💥 چالش ادبی 💥
در این چالش، جملات اولیه داستانهای کتاب "فرفره سیفالی" در کانال قرار میگیرد.
لطفاً به نوشته مورد نظرتان رای دهید.
به این صورت که شماره عدد را ارسال نمائید به خصوصی مدیر گروه حرفهداستان
"زهرا ملکثابت" به این نام کاربری:
@zisabet
@zisabet
✅️ مشارکت شما در این چالش باعث دلگرمی و حمایت از نویسندگان گروه حرفهداستان است.
✅️ به نویسنده برگزیده این چالش، جایزه تعلق میگیرد.
✅️ میتوانید چند گزینه را انتخاب کنید.
✅️ لطفاً فقط شماره موردنظرتان را ارسال نمائید.
🍎 کانال #حرفه_داستان را به دیگران معرفی کنید.
لینک کانال "گروه ادبی حرفهداستان" در ایتا
@herfeyedastan
@herfeyedastan
💥 چالش ادبی 💥
دومین چالش این کانال از گزیدههای کتاب " عطر نعنا " است و خود نویسندگان بخش جذابی از داستانشان را که در این کتاب چاپ شده، انتخاب کردند.
🍎 لطفاً به نوشته مورد نظرتان رای دهید.
به این صورت که شماره عدد را ارسال نمائید به خصوصی مدیر گروه حرفهداستان
"زهرا ملکثابت" هستم و به این نام کاربری:
@zisabet
@zisabet
✅️ مشارکت شما در این چالش باعث دلگرمی و حمایت از نویسندگان گروه حرفهداستان است.
✅️ به نویسنده برگزیده این چالش، جایزه تعلق میگیرد.
✅️ میتوانید چند گزینه را انتخاب کنید.
✅️ لطفاً فقط شماره موردنظرتان را ارسال نمائید.
✅️ چالش از ساعت ۱۲ امروز شروع میشود و ساعت ۱۲ فردا مهلت آن تمام است.
#حرفه_داستان #عطر_نعنا #چالش_ادبی
@herfeyedastan
@herfeyedastan
بنا به قولیم که دادهبودیم، امروز سانس خانوادگی #حرفه_داستان هست. 🍎
با خانواده محترم و هنرمند نادریفام_ جوریزی شروع کردیم.
آثارشون را هم انتشارات شاوَلَد منتشر کرده که ناشر کتابهای مشترک گروه ادبی حرفهداستان هم هست 👇👇👇
@shavaladpub
🟦 بررسی ابعاد مثبت و منفی #جشنواره_داستان_کوتاه_میبد
به زودی در حرفهداستان و در بخش #فنجان_خاطره
🟦 با سپاس فراوان از نویسندگان گرامی برای تحلیل ابعاد مختلف این جشنواره 🌹
🟦 اختتامیه این جشنواره در تاریخ
۳۱/ فروردین / ۱۴۰۲ برگزار شده.
فراخوان در آذر / ۱۴۰۱ منتشر شده
🔴 با #حرفه_داستان، همراه باشید.
@herfeyedastan
4_5848255850824600798.opus
342.1K
داستان صوتی بستنی
نویسنده: جمیله فلاحی
راوی داستان: مهسا مهدوینژاد
🌹 گروه ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
#داستان_کوتاه #داستان_صوتی #داستانک #حرفه_داستان
#فنجان_خاطره
قسمت چهاردهم ☕️
صد سلام
تاکنون تدریسم برای رده سنی بزرگسالان بوده. حالا دیگه بعضیهاشون استادی شدند. در جشنوارهها موفقیتهایی کسب کردند و آثارشون منتشر شده.
دیروز یعنی یکشنبه ۲۸/ خرداد/ ۱۴۰۲ اولین جلسه کارگاه من با #نوجوانان بود.
کارگاهی برای #فیلمنامهنویسی فیلم کوتاه.
اول که رفتم به سازمان تبلیغات اسلامی یزد، دیدم خانمی و دوتا دختر نوجوان با نگهبانی اونجا صحبت میکنند و سراغ سالن اجتماعات را میگیرن.
