eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
583 عکس
155 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 اجتهاد صحیح و تکامل درست فلسفه اسلامی از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای 🛑بخش سوم: ❇️ ظرفیت فراوان فلسفه اسلامی در امتداد اجتماعی و‌ ساختارسازی «دو سه نکته درخصوص آموزش فلسفه و پژوهش فلسفی عرض می‌کنم، که خوشبختانه دیدم در ذهن بعضی دوستان هم هست. یکی مسألۀ امتداد سیاسی - اجتماعی فلسفه است که من مکرّر به دوستان گفته‌ام و الان هم در تأیید فرمایش بعضی از آقایان عرض می‌کنم؛ منتها نه با تعبیر رنسانس فلسفی؛ نباید به این معنا مطرح شود. ما به رنسانس فلسفی یا واژگون کردن اساس فلسفه‌مان احتیاج نداریم. نقص فلسفۀ ما این نیست که ذهنی است - فلسفه طبعاً با ذهن و عقل سروکار دارد - نقص فلسفۀ ما این است که این ذهنیّت امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد. فلسفه‌های غربی برای همۀ مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معیّن می‌کند: سیستم اجتماعی را معیّن می‌کند، سیستم سیاسی را معیّن می‌کند، وضع حکومت را معیّن می‌کند، کیفیت تعامل مردم با همدیگر را معیّن می‌کند؛ اما فلسفۀ ما به‌طور کلّی در زمینه‌ی ذهنیّاتِ مجرّد باقی می‌ماند و امتداد پیدا نمی‌کند. شما بیایید این امتداد را تأمین کنید، و این ممکن است؛ کمااین‌که خود توحید یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا اللَّه» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد جامعه می‌شود و تکلیف حاکم را معیّن می‌کند، تکلیف محکوم را معیّن می‌کند، تکلیف مردم را معیّن می‌کند. می‌توان در مبانی موجود فلسفیِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریان‌های بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود می‌آورد و تکلیف جامعه و حکومت و اقتصاد را معیّن می‌کند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. از وحدت وجود، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از مبانی ملاّ صدرا، - اگر نگوییم از همه‌ی اینها، از بسیاری از اینها - می‌شود یک دستگاه فلسفیِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن فلسفه‌های مضاف که آقایان فرمودند: فلسفۀ اخلاق، فلسفۀ اقتصاد و.... این، یکی از کارهای اساسی است. این کار را هم هیچ‌کس غیر از شما نمی‌تواند بکند؛ شما باید این کار را انجام دهید». در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی (۱۳‌‌۸۲/۱۰/۲۹): https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8616 ❇️ ظرفیت‌های زیاد ساختار سازی در فلسفه اسلامی «فلسفه خوب است؛ نه اینکه فقط خوب است؛ لازم است. در این تردیدی نیست. لکن آنچه زندگی را اداره می‌کند، عملاً فقه ما است؛ علّت هم این است که فلسفۀ اسلامی در طول زمان امتداد عملی نداشته؛ یعنی این حکمت نظری ما به حکمت عملی امتداد پیدا نکرده؛ در حالی که فلسفه‌های غربی که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی کم محتواتر و ضعیف‌تر از فلسفۀ اسلامی هستند، امتداد عملیّاتی دارند؛ یعنی اگر چنانچه شماها مثلاً فرض کنید که فلسفۀ کانت یا هگل یا مارکس را معتقد باشید، در مورد حکومت نظر دارید، در مورد فرد نظر دارید، در مورد ارتباطات اجتماعی نظر دارید؛ امّا [اینکه] اقتضای فلسفۀ ملّاصدرا یا فلسفۀ فرض بفرمایید که ابن‌سینا یا دیگری در حکومت یا در فلان [مسئله] چیست، چیزی برای ما روشن نشده. نه اینکه ندارد،‌ قطعاً دارد؛ سفارش من به متفلسفین و فعّالان فلسفه همیشه این بوده که این امتداد را پیدا کنند؛ چون معتقدم اثر دارد؛ این امتداد وجود دارد امّا خب روی آن کار نشده؛ بنابراین فعلاً آنچه می‌تواند جامعه را اداره کند، فقه ما است». در دیدار اعضای مؤسسه عالی فقه و علوم اسلامی (۱۳‌۹۷/۱۲/۱۳): http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41898 🛑ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2032
