eitaa logo
حکایت های آموزنده
12.8هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰³.³.¹³ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } ‌ آن‌که را ارزش دهی، انسان بماند آرزوست . 🌔ادمین تبلیغات: @Yazahraft 🌔تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگ و شن دو دوست قديمي در حال عبور از بياباني بودند. در حين سفر، اين دو سر موضوع کوچکي بحث مي‌کنند و کار به‌جايي مي‌رسد که يکي کنترل خشم خودش را از دست مي‌دهد و سيلي محکمي به‌صورت ديگري مي‌زند. دوست دوم که از شدت ضربه و درد سيلي شوکه شده بود بدون اينکه حرفي بزند روي شن‌هاي بيابان نوشت: امروز بهترين دوست زندگي‌ام سيلي محکمي به صورتم زد. آن‌ها به راه خود ادامه دادند تا اينکه به درياچه‌اي رسيدند. تصميم گرفتند در آب کمي شنا کنند تا هم از حرارت و گرماي کوير خلاص شوند و هم اتفاق پيش‌آمده را فراموش کنند. همچنان که مشغول شنا بودند ناگهان همان دوستي که سيلي خورده بود حس کرد گرفتار باتلاق شده و گل‌ولاي وي را به سمت پايين مي‌کشد. شروع به دادوفرياد کرد و خلاصه دوستش وي را با هزار زحمت از آن مخمصه نجات داد. مرد که خود را از مرگ حتمي نجات‌يافته ديد، فوري مشغول شد و روي سنگ کنار آب به‌زحمت حک کرد: امروز بهترين دوست زندگي‌ام مرا از مرگ قطعي نجات داد. دوستي که او را نجات داده بود وقتي حرارت و تلاش وي را براي حک کردن اين مطلب ديد با شگفتي پرسيد: وقتي به تو سيلي زدم روي شن نوشتي و حال که تو را نجات دادم روي سنگ حک مي‌کني؟‌ مرد پاسخ داد: وقتي دوستي تو را آزار مي‌دهد آن را روي شن بنويس تا با وزش نسيم بخشش و عفو آرام و آهسته از قلبت پاک شود. ولي وقتي کسي در حق تو کار خوبي انجام داد، بايد آن را در سنگ حک کني تا هيچ‌چيز قادر به محو کردن آن نباشد و هميشه خود را مديون لطف وي بداني. مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
✍از عالمـــــۍ پـــــرسیدند: بالاترین چند ڪیلو است ڪه یه نفـــــر بزنه بهش بگـــــن پهلوان؟! عالم در جواب گـفتن بالاترین وزنه یه نیم یا ۱ڪیلویی است ڪه یه نفر بتواند هنگام نماز صــــبح از روی خــــود بلند ڪند هرڪی بتــونه اون وزنه رو بلند ڪند باید بهـــــش گفت . 👈رسول الله فرموده اند ترڪ↶↶ نـــــماز صــبح : نور صورت نـــــماز ظهـــر : بركت رزق نـــــماز عصــر : طاقت بدن نـــــماز مغرب : فايده فرزند نـــــماز عـشاء : خواب را از بين میبـــــــــــــــــــــــــــــــــــرد مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
همیشه خاک گلدان کسی باش که اگر ساقه اش به ابرها رسید فراموش نکند ریشه اش کجا بوده است... مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
‏مُشک راگفتند: ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ ﺑﺎ ﻫﺮﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭﺩﻫﯽ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕﺮﻡ ﺑﺎ که هستم ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻨﮕﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ که هستم مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
🔴ذهنت را آرام کن ✍کشاورزى ساعت گرانبهایش را در انبار علوفه گم کرد. هرچه جست‌وجو کرد، آن را نيافت. از چند کودک کمک خواست و گفت: هرکس آن را پيدا کند، جايزه می‌گيرد. کودکان گشتند اما ساعت پيدا نشد. تا اینکه پسرکى به‌تنهايى درون انبار رفت و بعد از مدتى به‌همراه ساعت از انبار خارج شد. کشاورز متحير از او پرسيد: چگونه موفق شدى؟ کودک گفت: من کار زيادى نکردم، فقط آرام روى زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صداى تيک‌تاک ساعت را شنيدم. به سمتش حرکت کردم و آن را يافتم. حل مشکلات، نیازمند یک ذهن آرام است... مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
