❁ـ﷽ـ❁
گریه، زنان و سیاست
۱. ابی الحسن الرضا علیه السلام وقتی که قصد فرمود مدینه را به مقصد خراسان ترک کند، به زنان خانواده خود امر کرد که بیایند و برایش #گریه کنند.
علی ابن موسی الرضا نیازی به گریه و دلسوزی دیگران پشت سر خود نداشت؛ هدف چیز دیگری بود.
گریه و اشک خانواده، راهبرد امام بود برای رساندن یک پیغام. هم به جامعه آن زمان هم به تاریخ. چونان که خود ایشان نیز ساعاتی قبل از حرکت به سوی خراسان، مکرر کنار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله میرفت و با صدای بلند گریه میکرد.
مأمون با این سفرِ فرمایشی به دنبال مشروعیت بخشی به حکومت خود بود. در میان مردم پخش کرده بودند که علی بن موسی نیز با خلافت عباسیان همراه و همدل است و میرود تا جانشین بعدی مأمونِ مشروع باشد. ولایتعهدی اجباری و ظاهری، فریب اجتماعی و کوشش و پوشش رسانهای مأمون بود برای زمین زدن حکومت ائمه اطهار علیهم السلام و تثبیت حکومت طاغوت.
امام از راهبرد اشک و گریه برای ابراز نارضایتی خود از این سفر و اعلام مخالفت با این ولایتعهدی دروغین ظاهری و غیرمشروع بودن آن حکومت استفاده کرد.
گریه زنان آگاه و بصیر خاندان نبوت به میدان آمد و کنشگری سیاسی اجتماعی بود.
۲. بلافاصله بعد از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و غصب ولایت، فاطمه زهرا سلام الله علیها مبارزه خود را آغاز کرد، مبارزه ای برای همه بشر و همه تاریخ.
چرا که میدید مسیر ولایت و حکومت پیامبر اکرم منحرف شده است.
این مبارزه دو بخش داشت. اول، سخنرانی و تبیین کلامی ولایت و حق امیرالمؤمنین و احتجاج با اهل سقیفه و نصرت طلبی از خواص همراه با امیرالمؤمنین.
دو، بنا نمودن بیت الاحزان و اتخاذ راهبرد اشک و #گریه.
گریه دختر رسول خدا، به طوری که همه مردم بشنوند و بفهمند، گریه عاطفی و دلتنگی صرف نبود!
بانویی که وصیت کرده بود تابوتی برایش بسازند که حدود پیکرش هم مشخص نباشد، چطور اجازه میداد صدای شیون عاطفی و دختر-پدری اش را مردمان بشنوند؟
مگر کسی صدای گریه عابدانه نیمه شب های حضرت را میشنید؟
نه،
گریه فاطمة الزهرا گریه سیاسی و اجتماعی بود.
عزاداری حضرت پیغام داشت. برای توجه دادن مردم بود. مردم باید میدانستند یک چیزی سر جایش نیست که دختر رسول خدا اینگونه بی تابی میکند، شب و روز را با گریه و اشک به هم دوخته است.
این گریه راهبردی برای آگاه سازی جامعه نسبت به انحرافی در #حکومت بود. گریه صدیقه طاهره، کنشگری اجتماعی سیاسی بود.
۳. از عصر عاشورا، مأموریت ویژه زینب کبری سلام الله علیها آغاز شد.
اولین گام این مأموریت هم با #ابزار_اشک بود و بیحد، زنانه و عاطفی.
زیر آن آسمان سرخ، روی آن زمینِ لرزان، زینب به میدان رفت. دنبال امام خود گشت. هرآنچه که بر زمین جنگ بود، نیزه و شمشیر بود و پیکرهای مدفون زیر آنها. عزادار و واله، چشم گرداند بر سرتاسر گودال. پیکر امامِ زینب پیدا نمیشد. امام هم که مأمومِ عاشق و طالب خود را سرگردان و ناکام رها نمیکند. لذا ناگاه صداآمد: اُخَیَّ، إلَیَّ! خواهرم، اینجا، بیا به سمت من!
و زینب بال میگشاید به سوی برادر. دست میبرد زیر شانهها، حنجر بریده را بالامیآورد، بر رگهای بریده بوسه میزند و گریه میکند.
همانجا شماری از مردهای جنگی که تاساعتی پیش مشغول خونریزی آل الله بودند، متأثر میشوند!
این تَرَک اول بود! بر خیال خام بنی امیه که «حسین کشته شد و از آن خاندان اثری نماند و حکومت ما بلامنازع و بلامعارض شد»!
نه
برادر که بر زمین افتاد، خواهر بلند شد.
و بعد در تمام مسیر، منزل به منزل، در شام، کوفه، قصر ابن زیاد، مجلس یزید، خرابه، مسجد.
هرجا که میشد، زنان لشکر بساط مبارزه را برپامیکردند؛ تلفیقی از تبیین و گریه، کلمه و اشک.
