eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
353 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
💠اهمیت به نماز روزی برای تحویل امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم.در راه برگشت صدای آمد گفت"کجا نگه می داری تا بخوانیم؟" گفتم "۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم وهمانجا نماز می خوانیم" از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت "من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه ی دیگر زنده باشم! و نمی خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که دارم دوست دارم نمازم با نماز (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در همان وقت به سوی خدا برود" 🗣راوی:علی مرعی (دوست شهید) 📚ملاقات در ملکوت ❤️👉 @hemmat_hadi
پهلوان بی شهید ابراهیم هادی از زبان شهید بعد از حال و روز خودم را نمی فهمیدم ابراهیم همه ی زندگی من بود خیلی به او بودیم او نه تنها یک برادر،که مربی ما نیز بود بارها با من در مورد صحبت می کرد و میگفت: چادر یادگار زهرا (س) است،ایمان یک زن، وقتی کامل می شود که حجاب را کامل رعایت کندو... وقتی می از خانه بیرون برویم یا به مهمانی دعوت داشتیم به ما، در مورد نحوه برخورد با توصیه می کرد و...اما هیچگاه امرو نهی نمی کرد! ابراهیم تربیتی را در نصیحت کردن رعایت می نمود در مورد هم بارها دیده بودم که با شوخی و خنده، ما را برای نماز صبح صدا می زد و می گفت:«نماز،فقط اول وقت و » همیشه به در مورد اذان گفتن نصیحت می کرد می گفت: هرجا هستید تا صدای اذان را شنیدید، حتی اگر سوار هستید توقف کنید و با صدای بلند، پروردگار را صدا کنید و اذان بگوئید.زمانی که مجروح بود و به خانه آمد از یک طرف ناراحت بودیم و از یک طرف خوشحال! ناراحت برای زخمی شدن ابراهیم و خوشحال که بیشتر می او را ببینیم. خوب به یاد دارم که به دیدنش آمدند. ابراهیم هم شروع به خواندن کرد که فکر کنم خودش سروده بود:اگر عالم همه با ما ستیزنداگر با خونم را بریزنداگر شویند با خون پیکرم رااگر گیرند از پیکر سرم رااگر با آتش و خون خو بگیرم سرخ رهبر بر نگردم باره ها شنیده بودم که ، از این حرف که می گفتند:فقط میریم جبهه برای شدن و... اصلا خوشش نمی آمد!به دوستانش می گفت: همیشه بگید ما تا لحظه آخر تا جایی که داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم، اگر خدا خواست و نمره ی ما بیست شد آن وقت شویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم می گفت باید با این بدن کار کنیم ، اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش دید، پای کارنامه ما را امضا کند و شهید شویم. اما ممکن هم هست که لیاقت شدن را با رفتار یا کردار بد از ما گرفته شود. سال ها از ابراهیم گذشت.هیچکس نمیتوانست تصور کند که فقدان اوچه برسر خانواده ی ما آورد.مادرما ازفقدان ابراهیم ازپا افتاد و...تااینکه ۱۳۹۰ شنیدم که قرار است سنگ یادبودی برای ابراهیم، روی قبر یکی از گمنام دربهشت زهرا(س) ساخته شود. ابراهیم گمنامی بود.حالا هم مزار یادبود او روی قبر یکی گمنام ساخته میشد.در واقع یکی ازشهدای گمنام به واسطه ابراهیم تکریم میشد.این ماجرا گذشت تا اینکه به کنار بود او رفتم.روزی که برای اولین بار در مقابل مزار ابراهیم قرار گرفتم، یکباره بدنم لرزید! رنگم پرید و با به اطراف نگاه کردم! چند نفر از بستگان ما هم همین حال را داشتند! ما به یاد یک ماجرا افتادیم که سی سال قبل در همین# نقطه اتفاق افتاده بود! درست بعد از آزادی خرمشهر، پسر عموی مادرم، شهید حسن سراجیان به رسید.آن زمان ابراهیم مجروح بود و با عصا راه می رفت. اما بخاطر ایشان به بهشت زهرا (س) آمد.وقتی حسن را دفن کردند، ابراهیم جلو آمد و گفت: خوش به حالت ، چه جای خوبی هستی! ۲۶ و کنار خیابان اصلی . هرکی از اینجا رد میشه یه فاتحه برات می خونه و تو رو یاد میکنه . بعد ادامه داد: من هم باید بیام پیش تو! دعاکن من هم بیام همینجا، بعد هم با عصای خودش به زمین زد و چند قبر آن طرف تر از رانشان داد! چند سال بعد، درست همان جایی که ابراهیم نشان داده بود، یک گمنام دفن شد.و بعد به طرز عجیبی یاد بود ابراهیم در همان مکان که خودش دوست داشت قرار گرفت!!! کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
•||• دیدی وقتی پیامتو دیر سین میکنه چقدر ناراحت میشی حالا فکرشو کن.. خدا اون بالا پیام فرستاده .. ولی دیر سین میکنی.. دلش میشکنه _._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._._ بیا به زمانمون قول بدیم همه نمازامون سر وقت باشه کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
بی سیم‌چی📞 حاج حسین بودم یک وقتایی از خط می رسید و به حاجی می گفتم بر‌می گشتم می دیدم توی سجده ست📿 می کرد توی سجده اش هرچی خبر بهتر سجده‌اش طولانی تر گاهی هم دو رکعت می خوند... کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
اول وقت شهدا شهید مدافع حرم نگاهش را به آسمان دوخت و گفت: راه خدا رفتنیه گفتنی نیست..! کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
حسن باقری اگر از دست کسی هستید دو رکعت بخوانید و بگویید: خدایا ! این بنده تو نبود ، من از او تو هم بگذر... کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
🍃بابا مردم نمیدانند هرچقدر هم عروسک و هدیه بدهند جای خالی ات پر نمیشود، اخر دلتنگی برای پدر خیلی سخت است، مثل دلتنگی های حضرت رقیه سلام الله علیها... این قسمتی از نجواهای صادقانه ی رقیه ای در زمانه ی ماست💔 🍃فرزند شهید ابراهیم عشریه. پدری که سه دختر خود را نذر حضرت رقیه کرد و برای دفاع از حریم بانو به رفت. و دختری که بعد از شنیدن خبر شهادت پدر بی تابی هایش را به رقیه سلام الله علیها تشبیه کردند. اینکه از تعلقات دنیا بگذری و بروی سخت است اما گذشتن از سه دختر که هر یک به گونه ایی آیینه جلال خداوند هستند سخت تر.‌‌.. 🍃اینجاست که بعضی ها مانند ابراهیم آسمانی میشوند و قربانی بزرگشان در راه خدا اینگونه مقبول واقع میشود و می‌شوند عزیز کرده خدا. گلی که خدا از روزگار زمینیان می‌چیند. همه می گویند آسمانی شدن ابراهیم دلیلی جز اینکه حب اهل‌بیت‌ در تمام رگ های بدنش جاری بود نداشت... 🍃 اول وقتش هرگز ترک نمیشد. همسرش می‌گوید در زندگی مشترکمان هرگز به مجلس نرفته بودیم اما قبل از شهادت به مجلسی دعوت شدیم که ابراهیم نه تنها خودش آماده رفتن شده بود بلکه به بقیه اهل فامیل هم گفته بود که بیاییند تا دیداری تازه شود. و برای بار اخر خداحافظی کنند در دلم میگویم این گونه انسان ها شهید نشوند حیف است، زمین که جای آسمانی ها نیست. 🍃عاشق ولایت فقیه بود و میگفت خوب است در منزل بحث سیاسی بشود تا فرزندان با امام و انقلاب اشنا شوند. سرانجام پس از مجاهدت ۳۵ روزه و با بردباری و در برابر دشمن حین عملیات خط شکنی برای بازپس گیری منطقه العیس شهد شیرین نوشیدند🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱٣۵۶ 📅تاریخ شهادت : ٢۰ فروردین ۱٣٩۵ 📅تاریخ انتشار : ۲ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : شهرستان نکا 🖤 🖤 @hemmat_hadi
﷽⚘ 🍃 ( ) سر تا پاش‌ خاكي‌ بود. چشم‌هاش‌ سرخ‌ شده‌ بود؛ از سوز سرما. دو ماه‌ بود نديده‌ بودمش‌. ـ حداقل‌ يه‌ دوش‌ بگير، يه‌ غذايي‌ بخور. بعد بخون‌. سر سجاده‌ ايستاد. آستين‌هاش‌ را پايين‌ كشيد و گفت‌ «من‌ با عجله‌اومده‌م‌ كه‌ از دست‌ نره‌.» كنارش‌ ايستادم‌. حس‌ مي‌كردم‌ هر آن‌ ممكن‌ است‌ بيفتد زمين‌. شايداين‌جوري‌ مي‌توانستم‌ نگهش‌ دارم‌.🌷 🖤 🖤 @hemmat_hadi
✵─ஜई🍃🌸🍃ईஜ─✵ 🍃 ✨ استاد الهی: اگر خواستید خودتان را محڪ بزنید به نماز صبحتان نگاه کنید‼️ از میزان سنگینی و سخت بودن نماز صبح می‌توان فهمید چقدر شیطان سوار و مسلط بر انسان است! 🖤 🖤 @hemmat_hadi ☘࿐✧🌷✧࿐☘
توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد! الله اکبر... ندای اذان ظهر بود. توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت. در فضای دبیرستان صدایش پیچید... بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه. او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم. 📚کتاب سلام بر ابراهیم1 یکى از بزرگترین نعمت هاى خدا است. به ما این فرصت را می دهد که هر روزى چند بار ناگزیر با خداى خودمان حرف بزنیم، از او کمک بخواهیم، به او عرض نیاز کنیم. غالبا قدر و اهمیت را نمی دانیم. فرموده اند: مثل چشمه آبى است در خانه شما، که روزى پنج بار در این چشمه آب می کنید. این شستشو می تواند براى دل هاى آثار ماندگارى داشته باشد. ❤️ ❤️ @hemmat_hadi
🌷 🌷 ابراهیم هادی محور همه فعالیت هایش «نماز» بود. در سخت‌ترین شرایط ، نمازش را اوّل وقت می خواند ، بیشتر هم به «جماعت » و در «مسجد ». دیگران را هم به نماز دعوت می کرد. یکبار باهم مسجد موسی ابن جعفر رفتیم. نگاه کردم به نماز خواندن ابراهیم، در نماز چشمهایش را می بست‼️ بعد از نماز گفتم: چرا چشمت رو تو نماز می بندی. مکروهه. ✅گفت: اگر توی نماز با بستن چشم، توجهت به خدا بیشتر باشد اشکالی ندارد. بعدها همین مطلب را در رساله احکام خواندم. 📙برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم2 🖤 🖤 @hemmat_hadi
🔰 | 🌟همراه با ابراهیم به سمت مقر سپاه میرفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم: آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا نماز رو میخونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمنده ها رو انجام می‌دهیم. این هم مثل نمازه. با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و ... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم. انشاءاللّه اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت می‌بینی. 🕊🌷شهید ابراهیم هادی🌷🕊 📚خدای خوب ابراهیم