eitaa logo
هجرت | مامان دکتر |موحد
23.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
306 ویدیو
22 فایل
مادرانگی هایم… (پزشکی، تربیتی) 🖊️هـجرتــــــــ / مادر-پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن‌ها و نشر بدون منبع (لینک) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری+حفظ حق‌الناس💕) تبلیغ https://eitaa.com/hejrat_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ --- از همین نقطه خانه مادربزرگم، یکهو پرت میشوم به ۵۰ سال دیگر. یک عصا می‌آید توی دستم، نشسته‌ام روی یکی از این صندلی‌های باکلاس، راک، و با فشار عصا جلو عقب میروم. دخترم می‌گوید: مامان نهار رو گذاشتم، نیم ساعت دیگه که الهه اومد من میرم. امشبم که الهه اینا اینجا میمونن. -: باشه مادر، ولی فرداظهر منتظرتونم ها. آرام پیشانی چروک افتاده‌ام را می‌بوسد و می‌گوید: اون که بللله! چرا هربار و هرهفته یادآوری میکنی مادر من؟😘 بچه‌ها کل هفته رو منتظر همین ظهر جمعه هان! نقشه صدجور آتیش سوزوندن میکشن برای این چندساعت دورهمی عُظما😉😅 پیرزنی میخندم. عنوان "دورهمی عظما" را نوه ارشدم گذاشته روی جمع شدن بچه‌ها و نوه‌هایم. دلم غنج می‌رود؛ پنجشنبه ها دیگر طاقتم طاق می‌شود که زودتر این فرداظهرها برسد تا این نورچشم هایی که در طول هفته یکی یکی میبینیمشان، -چشم بد دور- جمع شوند دورهم و هی بگویند و بشنوند و من هم با این ضعف گوش، از هر چند جمله شان دو سه تا را از دست بدهم و فقط بخاطر دیدن خنده‌هایشان، بی اختیار بخندم... -: راستی، محمد گفت بابا گفته آبیاری قطره‌ای پای درخت سیب گیر پیداکرده؛ گفت عصری میاد نگاش میکنه. سرم را تکان می‌دهم که یعنی باشد. و توی دلم میگویم: ولی آبیاری پای درخت دل من و پدرتان هیچ عیبی نکرده! خدا عمر و سلامتی‌تان دهد که این روزهایی که برای بیشتر هم سن و سالهای من دارد تلخ و تنها و خاکستری میگذرد، شما شده اید شیرینی و شور و نور و رنگ زندگی این پیرزن و پیرمرد... و بعد یکهو یادم میفتد به همسایه‌ی پشت پرده آن پنجره روبرو. -: مهلا، مادر! ببین یه بشقاب ازین خوراک ظرف کن ببر در خونه بیتاخانوم. تنهاست. خیلی ظهرها اصلاً غذا نمیخوره. اگر گاهی که پسر و عروسش میان پیشش یه چیزی بخوره… -: قربون اون دل مهربونت، باشه. مامان، بیام تا هستم کمکت کنم بری وضو بگیری؟ پیشانی ام را با اخم مهربانی چروک تر میکنم -: حالا دو روزه زانودردم عود کرده ها. یه جوری ازکارافتاده و ناتوون جلوه‌م میدین که…! و برای اثبات این جسم حساب پس داده آماده خاک و ابدیت، بلند میشوم. تیری که زانو می‌کشد زنگ می‌زند توی گوشم: و من نعمره ننکسه فی الخلق! کهنسال میخندم؛ -: بیا مادر، بیا کمکم نخودی میخندد. میرویم تا روشویی. باید تکیه‌گاهم شود تا بتوانم عصا را کنار بگذارم و وضو بگیرم. نگاهم میفتد به جلوی آینه، به دوتا لیوان پر از مسواک. مسواکِ همان‌هایی که چون هرکدام