فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنز_جبهه
اخ كربلاي پنج
پسر فوقالعاده بامزه و دوست داشتني بود. بهش ميگفتند «آدم آهني» يك جاي سالم در بدن نداشت. يك آبكش به تمام معنا بود. آنقدر طي اين چند سال جنگ تير و تركش خورده بود كه كلكسيون تير و تركش شده بود. دست به هر كجاي بدنش ميگذاشتي جاي زخم و جراحت كهنه و تازه بود.
اگر كسي نميدانست و جاي زخمش را محكم فشار ميداد و دردش ميآمد، نميگفت مثلاً (آخ آخ آخ آخ آخ) يا ( درد آمد فشار نده) بلكه با يك ملاحت خاصي عملياتي را به زبان ميآورد كه آن زخم و جراحت را آنجا داشت.
مثلاً كتف راستش را اگر كسي محكم ميگرفت ميگفت: « آخ بيتالمقدس» و اگر كمي پايينتر را دست ميزد، ميگفت: «آخ والفجر مقدماتي» و همينطور «آخ فتحالمبين»، «آخ كربلاي پنج و...» تا آخر بچهها هم عمداً اذيتش ميكردند و صدايش را به اصطلاح در ميآوردند تا شايد تقويم عملياتها را مرور كرده باشند.
ذِکرِ إِمروز:
#یاذَالْجَلالِوَالْإکرامْ🍃
{إیصاحبِجلالتوکرامت}
۱۰۰مَرتَبِہ...
#خاطره_بازی
مأموریت کردستان به پایان رسیده وبه یزد برگشتم.هم من وهم بچّه های دیگر روحیّه ای عجیب پیدا کرده بودیم.هنوز زمان زیادی نگذشته بود که به همّت جمعی از جوانان بسیجی ،پایگاه بسیج احمد آباد تشکیل شده بود.علاقه زیادی به جضور در جمع بسیجیان و پایگاه داشتم ولذا تقریباً در طول شبانه روز در آنجا به سر می بردم و برخورد می بالیدم که یک بسیجی هستم.
از آنجا که جزء نیروهای جبهه رفته بودم بعد از مدّت زمانی،دوباره برای اعزام به سپاه مراجعه کردم.خیلی راحت وبدون هیچ مشکلی بلافاصله مرا به یزد اعزام کردند.چند نفر دیگر نیز با من بودند که همگی با هم به مسئول اعزام نیرو برادر فتوحی مراجعه کردیم.
او گفت:«تعداد ی از نیروها که بزرگتر هستند به سوسنگرد اعزام می شوند وبرادران کوچکتر به کردستان خواهند رفت .دلم حُرّی ریخت پایین یاد اولین اعزام افتادم گه چه کشیدم تا مسئولین راضی شدند.
ادامه دارد....
#فضای_مجازی
خطرات استفاده از فضای مجازی را جدی بگیرید
#لطفا_با_احتیاط_وارد_شوید
🔰فضای مجازی رابه نفع ارزشهای ملت مدیریت کنید
👈 مروری بر توصیهها و تذکرات رهبر انقلاب دربارهی مدیریت فضای مجازی؛
🔻حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانی نوروزی از رهاکردن فضای مجازی گلایه و بر مدیریت آن تأکید کردند. در پی این بیانات برخی از مهمترین توصیهها و تذکرات رهبرانقلاب درباره مسائل حکمرانی و مدیریت فضای مجازی بازخوانی میشود.
▫️ قوی شدن در فضای مجازی برای کشور حیاتی است
▪️ آرایش جنگی بگیرید
▫️ مرکز ملی فضای مجازی باید تصمیمگیری فعال داشته باشد
▪️ کشورهای قدرتمند در فضای مجازی خط قرمز دارند
▫️سرعت اینترنت را در جایی که به ضرر کشور نیست افزایش دهید
▪️ تحقق شبکه ملی اطلاعات زمانبندی لازم دارد
▫️ رها کردن فضای مجازی افتخار ندارد
▪️ نباید مردم را بیپناه رها کنیم
▫️ تاکید مکرر بر تشکیل شبکه ملی اطلاعات
▪️ در زمینه شبکه ملی اطلاعات کوتاهی شده است
▫️ از زیانهای آموزش مجازی مراقبت کنید
▪️ دستگاه تولید محتوا را تقویت کنید
#طنز_جبهه
آش با جاش
در منطقه و موقعيت ما آتش عراق سنگين بود، خصوصاً خمپاره. بچهها عصباني شدند. چند شب از اين ماجرا نگذشته بود، كه دو سه نفر از برادران، داوطلبانه رفتند سراغ عراقيها و صبح با چند قبضه خمپارهانداز برگشتند. پرسيدم: «اينها ديگر چيه؟»
گفتند: «آش با جايش! پلو بدون ريگه كه نميشه».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرار_شبانه_قرآنی
🌹💐هدیه به روح پاک و مطهر امام شهدا،شهدای انقلاب،شهدای هشت سال دفاع مقدس ،شهدای مقاومت، بخصوص سیدالشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی،شهید ابومهدی المهندس،شهیدپورجعفری.🍂
معیشت مردم چگونه بهتر میشود؟
❣حضرت #امام_خامنه_ای(مدظلهالعالی) با نامگذاری سال ۱۴۰۰ به سال «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها» رفعِ «موانع تولید» را زمینهساز «جهش تولید» دانستند و تأکید کردند که تحقق این موضوع، منافع و دستاوردهای مهمی را برای اقتصاد ملی و معیشت مردم خواهد داشت.
#خاطره_بازی
به برادر فتوحی مراجعه کردم گفت:«شما خیلی کوچکی اصلاً شما را اعزام نمی کنیم چه رسد به سوسنگرد وکردستان».
گفتم:«من اعزام مجدّدی هستم»قبول نکرد که نکرد؛ولی همیشه آخرین حربه را برای اینجور مواقع نگه می داشتم.التماس واگر موثر نبود کریه بااخره با گریه و التماس قبول کرد سوار اتوبوس شدیم وحرکت به طرف تهران .به تهران که رسیدیم مارا به پادگان امام حسین بردند سازماندهی شدیم تجهیزات و اسلحه را تحویلمان دادند وبه سوی کردستان حرکت کردیم ؛امّا نه به سنندج بلکه این دفعه مارا به بانه بردند در سپاه بانه قدری استراحت کردیم.بعد تز کمی رفع خستگی به دسته ها وگروهای مهتلف تقصیم شدیم من در گروه کمین افتادم وظیفه کروه این بود که از سر شب تا طلوع در یکی از محورهای کمین می کردیم ودشمنانی که احیاناً قصد ورود به شهر ویا خروج از آن را داشتند از بین می بردیم.
این برنامه هرشب انجام می شد وحتّی در برخی مواقع محل کمین گروه ها را عوض می کردند تا باعث خستگی نشود یکی از شب ها وقتی برای کمین می رفتیم ناگهان در یکی از خیابانها به طرف ما تیراندازی شد متأسفانه یکی از برادران مجروح شد البته ما هم ساکت نبودیم وفراریشان دادیم شبی دیگر من وچند دوستان از جمله شهید نوری را برای حفاظت از منبع اب بانه که در بالای ارتفاع ونزدیک منبع آب شهر هم برعهده سپاه بود .بالای ارتفاع ونزدیک منبع آب،یک سنگر کوچک ویک اتاق وجود داشت چند تا از دوستان وارد سنگر شدند ومن با یکی از برادران پاسدار که اهل میبد یود،به داخل اتاق رفتیم.به محض اینکه وارد اتاق شدم نزدیک بود قالب تهی کنم دیدن هشت نفر کُرد وهمه با لباس کُردی من را میخکوب کرد.برای بار اوّل خیلی ترسیدم زیرا از کردها خیلی دلهره داشتم.حتّی در شب های اوّل حضورم در منطقه هزار جور فکر وخیال به سرم می زد یگذریم از اینکه بعد از اینکه بعد از اینکه گذشت چند شب با کردها احساس راحتی می کردم با هم به نگهبانی می رفتیم وعلاقه زیادی پیدا کردم وفهمیدم که کُردها انسانهای با نعرفت ومسلمانی هستند علت آشنا بودن به مناطق کوهستانی کردستان در آن شرایط سخت به یاری رزمندگان اسلام آمده بودند .مدّتی گذشت تا اینکه به عنوان بی سیم چی ثابت منبع آب معرفی شدم.
پایان
#فضای_مجازی
تاثیر استفاده مدیریت نشده از شبکه های اجتماعی بر روابط اعضای خانواده