیچ وقت دختر بی تفاوتی نبود. نسبت به سنش که از همه ی دخترها کوچکتر بود، در هر کاری کمک میکرد. ما در همه ی راهپیمایی های زمان انقلاب شرکت کردیم. زندگی ما شکل دیگری شده بود. تا انقلاب سرمان در زندگی خودمان بود. ولی بعد از انقلاب نسبت به همه چیز احساس مسئولیت می کردیم. مسجد قدس پایگاه فعالیت ها شده بود. چهارتا دخترها را به جماعت در مسجد می خواندند. مخصوصا در ماه ، آنها در مسجد مغرب و عشا را به جماعت می خواندند و بعد به خانه می آمدند. من در ماه رمضان سفره را آماده می کردم و منتظر می نشستم تا بچه ها برای افطار از راه برسند . مهران در همان مسجد زندگی میکرد. من که می دیدم بچه هایم این طور در راه انقلاب زحمت میکشند ، به همه ی آنها میکردم. انگار کربلا برپا شده بود و من و بچه هایم کنار بودیم. .... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