چنگیزخان نتوانست بخارا را تسخیر کند، نامه ای نوشت که هرکس با ما باشد در امان است! اهل بخارا دو گروه شدند، یک گروه مقاومت کردند و گروه دیگر با او همراه شدند. چنگیزخان به آن ها نوشت: با همشهریان مخالف بجنگید، و هر چه غنیمت به‌دست آوردید، از آن شما باشد و حاکمیت شهر را نیز. ایشان پذیرفتند و آتش جنگ بین این دو گروه مسلمان شعله‌ور شد... و در نهایت، گروه مزدوران چنگیز خان پیروز شدند. اما شکست بزرگ آن بود که او دستور داد گروه پیروز خلع سلاح و سربریده شوند! چنگیز گفته‌ی مشهورش را گفت: اگر اینان وفا می‌داشتند، به خاطر ما بیگانگان به برادرانشان خیانت نمی‌کردند! *این عاقبت خود فروشان است* 📚الكامل في التاريخ 👤عزالدین بن اثیر مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
راز مگوي بازرگاني را هزار دينار خسارت افتاد. پسر را گفت: نبايد که اين سخن باکسي در ميان نهي. گفت: اي پدر فرمان تو راست، نگويم و لکن خواهم مرا بر فايده اين کار مطلع گرداني که مصلحت در نهان داشتن چيست؟‌ گفت تا مصيبت دو نشود: يکي نقصان مايه و ديگر شماتت همسايه. مگوي اندوه خويش با مردمان که لاحول گويند شادي کنان مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
زیبا باش زیبا زندگی کن زیبا بیندیش زیبا بخند تنها راهزنی که دار و ندار آدمی را به تاراج می برد شاد نبودن و افكار منفی خود اوست مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
از پیری پرسیدم خوشبختی چیست؟ گفت: اگه میخوای "سلامت" باشی موقع بیماری پدر و مادرت بهشون برس.... اگر میخواهی "ثروتمند" شوی به پدر مادرت کمک مالی کن.... اگه میخوای خوشبخت باشی با پـدر و مـادرت "مـهربان" باش.... مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
📚 روزی کسی در کوچه پس گردنی محکمی به ملانصرالدین زد و سپس شروع به عذرخواهی کرد که ببخشید اشتباه کردم و شما را بجای کس دیگر گرفته بودم. ملا قانع نشد ، گریبان او را گرفت و پیش قاضی برد و ماجرا را باز گفت. قاضی حکم کرد: ملا در عوض یک پس گردنی به آن شخص بزند. ملا به این امر راضی نشد. قاضی حکم کرد به عوض پس گردنی یک سکه طلا بایستی آن مرد به ملا بدهد. ناچار تسلیم شده و برای آوردن سکه از محکمه بیرون رفت. ملا قدری به انتظار نشست. بعد در حالی که داشت در محکمه قدم میزد نگاهش به پس گردن کلفت قاضی افتاد پس درنگ نکرد و پس گردنی محکمی نثار قاضی کرد و گفت: چون عیال در خانه منتظر من است و من زیاد وقت نشستن ندارم هر وقت آن مرد سکه را آورد شما در مقابل این پس گردنی آن سکه طلا را بگیرید.😁 مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خارپشتی از یک مار تقاضا کرد که بگذار همخانه تو باشم. مار تقاضای خارپشت را پذیرفت و او را به لانه تنگ و کوچک خویش راه داد. چون لانه مار تنگ بود، خارهای تیز خارپشت هر دم به بدن نرم مار فرو می‌رفت و او را مجروح می کرد. اما مار از سر نجابت دم بر نمی‌آورد. سرانجام مار به خارپشت گفت: «نگاه کن ببین چگونه مجروح و خونین شده‌ام. آیا می‌توانی لانه من را ترک کنی؟» خارپشت گفت: «من مشکلی ندارم، اگر تو ناراحتی می‌توانی لانه دیگری برای خود بیابی!» عادتها ابتدا به صورت مهمان وارد می شوند، اما دیری نمی گذرد که خود را صاحب خانه می کنند و کنترل مارا به دست می گیرند ...! مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
