📌موقعیت و شخصیت
(درنگی در تنوع و فاصلههای عمیق در الگوهای سبک زندگی)
🔸 انسان موجود ارتباطی است و بواسطه ارتباطات مختلف، #موقعیت خود را میسازد و در موقعیتی که در آن قرار گرفته کسب هویت میکند و نوع شخصیت خود را انتخاب میکند و براساس آن، بخشی از استعدادهای خود را نیز فعال میسازد و البته به صورت طبیعی بخش زیادی هم از ظرفیتها و استعدادهای او مستور میشود. در فرآیند این اکتشاف و مستوری است که شخصیت او ساخته میشود.
🔹 به زبان فلسفه مشا، موقعیت برآیند عوارض اضافی (این، متی، وضع، جده، اضافه، ان یفعل و ان ینفعل) انسان در متن ارتباطات مختلف با همنوعان و محیط است که به جوهر انسان تشخص میدهد.
🔸 انتخابهای عموم افراد جامعه عموما تحت تاثیر موقعیتی است که در آن قرار گرفتهاند؛ به این معنا که تحت تاثیر جوّ فرهنگی و فضای روانی و در نسبت با دیگران سبک زندگی و رفتار خود را به گونهای بر میگزینند که در عین همرنگی با جماعت، نوعی تمایز هم داشته باشند تمایزی که در موقعیت و در نسبت با دیگران، تمایز محسوب شود و نزد دیگران به چشم آیند.
🔹 در هر جامعهاي ممکن است چند موقعیت هم عرض وجود داشته باشد که هر کدام از این موقعیتها سبک زندگی متفاوتی را اقتضا دارد، و هر بخش از جامعه نیز با یکی از آن موقعیتها خود را تطبیق میدهند، کسب هویت میکنند و در شعاع آن شخصیت خود را میسازند. در این صورت در کف جامعه، تنوع و تکثر در سبک زندگی و شیوههای رفتاریِ متفاوت شکل میگیرد که هم میتواند امکانهای بیشتری را برای زندگی مشترک اجتماعی فراهم کند به نحوی که افراد بیشتری با گرایشها و بینش های متنوع و متکثر در کنار هم قرار گیرند. البته تهدیداتی را هم ممکن است در پی داشته باشد. مهمترین این تهدیدها، ایجاد فاصلههای عمیق هنجاری و رفتاری است که افراد جامعه را از هم دور میکند و موجب بیگانگی آنها و گسترش تضادهای اجتماعی میشود؛ این تهدیدات در جوامع سکولار چندان برجسته نیست اما در جوامع دینی بسیار مهم و سرنوشت ساز است.
🔸 چرا که محور ساخت واقعیت اجتماعی در جوامع دینی، بینشها و گرایشها و رفتارهای دینی است که به صورت فرهنگ، سنت و مناسک دینی امکان اتّصال و همبستگی جمعی افراد را در یک جامعه مستقل فراهم می کند تا با همدلی و هم زبانی در مسیر رسیدن به سعادت حرکت کنند. بنابراین اگر الگوهای رفتاری و سبک زندگی در چنین جامعهای بسیار متنوع و متفرق شود و فاصلههای عمیق فکری و فرهنگی میان آنها ایجاد شود، اتصالها و همبستگی ها به انقطاع و گسستگی مبدل میشود همدلي و همزبانی افراد جامعه از بین می روند چون وجه مشترک ساختاری و جهت مشترک زبانی میان آنها وجود نخواهد داشت و اگر وجه مشترک همکاری و همزبانی (گفتگو) وجود نداشته باشد لاجرم تعلق خاطر و انس هم از بین میرود و به جای آن تضادهای اجتماعی رخ مینمایاند که نتیجه ای جز تضعیف #هویت_جمعی و تخریب قدرت جامعه نخواهد داشت.
🔹 بنابراین #موقعیتها و فضای تنفسی و فرهنگی جامعه بسیار مهم است و رهاسازي آن بدون هرگونه رشد عقلانی، گفتمان سازی، ذائقه سازی یعنی زمینه سازی برای فاصلههای عمیق در الگوهای رفتاری و سبک زندگی و پذیرش گسترش تضادهای اجتماعی است.
