eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
979 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 به روایت یکی از همرزمان شهید حججی 🌷✨یکی از محسن که او را از دیگران متمایز می‌کرد، مقید بودنش بود؛ این قضیه بارها به من شد. به طور مثال گاهی اوقات مجبور بودیم در خانه‌ها‌ی مردم بمانیم یا از آن‌ها به عنوان سنگر استفاده کنیم. هنگام نماز📿 که می‌شد از ساختمان بیرون می‌رفت یا در حیاط به اقامه نمازش می‌پرداخت تا مبادا نمازش داشته باشد. 🌷✨در بحث و رعایت شرعیات نیز بسیار انسان مقیدی بود، موقعی که از برگشتیم، محسن به من گفت: «این بار که شهید نشدم حتما مشکلی در کار من بوده است.» حالا که شده می‌فهمم که مشکلش رضایت پدر و مادرش بوده است 🌷✨من با نیروهای بسیاری بودم اما محسن جدای از همه، شخصیت ناشناخته‌ای داشت که اگر بخواهیم به درست شخصیت این بزرگوار بپردازیم شاید سال‌ها زمان⏱ لازم باشد. 🌷✨آخرین باری که ما به ایران برگشتیم 6 نفر از دوستان‌مان شهید شدند؛ با اینکه نحوه شهادتشان را دیده بود اما بازهم دوست داشت شهید شود. تمام این‌ها فقط یک دلیل می‌تواند داشته باشد، ،✓عشق به مذهب، ✓عشق به مقدسات و ✓عشق نسبت به (س)؛ این‌هاست که محسن را به هدایت می‌کرد. 🌷✨انسان‌هایی که قوی داشته باشند و صاحب پشتوانه اعتقادی خوبی باشند، هیچ گاه در برابر دشمنان خم به ابرو نمی‌آورند، این استقامت شهید با اینکه و در حال اسیر شدن بود فقط به خاطر ایمان به راهی بوده که در آن وارد شده و اکثر ما نیز این خصلت را دارا هستند✔️. 🌷✨محسن خیلی علاقه‌مند به (س) و الحسین (ع) بود و برای سوریه رفتن نیز سر از پا نمی‌شناخت. شخصی مانند محسن، تربیت یافته دلسوز و ثمره شیر پاکی است که در کودکی پی وجودش با آن رشد یافته است. 🌷✨این‌گونه می‌شود که این ایرانی دنیا را تکان داد و یک‌بار دیگر صحنه‌ را برای همگان تداعی کرد. محسن با این رشادت خود سبب شد، جنبه‌های کربلا و عاشورا برای ما زنده شود. 🌷✨شهادت محسن تاثیر بی‌نظیری بر مردم جامعه گذاشت، بعد از آقا محسن جوانان ما باید درس ایستادگی مقاومت و پایداری را بیاموزند. محسن یک بزرگی را در جامعه گفت. این ایستادگی و غرور ملی بعد از محسن که شاهد آن هستیم، به خاطر ♨️ارزش والای کار او است. 🌷✨امیدوارم هر کس در هر عرصه‌ای که فعالیت می‌کند، وار کار کند و رضایت خداوند را ملاک اصلی کارهای خودش قرار دهد، کاری که استادِ انجام دادنش بود. 🌷 🌹 @hemmat_channel
❁﷽❁ با یه عده آمدند قم... همه شدند الا ... خواب رو دیده بود... بهش گفته بود: "کارهات رو بکن این بـــار دیگه بار آخــــره. "😍 یه ســـــربند داده بود به یکےاز رفقاش، گفته بود: که شدم ببندیدش به ســـــینه ام. آخه از خواســـتم شم... با چند تا از رفته بود توی دیدگـــــاه. گلوله💣 120خورده بود وسطـــــــشون. جنـــــازه اش که اومد، نداشت. سربند رو بستیم به سیـــنه اش.. روی سربند نوشته بود: 😭😢 @hemmat_channel
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#از_شهدا_الگو_بگیریم3⃣5⃣ #زندگی_به_سبک_شهدا #تنها_اتاق پسر دایی ام خلبان ارتش بود، من هم دانش سرا
⃣5⃣ 📝کم کم با جلسات آشنا شد. زمان رفتنمان به تخت‌فولاد را با ساعت کلاس⌚️ اخلاق آیت‌الله ناصری تنظیم می‌کردیم. مدام می‌کرد. از آن زمان بیشتر به خودش سخت می‌گرفت. مستحبی‌اش شروع شد؛ مخصوصا در ایام خاص👌 📝سال آخر شعبان را روزه گرفت. جمعه‌ها بعد از نمازظهر راه می‌افتادیم🚖 سمت و سر خاک حاج‌احمد افطار می‌کرد. لابه‌لای این کلاس‌های اخلاق آقای خلیلی به مناسبت هفته دفاع‌مقدس✌️ را دعوت کرد موسسه. 📝حاج‌حسین آن شب درباره‌ی "انقطاع الی الله" صحبت کرد که وقتی به رسیدی خدا تو را می‌خرد😃 و وقتی خدا تو را بخرد . افتاد دنبال انقطاع. جرقه‌اش💥 از آن روز خورد. 📝چقدر بابت این حرف گریه کرد😭. روی پایش بند نبود که را پیدا کند. کتاب می‌خواند📖 و وب‌گردی می‌کرد بلکه چیز جدیدی بفهمد و راهی به سویش باز شود💫از بس مطلب پیدا کرد به ذهنش رسید💬 که این‌ها را برای بقیه هم به اشتراک بگذارد📲 📝وبلاگی راه‌اندازی کرد به اسم که این آخری‌ها تبدیل شد به وب‌سایت ⇜میثاق خودم این 📱 را برایش راه انداختم. تمرکزش روی شهدا🌷 بود؛ چه‌کار کردند که به این درجه رسیدند🕊 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌼🌻🌹🌺🌻🌼🌹🌺🌻🌼🌹🌻 این قسمت دشت های سوخته فصل ششم قسمت
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌺🥀🌸🌺🌼🌹🌺🥀🌼🥀🌺🌸 این قسمت دشت های سوخته فصل هفتم قسمت5⃣2⃣1⃣ حاج همت همراه برادرش ولی الله برای شناسایی روی ارتفاعات ((گیسکه))رفته بود . پس از دقایقی گشت زنی و تمرکز روی مواضع دشمن،داخل سنگری شدند.👌 حاجی با دوربین از کناره های سنگر ارتفاعات شهر؛؛مندلی؛؛عراق را شناسایی کرد.دشمن متوجه حضور آن ها شد و اثپقدام به شلیک خمپاره کرد . اولین خمپاره در پنجاه، شصت متری آن ها به زمین اصابت کرد.دومی در حدود سی متری و سومی نزدیک تر .😢 ولی الله نگران شد وپ. حاج همت با کمال آرامش به او گفت :((باید برویم،الان سنگر ما را می زنند.))😢😱 هرطوری بود سنگر را ترک کردند اما هنوز خیلی از آن جا فاصله نگرفته بودند که گلوله ی خمپاره درست خورد به وسط سنگر و سنگر به هوا رفت.😢 ابراهیم و ولی الله به سنگری که منفجر شده بود نگاه می کردند و به اتفاق که قرار بود بیفتد، فکر می کردند.😞 نصرت آمده بود جلوی چشم شان.لبخند بر لب گفت:تا خواست خدا نباشه برگ از درخت نمی افته!☺️ در قرارگاه کربلا حسن باقری، صیاد شیرازی، رحیم صفوی،غلامعلی رشید(فرمانده عملیات سپاه دزفول)مجید بقایی (فرمانده سپاه شوش)مرتضی صفاری(فرمانده جبهه شوش)و محسن رضایی دور هم نشسته بودند.🌺 محسن رضایی فرمانده سپاه پس از کمی تردید، قرآن را باز کرد .سوره فتح آمد . همه خوشحال شدند .😊 ساعت سی دقیقه ی بامداد روز دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱عملیات فتح المبین با رمز یازهرا شروع شد. نیروهای چهار قرارگاه از چهار محور به دشمن حمله کردند.😔 نیروهای قرارگاه قدس در محور شمالی منطقه ی عملیات یعنی در محدوده ی تیشه کن و چاه نفت به طرف دشت عباس و عین خوش و تنگه ی ابو غریب مهمترین هدف آن ها بود. 👍 نیروهای قرارگاه نصر هم با هدف تصرف ارتفاعات((علی گره زد))بلتا، شاوریه و تصرف توپخانه ی دشمن در منطقه ی علی گره زد ، زیرنظر متوسلیان و# حاج همت، قجه ای، چراغی، وزوایی و معاونش# عباس ورامینی و کریمی حمله را آغاز کردند.😢 خاموش کردن توپخانه دشمن می توانست کمک بسیار بزرگی به پیروزی کند.😞 البته نیروهای نصر پس از خاموش کردن توپخانه دشمن بایستی پیشروی خود را به سوی مرز ادامه می دادند.😢 نیروهای قرارگاه فجر در غرب کرخه و مقابل شوش وارد عمل شدند و اگر به تپه های ابوصلیبی خات—که مسلط بر منطقه است–می رسیدند ، با ادامه ی عملیات می توانستند در حوالی((واوی))به ....👍 ادامه دارد.....🌼 ادامه این داستان ان شاالله به زودی در کانال شهید همت http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌼🌺🥀🌹🌸🌷 این قسمت دشت های سوخته فصل هفتم قسمت
