💠اهمیت به نماز
روزی برای تحویل امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم.در راه برگشت صدای #اذان آمد #احمد گفت"کجا نگه می داری تا #نماز بخوانیم؟"
گفتم "۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم وهمانجا نماز می خوانیم"
از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت "من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه ی دیگر زنده باشم! و نمی خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که #نماز_قضا دارم دوست دارم نمازم با نماز #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در همان وقت به سوی خدا برود"
🗣راوی:علی مرعی (دوست شهید)
#شهید_احمد_مشلب
📚ملاقات در ملکوت
❤️👉 @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا
پهلوان بی #مزار شهید ابراهیم هادی از زبان #خواهر شهید
بعد از #ابراهیم حال و روز خودم را نمی فهمیدم ابراهیم همه ی زندگی من بود خیلی به او #دلبسته بودیم او نه تنها یک برادر،که مربی ما نیز بود
بارها با من در مورد #حجاب صحبت می کرد و میگفت: چادر یادگار #حضرت زهرا (س) است،ایمان یک زن، وقتی کامل می شود که حجاب را کامل رعایت کندو...
وقتی می #خواستیم از خانه بیرون برویم یا به مهمانی دعوت داشتیم به ما، در مورد نحوه برخورد با #نامحرم توصیه می کرد و...اما هیچگاه امرو نهی نمی کرد! ابراهیم #اصول تربیتی را در نصیحت کردن رعایت می نمود
در مورد #نماز هم بارها دیده بودم که با شوخی و خنده، ما را برای نماز صبح صدا می زد و می گفت:«نماز،فقط اول وقت و #جماعت»
همیشه به #دوستانش در مورد اذان گفتن نصیحت می کرد می گفت: هرجا هستید تا صدای اذان را شنیدید، حتی اگر سوار #موتور هستید توقف کنید و با صدای بلند، پروردگار را صدا کنید و اذان بگوئید.زمانی که #ابراهیم مجروح بود و به خانه آمد از یک طرف ناراحت بودیم و از یک طرف خوشحال!
ناراحت برای زخمی شدن ابراهیم و خوشحال که بیشتر می #توانستیم او را ببینیم.
خوب به یاد دارم که #دوستانش به دیدنش آمدند. ابراهیم هم شروع به خواندن #اشعاری کرد که فکر کنم خودش سروده بود:اگر عالم همه با ما ستیزنداگر با #تیغ خونم را بریزنداگر شویند با خون پیکرم رااگر گیرند از پیکر سرم رااگر با آتش و خون خو بگیرم
#زخط سرخ رهبر بر نگردم
باره ها شنیده بودم که #ابرهیم، از این حرف که می گفتند:فقط میریم جبهه برای #شهید شدن و... اصلا خوشش نمی آمد!به دوستانش می گفت: همیشه بگید ما تا لحظه آخر تا جایی که #نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم، اگر خدا خواست و نمره ی ما بیست شد آن وقت #شهید شویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم
می گفت باید #اینقدر با این بدن کار کنیم ، اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش #صلاح دید، پای کارنامه ما را امضا کند و شهید شویم.
اما ممکن هم هست که لیاقت #شهید شدن را با رفتار یا کردار بد از ما گرفته شود.
سال ها از#شهادت ابراهیم گذشت.هیچکس نمیتوانست تصور کند که فقدان اوچه برسر خانواده ی ما آورد.مادرما ازفقدان ابراهیم ازپا افتاد و...تااینکه #درسال۱۳۹۰ شنیدم که قرار است سنگ یادبودی برای ابراهیم، روی قبر یکی از #شهدای گمنام دربهشت زهرا(س) ساخته شود.
ابراهیم #عاشق گمنامی بود.حالا هم مزار یادبود او روی قبر یکی #ازشهدای گمنام ساخته میشد.در واقع یکی ازشهدای گمنام به واسطه ابراهیم تکریم میشد.این ماجرا گذشت تا اینکه به کنار #مزاریاد بود او رفتم.روزی که برای اولین بار در مقابل #سنگ مزار ابراهیم قرار گرفتم، یکباره بدنم لرزید! رنگم پرید و با #تعجب به اطراف نگاه کردم!
چند نفر از بستگان ما هم همین حال را داشتند! ما به یاد یک ماجرا افتادیم که سی سال قبل در همین# نقطه اتفاق افتاده بود!
درست بعد از #عملیات آزادی خرمشهر، پسر عموی مادرم، شهید حسن سراجیان به #شهادت رسید.آن زمان ابراهیم مجروح بود و با عصا راه می رفت. اما بخاطر #شهادت ایشان به بهشت زهرا (س) آمد.وقتی حسن را دفن کردند، ابراهیم جلو آمد و گفت:
خوش به حالت #حسن، چه جای خوبی هستی! #قطعه ۲۶ و کنار خیابان اصلی . هرکی از اینجا رد میشه یه فاتحه برات می خونه و تو رو یاد میکنه .
بعد ادامه داد: من هم باید بیام پیش تو! دعاکن من هم بیام همینجا، بعد هم با عصای خودش به زمین زد و چند قبر آن طرف تر از #حسن رانشان داد!
چند سال بعد، درست همان جایی که ابراهیم نشان داده بود، یک #شهید گمنام دفن شد.و بعد به طرز عجیبی #سنگ یاد بود ابراهیم در همان مکان که خودش دوست داشت قرار گرفت!!!
#شهید_ابراهیم_هادی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
•|#تلنگر|•
دیدی وقتی #رفیقت پیامتو دیر سین میکنه چقدر ناراحت میشی
حالا فکرشو کن..
خدا اون بالا پیام فرستاده #منتظرته..
ولی دیر سین میکنی..
دلش میشکنه
_._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._
بیا به #امام زمانمون قول بدیم همه نمازامون سر وقت باشه
#نماز
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
بی سیمچی📞 حاج حسین بودم
یک وقتایی #خبرای_خوب از خط می رسید و به حاجی می گفتم
برمی گشتم می دیدم توی سجده ست📿 #شکر می کرد توی سجده اش
هرچی خبر بهتر
سجدهاش طولانی تر
گاهی هم دو رکعت #نماز می خوند...
#نعم_الرفیق_ما
#شهید_حسین_خرازی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
#نماز اول وقت
#سفارش شهدا
شهید مدافع حرم#شهیدمحمدی
نگاهش را به آسمان دوخت و گفت:
راه خدا رفتنیه گفتنی نیست..!
#حیَّعلیَالصَّلاه
#نماز_اول_وقت
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#جملات_طلایی_وشهدا
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
🍃بابا مردم نمیدانند هرچقدر هم عروسک و هدیه بدهند جای خالی ات پر نمیشود، اخر دلتنگی برای پدر خیلی سخت است، مثل دلتنگی های حضرت رقیه سلام الله علیها... این قسمتی از نجواهای صادقانه ی رقیه ای در زمانه ی ماست💔
🍃فرزند شهید ابراهیم عشریه. پدری که سه دختر خود را نذر حضرت رقیه کرد و برای دفاع از حریم بانو به #سوریه رفت. و دختری که بعد از شنیدن خبر شهادت پدر بی تابی هایش را به رقیه سلام الله علیها تشبیه کردند. اینکه از تعلقات دنیا بگذری و بروی سخت است اما گذشتن از سه دختر که هر یک به گونه ایی آیینه جلال خداوند هستند سخت تر...
🍃اینجاست که بعضی ها مانند ابراهیم آسمانی میشوند و قربانی بزرگشان در راه خدا اینگونه مقبول واقع میشود و میشوند عزیز کرده خدا. گلی که خدا از روزگار زمینیان میچیند. همه می گویند آسمانی شدن ابراهیم دلیلی جز اینکه حب اهلبیت در تمام رگ های بدنش جاری بود نداشت...
🍃#نماز اول وقتش هرگز ترک نمیشد. همسرش میگوید در زندگی مشترکمان هرگز به مجلس #عروسی نرفته بودیم اما قبل از شهادت به مجلسی دعوت شدیم که ابراهیم نه تنها خودش آماده رفتن شده بود بلکه به بقیه اهل فامیل هم گفته بود که بیاییند تا دیداری تازه شود. و برای بار اخر خداحافظی کنند
در دلم میگویم این گونه انسان ها شهید نشوند حیف است، زمین که جای آسمانی ها نیست.
🍃عاشق ولایت فقیه بود و میگفت خوب است در منزل بحث سیاسی بشود تا فرزندان با امام و انقلاب اشنا شوند. سرانجام پس از مجاهدت ۳۵ روزه و با بردباری و #اخلاص در برابر دشمن حین عملیات خط شکنی برای بازپس گیری منطقه العیس شهد شیرین #شهادت نوشیدند🕊
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_ابراهیم_عشریه
📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱٣۵۶
📅تاریخ شهادت : ٢۰ فروردین ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۲ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : شهرستان نکا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🖤 #کانال_سلام_بر_ابراهیم
🖤 @hemmat_hadi
⚘﷽⚘
🍃#سر_سجاده ( #از_خاطرات_شهید_همت )
سر تا پاش خاكي بود. چشمهاش سرخ شده بود؛ از سوز سرما.
دو ماه بود نديده بودمش.
ـ حداقل يه دوش بگير، يه غذايي بخور. بعد #نماز بخون.
سر سجاده ايستاد. آستينهاش را پايين كشيد و گفت «من با عجلهاومدهم كه #نماز_اول_وقتم از دست نره.»
كنارش ايستادم. حس ميكردم هر آن ممكن است بيفتد زمين. شايداينجوري ميتوانستم نگهش دارم.🌷
🖤 #کانال_سلام_بر_ابراهیم
🖤 @hemmat_hadi
✵─ஜई🍃🌸🍃ईஜ─✵
#نمـــــاز🍃
✨ استاد الهی:
اگر خواستید خودتان را محڪ بزنید
به نماز صبحتان نگاه کنید‼️
از میزان سنگینی و سخت بودن نماز صبح میتوان فهمید چقدر شیطان سوار و مسلط بر انسان است!
🖤 #کانال_سلام_بر_ابراهیم
🖤 @hemmat_hadi
☘࿐✧🌷✧࿐☘
#شهید_ابراهیم_هادی
توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد!
الله اکبر...
ندای اذان ظهر بود.
توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت.
در فضای دبیرستان صدایش پیچید...
بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه.
او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط.
بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم.
📚کتاب سلام بر ابراهیم1
یکى از بزرگترین نعمت هاى خدا #نماز است.
#نماز به ما این فرصت را می دهد که هر روزى چند بار ناگزیر با خداى خودمان حرف بزنیم، از او کمک بخواهیم، به او عرض نیاز کنیم. غالبا قدر #نماز و اهمیت #نماز را نمی دانیم.
فرموده اند: #نماز مثل چشمه آبى است در خانه شما، که روزى پنج بار در این چشمه آب #شستشو می کنید.
این شستشو می تواند براى دل هاى #جوان آثار ماندگارى داشته باشد.
#حضرت_آقا
❤️#کانال_سلام_بر_ابراهیم
❤️ @hemmat_hadi
🌷 #نمــــــــاز🌷
ابراهیم هادی محور همه فعالیت هایش «نماز» بود.
در سختترین شرایط ، نمازش را اوّل وقت می خواند ، بیشتر هم به «جماعت » و در «مسجد ». دیگران را هم به نماز دعوت می کرد.
یکبار باهم مسجد موسی ابن جعفر رفتیم. نگاه کردم به نماز خواندن ابراهیم، در نماز چشمهایش را می بست‼️
بعد از نماز گفتم: چرا چشمت رو تو نماز می بندی. مکروهه.
✅گفت: اگر توی نماز با بستن چشم، توجهت به خدا بیشتر باشد اشکالی ندارد.
بعدها همین مطلب را در رساله احکام خواندم.
📙برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم2
🖤 #کانال_سلام_بر_ابراهیم
🖤 @hemmat_hadi
🔰 #سیره_شهدا | #نماز
🌟همراه با ابراهیم به سمت مقر سپاه میرفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم: آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا نماز رو میخونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمنده ها رو انجام میدهیم. این هم مثل نمازه.
با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و ... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم.
انشاءاللّه اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت میبینی.
🕊🌷شهید ابراهیم هادی🌷🕊
📚خدای خوب ابراهیم