▪️از افلاطون پرسيدند : شگفت انگيز ترين رفتار انسان چيست؟ پاسخ داد : 🔻 از كودكى خسته مى شود ،براى بزرگ شدن عجله مى كند و سپس دلتنگ دوران كودكى خود مى شود . 🔻ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه مى گذارد سپس براى باز پس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج مى كند . 🔻طورى زندگى مى كند كه انگار هرگز نخواهد مرد ، 🔻 و بعد طورى مى ميرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است . آنقدر به آينده فكر مى كند كه متوجه از دست رفتن امروز خود نيست ، در حالى كه زندگى گذشته يا آينده نيست، "زندگى همين حالاست" مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خـــدایا 🌸ما برای داشتن دست های تو ✨ریسمان نبسته ایم،دل بسته ایم ✨همین که 🌸حال دلمان خوب باشد ✨برایمان کافیست 🌸الهی امشب حال دلتون خوب باشه ✨سومین شب بهاریتون زیبـا 🌸لحظه هاتون لبریز از آرامـش مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
🌸صبح است بیـا 💗 زعـشق سرشـارشویم 🌸مانند درخـت 💗مملو از بـار شویم 🌸خورشید شویم 💗و نـورها افشانیم 🌸بـا خلق گرفتار زجـان 💗یـار شویم 🌸سلام صبح شما سرشـار از امید مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
📚از سخنان بهلول دانا : کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ ، است کسی که راست و دروغ برای او يکی است، است کسی که پول مي گيرد تا دروغ بگويد، است کسی که دروغ می گويد تا پول بگيرد، است کسی که پول می گيرد تا راست و دروغ را تشخيص دهد، است کسی که پول می گيرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد، است کسی که جز راست چيزی نمی گويد، است کسی که به خودش هم دروغ می گويد، است کسی که دروغ خودش را باور می کند، است کسی که سخنان دروغش شيرينست، است کسی که علی رغم ميل باطنی خود دروغ می گويد، است کسی که اصلا دروغ نمی گويد، است کسی که دروغ می گويد و قسم هم می خورد، است کسی که دروغ می گويد و خودش هم نمی فهمد، است کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می پندارند، است کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند، است مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﺍﺯ ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ! ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭند، ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺗﻮﺿﯿﺤﯽ ﺭﻫﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ! ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﺖ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ، ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺮﺣﻤﺎﻧﻪ ﻗﻀﺎﻭﺗﺖ ﻣﯽکنند! ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ، ﻓﺮﺩﺍ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻗﻬﺮ ﻭ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽﺷﺎﻥ ﺭﺍ! ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻗﺪﺭﺷﻨﺎﺱ ﻣﺤﺒﺘﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻓﺮﺩﺍ ﻃﻠﺒﮑﺎﺭ ﻣﺤﺒﺘﺖ ...! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
☘️مردى مهمانِ مُلّانصرالدّين بود. از مُلّا پرسيد: " شما اولاد داريد؟ " مُلّانصرالدّين جواب داد: "بله! يك پسر دارم." مرد گفت: " مِثل جوانهاى اين دور و زمونه دنبال جوانگردى و عمر هٓدٓر دادن كه نيست؟ " مُلّا گفت: " نه! " مرد پرسيد: " اهلِ شربِ خمر و دود و دٓم و اين جور چيزهاى زشت كه نيست؟ " مُلّا جواب داد: " ابٓداً! " مرد گفت: " قماربازى هم كه نمى كند؟ " مُلّا گفت: " خير! اصلاً و ابداً! " مرد گفت: " خدا رو كُرور كُرور شكر! بايد به شما به خاطر چنين فرزند صالحى تبريك و تهنيت گفت: " آقازاده چند ساله است؟ " مُلّانصرالدّين گفت: " شير مى خورد. همين چند ماه پيش او را خدا داده به ما😂😂 مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
گران قیمت ترین چیز در دنیا "عمر" است از کسانیکه روزهای "ارزشمند" و زیبای "عمرت" را از بین می برند دوری کن... مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