📌 اجتهاد صحیح و تکامل درست فلسفه اسلامی از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای 🛑بخش چهارم: ❇️ فلسفه اسلامی فلسفه انسان و زندگی است «فلسفه‌های مضاف - مثل فلسفه‌ی علوم انسانی، فلسفه‌ی روان‌شناسی - خوب و لازم است؛ اینها همان چیزهائی است که امتداد حکمت ما محسوب میشود؛ منتها تکیه‌ی اساسی را باید بگذارید روی مسائل کلان جامعه‌ی اسلامی؛ مثل حکومت. ما وقتی به فلسفه‌های غرب نگاه میکنیم، می‌بینیم مسائلی مثل حکومت، اقتصاد، شأن مردم، شأن انسان، طبق نظرات آنها، حل میشود. اینها مسائل بنیادی شاخه‌های اصلی زندگی و جامعه است؛ اینها باید در فلسفه پاسخ پیدا کند. ... باید در این زمینه کار شود. واقعاً برویم ببینیم بر اساس فلسفه‌ی ما، شکل جامعه، بنیان سیاسی جامعه، حکومت در جامعه، به چه شکلی خواهد بود؛ یعنی ما برای مسئله‌ی حکومت، در فلسفه چه پاسخی داریم. نمیشود بگوئیم آقا فلسفه ذهنیات محض است و به مسائل زندگی و جامعه ارتباطی ندارد؛ این معنی ندارد. به نظر من بخش عمده‌ای از جاذبه‌ی فلسفه‌ی غرب، مربوط به این است. همچنین مسئله‌ی اقتصاد. بنابراین به طور کلی جهان‌بینی اسلام تبیین شود. مواد اصلی جهان‌بینی اسلام را مشخص کنید - مسئله‌ی انسان، مسئله‌ی خدا، مسئله‌ی ارتباط انسان و خدا، مسئله‌ی تکلیف - در فلسفه‌ی اسلامی روی اینها کار شود. البته اینها پاسخهای روشنی هم دارد، در فلسفه‌ی ما خیلی از اینها مسائل مبهمی نیست؛ اما باید این پاسخها منعکس شود، گفته شود.» بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی(۱۳۹۱/۱۱/۲۳) https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2033
04 تاریخ منطق در اسلام.mp3
24.45M
🔰 جریان شناسی مخالفان منطق از ابن‌تیمیه تا دفتر فرهنگستان قم حضرت استاد سیدیدالله یزدان‌پناه در دومین مدرسه تابستانه طلاب در حرم مطهر رضوی که توسط مدرسه علمیه دارالعلم مشهد برگزار شد پیرامون تاریخ منطق در اسلام نکاتی را بیان کردند. اهم مباحث مطرح شده در جلسه چهارم مدرسه منطق و روش‌شناسی: 🔸 مخالفین منطق: بعضی از علمای صدر اول 🔹افرادی که با نهضت ترجمه مخالف بوده و عده‌ای که آن را بی‌فائده و عده‌ای کفرآمیز تلقی کردند. 🔹ابن تیمیه گذری بر قوت علمی و جهت اشکالات ابن تیمیه به منطق. 🔹مکتب تفکیک در آغاز با شدت بیش‌تر و امروزه رقیق‌تر مخالفند. مرحوم علامه طباطبایی در المیزان، ج۵، صص۲۵۶-۲۶۱ اشکالات را مطرح کرده و پاسخ داده اند. 🔹فرهنگستان علوم قم نسبت به بحث‌هایی مبنایی در منطق - مثل اصل امتناع تناقض، صدق و کذب و... - اشکال دارند. به نقل از کانال مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/nafahat_eri •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2034
📌خونخواهی: "رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست، میهمان عزیز ما را در خانه‌ی ما به شهادت رسانید و ما را داغدار کرد، ولی زمینه‌ی مجازاتی سخت برای خود را نیز فراهم ساخت. او از شهید شدن در راه خدا و نجات بندگان خدا باک نداشت، ولی ما در این حادثه‌ی تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفه‌ی خود می‌دانیم." https://eitaa.com/hekmat121/2035
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 موشن گرافیک | فقیه، عارف کامل و مبارز به تمام معنا مرحوم امام خمینی(ره) در توصیف این عالم مجاهد چنین فرموده‌اند: مرحوم آیت الله شاه‌آبادی یک فقیه، یک عارف کامل و یک مبارزه به تمام معنا بود!
