#تلنگر
🔺#دعا كنيد شهید "باشيم"
نه اينكه فقط #شهید "بشويم"...
اصلا تا شهید نباشيم، شهید نمي شويم.
تا حالا فكر كرده ايد،پشت بعضي دعاهاي #شهادت، يك جور فرار از كار و تكليف است.
🔺سريع شهید شويم تا راحت شويم!
اما ...دعا كنيد قبل از اينكه شهید بشويم، يك عمر #شهید باشيم.
مثل #حاج قاسم سلیمانی که رهبر به او می گویند تو خودت شهید زنده ای برای ما...
🔻مثلاً هشتاد سال
#شهید باشیم ...!!!!
شهید كه "باشيم"، خودش مقدمه
مي شود تا شهید هم "بشويم".
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
#تلنگر
📞از #شهدا به جامانده ها؛
هنوز هم #شهادت مےدهند
اما بہ "اهل درد"
نه بے خیال هافقط دم زدن #ازشهـدا
افتخار نیست...
باید... #زندگےمان،حرفمان، نگاهمان،
لقمه هایمان، رفاقتمان
هم #شهدایی باشد...
#دݪݥان را شهدایی کنیم
خادمان شهدا باشیم...
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفرَج
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
🌾میخواستی یک #قهرمان ملی باشی!
طوری که همه ی #ایران به خوبی یادت کنند.نمیدانستی با این غیرت و شجاعت مردانه ات در همان #سیزده_سالگی، نه فقط اینجا روی زمین، که عرش #خدا هم به تو میبالد
🌾میبالیم به تویی که هیچ #ادعا نبودی.کاری نداشتی چه کسی میاید چه کسی نمی آید.تو بودی و خودت که با موهای ژولیده میرفتی توی دل #عراقیها ،بهانه میاوردی برایشان که دنبال مادرت میگردی و کی فکرش را میکرد یک بچه ی لاغر و استخوانی و ریز جثه آمده باشد برای #شناسایی!
چه سر نترسی داشتی #بهنام.
چه #مرد بودی تو!
چقدر هوای شهر و دیارم این روزها مردهایی مثل تو را کم دارد.
که توی وصیت نامه سه خطی شان بنویسند نمیدانم چه بگویم فقط آرزوی #شهادت دارم.
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_بهنام_محمدی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
#شهادت
مُزد انسانهای #زیرک و باهوش است
( #امام_خامنه_ای مدظله العالی )
#شهید_هادی_شجاع
#سالروز_شهادت
#شبتون_شهدایی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
این روزها #زُلف قلم گره خورده به مریدانِ #حضرتِ_کریمه سلام الله علیهااینبار پرستویی دیگر، اینبار #مصطفی_نبی_لو
ستاره ای از #آسمانِ_عشق
دلداده بود...از همان روزهایی که در #جبهه_های_جنوب با تمامِ جان در مقابل دشمن میایستاد...تمام روزهایی که جان بر کف، #جانباز جبهه شد.
از #خادمانِ_حضرت_معصومه بود و دلداده به حضرت به قول خودش" #دلش_گیر ایشان بود که شهید نمیشد"
چه میشود که روزی آنقدر مقرب میشوی که #بانو هم رضایت به رفتنت نمیدهند پرواز #مسعود_عسگری تلاطم قلبش را بیشتر کرد و مصطفی بود که در پی یافتن راهی برای رسیدن به او، چندین بار در هفته مسیر #قم به تهران و بالعکس را میپیمود...تا شاید موانعِ سفرش برطرف شود.
مسعود را دوست داشت،خیلی زیاد...جوانِ خواهرش بود و حالا #علیاکبرانه او را تقدیم ساحتِ #عمه_جان کرده بودند مرد بود و دلسوخته از جاماندن و به قول پسرش# میثم، "اینها #مرد_جنگ هستند. مرد در خانه نشستن نیستند و وقتی ببینند #اسلام و #شیعه در خطر است، حتما رزمآوری خودشان را نشان میدهند"
در آخرین #شیفت خادمیاش، وقتی از حرم خارج میشد،#لبخند درخشانش اولین چیزی بود که نگاه را خیره میکرد.به #همسرش گفت " اینبار که بروم،حتما #شهید میشوم"از خانم خواسته بود او را به عمه جانشان ببخشنداورا به #سیده_زینب امانت دهند تا در آنجا عشقبازی کند و حضرت کریمه
اصلا مگر میشود از #کریم چیزی بخواهی و دست خالی بازگردی؟?#المیادین،میعادگاهِ او و رفقایی شد که بالِ پروازشان بر فرازِ آسمانها باز بود و مصطفی با رسیدن به آنها آرام گرفت. به راستی که #شهادت تولدِ حقیقی است...
