﷽
---
☔ فقط میگی بچه زیاد؟! تربیتشون چی؟ اونم تو جامعهی امروز! کیفیت رو فدای کمیت نکن!
💡نظر من:
📍اولاً تربیت بچه از #تربیت_خود شروع میشه. تو برای هر فرزند روزی یک ساعت هم بشینی حرف بزنی یا صد ترفند و مهارت والدگری به کار ببری، نهایتاً از #الگوی_عملی ش پیروی میکنه؛ که تُوی والد باشی. فکر میکنم اگر تمرکز مادر (و پدر) در تربیت فرزند، روی تربیت خودش باشه، عملاً اون فرزندان به علت داشتن #مربی_خوب و الگوی مناسب عینی، خوب تربیت میشن.
مادری که بخواد خودش رو تربیت کنه، چه با یکی چه با ده تا، میکنه؛ و اصلاً یکسری رُشدها برای والدین، در ارتباط با فرزند اتفاق میفته.
📍ثانیاً طبق نظر کارشناسان تربیت فرزند، اول این که بنیان تربیت فرزند در ۶-۷ سال زندگی بنا میشه.
دوم این که طبق نظر قاطع کارشناسان (چه دین مدار چه سکولار) اصل اساسی #فرزندپروری در ۷سال اول زندگی، «بازی» و رکن اساسی بازی، «همبازی» ه.
و کدوم #همبازی بهتر از خواهر و برادر؟
-همیشه در دسترس
-با تربیت همگون
-بدون تنش های ناشی از دخالت والدین
-با امکانات رفاهی یکسان و...
بنابراین فرزندان بیشتر = بازوهای تربیتی بیشتر
🎯 برای بچهها چه ثروت و رفاهی ارزشمندتر از #همبازی؟
📍ثالثاً تجربه زیسته و نظر کارشناسان میگن تربیت صحیح #فرزند_اول نصف راه تربیت خوب سایر فرزندانه. فرزند اول حالت راهنما و مربی گری داره برای بقیه.
📍رابعاً یک سری تربیت ها و رشدها در #فرزندزیاد هست که جای دیگه یافت نمیشه:
-تلاش برای احقاق حق
-آموختن نحوه اشتراک منابع
-مسئولیت پذیری
-کاهش انانیت و خودمحوری
-سازش پذیری
-قناعت و کفایت
-بلوغ عاطفی زودتر و عمیق
-آموختن انواع استراتژی های برخورد😅
-جلوگیری از رفاهزدگی
-آموختن انواع روشهای مبارزه 😉
-افزایش سرمایه عاطفی و…
📍از طرفی در خانواده پرفرزند نظارت های بيرونی بر تک تک بچهها بیشتر و لذا احتمال خطا و کجروی کمتره.
🎯 در آخر، نکته مهم اینکه:
تربیت فرزند، #تربیت_محیط خانواده است نه تربیت تک به تک بچهها.
و وقتی محیط، یک کشتزار پاک و غنی باشه، چه دو بچه چه شش بچه، در اون کشتزار خوب پرورش پیدامیکنه.
و اصلاً در مکتب اسلام "تربیت محیط" مدنظره نه تربیت فردی.
#مادرآگاه #تربیت #بازی #هم_بازی
#تربیت_فرزند #فرزندبیشتر #فرزندزیاد #خانواده_پرجمعیت #مادرم_باافتخار
#مادری_رشد_است
پینوشت:
و اما مهم ترین نکته این است که ربّ، خداست و نه ما. تربیت به دست ربِّ یگانه عالم است و ما وسیله. هرچند که قاعده خداست که زندگی دنیا براساسِ نظام علت و معلولی بچرخد اما نهایتاً اوست مخرج الحی من المیت! اوست که از مردگان روحی و اخلاقی نیز، زندگانی پویا و نورانی میسازد. اوست که اگر در راهش قدمی بگذاری و برای او کاری کنی، تو را در عرصههای مختلف، "من حیث لا یحتسب" روزی میدهد. این روزی میتواند "تربیت فرزند"ی باشد که اگر خودمان سالها میدویدیم، به آن نمیرسیدیم! به راههایی هدایت شویم که هرگز با چراغ های دستی کوچکمان ما را به آن ها اذن ورودی نبود... الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا....
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
﷽
---
از همین نقطه خانه مادربزرگم، یکهو پرت میشوم به ۵۰ سال دیگر.
یک عصا میآید توی دستم،
نشستهام روی یکی از این صندلیهای باکلاس، راک، و با فشار عصا جلو عقب میروم.