📌فلسفه زیبایی شناسی در حکمت اسلامی ✍آیت الله مصباح یزدی ❇️ بخش اول: 🛑 بحثى کوتاه در باره جمال‌ (1) زيبايي بدين معناست كه شيء به گونه‌اي باشد که باعث اعجا ب و لذت گردد. و اگر چه معنايي كه در لغت از اين لفظ متبادر است، زيبايي ديدني است،‌اما معناي حقيقي آن، محسوسات و متخيلات غير ديدني، بلکه معاني را هم شامل مي‌شود. بر اين اساس، معاني لطيفي كه شاعر در اشعار حاوي استعاره ها و کنايه‌ها درک مي‌کند، چيزي جز زيبايي نيست؛ و تناسب و تناسق هستي و حسن نظم و ترتيب حاکم بر آن‌که حکيم را به اعجاب و تحسين وا مي‌دارد، و بلکه آن را صفت ذاتي وجود مي‌انگارد، چيزي بجز زيبايي نيست، و آنچه که عارف را به هنگام شهود ملکوت آسمان‌ها و زمين شگفت‌زده و مدهوش مي‌کند، چيزي نيست جز زيبايي. پس زيبايي يا صوري است يا معنوي، و درك زيبايي معنوي در معاني جزئيه، به وسيلة وهم است و در معاني بالاتر از آن، توسط عقل. (2) و از آنجا که زيبايي را در بيش از يک مقوله مي يابيم، نتيجه مي گيريم که زيبايي از سنخ وجود است، نه از سنخ ماهيت، و از اين جهت شبيه علم و وحدت مي‌باشد. و نفس در هر مرتبه اي که قرار گيرد،‌؛ مجذوب زيبايي موجود در همان مرتبه از وجود مي‌شود، لذا اين گونه نيست که اگر نفس از ماده و لوازم آن مجرد شود، از زيبايي و لذت حاصل از آن محروم شود، بلکه با زيبايي عقلي، شگفتي و لذتش افزون مي‌گردد. و مقصود ما از زيبايي عقلي، نوعي زيبايي است که در اموري فراتر از حسيات و معاني جزئي وجود دارد. (3) هر چند که زيبايي متعارف چيزي است که از تناسب اجزاء شيء مرکب درک مي‌شود، اما حقيقت زيبايي به اشياء مرکب اختصاص ندارد، بلکه شامل موجودات بسيط هم مي‌شود. براي مثال، آيا علت مجذوب شدن كودك به گل سرخ و شعله شمع چيزي غير از زيبايي آن‌ها مي‌باشد؟ و آيا علت اين مجذوب شدن چيزي جز رنگ سرخي است كه كودك را به شگفتي وا مي‌دارد و برايش جذابيت دارد؟ و آيا احتمال دارد که زيبايي رنگ سرخ در نظر كودك به لحاظ اجزاء‌؛ و تناسب آن‌ها با يکديگر باشد، در حالي که سرخ بودن، عَرَضي بسيط است؟ بلکه در باره زيبايي اشياء مركبي که اجزاي آنها متناسب است نيز مي‌گوييم: زيبايي صفتي است براي هيئتي که از اجزاي متناسب حاصل شده است و خود هيئت، امري بسيط است. و گاهي زيبايي، از حيث خود اجزاء و از حيث هيئت ترکيبي، جهات متعددي دارد. (4) نَفْسْ تا هنگامي که در مرتبه پايين قرار دارد، نمي‌تواند زيبايي موجود در مرتبه بالا را درک کند . بدين ترتيب، درك زيبايي مرتبه بالا، دليل بر آن است که نفس به آن مرتبه رسيده است و همين طور است درك زيبايي برتر و بالاتر. بر اين اساس نفوسي که در شهوت هاي حيواني غرق شده‌اند، به ندرت از معاني لطيف لذت مي‌برند و بر عکس، نفوس لطيفي که زيبايي معنوي را درك مي‌کنند، چندان به لذت هاي حيواني اهتمام نمي ورزند. (5) دانستيم که زيبايي در واقع صفتي براي وجود است، اما اين منافاتي نداردبا آن که ماهيت ها نيز بدان متصف شوند. و براي انسان، ماهيت ها شاخته شده تر از وجود هستند، بلکه معرفت