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
بهمناسبت سالروز شهادت #شهید_مصطفی_نبی_لو
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
خاص #بودن یعنی:
با #شهدا بودن در مسیر #شهدا بودن عطر #شهدا را داشتن رنگ #شهدا
را داشتن
اخلاص #شهدا را داشتن مورد عنایت #شهدا بودن تا در دام #شهــادت
افتادن نه در دام دنیا و شیطان افتادن
#شهید_قدیر_سرلک
#شهید_روح_الله_قربانی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
#تلنــگـــــــ🔔ــــــر
#شــهادت قسمت ما میشد ای کاش...
میتــرسم از خــودم زمـانی که؛
⇜"دلِ مــادر خـودم" را میشـــکنم
و در عـین حـال بر احوالِ دلِ #مادران_شهدا گریـه میکنم...
میتــرسم از خـودم زمانی کـه؛
⇜به #نامحرم نگــاه میکنم!
و در عیـن حال هیئت میروم
و بر #امام_حسین اشک میریزم
و از #شهدا دم میزنـم...
میترسـم از خـودم زمانی که؛
⇜از اهل بیت و شهدا دم میزنـم
و #نمـازم اول وقت نیست
میترسـم از خودم زمانی که؛
⇜عاشق #شهادت هستم
و اخلاق و ادب ندارم
تکلیف مدار نیستم...
میترسـم از خـودم زمـانی که؛
⇜از #عشقِ امام خامنه ای دم میزنـم و به حرف ها و خواسته هایشان #بی_توجهـم
میترسـم از خـودم زمانی که؛
⇜ #چادر سر می کنم
ولی گفتگو با #نامـحــرم برایم عادی شده...
میترسم از خـودم زمانی کـه؛
⇜حرفـ هایـم با عملــم فرسنـگ ها فاصله دارد
باید #قتلگاهی رقم زد
باید کشت
▪️منیت را
▫️تکبر را
▪️دلبستگی را
▫️غرور را
▪️غفلت را
▫️آرزوهای دراز را
باید از خود گذشت!
باید کشت #نفس را...
#شهادت_درد_دارد!
دردش کشتــن لذت هاست...
امان از #نفس توجیه گر
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
چند روز بعد از #شهادت شهید زنجانی قبر پهلویی شهید زنجاتی که مرحوم دشت آرا که در سر نماز فوت شدند فرزندشان که #سرهنگ سپاه بود پیش من آمدند و داستانی عجیب برایم تعریف کردند ایشان گفتند ٣ روز قبل از #شهادت شهید زنجانی خواب دیدم سردار سلیمانی بر سر قبر کنار پدرم که قبری خالی بود زیارت عاشورا می خواند قرآن میخواند و در آخر فاتحه ای خواند رفت.
من با خودم #گفتم خدایا سردار چرا داره سر قبر خالی زیارت عاشورا و فاتحه میخونه آخه بریا کی کسی اونجا دفن نیست و بعد از چند روز دیدم که #شهید زنجانی در اینجا دفن شدند.
لا حول و لا قوة الا بالله
#شهید_محمد_حسین_زنجانی
#مدافع_حرم
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
🔻دوست شهید:
یک بار موتورش را دزدیدند. ملامتش کردم که آخر مرد حسابی، چرا یک #قفل درست و درمان نمی بندی به بدنه این زبان بسته می گفت: #بیخیال!
صبح ها که می خواست سر کار برود، با جثه لاغرش، موتور به آن سنگینی را #هل میداد و می برد تا سر خیابان. که نکند صدای روشن شدن موتور، #همسایگان را از خواب بیدار کند
#دو_سال همسایه بودیمبه آداب همسایگی کاملا مسلط بود! همه چیز را #رعایت می کرد. از تفکیک زباله های تر و خشک گرفته، تا سر وقت زباله ها را به دم در آوردن و #تحویل نیروهای شهرداری دادن.
آدم ها را باید از #سبک زندگی شان شناخت. اعتقادم این است حامد قبل از عزیمت به #سوریه و دفاع از حرم عقیله بنی هاشم، خاص بود و خاص زیست و برای #شهادت، انتخاب شد
#شهید_حامد_کوچک_زاده
#شهید_مدافع_حرم
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
#شهادت
آغاز خوشبختی است
#خوشبختی که پایان ندارد
شهید که بشوی
خوشبختِ #ابدی میشوی ...
خدایا مارا با #شهادت خوشبخت کن
#شهید_محمد_رحمانی
#سلام_صبحتون_شهدایی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
شاهرخ ضرغام...
خیلی کوچک بود که سایه یتیمی روی سرش سایه انداخت، از همان موقع تا وقتی که قد کشید و با آن هیکل درشتش بر و بازویی برای خودش بهم زد و شد یکه بزن محله، به اندازه پلک زدنی گذشت.
