eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
650 عکس
170 ویدیو
30 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌خویشاوندی و اختلاف فلسفه اسلامی با فلسفه یونانی 📌اصول راهنمای تحلیل تاریخی فلسفه اسلامی 📍دکتر رضا داوری اردکانی: ۱. فلسفه یونانی ناظر به کمال وجود انسانی در مدینه و ره‌آموز تربیت اهل مدینه است. ۲. فلسفه موسوم به فلسفه اسلامی با دستکاری در آراء افلاطون و ارسطو و نوافلاطونیان پدید نیامده است بلکه اولین تلاقی بزرگ و مهم میان دو فرهنگ و فلسفه‌ای است که با روح جهان ایرانی- اسلامی پیوند دارد. ۳. فلسفه دوره اسلامی از آغاز استعداد آن را داشته است که به دین نزدیک شود و با این استعداد و تمایل بوده است که در جمع انحاء تفکر دینی با فلسفه سعی و اهتمام کرده است. این فلسفه با جلوه خدا به عنوان وجود مطلق یا مطلق وجود، آغاز می‌شود. درست است که در این آغاز بحثی از خدا نیست اما حضور و وجود و علم و قدرتش در مبادی و احکام مابعدالطبیعه و مثلاً در تعریف ماهیت و امکان و علیت و ضرورت مضمر است و بر اساس این تعاریف و اصول است که وجود خداوند و اسماء و صفات الهی اثبات می‌شود. ۴. فیلسوفان جهان اسلام فلسفه یونانی را با نظر به افقی که با اسلام گشوده شده بود، تفسیر کردند و البته در این تفسیر به حکمت نیاکان خود در ایران قبل از اسلام نیز بی‌اعتنا نبودند. ابن‌سینا از حکمت مشرقی می‌گفت و سهروردی جوهر فلسفه خود را فراگرفته از حکمت خسروانی می‌دانست و بالاخره در قوام فلسفه دوره اسلامی تفکر ایران باستان و تصوف و عرفان از ابتدا دخالت داشته و این دخالت و حضور به تدریج بیشتر شده تا جایی که وقتی آثار فیلسوفان متأخر جهان اسلام را می‌خوانیم نمی‌دانیم آنچه می‌خوانیم فلسفه است یا کتاب عرفان و تصوف. ۵. توجه مسلمانان به فلسفه یونانی و ترجمه و فراگرفتن آن و تأمل و تفکر در معانی و مضامینش یکی از بزرگترین حوادث فرهنگی در اتمام طول تاریخ است. با این حادثه پیوندی که از قدیم میان ایران و یونان وجود داشت در قلمرو فرهنگ و تفکر تثبیت شد و فلسفه قدمی به سوی غایت خود که وحدت جهان انسانی است برداشت. 6. اکنون که تجدد در سراسر روی زمین و در همه جهان گسترش یافته است و همه جهان یکی شده و تقدیر مردم مناطق جهان به هم بسته است، آشنایی با تجدد و اصول آن و درک وضع توسعه‌نیافتگی حتی از جهت اخلاقی نیز ضرورت و اهمیت دارد. این درک شاید مقدمه‌ای برای گشایش افقی در جهان پر از کدورت و تیرگی و دشمنی و هول و خطر باشد و من که خود را گهگاه در زمره ارسطوییان می‌بینم به پیروی از استاد معتقدم که جهان کنونی بیش از هر چیز به کیمیای نایاب دوستی نیاز دارد. ❇️منبع: پیام رضا داوری اردکانی رییس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران با عنوان «فلسفه اسلامی و ارتباط ایران و اروپا» به همایش بین المللی «فلسفه، دین و علم در زیست جهان اسلامی» در دانشگاه وین اتریش 1396 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌دکتر رضاداوری اردکانی: ❇️ فلسفه اسلامی را باید با عشق و علاقه فراگرفت و در آراء و اقوال صاحبان آن تأمل و تحقیق کرد و مخصوصاً به مقام این فلسفه در جهان کنونی و به نسبت آن با فلسفه یونانی و فلسفه جدید اندیشید. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌مگر به دلخواه ماست⁉️ 📌امتداد اجتماعی و سیاسی حکمت و فلسفه 📍دکتر رضا داوری اردکانی: 🔹از فلسفه بهره برداری نمی‌توان کرد و به فکر بهره‌برداری از فلسفه نباید بود. بلکه به آن دل باید سپرد. فلسفه اگر بهره‌ای داشته باشد بهره اش در پی این دل‌سپاری حاصل می شود. فلسفه چیزی نیست که با تدبیر و مصلحت‌بینی بتوان آن را دست‌کاری کرد. 🔸هیچ‌کس نمی تواند تصمیم بگیرد که فلسفه چه صورتی داشته باشد و به چه مسائلی بپردازد و وسیله رسیدن به کدام مقصد باشد. به عبارت دیگر، فلسفه تابع سیاست و حاصل میل و خواست اشخاص و گروه‌¬ها نیست، بلکه به فراهم شدن شرایط یک سیاست استوار و قوام خرد عملی کمک می کند و اگر نباشد، چه بسا که سیاست بی بنیاد می شود. 🔹اما اگر باشد، کار سیاست و اقتصاد و فرهنگ هم رونق می‌ گیرد و اهل تدبیر پیدا می شوند. مردمی که فلسفه دارند (و فلسفه داشتن با آموختن فلسفه و اطلاع داشتن از فلسفه¬‌ها تفاوت دارد) کم و بیش از خرد سیاسی هم بهره مندند و آنها که فلسفه ندارند، معمولاً درک و فهم سیاسیشان ضعیف است. 🔸اکنون جهان ِتوسعه‌نیافته چون فلسفه ندارد، بهره‌¬اش از خرد سیاسی بسیار اندک و گاهی هیچ است. به این جهت نه مستبد این جهان‌واره چندان قدرت استبداد دارد و نه دموکرات‌مآبش معمولاً چیزی از آزادی سیاسی می¬‌فهمد. او هم می تواند خشن، خودرأی و تهمت‌زن باشد. این عیب‌ها همه فرع دوری از تفکر است و نمی دانم چگونه دوران از تفکر می توانند فلسفه را به هر صورت که بخواهند درآورند و وسیله رسیدن به مقاصد خود کنند. 🔹فلسفه ای که همه بتوانند آن را دست‌کاری کنند و در خدمت خود درآورند چیزی در عرض حرف‌های مشهور و اهواء همگانی است. پس به جای اینکه بخواهیم فلسفه را با خواست‌های خود یا با رسوم سیاست و سیاست‌های مقبول میزان کنیم، اگر می توانیم به تفکر فلسفی اقبال کنیم، مسلماً یکی از آثار این اقبال ظهور خرد سیاسی است. 🔸اگر در غرب هم فلسفه به قول شما این‌جهانی شده است، این تحول نتیجه مصلحت‌اندیشی و تدبیر مصلحت‌بینان نبوده است. فیلسوفان جهان غربی، مردمی آزاد از سیاست (و غالباً بنیانگذار سیاست) بوده اند و از فکرشان نمی¬‌گذشته است که فلسفه را تابع مصلحت¬‌های جزئی و کلی کنند. پس من چگونه بگویم که در فلسفه اسلامی چه تغییری باید به‌وجود آورد و که هر تغییری را که بخواهیم در فلسفه پدید آوریم؟ ❇️فلسفه اسلامی را چگونه فرا گیریم که ما را مهیای رفتن به سوی آینده صلح و دوستی و سلامت و معرفت و اخلاق کند؟ 🔸فلسفه اسلامی را باید با و فراگرفت و در آراء و اقوال صاحبان آن و کرد و مخصوصاً به مقام این فلسفه در جهان کنونی و به نسبت آن با فلسفه یونانی و فلسفه جدید . ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
امام خمینی: وقتی شما فلسفه ارسطو که شاید بهترین فلسفه‏ ها قبل از اسلام باشد، ملاحظه کنید می ‏بینید که فلسفه ارسطو با فلسفه ‏ای که بعد از اسلام پیدا شده است فاصله‏ اش زمین تا آسمان است، در عین حالی که بسیار ارزشمند است، در عین حالی که شیخ الرئیس راجع به منطق ارسطو می ‏گوید که تاکنون کسی نتوانسته در او خدشه‏ ای بکند یا اضافه ‏ای بکند، در عین حال فلسفه را وقتی که ملاحظه می ‏کنیم فلسفه اسلامی با آن فلسفه قبل از اسلام زمین تا آسمان فرق دارد. صحیفه امام، ج 18، ص 263 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
امام خمینی: سخنی که زبان زد بعضی است که این فلسفه از یونان اخذ شده، غلط است، کی فلاسفۀ یونان از این حرف¬ها سر در آورده و چه کسی سراغی از این حرف ها در کتب آنها دارد؟ این حرفها در کتب آنها نبوده و نخواهد بود. بهترین کتاب فلسفی آنها اثولوجیا است که دارای مختصری از معارف بوده و بقیه اش طبیعیات است، بلی شفای شیخ، فلسفۀ یونانی است و در آن هم از این حرف ها نیست. تقریرات فلسفه امام خمینی، ج1، ص 88-87) ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
❇️ عقل، فلسفه و پرسش از وضعیت امروز و فردای ما 🔹ضعف عقلانیت اجتماعی و غلبه احساسات بزرگترین خلا جامعه ایرانی است که موجب ضعف در طراحی آینده شده است. البته عقلانیت مدرن و ساختار آهنین (بروکراسی) غربی هم که ریشه در فرهنگ و هویت انسانی اروپایی دارد نتوانسته و نمی تواند این خلا را جبران کند بلکه بر تعمیق بحران افزوده و بیشتر خواهد افزود. 🔸امروز برای جبران این خلا، چاره ای جز تفکر و اندیشه فلسفی_انضمامی در موقعیت امروز و جهان اجتماعی جویای هویت نیست. دلسوزان و دغدغه مندان رسالتی بزرگ بر عهده دارند تا با تفکر فلسفی در تاریخ گذشته و هویت امروزی نظری به آینده کنند و از حرکت و پیشرفت جامعه جهانی و نسبت ما با بنیانهای فلسفی و تکنیک های روبنایی آن، نمایند. 🔹امروز، کسانی می توانند در این عرصه نقش افرین باشند که با فهم مشکل و باور بحران، از مشکل نگری گذر و به پرسش از خود و آینده و مسئله اصلی بار یابند و برای حل مسئله و پاسخ به پرسش های بنیادین تفکر کنند. پرسش دعوت به آغاز کردن راهی جدید و ساخت عالمی نوین است که اگر درست طرح گردد و جدی تلقی شود راهنمای آینده خواهد بود. 🔸تفکر در گرو فلسفه خوانی با عشق و تاریخ فهمی با دقت است تا با ابزار عقل و اندیشه با چشمی باز و ذهنی جستجوگر از کوچه پس کوچه های فرهنگ و زیست بوم داخلی و حرکت جهانی عبور کرده و آینده های ممکن را اندیشیده و نسبت خود را با گذشته و فرهنگ خود و تاریخ جهان انسان روشن سازد. مهمترین محصول این نوع از تفکر و اندیشه، خودآگاهی است که زیربنای علم و فرهنگ و پیشرفت است. 🔹 پرسش از وضع موجود و آینده ممکن، درگرو چشم پوشی از مشهورات و تعارفات موجود در فرهنگ و زبان است بخصوص فرهنگ و زبانی که آمیخته به قبیله گرایی سیاسی و جناحی و منافع حزبی و اقتصادی است. پرسش در ذیل فهمی عمیق از هستی ممکن است چرا در هستی، پیوست ها و گسست ها، اتصال ها و انقطاع ها، تغییرها و تحولها ظهور می یابد و امکان پرسش را فراهم می سازد. 🔸نقش فلسفه و حکمت به عنوان دانش "هستی شناسی برهانی مبتنی بر منطق و یقین" را نمی توان در این میدان انکار کرد. فلسفه برهانی عرصه رخ نمایی هستی و ظهور حقیقت است. "فلسفه یقین محور" ریشه ای برای درخت علم و بنیانی برای فرهنگ و ترسیم افقی برای زیستن است. اما نه فلسفه انتزاعی محض و محصور در کنج مدرسه، بلکه فلسفه ای در متن حیات انسانی که با انسان انضمامی و تاریخ انسانی و آینده جهانی نسبتی برقرار کند تا افقی را آشکار کند و راهی را فرا روی انسان رونده بگشاید. بنابراین آینده نسبتی با فلسفه دارد که گاه آشکار است و گاه در پس حجاب داده ها و معلومات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی. امااین فلسفه است که از هستی آینده و شرایط امکان اشیا و افعال و طرح کلان حرکت بحث می کند. 🔹آنکه هر صورتی از فلسفه و حکمت مبتنی بر عقل، منطق و یقین را انکار می کند در واقع نسبت خود را با هستی و آینده قطع کرده و در کشاکش مکاتب و اندیشه ها خود را بی پناه ساخته و به موج پر تلاطم دریا افکنده است و از خود سلب اختیار و انتخاب کرده است. 🔸حکمت متعالیه یکی از صور تفکر و امکان فلسفی ایرانیان و سازنده تاریخ پنج سده اخیر ماست که می تواند راهنمای آینده ما باشد، به شرط آنکه پرسش آینده را بدان عرضه کرد و طلب پاسخ از آن داشت. آنکه اهل اندیشه و تفکر است خوب می داند که به راحتی نمی توان از کنار حکمت متعالیه گذشت و در تمنای تاسیس فلسفه ای دگر نشست و یا در حاشیه فلسفه های غربی، در آروزی ساخت هویت و افق گشایی آینده ماند. 🔹فلسفه و حکمت، ریشه در جان آدمی دارد که همواره خود را در ذهنها و فرهنگها نمایان کرده است و به میزان تعالی نفوس مشتاقان، پرده از رخ افکنده است و جلوه ای نمایان ساخته است. پس آنکه جویای فلسفه و حکمت است می بایست در جان خود و فرهنگ پیرامون، فلسفه و حکمت را سراغ گیرد و بدو پیوندد و در متن آن از نحوه هستی امروز و مسیر فردای رو به آینده دور دست پرسش کند و افق های ممکن را به نظاره بنشیند. سید مهدی موسوی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌از کارهای سخت غفلت نباید کرد! آیت الله العظمی خامنه ای: 🔹عن عطاء بن یَسار، عن عائشة قالَت: قال رسولُ الله«صلی‌الله‌علیه‌وآله»: ما خُیِّرَ عمّارُ بن یاسر بین أمرَین الّا اِختارَ أشدَّهما.(امالی، صفحۀ 490.) 🔸این، روایتی است از پیغمبر در مدح و تمجید از جناب عمّار یاسر. راوی هم جناب عایشه، زوجۀ پیغمبر اکرم است. تقریباً یک معیاری را دست می‌دهد. 