انسان به حقيقت وجود، تنهابه اندازه معرفت او به خودش است. و اين معرفت در غالب مردم شبيه پرتو ضعيفي است که رو به خاموشي مي‌رود. و براي همين بيشتر مردم نفس را با بدن اشتباه گرفته و آن را بدن مي پندارند. پس آنچه را که انسان از زيبايي مي شناسد، معنايي است که آن را از مقايسه بعضي از اشيا با اشياي ديگر به دست مي‌آورد و آنچه را که موجب شگفتي وي مي‌شود جميل مي‌شمارد. و نفي جمال و زيبايي از آنچه که از آن تنفر دارد، تنها به حسب ادراکش و در مقايسه با خودش مي‌باشد. و اين منافاتي ندارد با اين که همان چيز نزد موجودي ديگر زيبا باشد، چنان که منافات ندارد با آنکه آن چيز به حسب وجود خودش و با صرف نظر از مقايسه اش با موجود ديگر زيبا باشد. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2037
📌فلسفه زیبایی شناسی در حکمت اسلامی ✍آیت الله مصباح یزدی ❇️بخش دوم: (6) وجود، مطلوب هر موجودي است و به خاطر همين هر انساني و بلکه هر موجود با شعوري خودش و مقومات و مکمل‌هاي خود را دوست دارد. و اگربتواند ذات خود را مشاهده كند، آن را سرشار از زيبايي مي‌بيند، و اين به حسب وجود خودش با صرف نظر از مقايسه‌اش با وجود ديگر مي‌باشد و شهود اين جمال در هر وجودي به همين صورت است. بدين ترتيب، هنگامي که خداوند معرفت شهودي و علم حضوري نسبت به مراتب عالي وجود را به بنده اي اعطا کند، زيبايي اين مراتب وي را مدهوش کرده، به اعجاب وامي‌دارد و در نتيجه، وي بي‌هوش مي‌افتد و مي فهمد که وجود به خودي خود زيباست و جان کلام الهي را درک مي‌کند که مي‌فرمايد: الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ1؛ او کسي است که هر چيزي را آفريده به نيكوترين وجه آفريده است. پس وجود، با اين وصف که مطلوب هر موجودي است و هر موجودي آن را دوست دارد و از آن لذت مي‌برد، زيباست، چنان که وجود خير نيز هست و هر چه مرتبه وجود شديدتر باشد، زيباتر است و عالم در مجموع زيبا است و زشتي و شر، در مقايسه و نسبت به چيزي ديگر است. (7) ميل نفس به سوي شيء زيبا به خاطر مصلحت و منفعتي است که براي نفس دارد؛ پس غايت و هدف اين ميل بهره‌برداري از مصلحت و منفعتي است که در چيز زيبا وجود دارد. به منافع بزرگي که در چيزهاي زيبا براي انسان وجود دارد، توجه کنيد. اگر اين اشياء جلوة زيبايي نداشتند، قلب انسان به سوي آن‌ها متمايل نمي شد و از آن‌ها استفاده نمي‌کرد. زيبايي مناظر طبيعي انسان را وادار به بررسي و تفکر و انديشه در آن مي‌كند و زيبايي طفل است که قلب مادرش را تسخير کرده، باعث مي‌شود که نسبت به تربيت وي اقدام کند. و به همين ترتيب، زيبايي نقشي آشكار در ازدواج و ساير شئون زندگي اجتماعي دارد. خداي متعال مي‌فرمايد: إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ2؛ ما آسمان دنيا را به زينت ستارگان آراسته کرديم. و مي‌فرمايد: وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ3؛ وبراي شما در آن‌ها گله‌ها زيبايي است، هنگامي که آن‌ها را از چراگاه بر مي گردانيد و هنگامي که آن‌ها را به چراگاه