نگهبانی هم میگوید که هیچ خبری نداره از این برنامه.
بعد من هم رفتم و سلام کردم و گفتم از طرف روابط عمومی باهاتون هماهنگ نشده؟
بازم جواب منفی داد.
پیام روابط عمومی را با عکس و شماره و سند نشون دادم و آقای نگهبان بعد از اینکه براشون تایید شد راهمون دادند به سالن اجتماعات.
تازه اون زمان بود که خانم و دخترخانمها گفتن که عجب، شما استادین؟ 🙄
رفتیم به سالن و بقیه دوستان هم کم کم اضافه شدند و یک حلقه دوستانه شکل دادیم و هرکدوم که وارد میشدند میگفتند: شما استادین؟😳
هیچی دیگه، کلاس خیلی باحالی بود.
از فیلم بیشتر و از کتاب کمتر حرف زدیم.
بعضی از مفاهیم نویسندگی را سعی کردم لا به لای حرفها و شوخیها توی ذهن نوجوانها جابندازم.
اینکه از فیلمی خوششون اومده بود و برام تعریف میکردند، هنون نکته برجسته را براشون باز میکردم.
البته بیشتر فیلمها و کتابهای مورد پسندشون خارجیه که حق هم دارن 🤷
وسط برنامهها یک کارهای عملی کردیم برای باز شدن ذهن و پرورش خلاقیت و ایجاد جسارت و هماهنگی در کلاس که زیاد توضیح نمیدم ولی همه موافق بودن که این قسمت جالب و بامزه بود😄
🎤🎶🎷🎵🎼🎷🎸🎹🎺🎻🥁
✅️ نوجوونهای عزیزمون چون با سیستم مدرسهای رشد کردن، انتظاراتی داشتن که هم توی جلسه گفتن و هم بعدش.
اینکه مثلا من یک سری تئوری براشون بنویسم و اونها هم جزوه نویسی کنن و حفظ کنن.
دوستان عزیز و نوقلمان گرامی، هنوز هم هستن جاهائی که با این #سیستم_آموزشی نویسندگی را یاد میدن ولی شیوه کار حرفهداستان این نیست. به نظرم #نویسندگی یک مهارته و باید با تجربه و تمرین و تکرار این مهارت را به دست آورد.
کسی این #مهارت را نمیتونه دو دستی تقدیم شخص دیگهای کنه🤌
استاد میتونه فقط تجاربش را بهتون منتقل کنه و مسیر را نشون بده تا نوقلم و هنرآموز راحتتر و بهتر مسیر را طی کنه🌹
وگرنه منم دوران هنرجویی اون طور کلاسهای خشک و رسمی را رفتم. اسم نمیبرم که بد نشه😁
اما اصل کار نویسندگی را از #اساتید_پیشکسوت یاد گرفتم. کسانی که کلاسهاشون هم مفید و هم بانشاطه ولی در یزد نیستند. من آنها را اساتیدم میدونم به واسطه وبیناری سه جلسهای، همایشی یک روزه و یا جلسهای سه ساعته در #یزد
✅️ یک نکته دیگه اینکه هم والدین نوجوانها خوبه بدونن و هم خود نوجوانها.
نویسندگی مخصوصا در شاخه هنریش که داستاننویسی و فیلمنامهنویسی و اینها هست خیلی دیر جواب میده.
حالا این یعنی چی؟
معنیش این نیست که نوجوان عزیز ما ناامید بشه، برای این گفتم که نا امید نشه 🤌☺️
هیچکس یک شبه نویسنده نشده و همه ما حرفهایها کلی باد و خاک و آفتاب خوردیم یا به عبارت دیگه کلی نوشتیم 🖋 و کلی مطالعه کردیم یا فیلم دیدیم 🖥📚
پس اگر عجله دارید، من نمیتونم براتون معجزهای بکنم.