هم جگرها میسوخت، هم فکرها به کار میفتاد.
هم عاطفه و عزا در جامعه جریان گرفت هم سؤال ها ایجاد شد: حسین؟ نوه پیغمبر؟کشته شد؟ چرا؟ به دست کی؟ تشنه؟ سر بریده؟ فرزند شیرخواره اش هم حتی؟! آتش به خیمه های حرم رسول خدا؟! اسارت زنان آل اللّه؟!
و ترَک ها، خُرد خرد، جمع شد و بزرگ شد؛
و صدای شکست و شکستنی بزرگ، جامعه را تکان داد. به حدی که یزیدِ مست خونخوار را وادار به عقب نشینی و دلجویی ظاهری کرد!
آری
گریه و اشک زنانه اینگونه کاربرد دارد. این طور، میشود کنشگری اجتماعی و سیاسی!
گریه و اشک زنان مسلمان اینطور کار میکند!
تکان میدهد، روشنگری میکند، میسوزاند و بیدار میکند.
حالا کارکرد عرفانی و ملکوتی اشک های عابدانه و عارفانه بماند؛
آن حرکت و تحولی که اشک در عالم ایجاد میکند، اشکی که زنان و مردان الهی در خلوت خود میریزند.
اشک قدرت دارد، کار میکند، اثرات قابل توجه دارد.
و کیست که انکار کند در این دنیا، #اشک به پلک چشمان زنان نزدیک تر است،
و بهره از این عطیه برای زنان سهل تر از مردان است؟…
✍ هـجرتــــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشربامنبع
#سلاحه_البکاء
#کنشگری #کنشگری_زنانه
|﷽|
خون، شما، روح، خدا
شما را ثار الله نامیده اند
یعنی خون خدا
البته برخی گفتهاند #ثارالله يعنی اینکه خود خداوند خونخواه شماست
من اما دوستتر میدارم بگویم شما خون خدا هستید.
خون
مَرکَب روح است،
مرکب حیات است.
روح و حیات در یک کالبد، با خون جاری میشود و با خون باقی میماند. خون را از کالبد بگیری، میمیرد.
و شما را خداوند،
عامل جریان و بقای #حیات در کالبد دنیا قرار داد.
آنگاه که خون از جریان بایستد، مرگ فرا میرسد. و شما آن خونی بودی که ریخته شد تا حیات تهدیدشده رو به خاموشی، به پیکر اسلام برگردد.
شما را اگر از اسلام، از ما، از دنیا بگیرند،
جز یک جسم بی روح و بی جان و بی اثر و #سرد چیزی نمیماند.
#حرارت قلوب ما، شما هستید مولا، ای خون داغ خدا! حرارتِ سرد نشدنیِ پیکرِ جامعه ایمانی!
اصلاً همین است که نغز و شیرین، گفتهاند: الإسلام، نبویُّ الحُدوث و حسینیُّ البقاء.
یعنی آغاز اسلام با نبوت جدتان رسول الله بوده و بقاء آن با شما، با خون سرخ شما.
خداوند
اراده کرد که نامش و دینش و کلامش و ذکرش
با خون شما #احیا شود.
دوست داشت خون شما، آن پیکر نیمه جان را حیات دوباره ببخشد.
دوست داشت روحش -روح الله-
با خون شما -ثارالله-
در این کالبد دمیده شود.
خدا خون شما را دوست داشت.
همین است که جدتان در عالم رؤیا به شما فرمود:
«ان الله شاءَ ان یَراک قتیلا»
خداوند خواست که تو را کشته شده ببیند.
عاشقانه تر و لطیف تر از این هم هست؟ 😭
خداوند #روح خود را در #خون شما قرار داد؛
و دوست داشت ببیند که یک عالَم، یک جهان، یک جمع خلائق،
با نام #حسین عاشق میشوند، توبه میکنند، آدم میشوند، پابند میشوند، هزار بار هم که عهد بشکنند باز یک شبی در گوشه یک مجلسی از حسین برمیگردند، دستگیری میکنند، رو به آسمان میکنند، دلشان میلرزد، اشک میریزند، احسان میکنند، صاف میشوند، زلال میشوند، بالا میروند، زائر عرش میشوند، دمخور ملائک میشوند،
محبوب دل حبیبه خدا میشوند…
چقدر خدا شما را دوست داشت حسین😭
و چقدر ما را...
که #محبت شما را در قلب ما
و #اشک بر شما را آبروی ما قرار داد
الحمدلله الذی خلق الحسین ❤️
✍ هـجرتــــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
روبیکا @dr_mother8_hejrat
روبینو @dr_mother8
#نشربامنبع
پینوشت:
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نیز ثارالله است (یا ثارالله و بن ثاره). خون مولا علی امیرالمؤمنین نیز احیاکننده کالبد نیمه جان دین خدا بود. فرق شکافته علی نیز، منادی «فزت و رب الکعبه» و «کذلک شیعتنا فازو و سعدوا فی الدنیا و الآخرة» شد.