مي بريد. و مي‌فرمايد: خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ4؛ زينت‌هايتان را هنگام رفتن به مسجد برداريد. و مي‌فرمايد:‌ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا5؛ و قرآن را شمرده و زيبا تلاوت کن. معروف است كه پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله بوي خوش و زيبايي را دوست مي‌داشت6؛ و نقل شده است که نامه‌هاي خويش را به وسيله افراد زيبا و خوش چهره ارسال مي‌کرد. 7؛ همچنين از جمله مرجحاتي كه براي امامت جماعت در فقه بيان شده اين است که زيبا و خوش صورت باشد. و نيز روايت شده است كه: أُطْلُبُوا الْخَيْراتِ عِنْدَ حِسانِ الوُجُوه8؛ خير و نيکي را در نزد افراد خوش صورت جستجو کنيد، چنان که روايت شده است: لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَتَغَنَّ بِالْقُرْآن9؛ از ما نيست کسي که سعي نکند قرآن را با صداي زيبا بخواند. و در روايت است كه: إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ‌10؛خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد. بنابراين انسان مي‌تواند از مراتب و مظاهر مختلف زيبايي لذت برده، از منافع آن در امور گوناگون زندگاني بهره‌مند شود، مادامي که اين بهره‌مندي با مصلحت بالاتري تعارض نداشته باشد و مانع ارتقاي انسان به مراتب بالاتر نشود. و شرع مبين، متكفل بيان موارد و ترسيم حدود اين بهره‌مندي است. مجذوب جمال شدن گاهي انسان را کمک مي‌کند که از مرتبه پايين تر رها شده و به مرتبه بالاتر صعود کند، مانند مجذوب شدن كسي كه هنوز از مرتبه حيواني رها نشده به زيبايي هاي صور و معاني لطيف. و در هر زيبايي‌اي كه نسبت به حال فعلي انسان مرتبه بالاتري دارد، امر به همين منوال است. و روشن است که اين امر به حسب اشخاص و احوال متفاوت است. از اين رو مجذوب و شيفته شدن به زيبايي خاص، در حالي كه به ترقي و پيشرفت فردي كمك مي‌كند، در همان حال موجب سقوط و تنزل فردي ديگرمي شود. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2038
📌فلسفه زیبایی شناسی در حکمت اسلامی ✍آیت الله مصباح یزدی ❇️بخش سوم: (8) نوعي جذبه و شيفتگي ديگر براي نفس انساني به سوي زيبايي وجود دارد که تمام عقل و هوش فرد را دربرگرفته، باعث مي‌شود همه چيز را غير از او فراموش کند و نمي‌توان منفعت طلبي را هدف و غايت اين شيفتگي كامل دانست، زيرا در چنين مقامي، تمام منافع و مصالحي که بر مراتب پايين‌تر زيبايي مترتب است و بدان ها اشاره شد، باطل مي‌شود؛ لذا بسياري از صاحب‌نظران چنين حال و مقامي را گمراهي و انحراف از مجراي فطرت به حساب آورده و از آن به جنون و بيماري تعبير کرده‌اند. به نظر ما زمينه چنين محبت و گرايشي در فطرت انسان وجود دارد و اگر انحراف و گمراهي رخ دهد،‌؛ در تعيين متعلق اين حب فطري است نه از جهت اصل وجود چنين حب و تعلق خاطري. در توضيح بيشتر بايد گفت که از جمله ادراکات و شعورهاي فطري در انسان اين است که در مقابل کمالي که اميدي به ملحق ساختن آن به خود و برخورداري از عين آن كمال ندارد احساس خضوع مي‌کند و در اين حال آن کامل را دوست دارد و از اظهار خضوع در مقابل او لذت مي‌برد و بالاترين آرزويش اين است که با آن کامل متحد گردد و با او يکي شود. و از نشانه‌هاي چنين خضوعي آن است که محب دوست دارد تا به کامل تقرب بجويد و به او نزديک شده، به وي ملحق شود. و لذيذترين چيز در نزد اين محب آن است که وجود خودش را فاني در محبوب و قائم به او ببيند. و نيز از نشانه‌هاي اين خضوع آن است که خواست و اراده‌اش تابع خواست و اراده محبوب است و در صفات و شؤون خود، به محبوب شبيه مي‌شود. و چنين مرتبه اي از محبت، در واقع، جستجوي کسي است که مي‌تواند ذات انسان قائم به او و روح و جان و سراسر وجود انسان متعلق به وي باشد و او کسي نيست مگر آن‌که در سلسله علل مفيضه وجود براي انسان است. و از آن جا که اصل وجود و زيبايي هر چيز بجز ذات حق‌تعالي مستفيض از غير خودش مي‌باشد، پس آنچه اولاً و بالذات مطلوب است، همان اوست. پاورقی: 1. سجده(32)، 7. 2. صافات(37)، 6. 3. نحل(16)، 6. 4. اعراف(7)، 31. 5. مزمل(73)، 4. 6. اصول کافي، ج 5، ص 321؛ ما احب من دنياکم الا النساء و الطيب. 7. مجموعه ورام، ج 1، ص 29، باب الرسوم في معاشرة الناس؛ قال النبي(ص): اذا ابردتم بريداً فاجعلوه حسَن الوجه حَسَن الاسم؛ هنگامي که پيکي را مي‌فرستيد، فردي خوش صورت که اسم زيبا داشته باشد انتخاب کنيد. 8. الاختصاص، ص 233. 9. مستدرک الوسايل، ج 4، ص 273، باب تحريم الغناء في القرآن و استحباب تحسين الصوت به بمادون الغناء و التوسط في رفع الصوت. 10. الکافي، ج 6، ص 438،‌باب التجمل و اظهار النعمة. 🛑 پایان •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2039
📌 تفقه حکیمانه در همه معارف اسلامی 🔺️ما نیازمند فقیه در توحید، فقیه در معاد، فقیه در امامت، فقیه در سیستم اجتماعی اسلام، فقیه در سیستم‌ اقتصادی اسلام و ... هستیم ✍استاد علامه آیت الله 🔸️ ما در اسلام غیر از مسئله علم و آموزش، دستور فقاهت در تمام شئون دینی داریم. این فقاهتی که در دین و در احادیث وارد شده است - همان طور که علما گفته‌اند - اختصاص به فقهِ در احکام ندارد، در تمام مسائل دینی ما موظفیم فقیه باشیم. 🔹 ما باید در توحید فقیه باشیم، در نبوت فقیه باشیم، در امامت فقیه باشیم، در معاد فقیه باشیم، در سیستم اخلاقی اسلام فقیه باشیم، در سیستم اجتماعی اسلام فقیه باشیم، در سیستم اقتصادی اسلام فقیه باشیم؛ در همه چیز مربوط به اسلام باید فقیه باشیم و از آن جمله در احکام اسلام هم باید فقیه باشیم. 📚حق عقل در اجتهاد، ص۹۲ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2040