برید همون موسسات و سازمانهایی که هزارتا وعده و وعید میدن که به ما هم همون وعدهها را میدادن😂
✅️ نکته آخر: اگر تا حالا کسی نگفته از من بشنوین که از نوجوان جماعت، #نویسنده_حرفهای درنمیاد✋️
بعضی نوجوانها در خیالشون فروش فیلمنامه به کارگردان معروف یا چاپ کتاب در حد اساتید باسابقه را دارند و متاسفانه از ابرهای آسمون باید بکشونمشون پائین 😃
واقعیت اینه که نوجوانها خیلی ذهن باز و ایدههای نابی دارند ولی تجربهشون از زندگی کم و سطحیه.
برای اینکه کسی نویسنده حرفهای باشه، دونستن عناصر و تئوریها کافی نیست 🥲
به خاطر همین جلسه اول روی ایدهیابی تاکید داشتم و بعضی از برنامههای فرهنگی از ایدههای نوجوانان برای تولید #فیلم_کوتاه استقبال میکنن.
از طرفی اگر در همین سنین، نوجوانان عزیزمون هدفمند کار کنن قطعا و انشاالله در سنین جوانی و میانسالی نویسندگان موفقی خواهند بود😊
ما دهه شصتیها، حسرت میخوریم که امکانات در دوره نوجوانیمون محدود بود و اینقدر مسیر برای پرورش استعدادمون هموار نبود.
جلسه اول به من که خیلی خوشگذشت.👌
بعضی دوستان هم پیام دادن که کلاس جالب و دوستداشتنی بود و این حرفها 🥰
آخر کارها هم آقای نگهبان اومد و پرسید: پس چی شد؟ این استادتون نیومد؟
😂😂😂😂😂😂
من زهرا ملکثابت هستم
مدیر گروه ادبی حرفهداستان🌹
و اگر خدا بخواد استادَک 😂
@zisabet
☕️☕️☕️☕️☕️
#قسمت_چهاردهم
@herfeyedastan
برای آشنایی با روند کاری گروه حرفهداستان، قسمتهای دیگر را بخوانید.
لینک بقیه قسمتها در کانال #حرفه_داستان سنجاق شده.
☕️☕️☕️☕️☕️
🎬 آموزش فیلمنامهنویسی حرفهداستان
با تدریس اساتید مجرب #حرفه_داستان:
🖋 خانم فهیمه واعظینیا
🖋 خانم زهرا ملکثابت
🎬📽🎬📽
@herfeyedastan
گزیدهای از سخنان دکتر احسان عباسلو در #کارگاه_داستان یزد
- هرجا عادت و تکرار تمام شود، هنر آغاز میشود
- هنر داستاننویسی، هنر انتخاب است
- قلم جدا از وجود #نویسنده نیست
- #قلم از وجود نویسنده حس میگیرد
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
این کارگاه در تاریخ چهاردهم تیرماه سال هزار و چهارصد و دو با حضور اعضای گروه ادبی حرفهداستان و اهالی قلم در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس #یزد برگزار شد
دکتر احسان عباسلو نویسنده، منتقد داستان و داور جشنوارههای ادبی است
این جلسه با محوریت #داستان_نویسی و #نقد_داستان برگزار شد
@herfeyedastan
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
جهت عضویت در کانال #حرفه_داستان لطفا روی لینک زیر بزنید
https://eitaa.com/joinchat/2199322957C1c653d496d
🔴 فراخوان مشورت از اعضای کانال حرفهداستان و فرهیختگان ارجمند:
تقاضا دارم در مورد مسائلی مدیر گروه حرفهداستان را راهنمایی کنید و مشورت بدید.
ما یک کانالی داریم به اسم کانال بانوان حرفهداستان که فعالیتهای تخصصی داستانی را در آنجا انجام میدیم و گاهی ماحصل و نتیجه را اینجا برای شما بازتاب میدیم.
چندی پیش چند موضوع برای داستاننویسی با همکاری و همفکری گروه ادبی حرفهداستان انتخاب شد که در کانال گذاشتیم.
دوستان خیلی شور و شوق داشتند در انتخاب قالب و موضوعات داستان.
قرارشد یکشنبهها و پنجشنبهها نقد این داستانها در کانال بانوان انجام بشه.
مسئول تحویل گرفتن داستانها یکی از مدیران هستند به نام سمانه قائینی.
سرپرست نقد داستانها هم مدیر دیگری هستند به نام شقایق دهقان نیری.
نام و نام کاربری همه مدیران سنجاق شده و چندبار هم اعلام کردیم.
و تقاضا هم کردیم کسی در خصوصی مدیران و روزهای دیگه درخواست نقد نکنه.
حالا مشکلات چیه؟
۱. دوستان در چارچوب موضوعاتی که خودشان تعیین کردهاند نمینویسند و با موضوعات متفرقه مینویسند.
باتوجه به اینکه یک گروه هستیم و بنا بود موقع کار گروهی در یک جهت باشیم ولی فعالیتهای مستقل جدای از اینها باشه.
این موضوعات انتخاب شده با همفکری گروه حرفهداستان باتوجه به جشنوارهها هستند و مهمتر از اون مسائل روز و لازم جامعهاند.
۲. با اینکه یک جلسه از نقد دوره جدید گذشته همچنان بعضی از دوستان در خصوصی به من پیام میدهند و درخواست نقد دارند.
۳. این گروه نامش را گذاشته #حرفه_داستان و تا حالا هزاران بار گفتیم در قالب داستاننویسی، فیلمنامهنویسی و نمایشنامهنویسی فعالیت داریم.
ولی عنوز هم بعضی از مدیران کانال بانوان حرفهداستان فراخوان مقالهنویسی و از این قبیل را در کانال میگذارند.
۴. از ابتدای تشکیل این گروه قرار بوده که در رده هنری و سطح حرفهای کار کنیم. اگر کسی کار متوسط و کتاب معمولی میخواد کار کنه اتفاقا سازمانهای دولتی با شور و اشتیاق پذیرش میکنند.
ولی ما اینجا جمع شدیم که در تضاد با کارهای معمولی یا غیرهنری کار کنیم.
در ابتدای هسته اولیه گروه حرفهداستان، سه دوست بودیم که حالا اون دو دوست به سمت همون سازمان دولتی رفتند که از اونها گلایه داشتند. تا اینجا هم مشکلی نیست و میگیم هرکس میتونه هم کار مستقل داشته باشه و هم در کار گروهی مشارکت کنه.
مسئله اینجاست که یکی از این دوستان کلاً گروه را به خاطر این سازمان دولتی در استان یزد ترک کرده.
و دوست دیگر ادعا کرده که یک گروه مستقل زده جدای از گروه حرفهداستان. حالا جدای از این مطلب ادعا میکرد که این گروه مستقل است و وابسته به ارگانی نیست و فقط این سازمان دولتی در استان یزد لطف کرده و اتاقی داده تا جلسات کارگاه داستان ایشان در آنجا برگزار شود.
