eitaa logo
هنر مجاهد
2.8هزار دنبال‌کننده
179 عکس
54 ویدیو
6 فایل
شیخ حسین مجاهد • مدرک سطح چهار حوزه علمیه • کارشناس ارشد فیلمنامه نویسی • مولف ۱۴ کتاب تفسیری و داستانی • برگزیده ۱۶ جشنواره ادبی و هنری • کارشناس رسمی صداوسیما • معلم شاید دیر و اندک ولی به قدر توان پاسخ میدم @Salamrafigh1
مشاهده در ایتا
دانلود
📓 از پنجره به پیاده‌رویِ مملو از جمعیّت نگاه کرد. گفت: می‌بینی؟ لباس‌هایی هستند که راه می‌روند، دروغ می‌گویند، عاشق می‌شوند، می‌میرند... کمتر لباسی آن بیرون است که درونش انسان وجود داشته باشد! به‌راستی که این دنیا یک رختکنِ بزرگ است. @hibook📖
و غم نخوری و نومید نشوی از دراز شدنِ ظلمت که چون تاریکی دراز آید بعد از آن روشنی دراز آید... ‌ @hibook🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در آوازها به سویت می آمدم و باد ، بالم بود اما تو دور بودی ؛ دور ... همچون کوهی در رویا..‌.☘ @hibook🌱
ابونواس شاعر معروف عرب، یک روز داشت به صورت ناشناس از کوچه‌ای در بغداد می‌گذشت که دو نوجوان را می‌بیند که با یکدیگر در حال مشاعره‌اند، یکی از آن دو این شعر ابونواس را می‌خواند: الا فاسقنی خمرا و قل لی هی الخمر... یعنی: ای ساقی! پس به من شراب بده و بگو که این شراب است... آن دیگری از دوستش می‌پرسد چرا ابونواس در این شعر می‌گوید که به من بگو این شراب است؟ نوجوان پاسخ می‌دهد که در هنگام نوشیدن شراب، چشم آن را می‌بیند و دست، لمسش می‌کند و ذائقه، آن را می‌چشد و بینی، رایحه‌اش را استشمام می‌کند و فقط حس شنوایی‌ست که از شراب بهره‌ای نمی‌برد و چون ابونواس می‌خواهد که با تمام وجودش یعنی با هر پنج حس خود از نوشیدن شراب لذت ببرد برای همین از ساقی می‌خواهد که به او بگوید که این، شراب است تا با شنیدن نام شراب، حس شنوایی‌اش هم لذت ببرد. می‌گویند ابونواس بعد از شنیدن این تفسیر به سوی نوجوان می‌رود و می‌گوید: آفرین به تو که شعر ابونواس را بهتر از خود او دریافتی. اینها را نوشتم تا به اینجا برسم که خاصیت نوشتن همین است، نویسنده متنی می‌نویسد بدون این که قصد و غرضی داشته باشد، از زمان انتشار، وقتی این نوشته در اختیار خواننده قرار می‌گیرد، خواننده شروع می‌کند به تفسیر آن و خواندن نوشته از زاویه‌ی دید خودش، یکی از قسمتهای سخت و زیبا و در عین حال ترسناک نویسندگی همین است: برداشت و تفسیر کلمات در درجه‌ی اول اهمیت قرار می‌گیرد. خواننده از زمانی که متن را در دست می‌گیرد، نویسنده را حذف می‌کند و خودش را جایگزین او می‌کند، هیچ نویسنده‌ای نمی‌تواند از سرانجام خودش آگاه باشد. @hibook📖
📖 همه ی بادكنك ها روزی می تركند . حقايق و روياهای زندگی چون بادكنكی است كه كودكی در دست گرفته و به دنبال خود می كشد. كودك با شنيدن صدای تركيدن بادكنكش به گريه می افتد ، اما بعد به دنبال بادكنك تازه ای مي گردد . زندگی تسلسل بادكنك هاست...! 📕 ✍🏽 @hibook📚
یه جایی از «ناگهان درخت» مادر مشغول ظرف شستنه و هم‌زمان با پسرش حرف می‌زنه. شیر آب که باز می‌شه، صدای مادر گم می‌شه و پسر بی‌خیال به روزنامه خوندنش ادامه می‌ده. صدای پسر رو می‌شنویم که سال‌ها بعد با غم و حسرت روی همین تصویر که حالا تبدیل به یه خاطره‌ی گنگ شده می‌گه: «به حرفای درست گوش ندادم، نشنیدم چی گفت و ازش نپرسیدم. چون می‌دونستم مثل همیشه حرفش رو تکرار می‌کنه. اما اون‌بار تکرار نکرد» و خاطره پسر همین‌قدر ساده و تلخ تا ابد نیمه‌کاره موند. مامان باباها رو زیاد نگاه کنیم. زیاد بشنویم. درست و کامل. نذاریم یه روزی حتی یک تصویر نیمه‌کاره، یک جمله‌ی ناتموم که ادامه‌شو نشنیدیم قلبمون رو به‌ درد بیاره. @hibook🎞
وقتی که برای مدت زیادی تنها باشید دیگر نمیدانید که چه باید بگویید؛ داستان های زیبا،درست به همراه دوستانتان ناپدید می شوند. @hibook
یه دیالوگ مودی تو سریال Peaky Blinders هست که میگه: خیلی از آدم ها تو زندگیشون یه نقطه تاریک درد دارن که بعد از اون دیگه اون آدم سابق نشدن، از يه جايى به بعد احساسشون يخ مى زنه، ديگه دردى حس نمى كنن و هيچ كسی هم نمى‌ تونه يخ احساسشون رو باز كنه، و اين خودش از هر دردى دردتره. @hibook
الان اگر خدا و شیطان بیایند و یک نگاهی به این بچه های حضرت قابیل بیندازند، شیطان سرش را بالا نمی‌گیرد و سینه‌اش را جلو نمی‌دهد؟؟ آن رجز فتبارک الله احسن الخالقین ! برای همین ها بود؟! @hibook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر مجاهد
نوستالژی رو که ما اغلب به غم گذشته معنا می‌کنیم، یه کلمه‌ی یونانیه مرکب از دو تا کلمه‌ی nostos و al
- یجا ی متن دیدم خیلی قشنگ بود نوشته بود : بعضی ها معتقدن وقتی دوگوش انسان رو کنار هم قرار بدیم شکل ایجاد میشه ، و کلمه به انگلیسی میشه ( Heart )که در وسطش کلمه گوش( Ear ) وجود داره و میگن برای تصاحب قلب کسی ابتدا باید یاد بگیرید بهش گوش بدید !🤍'🍃🍃 @hibook