🔹می‌فرماید: هرگز عمّار بین دو کار مخیّر نشد یعنی دو کارِ نیک، دو کارِ خیر، مگر اینکه سخت‌ترینِ آن دو کار را انتخاب کرد. ❇️ضابطه کلی 🔸فرض بفرمایید انسان می‌خواهد مالی را صدقه بدهد، یک طور صدقه دادن کارِ آسانی است، مثلاً در صندوق صدقات یک پولی می‌اندازد. یک طور هم کارِ سخت‌تری است، و آن اینکه انسان می‌گردد، آن مستحِقِّ حقیقی را پیدا می‌کند و پول را به دست او می‌رساند. این، سخت‌تر است. اگر جناب عمّار بین این دو کار مخیّر می‌شد، کار سخت را انتخاب می‌کرد. یا فرض بفرمایید جناب عمّار هم در زمان پیغمبر که جوان بود، هم در زمان امیرالمؤمنین که پیرمردی شده بود، در جهاد شرکت می‌کرد. به دو صورت می‌شود در جبهه کار انجام داد؛ بعضی کارها آسان است، بعضی کارها سخت، او سخت‌تر را انتخاب می‌کرد. لذا در جنگ صفّین، جناب عمّار سخت‌ترین کار را انتخاب کرده بود یعنی هم می‌جنگید، شمشیر می‌زد، هم آن کسانی را که دچار وسوسه و تردید می‌شدند، با استدلال، با بیان وافی و شافی، آنها را هدایت می‌کرد و این، از جملۀ کارهای مهمی بود که جناب عمّار انجام می‌داد. 🔹 این، یک است که: انسان بالطبع، سهل‌گرا است، کارِ آسانتر را ترجیح می‌دهد. اگر از لحاظ زمانی هم دو کار در طول یکدیگر قرار داشته باشند، ما اوّل سراغِ آن کارِ آسان می‌رویم و آن را انتخاب می‌کنیم! امروز در مواجهۀ با جبهۀ عظیمی از دشمن که با انواع و اقسام ترفندها و ابزارها، ابزارهای سخت، ابزارهای نرم، در مواجهۀ با نظام اسلامی و با اسلام در واقع، با پرچم برافراشتۀ اسلام قرار گرفته است، بعضی از کارها کار آسانی است، بعضی از کارها سخت است، فکرکردن لازم دارد، مطالعه کردن و دقت کردن لازم دارد، فحص لازم دارد، پیدا کردن یاران و همکاران لازم دارد. اینها کارهای سخت است که ما معمولاً می‌رویم سراغ آسانترها! آن کاری که آسان است، آنرا انجام می‌دهیم. اگر رسیدیم به کار سخت، آنها را هم یا انجام می‌دهیم، گاهی هم انجام نمی‌دهیم. اما ترجیح می‌دهیم کارِ سهل را! یعنی سهل‌گرائی، آسان‌گرائی، دنبال کارهای آسان بودن. و این، غیر از سهل‌انگاری است، آسان‌گیری است. 🔸آسان‌گیری حرف دیگری است، کاری را که پیچیده است، انسان به پیچیدگیِ آن توجه نکند، آنرا با نگاه سطحی نگاه کند. این، سهل‌انگاری است. سهل‌گرائی این است که انسان دنبال کار آسان برود، کار سخت را رها کند! ❇️رسالت حوزه علمیه 🔹واقعاً امروز حوزه‌های علمیه بخصوص حوزۀ علمیۀ قم وظائف سنگینی دارند که کارهای سختی است. اینکه انسان مطالعه کند، درس بدهد، یک عدۀ شاگرد از او استفاده کنند؛ کار خوبی است اما از جمله کارهای آسانی است. در کنار این، کارهای سختی هم وجود دارد. من توصیه نمی‌کنم درسها را تعطیل کنند، مدرّسین درس نگویند و طلبه‌ها را محروم بگذارند!. نه، این هم کارِ لازمی است اما از کارهای سخت غفلت نباید کرد! نگاه کنیم، ببینیم امروز ابزار دشمن برای تغییر باورها چیست؟ این، یکی از کارهای مهم است. 🔸برویم سراغ اینکه در مقابل ابزار دشمن، چه ابزار سختِ او، چه ابزارِ نرم او، برای تغییر باورها، ما چکار می‌توانیم انجام بدهیم؟ این کار سخت را همه موظفند انجام بدهند. انجام دادنش هم به این نیست که ما بگوییم یا یک کتابی بنویسیم مثلاً در باب ولایت فقیه یا در باب لزوم جهاد؛ اینها آن کارهای آسان است. ❇️کار سخت چیست؟ 