البته عکس این قضیه بود و این جلسات کاملا وابسته به این سازمان دولتی در استان یزد است و با اهداف خاص خودشان
حالا به من مشورت بدید لطفاً:
شما اگر با این شرایط بجای مدیر گروه حرفهداستان باشید چکار میکنید؟
سپاسگزارم
زهرا ملکثابت
@zisabet
🌹🌹🌹🌹
داستانکهای فلسطین.pdf
2.43M
🇵🇸 مجموعه داستانکهای فلسطین
🖋نویسنده: زهرا ملکثابت
#داستانک #داستان
#حرفه_داستان #حرفهداستان
#فلسطین #قدس
#مسجد_الاقصی #طوفان_الاقصی
کانال حرفهداستان
@herfeyedastan
▫️▫️▫️▫️▫️▫️
کانال آرشیو داستان و کتاب
@herfeyedastangroup
📘📙📗📔📕📓
انتشار با لینک کانال آزاد است ✅️
مجموعه داستانک فلسطین حرفهداستان.pdf
3.03M
🕊 گروه ادبی حرفهداستان تقدیم میکند:
مجموعه داستانک فلسطین
(۱۹ داستانک در ژانرها و سبکهای گوناگون)
🖋جمعی از نویسندگان
#داستانک #داستان
#نویسندگان_مستقل
#کارگروهی #گروه_ادبی
#حرفه_داستان #حرفهداستان
#فلسطین #قدس
#مسجد_الاقصی #طوفان_الاقصی
کانال حرفهداستان
@herfeyedastan
▫️▫️▫️▫️▫️▫️
کانال آرشیو داستان و کتاب
@herfeyedastangroup
📘📙📗📔📕📓
انتشار با لینک کانال آزاد است ✅️
Audio_36618.m4a
3.4M
🎧 #داستان_صوتی
داستان کوتاه: حوض فیروزهای
🖋 نویسنده "هما ایرانپور"
🎙 گوینده "باران عظیمی"
🎁 برگزیده مسابقه مهرماه داستاننویسی گروه ادبی حرفهیداستان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
حرفهداستان
@herfeyedastan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#مسابقه_مهرماه #حرفه_داستان
Audio_544140.m4a
3.08M
🎧 #داستان_صوتی
داستان کوتاه: دوشکاچی
🖋 نویسنده "زینب پناهی"
🎙 گوینده "باران عظیمی"
🎁 برگزیده مسابقه مهرماه داستاننویسی گروه ادبی حرفهیداستان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
حرفهداستان
@herfeyedastan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#مسابقه_مهرماه #حرفه_داستان
صوت متن.m4a
8.6M
🎧 #داستان_صوتی
داستان کوتاه: سام و سایه
🖋 نویسنده "زینب پناهی"
🎙 گوینده "ملیحه نوروزی"
🎁 برگزیده مسابقه مهرماه داستاننویسی گروه ادبی حرفهیداستان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
حرفهداستان
@herfeyedastan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#مسابقه_مهرماه #حرفه_داستان
📚🪄 برنامه تصویری داستانکخوانی زهرا ملکثابت
در صفحه اینستاگرامی شوق نوشتن
برنامه شماره 114
محور برنامه: داستانهای مینیمالیسم یا داستانک
ضبط شده در تاریخ ۲۹/ مرداد/ ۱۴۰۱
حرفهداستان در اینستاگرام
@herfeyedastan
شوق نوشتن در اینستاگرام
@shoghe.neveshtan
@shoghekhandan
جهت دیدن برنامه لینک زیر را در اینستاگرام کپی پیست کنید 👇
https://www.instagram.com/p/ChcflpzsZQh/?igshid=MDJmNzVkMjY=
https://www.instagram.com/p/ChcZlA-qD4m/?igshid=MDJmNzVkMjY=
صفحه اینستاگرامی شوق نوشتن
#مینیمالیسم #شوق_نوشتن #حرفه_داستان
#داستانک #داستان_کوچک
#روایت
#خواب_نگاری
دوستِ امینی دارم. از همانها که راجع به هرچیزی میتوان با آنها صحبت کرد بیآنکه قضاوت کنند.
از آنها که درکشان بالاست. سرشان پُر است. ولی افادهای نیستند.
دقیقاً در اوج شکست اخیرم که گروه حرفهداستان منحل شد و بعضی از دولتیها نامردی کردند و به نویسندگی کمرغبت شدهبودم، خوابی دیدم.
برای دوستِ امین تعریف کردم. گفتم نمیدانم خوابِ صادق است یا نه.
گره را گشود و گفت اگر متصل به بیداری شد، صادق است.
متصل به بیداری بود و در وقت سحر. ولی بازهم سوال داشتم که چرا همچنین خوابی دیدهام؟
در خواب حسرت میخوردم بابت تمام نوشتههایی که نوشتهام ولی مذهبی نیستند.
هرچند بیشتر نویسنده اجتماعی بودم، گاهی هم مذهبی و مقاومت مینوشتم. ولی آنچه هم که اجتماعی نوشتم در مقابل دین و مذهب نبوده.