یک شبِ هفته پیش ما می‌مانند، برای خودشان اینجا بساط به پا کرده اند! دیگر هی نبرند و بیاورند؛ هرکدام درخانه ما هم یک مسواک دارند... این مسواک ها برای من خیلی معنا دارد! معنای این لیوان های پر برای من حمایت است، عاطفه است، پیوند است، بنیان است، سرمایه است، پشتوانه است معنای این مسواک ها برای من، خانواده است... -: مامان، ماماااان! به خودم می‌آیم! چند دقیقه شده که خیره مانده ام به این دوتا لیوان و غرق افکارم؟؟ پسرم دارد لباسم را می‌کشد و پشت هم می‌گوید "مامان! مامان! جیش دارم ها! میریزه!" بی اختیار میخندم دستش را میگیرم و میگویم: "بریم، میوه زندگی م..." ** پی‌نوشت: به مناسبت 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ -------- فاطمه ام‌ّالبنین علیهاسلام با خود حامی امام عصر خویش شد! . . ام‌ّالبنین در کربلا شمشیر زد! نه یک ام‌ّالبنین که چهار ام‌ّالبنین! . فرزندانم فدای فرزندانت بانو! فدای آن ماه دل‌ربایت... *وفات حضرت ام‌ّالبنین علیهاسلام تسلیت باد* 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ هفته پیش یک خواب عجیب دیدم: خونه مادربزرگم بودم. از تو عکسهایی که گاه میفرستم هم، معلومه چقدر بزرگه. صدا از این طرفش به اون طرف نمیرسه اصلا. تو ساختمان بودم که کلی سروصدا اومد. تعجب کردم که چرا صدای همسایه ها داره میاد تو خونه 🤔 صدای کلی بچه! از پنجره نگاه کردم دیدم تو یک دیوار اطراف باغ که نزدیک ساختمان بود، یک سوراخ ایجاد شده. سوراخی در حد وارد شدن آدم هایی در قواره بچه (و بزرگسال با خم شدن) تعجب کردم. گفتم مامان بزرگ این چیه؟؟ مادربزرگم گفت: مادر خودم اجازه دادم. آخه من که پیر شدم، نه میتونم به باغ برسم نه از میوه هاش استفاده کنم. کسی هم نیست دوروبرم این کارو بکنه. خودم اجازه دادم این بچه‌ها از باغ همسایه بیان؛ هم کار کنن هم بازی کنن هم میوه بخورن و برگردن. من که کسی رو ندارم… از خواب که بیدار شدم، اولش اینکه خواب مادربزرگم رو دیدم برام جالب بود. و چیزی برام عجیب نبود. ولی بعد چند ثانیه که بهش فکر کردم...... مادربزرگ (مادرِ پیر) باغ سرسبز بی کس همسایه بچه‌های همسایه… نگران و متأثر شدم…… 😔 ! 😔 ✍ هـجرتــــــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon پی‌نوشت: البته بگم که درواقعیت، مادربزرگ من کلی فرزند و نوه و نتیجه دارند 😊 و خیلیهاشون تو امورات باغ و مخصوصاً بهره از میوه ها😉 کمکشون میدن. 🥰 💪🇮🇷 💪
🤔 کلا دقت کردید وقتی کسی چندتا بچه داره 🔻اگر پولدار باشه میگن: خب معلومه که میاره! چرا نیاره؟ داره که میاره! ما رو چه به بچه آوردن؟ 🔺اگر فقیر باشه میگن: همینه دیگه، هم فقر مالی هم فقر فکری! فقط تندتند بچه میارن! 🔻اگر معمولی باشه میگن: عقل نداره دیگه! فکر آینده اینها رو نمیکنه؟ با اینهمه بچه پیشرفت مالی هم نداره دیگه! تازه اگر پسرفت نکنه! 