📌 خداوند حکیم متعالی است الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ للزِّنديقِ الّذي سألَهُ: مِن أينَ أثبَتَّ الأنبياءَ ؟ ـ : إنّا لَمّا أثبَتنا أنّ لَنا خالِقا صانِعا مُتَعالِيا عنّا و عن جَميعِ ما خَلَقَ ، و كانَ ذلكَ الصّانِعُ لَم يَجُزْ أن يُشاهِدَهُ خَلقُهُ ، و لا يُلامِسوهُ ، فيُباشِرَهُم و يُباشِروهُ ، و يُحاجَّهُم و يُحاجُّوهُ ، ثَبَتَ أنَّ لَهُ سُفَراءَ في خَلقِهِ يُعَبِّرونَ عَنهُ إلى خَلقِهِ و عِبادِهِ ، و يَدُلُّونَهُم على مصالِحِهِم و مَنافِعِهِم ، و ما بهِ بَقاؤهُم و في تَركِهِ فَناؤهُم فثَبَتَ الآمِرونَ و النّاهونَ عن الحَكيمِ العَليمِ في خَلقِهِ و المُعَبِّرونَ عَنهُ جَلَّ و عَزَّ ، و هُمُ الأنبياءُ عليهم السلام و صَفوَتُهُ مِن خَلقِهِ ؛ حُكَماءُ مُؤدَّبينَ بالحِكمَةِ ، مَبعوثينَ بها ، غيرَ مُشارِكينَ للنّاسِ ـ على مُشاركَتِهِم لَهُم في الخَلقِ و التَّركيبِ ـ في شيءٍ مِن أحوالِهِم ، مُؤيَّدينَ مِن عندِ الحَكيمِ العَليمِ بالحِكمَةِ .[الكافي : 1/168/1 .] امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به زنديقى كه پرسيد : پيامبران را از چه راهى ثابت مى كنى؟ ـ فرمود : چون ثابت كرديم كه ما را آفريدگار و سازنده اى است برتر از ما و از همه آنچه آفريده، و آن سازنده است به طورى كه ممكن نيست آفريدگانش او را ببينند يا لمسش كنند و در نتيجه، بتوانند با يكديگر ارتباط مستقيم و بى واسطه برقرار سازند و با هم بحث و محاجّه كنند، ثابت شد كه در ميان خلق خود سفيران و فرستادگانى دارد كه سخنان او را براى آفريدگان و بندگانش بيان مى كنند و آنان را به مصالح و منافعشان و عوامل ماندگارى و نابوديشان رهنمون مى شوند. بنا بر اين، ثابت مى شود كه در ميان آفريدگان كسانى هستند كه از جانب خداى حكيم دانا امر و نهى مى كنند و سخنگوى او، عزّ و جلّ، مى باشند. و اينان همان پيامبران عليهم السلام و برگزيده هاى از ميان خلق او هستند؛ حكيمانى كه به حكمت تربيت شده و به حكمت مبعوث گشته اند و با آنكه در خلقت و ساختمان بدنى مانند ديگر مردمند، احوالشان به كلّى با آنان متفاوت است و از جانب خداى حكيم دانا با حكمت تأييد شده اند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2041
🗞روزنامه کیهان ۱۸ مرداد ۱۳۶۱؛ 🎙امام خمینی: 🔹️نظام، لازم است لکن زیاده روی و مردم را تحت گذاشتن است. 🔸️مبادا یک وقت کسی احتیاج به داشته باشد و نتواند او را ببیند. 🔹️رهبر انقلاب، قضات و استانداران و پاسداران و روحانیون سراسر کشور را به رعایت مردم و مصالح جمهوری اسلامی موظف کرد. 🔗از کانال تاریخ شفاهی قم
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مکتب تربیتی امام خمینی (رحمة الله علیه) 🔹 عمده این است که ما نمی‌شناسیم، نه خودمان را می‌شناسیم، نه خدایمان را می‌شناسیم، نه ایمان به خودمان داریم، نه ایمان به خدا داریم، نه باورمان آمده است که خودمان [چیزی] نیستیم و نه باورمان آمده است که همه چیز اوست. 🔹 همه بلاهایی که سر انسان می‌آید از این حبّ نفس است؛ [از این] که آدم خودش را دوست دارد. در صورتی که اگر ادراک کند و واقعیت مطلب را وجدان کند، نفس خودش چیزی نیست، مال غیر است؛ حب غیر است. منتها به غلط اسمش را «حبّ نفس» گذاشته‌اند. این غلط، انسان را خراب می‌کند. ✍تفسیر سوره حمد، ص۱۰۷. 🏷 برگرفته از سایت جامع امام خمینی(ره). •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2043