دوستِ امین بازهم گره را باز کرد و گفت: این همان آینده توست. تو که ننوشتی و داری حسرت میخوری بابت نَنِوشتههایت.
پس گاهی هم مینوشتم با اینکه مصمم به تغییر شغل بودم.
مدتی بعد بازهم خوابی دیدم که متصل به بیداری شد، وقتی همهجا به طرز عجیبی ساکت بود.
بهمحض بیداری باخودم میگفتم این کلمات و روایت زیبا چرا به خوابم آمده؟
"حقّ"
"یاعلی"
"العلی مع الحقُ والحق مع العلی"
کاری انجام ندادهبودم که دیگران انجام ندادهباشند.
ذهنم سریع رفت بهسمت یک #داستانک سهخطی ( شاید "ذهنم سریع کشید بهسمت" درستتر باشد تا میزان سرعت پردازش ذهنم بهتر درک شود)
همان داستانک که برای مولاامیرالمونین نوشتهبودم.
از آنجا که داستانک بازخورد چندانی نگرفتهبود، تعجب کردهبودم. ( فقط در حد یک پیام تشویقی بازخورد گرفت و یک کانال عمومی منتشر کرد)
چندبار بعد از انتشار در کانال #حرفه_هنر بادقت داستانک را خواندهبودم.
فکر میکردم شاید در محتوایش چیزی درست نیست که محل توجه قرارنگرفته.
ولی محتوا و تکنیک، همه خوب بود.
از ماجرا گذشتم و دیگر به آن فکر نکردم.
اگر قبلاً گروه #حرفه_داستان بود، همانطور که داستانِ دوستان را نقد میکردم آنها هم داستانم را نقد میکردند.
در محیط صمیمی از هم رفع اشکال میکردیم و قوت قلب برای همدیگر میشدیم.
ولی حالا بهنظرم اگر از دوستی بخواهم داستانم را نقد کند، نوعی مزاحمت است.
سعی کردم با گروه بانوی فرهنگ وابسته به حوزه هنری تهران مرتبط شوم و بازخورد آنها را از این داستانک بدانم. چون این گروه تلاش زیادی در حوزه داستانک دارد. ولی هیچ جواب و اعتنایی ندیدم.
البته که چند مرتبه قبلتر هم برای ارتباط تلاش کردهبودم.
از طرفی هم از آنجا که به #توانایی و #تخصص در داستاننویسیام اطمینان دارم، حاضر نیستم بروم فلان سازمان دولتی در استان و زیرنظر فلان کسی بنویسم که تخصصش در این حوزه از من پائینتر است.
یا بروم عضو فلان گروه خصوصی شوم که به قدرتمند بودن گروهش میبالد و اساتید و اعضای زیادی را جذب کرده.
و مسئله اینجاست که نمیتوانم قبول کنم، تخصصم از بعضیها در حوزه #داستانک و #داستان_نویسی پائینتر است و باید یک عضو معمولی باشم.
نمیتوانم قبول کنم بهصرف اینکه کسی از لحاظ سن و سال از من بزرگتر است، پس در این حوزه استاد یا پیشکسوت است.
بارها لفظ #استاد را بهطرز کنایه از بعضیها شنیدهام یا دیدهام. انگار که برای دلخوش کردن یا تمسخرکردن به بعضی بگویند.
دوستانی موضعگیریام را در مسئله بیحجابی شخصی در اختتامیه یک جشنواره و اصرارِ دبیر برای نوشتن مقدمه بر کتاب گروهی توسط این خانم یا موضعگیریهای صریحم را در زمینه مطالبهگری از مسئولین، مانع کار میدانند.
درواقع خودم را مانع میدانند.
ولی با آن خوابها و تعبیرها، دستِکم چیزهایی برایم ثابت شده تا بااطمینان بیشتر و باقدرت تحمل بالاتری قلم بردارم.
✍️ زهرا ملکثابت
https://eitaa.com/herfeyehonar