eitaa logo
حِرفِه‌ی هُنَر
564 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
198 ویدیو
100 فایل
اولویتم فعالیت در مجازی است فعلاً
مشاهده در ایتا
دانلود
مجموعه داستانک فلسطین حرفه‌داستان.pdf
حجم: 3.03M
🕊 گروه ادبی حرفه‌داستان تقدیم می‌کند: مجموعه داستانک‌ فلسطین (۱۹ داستانک در ژانرها و سبک‌های گوناگون) 🖋جمعی از نویسندگان کانال حرفه‌داستان @herfeyedastan ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ کانال آرشیو داستان و کتاب @herfeyedastangroup 📘📙📗📔📕📓 انتشار با لینک کانال آزاد است ✅️
☕️ از من بماند به یادگاری اگر خواستید یک گروه ادبی یا هنری تشکیل بدید اول روی مبانی و ارزشها کار کنید، بعد روی مسئله کار گروهی و در آخر سراغ تکنیک و فن برید. در گروه حرفه‌داستان، سعی بر این بود که همه این‌کار‌ها انجام شود ولی نسبت و میزانش عکس بود. یعنی حجم و اولویت کار روی تکنیک بود. از گروه ۶۰ نفره که مدام افرادی حذف می‌شدند یا ترک می‌کردند، یک گروه ۳۰ نفره انتخاب شد. دلایلی که داستان‌نویسان در آن گروه ۶۰ نفره کار نمی‌کردند متنوع بود: بچه‌ام مریض شده، خودم خونه تکونی دارم، وقت امتحاناتمه و... با این وجود کمتر کسی بامیل خودش گروه را ترک می‌کرد. بیشتر به علت عدم فعالیت یا رفتار نادرست با مدیر و سایر اعضا حذف می‌شدند. گروه سی نفره هم دوام زیادی نداشت. البته که عدم حمایت مادی و معنوی مسئولان خیلی موثر بود در منحل شدن یا متوقف شدن گروه ادبی حرفه‌داستان ولی نقد درون گروهی به این موارد هست که انگیزه‌ها برای نوشتن ناکافی و سست بود. طوری که هرکس از راه می‌رسید، دوستانی را به راه خودش می‌برد و انرژی گروه کم می‌شد. و مطلب دیگه اینکه بار زیادی روی دوش من بود که البته بسیاری از دوستان لطف داشتند و هرکدام در گروه گوشه‌ای از کار را می‌گرفتند و انرژی مثبت می‌دادند. اما بعضی لطف را با وظیفه اشتباه می‌گرفتند یا کار گروهی و همدلی از پایه براشون تعریف نشده. حرفه‌داستان، به اعتراف دوستان مزایای زیادی داشت. آموزش، معرفی به طرح‌ها و ... اینکه دوستانی از گروه بعد از گذشت بیش از یکماه پیام می‌دهند که: "چه خبر؟ چی شده؟" یعنی گروه حرفه‌داستان، پایه‌های درستی نداشته اینکه پیام می‌دهند: "داستانهای ما را از گروه پاک کن!" درصورتی که با سرچ ساده معلوم میشه که هیچ داستانی نداشتند و فقط از مزایای حرفه‌داستان که معرفی به طرح خاتم الاوصیا هم جزوش بوده استفاده کردند. اینکه بارها و بارها گفته‌بودم اگر کسی فعالیت نکنه، به شخصه حلالش نمی‌کنم و همه افراد گروه هم موجه و دارای ظواهر مذهبی هستند یا حداقل دارای ظواهر غیرمذهبی نیستند، چه چیزی را نشان میده؟ آیا برخی حلال و حرام برایشان مهم نیست؟ اینکه در برابر برخی حوادث، مثل داور بی‌حجاب که مقدمه هم بنویسه برای کتاب آنها، خنثی و بی‌تفاوت هستند یک عده‌ای، باوجود اینکه اگر الان از بعضی‌هاشون بخواهند در مورد حجاب داستان بنویسند حسابی کوبنده می‌نویسین، چه چیزی را نشان میده؟ آیا مصلحت، روش را توجیه می‌کنه؟ از تجارب ذکر شده استفاده کنید لطفاً