🔸 امروزه با گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعي، انسانها از فضای ارتباطات فیزیکی و انسانی به فضای مجازی و ارتباطات بی روح الکترونيکي نقل مکان کردهاند و لاجرم اقتضای زمان و مکان دنیای مجازی را پذیرفتهاند که در حقیقت نوع جدیدی از "موقعیت بودن" را برای افراد به وجود آورده است. از جمله ویژگیهای موقعیت جدید، شخصیسازی و تکثرگرایی بیضابطه برپایه الگوگیری از سلبریتی های داخلی و خارجی است. انسانها نه در موقعیت واقعی و در متن ارتباطات فیزیکی بلکه در موقعیتهای مجازی و در جهان ذهنی ساخته شده توسط شبکههای اجتماعی و آن هم در خلوت شخصی بدون درک حضور دیگری زندگی میکنند و آن این منظر به عالم و آدم مینگرند.
🔹 الگوی رفتاری و سبک زندگی ساخته شده در موقعیت مجازی و دنیای شخصی شده قطعا با الگوی رفتاری و سبک زندگی برآمده از روابط واقعی انسانی متفاوت است. دیگر نوع ادب و احترام، انصاف و عدالت، پوشش و حیا، تعلیم و تربیت و حتی حکمرانی و حاکمیت تغییر خواهد کرد.
#واقعیت_اجتماعی
#هویت
#شخصیت
#سبک_زندگی
#موقعیت
#موقعیت_واقعی
#موقعیت_مجازی
#فضای_مجازی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/756
📌 تازه فتنه آغاز شده است❗️
🖇بخش اول:
🔹فتنه 1401 شاید کم تعداد و کم رمق شروع شد و به سرعت به اشوب واغتشاش وفحاشی وکشتار مردم وآتشزدن کتاب آسمانی وافراد جامعه منتهی شد و همین موجب فاصله گذاری عموم ملت شریف ایران ونسل جوان شد و تبوتاب خیابانی آن فروکش کرد اما با فتنههای پیشن بسیار متفاوت است.
🔸 این تازه اول فتنه است. آثار وپیامدهای مخرب این فتنه در آینده بیشتر خواهدبود. چراکه اینبار اصل قران کریم ودین اسلام وشریعت اسلامی مورد هجمه قرار گرفت و آشوبگران و رسانههای بیگانه برخی ازنسل جوان ونوجوان و بخصوص دختران جوان را در این فتنه درگیر ساختند و به ایمان ستیزی و ارزشگریزی و اباحهگری دعوت کردند، دعوتی برای نوع خاصی از توسعه و ترقی، که پیش ازآن در برنامههای تبلیغاتی رسانهها و محتواهای شبکههای مجازی و بازیهای رایانه انجام پذیرفته است و آداب و رسوم این کنشگری رانیز اموزش گرفتهاند و باحضور ذهنی وقلبی درمیدانهای وموقعیتهای مختلف وبا تمرینهای مکرر در بازیهای رایانهای توانستهاند این آداب و رسوم را ملکهی ذهنی وآرزوی قلبی خود کنند.
🔹 این فتنه ریشه در ساخت #جهان_معنایی جدید نسل نوجوان و جوان دارد. جهان معنایی تهی از معنا و صفا، فارغ از حقیقت و معنویت، همراه با جنگ و جدال، کشت و کشتار، خون و طلا، خیانت و شهوت، ساخت و تخریب. از اینرو تعجبی ندارد که کنشگران این #جهان_معنایی در جهان واقعی به آتش زدن کتاب مقدس، سوزاندن انسانهای زنده، فحاشی به بزرگمردان بشریت، تخریب نمادهای مذهبی و کشتار مردم کوچه و بازار روی آورند و هیچ احساس شرم و خجالت، عصیان و تبهکاری هم نداشته باشند بلکه آن را نماد عقلانیت و توسعه بدانند.