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🥀🌺🌸🌸🌼🌻🌸🌹🥀🌺🌸 این قسمت دشت های سوخته فصل هفتم قسمت7⃣2⃣1⃣ مستقل ۵۸ذوالفقار ،تیپ مستقل ۳۷زرهی ارتش و تیپ۲۷محجد رسول الله(با نه گردان)و تیپ۷ولی عصر و۲گردان زرهی از تیپ ۳۰زرهی سپاه هم از سه راهی قهوه خانه ، کوت کاپون، تپه چشمه، دهلیز شاوریه_که جزو اهداف آن ها در غرب پل نادری بود ، گذشتند و تپه ی مهم ((علی گره زد)) را تصرف کردند.👌 احمد و همت همراه گروهی در منطقه در حال شناسایی توپخانه دشمن بودند. 😢 مین خنثی می کردند . با قرص شب نما برگشتند ....😌 احمد و همت نقشه ی عملیات را در کف سنگر پهن کردند و به نیروها از جمله وزوایی از فرمانده گردان حبیب بن مظاهر گفتند که تصرف توپخانه دشمن به عهده شماست.👌 گردان حبیب حرکت کرد. معاونش ورامینی بود .عمران پستی هم یکی از نیروهای آن گردان بود.😊🌸 گردان حبیب گم شد . احمد و همت نگران شدند.😢بعد وزوایی راه را پیداکردند . نیروهای خط شکن حمله را شروع کرده بودند ، درگیری شروع شد.😞😢 آرپی جی زن ها تیربارچی دشمن را به هلاکت رساندند و تانک ها را به آتش کشیدند و سپس خود را به مقر فرماندهی توپخانه دشمن رساندند و آن را تصرف کردند .😉 همت به اسماعیل قهرمانی فرمان حمله داد .حمله شروع شد. احمد، همت و شهبازی کنار هم در سنگر تاکتیکی بودند. همت هدایت گردان انصارالرسول(ص)را بر عخپهده گرفته بود و به قهرمانی کمک می کرد.😊 سی دقیقه ی بامداد روز چهارم فروردین مرحله ی دوم عملیات فتح المبین شروع شد.هدف آزادسازی تنگه رقابیه و ارتفاعات آن و زمین های ((میش داغ)) بود.👌 نیروهای لشکر ۲۷محمد رسول الله(ص)هم در دشت عباس با دشمن به شدت درگیر هستند . کریمی زخمی می شود.😢 در مرحله ی سوم عملیات ، عراق عقب نشینی می کند.....🌸 ادامه دارد.....🌹 ادامه این داستان ان شاالله به زودی در کانال شهید همت.. http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻 این قسمت دشت هاے سوخته فصل هفتم قسمت
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🥀🌺🌸🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼 این قسمت دشت های سوخته فصل هشتم قسمت 5⃣3⃣1⃣ ابراهیم همت هنوز فرصت نکرده بود که درست وسیر و پر، خانواده اش را، دوستانش را، شهر ودیارش را و همسرش را ببیند که دوباره به جبهه برگشت.نه طاقت ماندن داشت و نه امکان دور شدن از منطقه را.😢 روز۲۴فروردین ۱۳۶۱. احمد، همت، شهبازی، کریمی، ورامینی،در کنار فرمانده گردان های خود، وزوایی، قجه ای، چراغی، قهرمانی، موحد دانش، اکبر حاجی پور، اصغر رنجبران، شعف و همه کسانی که در عملیات فتح المبین خوش درخشیده بودند، جلسه گذاشته بودند و ضمن بررسی نقاط قوت و ضعف تیپ محمد رسول الله در عملیات فتح المبین درباره ی بازسازی و آمادگی برای شرکت در عملیات بیت المقدس ، سخن گفتند.👌 در این جلسه اعلام شد که تیپ محمد رسول الله در عملیات جدید با ۱۲گردان رزمی وارد عملیات خواهد شد و برای آماده کردن این گردان ها و نیروها و تأمین امکانات و ادوات و شناسایی منطقه عملیاتی فرصت فرماندهان بسیار اندک است . پس فوری باید کار را شروع کرد.👌🌹 کارهای شناسایی شروع شد و در مدتی کمتر از یک ماه شناسایی ها کامل شد و نیروها از لحاظ روحی و جسمی آماده ی عملیات گشتند.👌 در این میانه نقش احمد متوسلیان، همت،و شهبازی و کریمی بسیار پررنگ بود.😊 نیروها آماده ی حرکت شده اند.دوباره چهره ها نورانی و نگاه ها زلال تر شده است . دوباره خیلی ها شب ها را در چاله هایی که این ور و آن ور کنده اند در حال عبادت و توبه و استغاثه می گذرانند.😢 فرماندهان عالی جنگ در شب نهم فروردین ۱۳۶۱در حال طراحی عملیات ((بیت المقدس))برای آزادسازی خرمشهر هستند.اینان در این جلسه به دو طرح و شیوه ی عملیاتی رسیده اند. ادامه دارد..... ادامه ی این داستان ان شاالله به زودی در کانال تخصصی شهید همت http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f