🔹کار سخت این است که: شیوۀ دشمن را بشناسیم، حیله‌های او را بفهمیم، راه‌های نفوذ دشمن را پیدا کنیم. 🔸امروز در کشور چند میلیون دانشجو داریم، علاوه بر دانشجویانی که در کشورهای اسلامی هستند، همۀ اینها حرف درستی را از یک جایی بشنوند! از ، یک ، یک را بشنوند. این کار، کار کیست؟ چه کسی باید این کارها را بکند؟ 🔹جناب عمّار اکتفاء به این کارهای معمولی و عادی و آسان نمی‌کرد، نگاه می‌کرد اگر می‌دید جمع بین کار آسان و سخت ممکن است، هر دو را انجام می‌داد، اما اگر می‌دید که ناگزیر باید یکی را انتخاب بکند، او سخت‌ترین را انتخاب می‌کرد. این، شد ضابطه، شد درس، معیار، این‌گونه باید حرکت کرد. ما خُیِّر عمّارُ بن یاسر بین أمرَین الّا اختار أشدَّهما ! این را پیغمبر دربارۀ عمار می‌فرماید، این تمجید پیغمبر از عمّار درسی است برای ما. درس خارج فقه صلوة مسافر جلسۀ 139 یکشنبه 1395/1/22 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌تاملی در نسبت پیشرفت و عقلانیت 🔹ترقی و پیشرفت آرزوی هر جامعه ای است و اهالی جامعه سالم همواره در پی ساختن جامعه و فراهم کردن امکان زیست بهتر و بهره مندی بیشتر از نعمت های جهان هستند. 🔸پیشرفت، اسباب و شرایط پیشینی دارد و تا شناخته و فراهم مشود نمی توان پای در مسیر نهاد و حرکتی را آغاز کرد. 🔸سرمایه اصلی برای پیشرفت هر جامعه ای آن جامعه است که به صورت جمعی، ارزش استعدادها، منابع و سرمایه ها را می شناسند و در حفاظت از آن می کوشند و در مسیر پرورش و بهره وری از امکانات، استعدادها و سرمایه ها حرکت می کنند. 🔹مردمی برای پیشرفت سرمایه اند که به طور نمونه ارزش وقت و اهمیت زمان را درک می کنند، مسئولیت انتخاب را می پذیرند و خود را در برابر انتخابهای خود مسئول می دانند و قانون را نصب العین خود قرار داده و از مسیر عدالت خارج نمی شوند. شکرگذار و سپاسگذار اهل کرم و خدمت بی منت هستند. 🔸آن کسانی به چنین رشد یافتگی نایل می شوند که از سطوح بالای و برخوردار باشند. اینان بر پایه عقل و خرد به سنجش امور و انتخاب برتر دست می یازند و از غلبه اهوا و هوسها به دور می مانند. از مسیر تاریکی گریزان و از اطراف ناایمن پرتگاه ها در مراقبت هستند. 🔹بار یافتگان به مقام اجتماعی و عملی، با اطلاع از موقف تاریخی خود و توجه و تذکر به اصول و مبادی اندیشه و پرسش از وضع موجود به آینده های ممکن می اندیشند و درصدد تهیه بنیانی برای حرکت تکاملی و طرحی همبسته برای اقدام هستند. اینان از نگرش جزئی نگر و جزیره اندیشی رسته اند و به کل نگری و شبکه اندیشی اقبال داردند و بر همین اساس طرح آینده و نقشه حرکت را تدوین و عمل می کنند؛ اما اینان نه متوقف در نقشه اولیه بلکه همواره به بازخوانی انتقادی وضعیت ها و طرح های خود و بازسازی استکمالی آنها و سامان هر چه بهتر اوضاع می اندیشند. در مواجهه با هر سخنی، سنجیده عمل می کنند و از اطراف و اعماق آن پرسش می کنند تا گهرهای ممکن را اصطیاد و از پوسته آهکین آن جدا سازنند. باب گفتگو با صاحبان اندیشه را باز و از براهین و ادله آن تفحص کنند تا به حقیقت بار یابند نه آنکه در فضای نفاق پروری و اغواگرایانه مدعیان و سلطه ذائقه سازی و اجماع گری آنان (به بهانه اصلاح و یا تفاهم) حقیقت را فدای منفعت کنند و را با (زیبا جلوه شده) جابه جا سازند. 🔸این سرمایه بالقوه باید بالفعل شود و فعال شدن آن هم متوقف بر تربیت عمومی و رشد اجتماعی و کسب لیاقت آزادی و اختیار و انتخاب حکیمانه است. تمام اینها متوقف بر دانایی و تفکر، ملاحظه شرایط علمی و تحقیقی و بر فراهم کردن بستر اجتماعی و زمینه سازی اخلاقی و فرهنگی است. 🔹بدونه آگاهی از سرمایه، دانایی از شرایط پیشینی تحقق و زمینه سازی برای ایجاد شرایط، نه سرمایه شناخته می شود، نه از آن مراقبت می شود و نه پرورش می یابد. 🔸نقص کار پیشرفت در جامعه ایران را باید در گستره فرهنگ و سطوح بنیادین جامعه جستجو کرد از شرایط پیشینی امکان پیشرفت و باور حقیقی و نه شعاری به ایده پیشرفت پرسش کرد. ❇️ پرسش از از مهمترین مقدمات تامل در پیشرفت و شرایط پیشینی امکان پیشرفت است و تا در این مسئله به رای مستند و مصاب دست نیابیم گقتگو از سایر جوانب راه به جایی نخواهد برد. همانگونه که شیخ ، شیخ و به عنوان متفکران تمدن اسلامی بر عنصر عقلانیت و تقدم آن بر سایر عناصر تاکید کرده اند. ثقه الاسلام کلینی در آغاز کافی ج۱ ص۹می نویسد: «و أوّل ما أبدأ به و أفتتح به كتابي هذا كتاب العقل، و فضائل العلم، و ارتفاع درجة أهله، و علوّ قدرهم، و نقص الجهل، و خساسة أهله، و سقوط منزلتهم، إذ كان العقل هو القطب الّذي عليه المدار و به يحتجّ و له الثواب، و عليه العقاب، [و اللّه الموفّق‌].» سید مهدی موسوی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
1.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌به تزکیه است نه به علم راه برون رفت از عقب ماندگی های معنوی در کلام امام خمینی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌زرنگی و نازرنگی 📌دقت در موضوع شناسی و شناخت پرسش ها آیت الله العظمی خامنه ای: 🔹گاهی یک مسأله‌ای از ما سؤال می‌کنند، ظاهر مسأله یک مسألۀ خیلی عادی است، یک قدری که انسان دقّت می‌کند می‌بیند این یک مسألۀ فقهیِ محض نیست، ناظر به یک قضیه است، این شخص، زرنگی کرده و آن را بصورت یک استفتاء معمولی از ما سؤال کرده! ما اگر نازرنگی کنیم و همانطور که او جواب خواسته، به او جواب بدهیم، زرنگیِ او بر نازرگیِ ما خواهد چربید. 🔸باید بفهمیم که او چرا این سؤال را می‌کند، این مسأله، مسألۀ واضحی است، او یک اختلافی در مَحکمه‌ای، یک دعوای مفصّلِ میلیاردی مثلاً با کسی دارد، می‌خواهد این نامه را بگیرد بگوید بفرمایید! این مُهر و امضای فلانی، اینطوری حکم کرده. در حالی که حکم، به اصلِ مسألۀ فقهی است، ربطی به او ندارد. 📎 باید مراقبت کنیم، چه می‌گوییم، به چه کسی می‌گوییم، کجا می‌گوییم، چطور می‌گوییم. درس خارج فقه 8 /11 / 1391 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121