دخترم میگوید: مامان نهار رو گذاشتم، نیم ساعت دیگه که الهه اومد من میرم. امشبم که الهه اینا اینجا میمونن.
-: باشه مادر، ولی فرداظهر منتظرتونم ها.
آرام پیشانی چروک افتادهام را میبوسد و میگوید: اون که بللله! چرا هربار و هرهفته یادآوری میکنی مادر من؟😘 بچهها کل هفته رو منتظر همین ظهر جمعه هان! نقشه صدجور آتیش سوزوندن میکشن برای این چندساعت دورهمی عُظما😉😅
پیرزنی میخندم.
عنوان "دورهمی عظما" را نوه ارشدم گذاشته روی جمع شدن بچهها و نوههایم.
دلم غنج میرود؛
پنجشنبه ها دیگر طاقتم طاق میشود که زودتر این فرداظهرها برسد تا این نورچشم هایی که در طول هفته یکی یکی میبینیمشان، -چشم بد دور- جمع شوند دورهم و هی بگویند و بشنوند و من هم با این ضعف گوش، از هر چند جمله شان دو سه تا را از دست بدهم و فقط بخاطر دیدن خندههایشان، بی اختیار بخندم...
-: راستی، محمد گفت بابا گفته آبیاری قطرهای پای درخت سیب گیر پیداکرده؛ گفت عصری میاد نگاش میکنه.
سرم را تکان میدهم که یعنی باشد.
و توی دلم میگویم: ولی آبیاری پای درخت دل من و پدرتان هیچ عیبی نکرده! خدا عمر و سلامتیتان دهد که این روزهایی که برای بیشتر هم سن و سالهای من دارد تلخ و تنها و خاکستری میگذرد، شما شده اید شیرینی و شور و نور و رنگ زندگی این پیرزن و پیرمرد...
و بعد یکهو یادم میفتد به همسایهی پشت پرده آن پنجره روبرو.
-: مهلا، مادر! ببین یه بشقاب ازین خوراک ظرف کن ببر در خونه بیتاخانوم. تنهاست. خیلی ظهرها اصلاً غذا نمیخوره. اگر گاهی که پسر و عروسش میان پیشش یه چیزی بخوره…
-: قربون اون دل مهربونت، باشه. مامان، بیام تا هستم کمکت کنم بری وضو بگیری؟
پیشانی ام را با اخم مهربانی چروک تر میکنم
-: حالا دو روزه زانودردم عود کرده ها. یه جوری ازکارافتاده و ناتوون جلوهم میدین که…!
و برای اثبات این جسم حساب پس داده آماده خاک و ابدیت، بلند میشوم. تیری که زانو میکشد زنگ میزند توی گوشم: و من نعمره ننکسه فی الخلق!
کهنسال میخندم؛
-: بیا مادر، بیا کمکم
نخودی میخندد.
میرویم تا روشویی. باید تکیهگاهم شود تا بتوانم عصا را کنار بگذارم و وضو بگیرم. نگاهم میفتد به جلوی آینه، به دوتا لیوان پر از مسواک. مسواکِ همانهایی که چون هرکدام یک شبِ هفته پیش ما میمانند، برای خودشان اینجا بساط به پا کرده اند! دیگر هی نبرند و بیاورند؛ هرکدام درخانه ما هم یک مسواک دارند...
این مسواک ها برای من خیلی معنا دارد!
معنای این لیوان های پر برای من حمایت است، عاطفه است، پیوند است، بنیان است، سرمایه است، پشتوانه است
معنای این مسواک ها برای من، خانواده است...
-: مامان، ماماااان!
به خودم میآیم!
چند دقیقه شده که خیره مانده ام به این دوتا لیوان و غرق افکارم؟؟
پسرم دارد لباسم را میکشد و پشت هم میگوید "مامان! مامان! جیش دارم ها! میریزه!"
بی اختیار میخندم
دستش را میگیرم و میگویم: "بریم، میوه زندگی م..."
#مادرم_باافتخار
*#خانواده_سرمایه_است* #فرزندان_سرمایه_اند #خانواده #فرزند #خانه_مادربزرگ #مادربزرگ_سرشلوغ_سرحال #خانواده_حمایت_عاطفی_است #خانواده_پرجمعیت #خانواده_باشکوه #مادری_بخشی_از_موفقیت_من_است #مادری_سرمایه_گذاری_است
پینوشت:
به مناسبت #روز_خانواده
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع