eitaa logo
هزار مناره
104 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
585 ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
س: سلمان و راه دیگر عشقی، سلیمانی! ل: لقمان و گاه دیگر عشقی، سلیمانی! ی: یعقوب و سرباز عزیز یوسف زهرا م: مقداد شاه دیگر عشقی، سلیمانی! ا: انسان، فرشته، بهتر از هردو مسلمانی ن: نام و نگاه دیگر عشقی، سلیمانی! ی: یک‌لحظه از چشم تو را باید کنم تصویر عمار ماه دیگر عشقی، سلیمانی!
زهرا ابراهیمی دبیر کنگره ملی شهدای دانش‌آموز دختر درباره نخستین کنگره ملی «شهدای دانش‌آموز دختر» اظهار کرد: طی‌سال‌های گذشته چنین برنامه‌ای پیرامون دختران شهید کار نشده بود.  وی افزود: تیمی از دانش‌آموزان دختر به عنوان فرمانده دانش‌آموزی در مدارس داریم که تصمیم گرفتند الگویی از دختران دهه‌های 50 و 60 که کارهای بزرگی انجام داده‌ بودند را به هم‌ سن‌وسالان خود معرفی کنند.  دبیر کنگره ملی شهدای دانش‌آموز دختر اضافه کرد: هدف از این کنگره الگوسازی از زندگی شهدای دختر بر پایه شاخص‌های امامین انقلاب بود. برای اینکه کار به خوبی انجام شود شاخصه‌های زنان الگو و تراز شاخصه‌های تربیت شدگان مکتب امامین را که در دهه‌های 50 و 60 در مکتب حضرت امام (ره) تربیت شدند و به شهادت رسیدند را بررسی کردیم تا بتوانیم از این طریق الگویی برای دختران بر محور تبیین معرفی شهدای دانش‌آموز ارائه دهیم.
ایرانی گیلانی هفت - هشت تا مجروح بودیم در یک اتاق بزرگ، از هر ملیتی! اصفهانی، لر، آذری، شیرازی، کرد و بلوچ ! از هر کدام مان صدایی بلند می‏شد: اصفهانی‏ ناله می‏کرد، لره با یا حسین (علیه‏السلام) گفتن سعی می‏کرد دردش را ساکت کند، بلوچه از شدت درد میله‏های دو طرف تخت را گرفته بود و فشار می‏داد و شرشر عرق می‏ریخت و من هم خجالت و رودربایستی را گذاشته بودم کنار و یک نفس نعره می‏کشیدم و ننه‏‏ام را صدا می‏کردم! فقط نفر آخر که یک رشتی بود، هم درد می‏کشید و هم میان آه و ناله‏هایش کرکر می‏خندید . کم‏کم ماهایی که ناله می‏کردیم توجهمان به او جلب شد. حالا ما هفت نفر داشتیم او را نگاه می‏کردیم و او آخ و اوخ می‏کرد و بعد قهقهه می‏زد و می‏خندید. مجروح بغل دستی‏ام که جفت پاهایش را گچ گرفته و سر و صورتش را باندپیچی کرده بودند، با لهجه اصفهانی و نگرانی گفت ببینم مگر بخش موجی‏ها طبقه بالا نیست؟ مجروح آن طرفی که بلوچ بود گفت: فکر کنم هم مجروح شده هم موجی. با نگرانی گفتم: نکند یکهویی بزنه سرش و بلند شود و دخل‏مان را بیاورد؟! مجروح رشتی خنده‏اش را خورد چهره‏اش از درد در هم شد و با لهجه غلیظ گیلکی گفت: شماها نگران من هستید؟ مجروح بلوچ گفت: بیشتر نگران خودمانیم. تو حالت خوبه؟ بنده خدا دوباره به قهقهه خندید و ما بیشتر نگران شدیم. داشتیم ماست‏های‏مان را کیسه می‏کردیم. من یکی که اگر پاهایم آش و لاش نشده بود، یک لحظه هم معطل نمی‏کردم و جانم را بر می‏داشتم و می‏زدم به چاک. مجروح رشتی ناله جانسوزی کرد و گفت: نترسید من حالم خوبه؟ مجروح اصفهانی گفت: معلومه! و به سر و وضع او اشاره کرد مجروح رشتی دوباره خندید و گفت: نترسید من همه‏اش یاد مجروح شدنم می‏افتم و به خاطر همین می‏خندم. با تعجب پرسیدم: مگه تو چه‏طوری مجروح شدی که خنده داره؟ اولش نمی‏خواست ماجرا را برای‏مان تعریف کند اما من و بچه‏های دیگر که توجه‏شان جلب شده بود آنقدر به مجروح رشتی اصرار کردیم تا اینکه قبول کرد واقعه مجروح شدنش را برای‏مان تعریف کند مجروح رشتی چند بار ناله و هروکر کرد و بعد گفت: من و دوستانم که همه با هم همشهری بودیم، در محاصره دشمن افتاده بودیم. دیگر داشتیم شهادتین‏مان را می‏خواند‏یم. دشمن هم لحظه به لحظه نزدیک‏مان می‏شد بین ما هیچ‏کس سالم نبود همگی لت و پار شده و نای تکان خوردن نداشتیم. داشتیم خودمان را برای رسیدن دشمن و خوردن تیر خلاصی و رفتن به بهشت آماده می‏کردیم که... مجروح رشتی بار دیگر به شدت خندید از خنده بلندش ما هم به خنده افتادیم. مجروح رشتی که با هر خنده بلند یک قسمت از پانسمان روی شکمش خونی می‏شد ادامه داد: آره... داشتیم آماده شهادت می‏شدیم که یک‏هو از طرف خط خودی فریاد یا حسین(علیه‏السلام) بلند شد من که از دیگران سالم‏تر بودم! به زحمت تکانی به خودم دادم و نیم‏خیز شدم. دیدم که ده‏ها بسیجی دارند تخته گاز به طرف‏مان می‏آیند با خوشحالی به دوستانم گفتم: بچه‏ها دارند می‏آیند. بعد همگی با خوشحالی و به خیال اینکه آنها از لشکر خودمان هستند شروع کردیم به زبان گیلکی کمک خواستن و صدا زدن آنها. مجروح رشتی دوباره قهقهه زد و قسمتی دیگر از پانسمان سرخ شد. - اما چشم‏تان روز بد نبیند همین که آن بسیجی‏ها به نزدیکی‏مان رسیدند، یکی‏شان به زبان ترکی فریادی زد و بعد همگی به طرف ما بدبخت‏ها که نای تکان خوردن نداشتیم تیراندازی کردند... حالا ما مثل مجروح رشتی می‏خندیدیم و دست و پا می‏زدیم و بعضاً قسمتی از پانسمان زخم‏های‏مان سرخ می‏شد. - بله آن بنده خداها وقتی سر و صدای ما را می‏شنوند، خیال می‏کنند ما عراقی هستیم و داریم به زبان عربی داد و هوار می‏کنیم! دیگر نمی‏ دانستند که ما داریم به زبان گیلکی داد و فریاد می‏کنیم. من که از دیگران بهتر فارسی را بلد بودم، شروع کردم به فارسی حرف زدن و امان خواستن و ناله کردن. یکی‏شان با فارسی لهجه‏دار فریاد زد: آهای !مگر شماها ایرانی هستید؟ با هزار مکافات توی آن تاریکی و آتش و گلوله حالی‏شان کردم که ما هم ایرانی هستیم اما گیلانی! بنده خداها به ما که رسیدند، کلی شرمنده شدند بعدش با مهربانی زخم‏های‏مان را پانسمان کردند و بی‏سیم زدند عقب تا بیایند ما را ببرند حالا من که در بین دوستانم بهتر فارسی حرف می‏زدم با کسی که بین ترک‏ها فارسی بلد بود نقش مترجم را بازی می‏کردیم و هم قربان صدقه یکدیگر می‏رفتیم و هم فحش می‏‏دادیم و گله می‏کردیم که چرا به زبان آدمیزاد کمک نخواسته‏ایم و منظورمان را نرسانده‏ایم! تا نیم ساعت درد یادمان رفت و ما هم مثل مجروح رشتی می‏خندیدیم و ناله می‏کردیم. پرستار آمد وقتی خنده و ناله‏مان را دید با تعجب پشت دستش زد و با لهجه ترکی گفت: وا، شماها خل و چل شده‏اید؟ هر هشت نفری با صدای بلند خندیدیم و پرستار جانش را برداشت و فرار کرد
امر به معروف و نهی از منکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹💐تقدیم به روح پاک و مطهر شهدا،شهدای مقاومت بخصوص سیدالشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی،شهید ابومهدی المهندس،شهیدپورجعفری.🍂
🏴🏴🏴🏴🏴امشب شب وفات سالروز ۱۳ جمادی الثانی سالروز البنین به روز تکریم مادران و همسران شهدا نامگذاری شده است.
ذِکرِ إِمروز: 🍃 {إی‌زنده‌و‌پاینده} ۱۰۰مَرتَبِہ...
شهدا نخواستند همرزمانشان در سرما اذیت شوند. این به جز نعمت شهدا، به جز صداقت شهدا، به جز راه حق شهدا که مایه خیر  و برکت است، چیز دیگری نیست. تلاش 45 روزه برای یافتن پیکر شهید حسن املاکی ماموستا فتاحی می‌گوید: شهید املاکی درست زمانی که رژیم بعث منطقه را شیمیایی زده بود ماسک و کپسول اکسیژن خود را روی صورت سرباز 18 ساله‌اش گذاشت و در همانجا شهید شده بود، از آغاز فعالیت گروه تفحص چندین بار دنبال پیکر این شهید گشتیم اما پیدانکردیم. تلاش برای یافتن پیکر شهید حسین املاکی سردار شهیدی که برای نجات جان یک سرباز در عملیات والفجر 10 در نهم فروردین 67 در منطقه عمومی «سیدصادق»در ارتفاعات «بانی نبوک» بر اثر استشمام مواد شیمیایی به شهادت رسیده بود 45 روز بی‌وقفه ادامه داشت، اگر چه موفق به یافتن پیکر شهید املاکی نشدیم ولی پیکر چهار شهید را در این منطقه پیدا کردیم. و سخن آخر... اگرچه چنین معجزه‌هایی در جنگ و بعد از جنگ را می‌بینیم و می‌شنویم اما کسانی هستند که به دنبال فراموش‌شدن این دوران هستند چون آنها نه تنها نقشی در دفاع مقدس و پیروزی نداشته‌اند بلکه در مسندها و پست‌هایی قرار دارند که فراموشی شهدا و ایثارگری رزمندگان به نفع خود می‌دانند. پایان
❣حضرت (مدظله العالی) ‌🌹"من مادران شهدائی را زیارت کردم که به جد و با صدق واقعی می‌گفتند اگر ما ده تا فرزند هم داشتیم، حاضر بودیم در راه خدا بدهیم؛ دروغ نمی‌گفتند. ‌ 🌹من مادران و پدرانی را ملاقات کردم که احساس عزت و افتخار میکردند، به خاطر اینکه فرزندانشان در راه خدا شدند. البته حق هم با آنهاست، عزت و افتخار است؛ همان طوری که عمه‌ی ما زینب کبری‌ (سلام الله علیها) فرمود: «ما رأیت الّا جمیلا»؛ جز زیبائی ندیدم. ‌ 🌹من خانواده‌های بسیاری را دیدم که همین احساس زینب کبری‌ در آنها هم بود؛ آنها هم می‌گفتند: «ما رأینا الّا جمیلا». اینهاست که به یک ملت میدهد؛ اینهاست که اعتماد به نفس را در یک ملت به وجود می‌آورد؛ اینهاست که تهدیدهای قدرت‌های مادی دنیا، عربده‌های مستانه‌ی دولت‌های متجاوز و مستکبر دنیا دل آنها را نمی‌لرزاند." 🗓۱۳۸۹/۷/۲۸ ‌🕊روز
امر به معروف و نهی از منکر
سیره فاطمی بررسی سیره رفتاری فاطمه زهرا (س) و تلاش و مجاهدت آن بزرگوار در راستای حفظ گوهر وجودی زن، به خوبی تجلی نگرش نوع سوم را به نمایش می‌گذارد. شناخت و تحلیل مشی سیاسی - اجتماعی دخت گرامی پیامبراسلام (ص) الگویی در بردارنده مجموعه‏ای از شاخصه‏های گزارشگر پدیده مورد شناخت، در ارتباطی وثیق و منسجم با یکدیگر، مدل یا طرح تحقیق و شناخت خاصی است که می‌تواند در مقام حفظ هویت در عرصه حضور مورد گرته‌برداری قرارگیرد؛ چه آن که اگر الگوی شناختی مزبور بخواهد به قصد و غرض شناخت نقادانه وضعیت موجود و ارائه اصول و شیوه‏ها و کیفیت گذار و تحول و رشد از وضعیت موجود به مطلوب طراحی و تدوین ‏شود، در بردارنده شاخصه‏های وضعیت مطلوب پدیده مورد شناسایی نیز هست. در تحلیل‌های انسان شناختی، روان‌شناختی و جامعه شناختی، الگوها، طرح‌ها و چارچوبه‏های شناخت‌های مزبور، در بردارنده مجموعه اوصاف مطلوب فردی و اجتماعی یا شاخصه‏های تحلیل و تبیین وضعیت مطلوب فردی و اجتماعی پدیده انسانی مورد نظر می‏باشد. الگوی «نقد وضعیت موجود پدیده‏های‏انسانی» نیز الگوی‏ «هدایت و رشـد فـردی و اجتمـاعی به سـوی وضـعیت‏ مطلوب» ـ هردو ـ از الگوی «وضـعیت مطـلوب» با تـوجه به عـناصر محیـطی و عملکردها و رفتار موجود انسانی ـ اجتماعی، استنباط می‏شوند. الگوی وضعیت مطلوب ـ که البته جنبه توصیه‏ای و ارزشی در برابر وضعیت موجود دارد ـ را می‏توان از نمونه‏های متعالی انسانی، اجتماعی عینی بر گرفت؛ همان‌طور که می‏توان از دیدگاه‌های فرضی و آرمانی و تخیلی، استنباط نمود. اوصاف و ویژگی‌های مطلوب برگرفته شده را می‏توان در قالب یک الگوی شناختیِ خاص نظام بخشید.
پاهايت‌ را جمع‌ کن‌ من‌ هم‌ بنشينم........ مي‌گفت‌: «زود باش‌... زود باش‌ پاهات‌ را جمع‌ کن‌ تا من‌ بنشينم‌. الان‌ کاتيوشامي‌آيد و داغونمان‌ مي‌کند هوا تاريک‌ بود. خيلي‌ تاريک‌. از ماه‌ خبري‌ نبود. ستون‌ نيروها از کنارة‌ گِلي‌جاده‌ «فاو ـ ام‌ القصر» در حال‌ حرکت‌ بودند. مرحله‌اي‌ ديگر از عمليات‌والفجر 8 جريان‌ داشت‌. گاهي‌ سينه‌ خيز، گاهي‌ بدو و گاهي‌ دولا دولامي‌رفتيم‌. عباس‌ تيربارچي‌ دسته‌، پشت‌ سر من‌ دراز کشيده‌ بود. خمپاره‌ وکاتيوشاهاي‌ دشمن‌، يکريز دشت‌ را گرفته‌ بودند زير آتش‌ خود. آتش‌ ته‌ قبضة‌ شليک‌ کاتيوشا در دور دست‌ رو به‌ رو نمايان‌ شد. حساب‌کار خودمان‌ را کرديم‌. جهت‌ آن‌ به‌ طرف‌ منطقه‌ ما بود. هر لحظه‌ منتظر بوديم‌که‌ گلوله‌هاي‌ يکي‌ دو متري‌، يکي‌ بعد از ديگري‌ بر سرمان‌ فرود بيايند وجهنمي‌ از آتش‌ و انفجار ايجاد کنند. عباس‌ با ديدن‌ آتش‌ ته‌ قبضه‌ها، عجولانه‌از پشت‌ سر من‌ برخاست‌ و پريد داخل‌ سنگر که‌ روي‌ شانة‌ جاده‌ قرار داشت‌.از هولش‌ متوجه‌ نشد چه‌ کسي‌ داخل‌ سنگر است‌ فقط‌ ديد يک‌ نفر نشسته‌،سرش‌ به‌ پهلو افتاده‌ و پاهايش‌ داخل‌ چاله‌ کوچکي‌ که‌ نام‌ سنگر داشت‌ درازشده‌ است‌. براي‌ اينکه‌ از موج‌ انفجار در امان‌ بماند، تند و تند، بدون‌ اينکه‌ به‌آن‌ شخص‌ نظري‌ بيندازد و نگاهش‌ فقط‌ به‌ جهت‌ شليک‌ کاتيوشا بود،مي‌گفت‌: «زود باش‌... زود باش‌ پاهات‌ را جمع‌ کن‌ تا من‌ بنشينم‌. الان‌ کاتيوشامي‌آيد و داغونمان‌ مي‌کند...» من‌ و ميثم‌ که‌ متوجه‌ قضيه‌ شده‌ بوديم‌ خنده‌ مان‌ گرفت‌. ناگهان‌ منوري‌ درهوا روشن‌ شد. با بهت‌ و تعجب‌ ديد آن‌ کسي‌ که‌ پاهايش‌ را هل‌ مي‌داده‌ تاکنارش‌ بنشيند، کسي‌ نيست‌ جز جنازه‌ يک‌ سرباز عراقي‌ با کله‌اي‌ متلاشي‌شده‌ و بدني‌ پاره‌ پاره‌. با وجودي‌ که‌ تيربارهاي‌ دشمن‌ زير نور منور بهترمي‌ديدند و شليک‌ مي‌کردند، سراسيمه‌ از سنگر پريد بيرون‌ و آمد طرف‌ ما. تاخنده‌ من‌ و ميثم‌ را ديد گفت‌: «بي‌ معرفتها شما مي‌دانستيد و به‌ من‌ نگفتيد؟»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹💐تقدیم به روح پاک و مطهر شهدا،شهدای مقاومت بخصوص سیدالشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی،شهید ابومهدی المهندس،شهیدپورجعفری.🍂
👈بهترین صفت برای یک زن تکبر است! 🔹آری عجیب به نظر میرسد...تکبری که خداوند متعال آن را بزرگ ترین و سخت عقوبت ترین گناه میداند،اما همان خداوند است که آن را برای زن بهترین و بلکه واجب ترین کارش معرفی میکند. 🔹اما نه تکبر بر هم نوع خود،و نه تکبر بر شوهر خود،و نه تکبر بر محارم خود نه.نه.نه. 👈بلکه فقط و فقط تکبر بر نامحرم را منظور است. 🔹آری حقیقتا چه افتخاریست،تکبر در مقابل نامحرم...باعث حفظ حرمت،حفظ شخصیت،حفظ آبرو و خیلی فوائد دیگر می شود. ⬅️اما سوال اینجاست که تکبر در مقابل نامحرم چگونه باید باشد؟ 🔻موارد بسیاری هست که فقط به جهت اختصار به تعدادی از آنها اشاره میکنیم؛ ♦️نازک نکردن صدا در هنگام گفت و گو ♦️نگاه نکردن به چهره او تا حد امکان ♦️پوشاندن زینت ها و زیبایی اش از او ♦️خلوت نکردن با او در یک مکان ♦️نزدیک نشدن به او تا حد امکان ♦️استفاده نکردن از عطر در هنگام مواجهه با او  حکمت 234 نهج البلاغه خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ: الزَّهْوُ، وَالْجُبْنُ، وَالْبُخْلُ؛ فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا، وَإِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَمَالَ بَعْلِهَا، وَإِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا. خصلت‌هاى نيك زنان، خصلت‌هاى بد مردان است (اين خصلت‌ها عبارتند از:) تكبر و ترس و بخل (زيرا) هنگامى كه زن متكبر باشد بيگانه را به خود راه نمى‌دهد و اگر بخيل باشد مال خود و همسرش را حفظ مى‌كند و اگر ترسو باشد از هر چيزى كه ممكن است به آبرو و عفت او صدمه بزند مى‌ترسد (و از آن فاصله مى‌گيرد). 🌺خداوند همه ی ما را به سوی تکالیفمان هدایت کرده و توفیق ادای آنها را به ما عنایت بفرماید.
ذِکرِ إِمروز: 🍃 {خدائی‌جز‌آن‌خدایِ‌یکتا‌کہ سلطانِ‌حق‌و‌آشکار‌أست‌نخواهد‌بود} ۱۰۰مَرتَبِہ...
اعتدال در جدال و خصومت 💥مَنْ بَالَغَ فِی الخُصومَةِ أَثِمَ، وَمَنْ قَصَّرَ فِیهَا ظَلَمَ، وَلاَ یَسْتَطِیعُ أَنْ یَتَّقِیَ اللّهَ مَنْ خَاصَمَ. 💠 کسى که در دشمنى با مخالفان افراط کند، آلوده گناه مى شود و کسى که کوتاهى کند بر خود ستم کرده (و حقش ضایع مى گردد) و کسى که در مقام خصومت برآید نمى تواند حق تقوا را رعایت کند.
در 31 شهریور سال 59 در حالی که تنها 19 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود، رژیم بعث با حمله هوایی و تعرض زمینی به شهرهای غرب و جنوب ایران، جنگ 8 ساله تحمیلی را علیه کشورمان آغاز کرد و مردم ایران دوشادوش هم و با جان و خون خود در برابر این ظلم ایستادند تا ذره‌ای از خاک کشور به دست دشمنان چپاول نشود و در حال حاضر نیز عزت و احترام مردم ایران در دنیا مرهون فداکاری‌های شهداء، جانبازان و ایثارگران و تجربه گرانقدر دوران دفاع مقدس است. باید ارزش‌های دفاع مقدس برای نسل جوان تبیین شود چراکه دوران دفاع مقدس به‌عنوان یکی از ماندگارترین دوران انقلاب اسلامی به ثبت رسیده و درس‌های بسیاری از استقامت و از خودگذشتگی مردم سراسر کشور بخصوص شهرهای غربی و جنوبی کشور که بیشتر درگیر جنگ بودند، دارد. استان کردستان با وجود 200 کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق، در دوران جنگ، آسیب‌های بیشتری را نسبت به سایر استان‌های کشور متحمل شد اما با این حال نیز مردمان غیور کُردزبان با تمام توان در برابر دشمن متجاوز ایستادند و از جان و مال خود گذشتند تا از خاک ایران دفاع کنند و امنیت امروز ایران اسلامی مرهون از خودگذشتگی‌های شهدا و مرزداران کُرد است. ضرورت ترویج ارزش‌های دفاع مقدس «عبدالله جعفری» یکی از رزمندگان پیشمرگ مسلمان کُرد دوران دفاع مقدس با یادآوری یکی از خاطرات خود در زمان حضور در جنگ گفت: قبل از انقلاب تکنیسین اتاق عمل بودم که بعد از پیروزی جمهوری اسلامی به سپاه پاسداران پیوستم. ادامه دارد......
امر به معروف و نهی از منکر
آب يخ قبل از شروع يکي از حملات، همه فرماندهان لشکر 27، تو جلسه اي توجيهي شرکت داشتند. «حاج محمد کوثري» فرمانده لشکر پشت به ديگران، رو به نقشه، مشغول توضيح منطقه عملياتي بود و اون رو شرح مي داد. «حاج محسن دين شعاري» معاون گردان تخريب لشگر، تو رديف اول نشسته بود. يکي از نيروها، يک ليوان آب يخ رو از پشت سر ريخت تو يقه حاج محسن. حاجي مثل برق گرفته ها از جا پريد و آخش بلند شد. برگشت و به سوي کسي که اين کار را کرده بود، انگشتش را به علامت تهديد تکون داد. بعدش، يک ليوان آب يخ از پارچ ريخت و براي پاشيدن، به طرفش نيم خيز شد. حاج محمد که متوجه سر و صداي حاج محسن و خنده هاي بچه ها شده بود، يک دفعه برگشت و به پشت سرش رو نگاهي کرد. حاج محسن که ليوان آب يخ را به عقب برده و آماده بود تا اون رو به سر و صورت اون برادر بپاشه، با ديدن حاج محمد، دستپاچه شد و يک دفعه ليوان را جلوي دهانش گرفت و سر کشيد. انگار نه انگار که اتفاقي افتاده باشد، گفت: « يا حسين(ع)». با اين کار حاج محسن، صداي انفجار خنده بچه ها، سنگر رو پر کرد و فرمانده لشگر، بي خبر از اون چه گذشته بود، لبخندي زد و برا حاج محسن سري تکون داد....
سلام به اعضای کانال از این به بعد طبق قرار پنجشنبه های ما یه معما مطرح میکنیم و جواب معما هم شب بعد یعنی ۲۴ ساعت بعد از طرح معما رو کانال منتشر میکنیم و در ضمن قسمت خوشمزه اش اینجاست که میخوایم به قید قرعه هم به ۳ نفر از کسانی که جواب درست برای ادمین ارسال کنند هم سه جایزه نفیس اهدا کنیم. پس عجله کنید👇👇👇 در ضمن این معما هم جنبه تقویت هوش در ایام قبل از امتحان داره و هم سرگرمی همراه با جایزه خواهد بود🤩 آدرس 👇 @hezarmanarah
| 🔻 موج انفجار رگ‌های بدنش را نابود کرده بود. حسن در مسیر ذکر یا صاحب الزمان و یاحسین بر سر زبان داشت. حسن را سوار بالگرد کردیم. اما حسن در راه بیمارستان به شهادت رسید و به دیدار معبودش رفت... 📍سالگرد شهادت سردار حسن باقری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹💐تقدیم به روح پاک و مطهر شهدا،شهدای مقاومت بخصوص سیدالشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی،شهید ابومهدی المهندس،شهیدپورجعفری.🍂
ذِکرِ إِمروز: َر‌جَهُمْ🍃 {خدایا‌درود‌فرست‌بر‌محمد‌و‌خاندانِ‌محمد} ۱۰۰مَرتَبِہ...
به گفته این رزمنده کردستانی، در زمان حاضر نشر و ترویج ارزش‌های دفاع مقدس از مهم‌ترین ضروریات جامعه در مقابله با جنگ نرم دشمن به شمار می‌رود و باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی شود تا فرهنگ ایثار و شهادت بیش از گذشته در بین نسل امروز نهادینه و والدین نیز مراقب فرزندان خود در برابر جنگ نرم و فضای مجازی باشند. حضور پررنگ مردم کردستان در جبهه‌های جنگ پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جنگ تحمیلی به وسیله استکبار جهانی جهانی، علل‌الخصوص آمریکا علیه ایران طراحی شد چراکه انقلاب اسلامی در راستای منافع استکبار جهانی نبود. دشمنان از همان ابتدا اقدامات مختلفی را برای از بین بردن نظام به‌کار گرفتند و جنگ داخلی در سراسر کشور یکی از این اقدامات بود و در مقابل مردم نیز با رهبری حضرت امام(ره)، توطئه‌های استکبار جهانی را خنثی کرده و محاسبات آنها را بهم ریختند. امروزه وظیفه مردم در قبال رزمندگان، قدردانی و پاسداشت رشادت‌ها، دلاوری‌ها و خون شهدایی است که گرانبهاترین دارایی یعنی جان خود را در راستایی اهداف و حمایت از انقلاب تقدیم کرده و در برابر دشمنان استادند. پایان
✴️ دختران خیابان انقلاب 🗓بازخوانی رفتار نوجوانان انقلابی در دهه شصت