🔸اگر تحصیل‌کرده و شاغل باشه میگن: خب معلومه دیگه، جای دیگه اون حس مفید بودنش رو داره اغنا میکنه، تو خونه نمونده که بپوسه و هدر بره. این نیاره کی بیاره؟ هرچند والا مغز 🦓 خورده برا خودش دردسر اضافه چیده! اصلاً از اون تحصیلاتش هیچی بارش نیست! لابد خدم و حشم هم داره 🔹اگر تحصیلات نداشته باشه میگن: همینه دیگه، کار و سواد نداره که، همه هنرش تو بچه آوردن پشت همه! تو خونه نشسته فقط بچه پشت بچه 🔸اگر یه مدت تحصیلات و شغل رو بخاطر بچه‌ها معوق کنه میگن: هفت هشت سال درس خوند بشینه تو خونه آروغ بگیره؟! مدرک ارشد و دکترا گرفت باهاش چشم چشم دوابرو بکشه ؟! بیت المال رو هدر داد الان کهنه بچه عوض کنه؟ 🔹بعدِ از آب و گل دراومدن بچه‌ها بخواد برگرده به درس و کار میگن: آدم بچه میاره باید شعور بچه داری هم داشته باشه! بچه آورده بندازه گردن مادرش بره سر کار و درس؟ یا صبح بذاره مهد و مدرسه عصر بره برداره که میخواد بره سر کار و درس؟ بچه فقط به آوردنه؟! ننه حافظ شیرازی بزرگشون کنه؟ ▪️اگر لاغر باشه میگن: همینه دیگه. فقط پشت هم بچه میاره! جون نداره، گوشت به تنش نمونده! یه ذره به خودش نمیرسه! از بس زاییده داره میمیره ▫️چاق باشه میگن: همینه دیگه! فقط پشت هم بچه میاره! نمیگه یه کم لاغر کنم به سلامت خودم برسم بعد! ▪️متوسط باشه میگن: والا یا ژنش خوبه یا خیلی پولداره مدام باشگاه و استخر میره! همینا باید بیارن ما رو چه به بچه زیاد؟! ➿ شوهرش خیلی همراه باشه و کمکش بده میگن: والا این شوهرو منم داشتم ده تا آورده بودم! چه هنری کرده؟! اون زن ذلیل بدبخت یکسر داره به اینا سرویس میده! 〰 شوهرش همراه و دست‌گرم نباشه میگن: استثمار زن یعنی همین! خشونت علیه زن یعنی همین! زنش فقط براش دستگاه جوجه کشی‌ه! زنه هم عقل نداره ازین آدم بچه میاره نسلشو زیاد کنه ➰ شوهره معمولی باشه میگن: خب حالا یه شوهر چیه، هزار چیز دیگه برا بچه دار شدن باید فراهم باشه! پس فردا خواست داماد شه من دارم کلید یه خونه ۸۰ متری بدم دستش؟! دارم شرکت براش بزنم؟! دارم جهاز ۵۰۰ میلیونی همراه دخترم کنم؟! •┈┈••✾❀✾••┈┈• خلاصه که بله هررررجور که زندگی کنی آدم هایی هستن که حرف بزنن! من همیشه میگم حرف مردم، باد هواست! بذار بیاد بررررره! همین هایی که امروز فرزنددار شدن و رو تمسخر و تحقیر میکنن، پس فردا ببین که چجوری در بحران تنهایی خودشون غرق خواهند شد و از حمایت های عاطفی ساده و کوچک محروم خواهند بود و چطور به زندگی خانواده های خوش جمعیت و چندفرزندی، غبطه و حسرت خواهند خورد! بحران فرداها بحران عاطفه و بحران تنهاییه بحران خانواده است (و متأسفانه غیرقابل رفع و درست نشدنی…) باید بسوزن و بسازن ببین کی گفتم... ببین کی گفتم همینهایی که بهت میگن مگه عقلت کمه که یکی‌تو بکنی دوتا، دوتاتو بکنی سه تا، سه تا رو بکنی چهارتا پس فردا چطور با حسرت و آه به عقل و درایت امروزت آفرین میگن! صبر کن و ببین خوشبخت و شادهای فرداها چه کسانی هستند... @hejrat_kon