حکیمی را ناسزا گفتند او هیچ جوابی نداد حکیم را گفتند ای حکیم از چه روی جوابی ندادی؟ حکیم گفت: در جنگی داخل نمی شوم که برنده آن بدتر از بازنده است مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
"شیطان را پرسیدند: كدام طایفه را دوست داری؟ گفت: طایفه ای از دلالان را...! گفتند:‌ چرا؟ گفت: از بهر آن كه من به سخن دروغ از ایشان خرسند بودم، ایشان سوگند دروغ نیز بدان افزودند." عبید زاکانی تحولات سیاسی کشور را نه از زبان سیاستمداران و تحلیلگران و رسانه ها بلکه باید از نحوه رفتار و واکنش دلالان به بازار مورد ارزیابی قرار داد. وقتی دلالان به سوی احتکار و خرید و انبار کردن بیشتر کالاها روی می آورند یعنی این که چشم انداز روشنی نیست و قرار است اوضاع اقتصادی و تورم رکوردهای جدیدی را ثبت کند. وقتی هم که در بازار قیمت دلار و طلا و خودرو و ملک شروع به ریزش می کند و دلالان به دنبال فروش هستند یعنی خبرهایی در راه بوده و اتفاقاتی رخ داده است. این وضعیت از دو حالت خارج نیست. یا سیاست مداران توسط دلالان کنترل می شوند و یا این که سیاستمداران ما دلال هستند... مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
در زندگی مردم دخالت نکنیم! دختری درسش را میخواند و سر کار میرود، فامیلی او را در مهمانی می‌بیند میگوید "شوهر نکردی؟ میتُرشیا!" حرفش را میزند و میرود ولی روح و روان دختر را به هم میریزد. زنی بچه‌ دار شد، دوستش گفت "برای تولد بچه،‌ شوهرت برات هیچی نخرید؟ یعنی براش هیچ ارزشی نداری؟" بمب را انداخت و رفت. ظهر که شوهر به خانه آمد کار به دعوا کشید و تمام! جوانی از رفیقش پرسید "کجا کار می‌کنی؟ ماهانه چند می‌گیری؟ صاحبکار قدر تو رو نمیدونه!" از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد! پدری در نهایت خوشبختیست؛ یکی میگوید "پسرت چرا بهت سر نمی‌زند؟ یعنی برات وقت نمیگذاره؟" با این حرف صفای قلب پدر را تیره و تار می‌کند! این است سخن گفتن به زبان بد؛ در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم: "چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چطور زندگی می‌کنی؟" ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا... اما نمی‌دانیم چه آتشی به جان شنونده می‌اندازیم! مفسد و شرور نباشیم ! مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلب های پاک هرگزخوشی نمی بینند چون آهنها خوشی خودرا فدای دیگران میکنند🧡 مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
👈باور دارم هر چه سخت بگیریم ، سخت میگذره. بگیم، بخندیم جدی نگیریم از کوچکترین چیزها لذت ببریم... دست از جستجوی خوشبختی و یک روز ایده‌آل برداریم باید یادبگیریم خیلی ساده خوشحال باشیم.. مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
📝داستان فرشته بیکار و شکرگزاری به درگاه خداوند 🔷 روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند.  مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.  مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند. مرد پرسید: شماها چه کار می کنید؟  یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟ فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟ فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند: خدایا شکر. مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org
‌🔻 هیچکس چهره و قیافش رو انتخاب نکرده، محل به دنیا اومدنش رو انتخاب نکرده، رنگ پوستش رو انتخاب نکرده، مدل چشم‌هاش رو انتخاب نکرده، عینکی بودن یا نبودن رو انتخاب نکرده، کوتاه و بلند بودن قدش رو انتخاب نکرده، چاقی و لاغری رو انتخاب نکرده، صداش رو انتخاب نکرده، گرایش و هویت جنسیتیش رو انتخاب نکرده. ولی کسی که بابت این چیزها کسی رو مسخره می‌کنه و آزار میده؛ شعور نداشتن رو انتخاب کرده. مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org