از همان بچگی هم قید درس و مدرسه را هم وقتی معلم کلاس فقط به #آقازاده کلاس نمره قبولی داد، زد و همین اتفاق شد بهانه ای برای آشکار شدن گوهر #مردانگی و زیر بار ظلم نرفتن او
شاخ و شانه کشیدن و چاقو کشی هایش که با قرار گرفتن او در کنار دوستانی از همین جنس، باعث شد تا گنده لات محل شود.
روزها را در #کاباره شب می کرد تا آن جا که شده بود نگهبان آنجا. یکی از روزهای همین ایام چشمش افتاد به خانمی که برای اجاره خانه و خرج فرزندانش مجبور به ایستادن پشت میز کاباره و امرار معاش از درآمد آنجا بود. به غیرت مردانه اش بر خورد، رگ گردنی شد و ضربانش بالا گرفت. زن را راهی خانه کرد و خودش خرج آن خانواده بی سرپرست را داد
شاهرخ که دل در گرو مردانگی و آزادگی داشت، از شاه و دربار هم که کارشان جز ظلم و زور نبود تنفر داشت اما از آن طرف دلداده #حسینی بود که مظهر همان مردانگی و آزادگی بود. محرم که می شد با همان هیکل درشت و ابهتی که داشت میان دار هیئت میشد و با یا حسین هایش دیگر کسی جرئت نمی کرد آن هیئت را از عزاداری منع کند
این دلدادگی و مشتی گری لطف ارباب را هم درپی داشت که وقتی در کنار دعای روز و شب مادر شاهرخ قرار گرفت سبب شد تا به یک باره با حرف های حاج اقای هیئت بیدار شود و ره صدساله را یک شبه برود. در #مشهد_الرضا توبه کرد و اشک ندامت ریخت بر گذشته ی سیاهش
عاشق #امام_خمینی شد تا آنجا که عشق او را با جمله ی «خمینی فدایت شوم» روی سینه اش خالکوبی کرد. گوش به فرمان امام جانش را کف دست گرفت و از مبارزه با #ضدانقلاب داخلی تا جبهه های جنگ با دشمن خارجی رفت. بسیجی شد و ملحق شد به گروه فدائیان اسلام
در جبهه دست همه رفقای قدیمی اش را که همه از داش های تهران بودند را گرفت و گروه #آدم_خوارها را تشکیل داد. همان گروهی که دشمن با شنیدن نامش رعشه به جانش می افتاد و می ترسید
آدم خوارها در جهاد نفس و جهاد تن آنقدر پیشرفت کردند که به گروه پیشرو معروف شدند. پایان قصه گروه پیشرو هم #شهادت شد. #السابقون_السابقون_اولئک_المقربون.
آری. شاهرخ ،پاک شد و خاک شد. حال از او نامی مانده به بزرگی #حر_انقلاب و پیکری که هنوز هم در آغوش جبهه به امانت مانده است
نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_شاهرخ_ضرغام
#جاویدالاثر
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
تصویر دست نوشته شهیدی که رو سفیدی مادرش در برابر #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) آرزویش بود.
«خدایا هدایتم کن تا ازت دور نشم؛ خدایا یاریم کن همیشه یادت باشم، خدایا رهایم نکن که بدون تو هیچم، خدایم راضیم به #رضای_تو و از تو یاری میجویم، خدایا نادانم خودت راهنماییم کن، خدایا طلب آمرزش دارم و با دین کامل از دنیا ببر و شهادت را نصیبم گردان، خدایا کاری کن که سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار»
به گزارش پایگاه رسمی اطلاع رسانی #فاطمیون/ اینها، بخشی از دلنوشته یکی از تک تیراندازهای فاطمیون است.
تک تیراندازی که روزی گفت:
«میخواهم دفاع کنم از حرم خانم #زینب(سلام الله علیها) تا مادرم را پیش حضرت زهرا(سلام الله علیها) روسفید کنم؛ روح مادرم شاد شود.»
او نمیدانست فاصله گفتن این حرفها با زمان فرا رسیدن خواندن وصیت نامهاش تنها #یک_روز است.
سلیم اقبالی، #تک_تیرانداز فاطمیون که خواست مادرش، نزد حضرت زهرا سلام الله علیها روسفید شود روز بعد از گفتن این مطالب، به فیض شهادت نائل آمد
جالب اینجاست که این شهید #هجده ساله، در همان سن و سال مادر حقیقیاش به #شهادت رسیده و از آن جالبتر اینکه، سلیم عزیزمثل مادرش، بینشان به شهادت میرسد.
از پیکر شهید اقبالی اثری در دست نیست و این #بیاثری، روسفیدی مادرش است در برابر حضرت زهرا(سلام الله علیها) حتی اگر معتقد باشیم این بیخبری و در هجده سالگی به شهادت رسیدن، اتفاقی است، چه اتفاق قشنگی، باشد که این اتفاق برای ما هم رخ دهد
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi