#فنجان_خاطره
قسمت چهاردهم ☕️
صد سلام
تاکنون تدریسم برای رده سنی بزرگسالان بوده. حالا دیگه بعضیهاشون استادی شدند. در جشنوارهها موفقیتهایی کسب کردند و آثارشون منتشر شده.
دیروز یعنی یکشنبه ۲۸/ خرداد/ ۱۴۰۲ اولین جلسه کارگاه من با #نوجوانان بود.
کارگاهی برای #فیلمنامهنویسی فیلم کوتاه.
اول که رفتم به سازمان تبلیغات اسلامی یزد، دیدم خانمی و دوتا دختر نوجوان با نگهبانی اونجا صحبت میکنند و سراغ سالن اجتماعات را میگیرن.
نگهبانی هم میگوید که هیچ خبری نداره از این برنامه.
بعد من هم رفتم و سلام کردم و گفتم از طرف روابط عمومی باهاتون هماهنگ نشده؟
بازم جواب منفی داد.
پیام روابط عمومی را با عکس و شماره و سند نشون دادم و آقای نگهبان بعد از اینکه براشون تایید شد راهمون دادند به سالن اجتماعات.
تازه اون زمان بود که خانم و دخترخانمها گفتن که عجب، شما استادین؟ 🙄
رفتیم به سالن و بقیه دوستان هم کم کم اضافه شدند و یک حلقه دوستانه شکل دادیم و هرکدوم که وارد میشدند میگفتند: شما استادین؟😳
هیچی دیگه، کلاس خیلی باحالی بود.
از فیلم بیشتر و از کتاب کمتر حرف زدیم.
بعضی از مفاهیم نویسندگی را سعی کردم لا به لای حرفها و شوخیها توی ذهن نوجوانها جابندازم.
اینکه از فیلمی خوششون اومده بود و برام تعریف میکردند، هنون نکته برجسته را براشون باز میکردم.
البته بیشتر فیلمها و کتابهای مورد پسندشون خارجیه که حق هم دارن 🤷
وسط برنامهها یک کارهای عملی کردیم برای باز شدن ذهن و پرورش خلاقیت و ایجاد جسارت و هماهنگی در کلاس که زیاد توضیح نمیدم ولی همه موافق بودن که این قسمت جالب و بامزه بود😄
🎤🎶🎷🎵🎼🎷🎸🎹🎺🎻🥁
✅️ نوجوونهای عزیزمون چون با سیستم مدرسهای رشد کردن، انتظاراتی داشتن که هم توی جلسه گفتن و هم بعدش.
اینکه مثلا من یک سری تئوری براشون بنویسم و اونها هم جزوه نویسی کنن و حفظ کنن.
دوستان عزیز و نوقلمان گرامی، هنوز هم هستن جاهائی که با این #سیستم_آموزشی نویسندگی را یاد میدن ولی شیوه کار حرفهداستان این نیست. به نظرم #نویسندگی یک مهارته و باید با تجربه و تمرین و تکرار این مهارت را به دست آورد.
کسی این #مهارت را نمیتونه دو دستی تقدیم شخص دیگهای کنه🤌
استاد میتونه فقط تجاربش را بهتون منتقل کنه و مسیر را نشون بده تا نوقلم و هنرآموز راحتتر و بهتر مسیر را طی کنه🌹
وگرنه منم دوران هنرجویی اون طور کلاسهای خشک و رسمی را رفتم. اسم نمیبرم که بد نشه😁
اما اصل کار نویسندگی را از #اساتید_پیشکسوت یاد گرفتم. کسانی که کلاسهاشون هم مفید و هم بانشاطه ولی در یزد نیستند. من آنها را اساتیدم میدونم به واسطه وبیناری سه جلسهای، همایشی یک روزه و یا جلسهای سه ساعته در #یزد
✅️ یک نکته دیگه اینکه هم والدین نوجوانها خوبه بدونن و هم خود نوجوانها.
نویسندگی مخصوصا در شاخه هنریش که داستاننویسی و فیلمنامهنویسی و اینها هست خیلی دیر جواب میده.
حالا این یعنی چی؟
معنیش این نیست که نوجوان عزیز ما ناامید بشه، برای این گفتم که نا امید نشه 🤌☺️
هیچکس یک شبه نویسنده نشده و همه ما حرفهایها کلی باد و خاک و آفتاب خوردیم یا به عبارت دیگه کلی نوشتیم 🖋 و کلی مطالعه کردیم یا فیلم دیدیم 🖥📚
پس اگر عجله دارید، من نمیتونم براتون معجزهای بکنم.
برید همون موسسات و سازمانهایی که هزارتا وعده و وعید میدن که به ما هم همون وعدهها را میدادن😂
✅️ نکته آخر: اگر تا حالا کسی نگفته از من بشنوین که از نوجوان جماعت، #نویسنده_حرفهای درنمیاد✋️
بعضی نوجوانها در خیالشون فروش فیلمنامه به کارگردان معروف یا چاپ کتاب در حد اساتید باسابقه را دارند و متاسفانه از ابرهای آسمون باید بکشونمشون پائین 😃
واقعیت اینه که نوجوانها خیلی ذهن باز و ایدههای نابی دارند ولی تجربهشون از زندگی کم و سطحیه.
برای اینکه کسی نویسنده حرفهای باشه، دونستن عناصر و تئوریها کافی نیست 🥲
به خاطر همین جلسه اول روی ایدهیابی تاکید داشتم و بعضی از برنامههای فرهنگی از ایدههای نوجوانان برای تولید #فیلم_کوتاه استقبال میکنن.
از طرفی اگر در همین سنین، نوجوانان عزیزمون هدفمند کار کنن قطعا و انشاالله در سنین جوانی و میانسالی نویسندگان موفقی خواهند بود😊
ما دهه شصتیها، حسرت میخوریم که امکانات در دوره نوجوانیمون محدود بود و اینقدر مسیر برای پرورش استعدادمون هموار نبود.
جلسه اول به من که خیلی خوشگذشت.👌
بعضی دوستان هم پیام دادن که کلاس جالب و دوستداشتنی بود و این حرفها 🥰
آخر کارها هم آقای نگهبان اومد و پرسید: پس چی شد؟ این استادتون نیومد؟
😂😂😂😂😂😂
من زهرا ملکثابت هستم
مدیر گروه ادبی حرفهداستان🌹
و اگر خدا بخواد استادَک 😂
@zisabet
☕️☕️☕️☕️☕️
#قسمت_چهاردهم
@herfeyedastan
برای آشنایی با روند کاری گروه حرفهداستان، قسمتهای دیگر را بخوانید.
لینک بقیه قسمتها در کانال #حرفه_داستان سنجاق شده.
☕️☕️☕️☕️☕️