وقتۍبہممیگن
واقعاًگرمِتنمۍشہ
ڪھچادرسرتمۍڪنۍ
مۍگمچآدرهدیہاییھ
ڪھحضرتزهرابہمدادھ
دوستندارمهدیھاییڪھ
اَرزششبیشتَرِهمہۍهدیھهاسترو
اَزشاستفادھنڪنموبزارمخاڪبخورھ🥰🌸
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
⭕️ یک پژوهش : افزایش آزار و اذیت جنسی در محل کار آلمانی ها
◀️ بر اساس یک مطالعه جدید که توسط دولت صورت گرفته ، تعداد کارمندان آلمانی که در طی محل کار آزار و اذیت جنسی را تجربه میکنند، افزایش یافته است .
◀️ از ۱۵۳۱ کارمند آلمانی توسط آژانس فدرال ضد تبعیض مصاحبه شده که از هر 11 کارمند، یک نفر اظهار داشته که قربانی اظهار نظرها یا پیشبردها و آزارهای جنسی ناخواسته شده است.😞 در حالیکه در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۵ صورت گرفته بود، یک نفر از هر چهارده نفر این تجربه را داشته اند.
◀️ بیش از نیمی (53 درصد) از آزار و اذیت جنسی توسط اشخاص ثالث، مانند مشتریان یا مراجعان، انجام شده است، در حالی که 43 درصد از قربانیان توسط یک همکار مورد آزار و اذیت قرار میگیرند - تقریباً از هر پنج آزار گر جنسی یک نفر مافوق یا رئیس آنها بودند.😔
◀️ قربانیان گفتند که رسانههای اجتماعی و گوشیهای هوشمند اغلب توسط مجرمان برای ارسال تصاویر جنسی یا ایمیلها و پیامهای توهینآمیز، استفاده میشوند.😤
🌐منبع :https://www.google.com/amp/s/amp.dw.com/en/sexual-harassment-on-the-rise-in-german-workplace-study/a-50979194
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_پنجاه_و_چهارم به روایت حانیه ...................................
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
به روايت اميرحسين
................................................................
برگشتم پیش مامان.
_ خب بریم ؟
مامان لبخند معنی داری زد و رفت به سمت ماشین ، بیخیال شونه ای بالا انداختم و دنبالش راه افتادم.
در ماشین رو زدم و سوار شدم . داشتم ماشین روشن میکردم که مامان گفت:پس آقا دلش جایی دیگه گیره ، با دست پس میزنه با پا پیش میکشه .
با تعجب برگشتم سمت مامان.
مامان: بریم دیر شد.
ماشین رو روشن کردم و راه افتادم.
مامان: خب؟
_ چی خب؟
مامان: چند وقته میشناسیش؟ دختر خانومی به نظر میرسه. فقط نمیدونم چرا من تاحالا ندیده بودمش تو مسجد.
برای اینکه بتونم عصبانیتمو کنترل کنم نفس صدا داری کشیدم و صلوات فرستادم .
_ آخه مادر من ، من میگم سلام. شما میگی ازدواج. میگم خداحافظ میگی ازدواج. نه خداییش رو پیشونی من نوشته ازدواج که تا منو میبینی یاد زن گرفتن من میوفتی؟
مامان: عه توام. حالا چیه مگه؟ بگو از این دختره خوشت اومده یا نه؟
نمیدونم چرا ولی "نه" تو دهنم نچرخید.
_ وای مامان جان. توروخدا بیخیال من بشین .
مامان: حالا بهت میگم وایسا.
سرخوش از این که مامان فعلا از خیر من گذشته و نگران اون بهت میگمش. فکرکنم فردا بهم خبر بدن برای عروسی حاضر شو.
.
.
تا خونه ده دقیقه راه بود ، تا رسیدیم پرنیان و بابا اومدن دم در ، پیاده شدم و رفتم عقب نشستم تا بابا بشینه پشت فرمون.
مامان :خب خب. مژده بدید ، آقا پسرمون عاشق شد رفت.
_ بله ؟
مامان: بله و بلا . یه بار دیگه بگی نه ، من میدونم و تو.
بعد خطاب به بابا ادامه داد_ ندیدی که این آقا پسرت که خودتو بکشی به یه دختر سلام نمیکنه چجوری زل زده بود به دختر مردم ، آخرم کلی کمکش کرد.
بعد دوباره برگشت رو به من _ راستشو بگو مامان جان، قبلا دیده بودیش که همش مخالفت میکردی با ازدواج؟
من واقعا مونده بودم چی بگم. مامانم برای خودش بریده بود و دوخته بود ، تن ما هم کرده بود و تمام.
پرنیان هم از اون طرف نشسته بود و هی میخندید باباهم فقط اخم کرده بود که کم و بیش دلیلشو میدونستم...
من مونده بودم دقیقا باید چیکار کنم ؛ عشق؟ هه . عمرا.
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
4_5976811154071101102.mp3
5.49M
🔶آقا ما چیکار کنیم گناه نکنیم؟
✅میدونین برنامه ریزی خیلی
تو این موضوع موثره!📋
👌_ از واجباتِ گوش دادنش .
🎵استاد پناهیان
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰تشکیل خانواده، مهمترین فایده ازدواج
🔻رهبرانقلاباسلامی:
🔸فرصت ازدواج و آرام گرفتن در مجموعهی خانواده، یکی از فرصتهای مهم زندگی است. برای زن و مرد این یک وسیلهی آرامش و آسایش روحی و وسیلهی دلگرم شدن به تداوم فعالیت زندگی است. وسیلهی تسلی، وسیلهی پیدا کردن یک غمخوارِ نزدیک که برای انسان در طول زندگی لازم است.
🔸قطع نظر از نیازهای طبیعی انسان که نیازهای غریزی و جنسی می باشد، مسألهی تولید نسل و داشتن فرزند هم خود از دلخوشیهای بزرگ زندگی است.
🔸پس میبینید از هر دو طرف که انسان نگاه میکند، ازدواج یک امر مبارک و یک پدیدهی بسیار مفید است. البته مهمترین فایدهی ازدواج، همان تشکیل خانواده است و بقیهی مسائل، فرعی و درجهی دو و یا پشتوانهی این مسئله است؛ مثل تولید نسل یا ارضای غرایز بشری، اینها همه درجه دو است، درجهی اول همان تشکیل خانواده است.
🗓۱۳۸۰/۱۲/۰۹
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
48.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️༻ جمعه و خیاطی༺✂️ 🔟
📽فیلم کامل بهمراه توضیحات مختصر و مفید
👘پیراهن آسین بلند دخترانه طرح محلی بهمراه جلیقه (بدووووون الگو)
👧🏻دختربچههای ۳،۴ساله
اندازه ها به اینچ هستند،میتونید از پشت متر خیاطی استفاده کنید
#آموزش_خیاطی | #خیاطی
#لباس_کودک | #بدون_الگو
#آموزش_خیاطی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
1_1463756850.mp3
2.21M
♨️ایمان خوبه اما واسه بقیه‼️
#گفتگو🗣
👱♀با توپ پر میگفت:
_آدم داریم باحجابه ولی هزارکار میکنه! بیحجابم داریم که آدم درست و #باایمانیه!
🧕_ولی بعضی بیحجابا با نوع پوشش و رفتارشون دل شوهر و برادر منو میبرن...
👱♀_اگه شوهرت واقعا با ایمانه ؛نباید دلش بلرزه!
🧕_شما که حرف از #ایمان میزنی خودتم بهترنیس حجابتو بهتر کنی؟عزیزم همون خدایی که تو قرآنش از نگاه مردا گفته، چندجا از #حجاب و #عفاف خانوما هم گفته
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔴اگه مرد باایمان نباید بهنامحرم نگاهکنه،
🔵زن باایمان هم نباید بیحجاب باشه...
هر دو باید رعایت کنن😊
#تولیدی_کامل
#ایمان #حجاب #زن #مرد
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب آقاااا ۼوغــــــــــا میڪنه🌸🌸🌸
هرچےمیخواے امضــــــا میڪنہ 🌼🌼🌼
#استوری #امام_حسین(ع) #تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم 🔆 متن شایعه: کاترین پرز شکدم در تایمز اسرائیل پرده از نفوذ خود برداشت: ستون نویس وب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشگاه حجاب
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_پنجاه_و_پنجم به روايت اميرحسين .................................
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_پنجاه_و_ششم
به روايت حانيه ........................................
کلا امروز روز گیج بودن من بود، همش داشتم خرابکاری میکردم ، اون از صبح ، اینم از الان.
همش فکرم درگیر اتفاقی که صبح افتاد بود، نمیتونستم منکر این بشم که این پسر یه جذبه ای داشت که منو جذب میکرد.از همون روز اول که دیدمش انگار با بقیه مردای مذهبی که دیده بودم ، جز بابا و امیرعلی ؛ فرق میکرد. از طرفی من استارت تغییراتم با حرف اون زده شد.
فاطمه: کجایی حانیه؟ چته تو امروز؟
_ ها ؟ چی؟ چی شده؟
فاطمه:هیچی راحت باش. به توهماتت برس من مزاحم نمیشم .
_ عه. توام.
فاطمه : عاشق شدی رفت.
_ عاشق کی؟
فاطمه:الله علم
_ یعنی چی؟
فاطمه_ هههه. یعنی خدا داند.
_ برو بابا .
.
.
_ اه اه اه خاموشه
مامان: چی خاموشه؟
_ عمو. دوروزه خاموشه. من دلشوره دارم مامان
مامان: واه دلشوره برا چی؟ توکلت به خدا باشه . اصلا چرا باید کاری بکنه، چون نماز خوندی؟ چه حرفا میزنیا.
بیخیال صحبت با مامان شدم ، ذهنم حسابی درگیر بود ، درگیر عمو و رفتاراش. درگیر اون پسره. درگیره درس و دانشگاه که تصمیم به ادامش داشتم.
و چیزی که خیلی این روزا ذهنمو درگیر کرده بود ، دوست شهید.
یه جا تو تلگرام خونده بودم که بهتره هرکس یه دوست شهید داشته باشه ، کسی که لبخندش، چهرش و حتی زندگینامه اش برات جذابیت داشته باشه .
اما من دو دل بودم ، چون هنوز تو خیلی چیزا شک داشتم ، چرا چادر ؟ درکش نمیکردم . فقط حجاب و میتونستم درک کنم . چرا شهادت؟ چرا جنگ؟ چرا همسر شهدا از شوهراشون میگذرن؟ و خیلی چراهای دیگه که باید دنبال جوابشون باشم.....
من در طلبم روی تورا میخواهم
بی پرده بگویمت تورا میخواهم
شعر:افسانه صالحي
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
@hejabuni