🔸اینها #تربیت شدهی خانواده و مدرسه و رسانهای هستند که تربیت فرزندان خود را به جامعه و رسانهها سپردهاند و انواع و اقسام فنآوریهای مدرن را تازه به تازه برای فرزندان خود تهیه کرده و استفاده بیحد و حصر از آنها را ارزش تلقی دانستهاند و بدان خشنود بودهاند و آن را آغاز ترقی و نخبگی فرزند خود پنداشتهاند، در واقع این فرزندان تربیت شدهی رسانهها و بازیهای رایانهای هستند و آرمانها و ارزشهای خود و حتی زبان و #سبک_زندگی خود را از شبکههای اجتماعی و بازیهای رایانهای و تبلیغات رسانهای اخذ کردهاند و در آن جهان زیست ذهنی میکنند و از جهان واقعی بیگانهاند.
🔹همهی این فرایند معلول رشد ایدهای از ترقی و پیشرفت در جامعهی ایرانی است که غربی شدن را تنها راه پیشرفت و توسعه میانگارد و سبک زندگی انسان غربی (به روایت هالیوود) را تنها ارزش بنیادین ترقی و توسعه میپندارد و غیر آن را متعلق به دوران پیشامدرن و نماد کهنهگرایی و تحجر میداند. این ايدئولوژي را به نام فلسفه و تفکر #لیبرال_سرمایهداری، تبلیغاتچیان علمی و رسانهای به فکر مردم فروکردهاند و با نظریهپردازیهای علمی و بهرهگیری حداکثری از هنر و رسانههای جذاب به ترویج و تحکیم آن در قاموس نخبگانی فرهنگ عمومی پرداختهاند.
🔸در این ایدئولوژی، دین شریعتمحور و ارزشهای ثابت و پایدار اخلاقی در تقابل با سرمایهداری و ارزشهای برآمده از بازار همچون دنیامداری، آزادی (رهاشدگی) شخصی، مصرفگرایی و رقابت حداکثری است. چرا که دین شریعت محور و اخلاق ثابت فطری از آخرتمداری، عدالت، قناعت گذشت و ایثار هم سخن میگوید و دریک شبکهی معرفتی جامع، دنیا را در پرتو آخرت، آزادی را در چارچوب عدالت، مصرف وبهرهگیری از منابع را همراه باقناعت و پرهیز ازاسرف و رقابت را همنشین با ایثار وگذشت طراحی وترسیم میکند و این مانع بزرگی برای اندیشهی سرمایهداری است. بدین جهت، همواره تقابلی میان ایدئولوژی سرمایهداری ودین حقیقی و اخلاق فطری وجود دارد.
🔹 #ایدئولوژی سرمایهداری همزمان دو راهکنش در برابر دین و اخلاق اتخاذ کرده است و در دو جبهه به تقابل با آن برخواسته است:
۱. نفی مطلق دین و تخریب حداکثری بنیانها و احکام دین در فرهنگ عمومی و برانگیختن احساسات عمومی عليه دین و نهادهای دین به بهانهی مختلف، بخصوص با ارائه تفسیری از دین به عنوان محور تجددستیزی، کهنهگرایی، اسطورهمداری و خرافهگرایی.
۲. جبهه دوم، مصادرهی به مطلوب دین، به نحوی که تفسیرهای مدرنی از دین ارائه میدهند که در این تفسیرها جوهر دین را به امر شخصی فروکاسته و آن را مؤید سرمایهداری و اخلاق سرمایهداری را نتیجه دینمداری جلوه میدهند.
🔸 علی رغم این دو راهکنش متفاوت، اما نتیجه یک چیز است وآن برتری ایدئولوژی سرمایهداری وپذیرش بیچندوچون فرهنگ و اخلاق برآمده از آن درقالب شیوه و سبکی همه جانبه از زندگی. یعنی همه زندگی انسان وهر امر انسانی همچون دین واخلاق میبایست در چارچوب توسعه هضم ودرخدمت سرمایهداری قرار گیرد والا ازحوزه عمومی باید حذف شود.
🔴 ادامه دارد...
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121