eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹 مرد عربى خدمت پيامبر اكرم (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) آمد و عرض كرد: «علِّمنى ممّا علّمك اللّه»؛ یعنی از آنچه خدا به تو آموخته به من بياموز. پيامبر او را به يكى از يارانش سپرد تا آيات قرآن را به او تعليم دهد، او سوره «زلزال» را تا به او تعليم داد، همین که به آیه آخر یعنی آیه: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة خَيْراً يَرَه...» یعنی:«هر کس ذره‌ای کار خیر کند نتیجه آن را می‌بیند» رسید، آن مرد از جا برخاست و گفت: «همين آیه مرا كافى است»! و خداحافظى كرد و رفت!!! . پيامبر اكرم فرمود: «او را به حال خود واگذاريد كه مرد فقيهى شد». . (منبع:تفسير روح البيان، جلد 10، صفحه 495 و نور الثقلين، جلد 5، صفحه 650 و سفينة البحار، ماده قرء، جلد 2، صفحه 414 و تفسير نمونه، جلد 27 صفحه 231 (ذيل آيات سوره زلزال)). 🌹 @hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹 مرحوم شیخ رجبعلی خیاط در دیداری که با حضرت آیة الله سید محمدهادی میلانی داشت؛ تحول معنوی خودرا چنین بازگو نموده است که: «در ایام جوانی «حدود ۲۳ سالگی» دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانه‌اي خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا میتواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یکبار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذتبخش به خاطر خدا صرف نظر کن.» سپس به خداوند عرضه داشتم: خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن.» آنگاه دلیرانه، هم چون حضرت یوسف «علیه السلام» در برابر گناه مقاومت میکند و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب می‌ورزد و به سرعت از دام خطر می‌گریزد. این کف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت و بینایی او می گردد. دیده برزخی او باز میشود و ان چه راکه دیگران نمیدیدند و نمی‌شنیدند، می بیند و می شنود. به طوری‌كه چون از خانه خود بیرون می آید، بعضی از افراد رابه ‌صورت واقعی خود میبیند و برخی اسرار برای او کشف میشود. 🌹 @hkaitb
🔻خطرات زبان امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود به خطرات زبان اشاره كرده مى فرمايد: «زبان درنده اى است كه اگر رهايش كنى به تو آسيب مى رساند و تو را مى دَرَد»; (اللِّسَانُ سَبُعٌ، إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ). شك نيست كه يكى از بزرگترين افتخارات انسان نطق و بيان است كه به وسيله زبان انجام مى گيرد و به واسطه آن بر تمام جانداران ترجيح دارد به همين دليل خدا در سوره «الرحمن» كه سوره شرح نعمت هاى الهى است بعد از آفرينش انسان به نعمت نطق و بيان اشاره مى كند و مى فرمايد: (الرَّحْمَنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الاِْنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ) و قسمت عمده علوم و دانش ها از طريق زبان از نسلى به نسل بعد منتقل شده و دامنه تمدن انسان را گسترش داده است و اگر زبان نبود انسان همچون حيوانى بود. نعمت ها هر چه بزرگ تر باشد چنانچه از آن به طرز بدى استفاده شود خطراتش عظيم تر است. هيچ عضوى از اعضاى انسان به اندازه زبان بى قيدوبند خطرناك نيست به طورى كه گاه مى شود يك جمله آتش جنگى را مى افروزد و سبب ريختن خون ها و هتك نواميس و از بين رفتن آرامش و امنيت جامعه مى گردد، لذا در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه خداوند زبان را عذابى مى كند كه هيچ يك از اعضاى بدن را با آن عذاب نمى كند. زبان عرضه مى دارد اى پروردگار تو مرا مجازاتى كردى كه هيچ چيز را با آن مجازات نكردى خداوند به او مى فرمايد: «خَرَجَتْ مِنْكَ كَلِمَةٌ فَبَلَغَتْ مَشارِقَ الاْرْضِ وَمَغارِبَها، فَسَفَكَ بِها الدَّمُ الْحَرامُ وَانْتَهَبَ بِهَا الْمالُ الْحَرامُ وَانْتَهَكَ بِهَا الْفَرجُ الْحَرامُ، وَعِزَّتى وَجَلالى لاَُعَذَّبَنَّكَ بِعَذاب لا أُعَذِّبُ بِهِ شَيْئاً مِنْ جَوارِحِكَ; سخنى از تو خارج شد و به شرق و غرب زمين رسيد و به سبب آن خون بيگناهان ريخته شد و اموال مردم غارت گرديد و نواميس مردم بر باد رفت به عزت و جلالم سوگند تو را مجازاتى مى كنم كه هيچ يك از اعضا را با آن مجازات نخواهم كرد». قبلاً نيز گفته ايم كه قسمت مهمى از گناهان كبيره و خطرناك (حدود سى گناه) با زبان انجام مى شود. زبانى خالى از قيد و بند و بدون مانع و قانع در حالى كه اين زبان مى تواند بهترين وسيله خير و سعادت باشد. به همين دليل در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم كه ابوذر(رحمه الله) مى گفت: «يا مُبْتَغِي الْعِلْمِ إنَّ هذا اللِّسانَ مِفْتاحُ خَيْر وَمِفْتاحُ شَر فَاخْتِمْ عَلى لِسانِكَ كَما تَخْتِمُ عَلى ذَهَبِكَ وَوَرَقِكَ; اى طالب علم اين زبان كليد خير و شر است، بنابراين بر زبانت قفل بزن. @hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹 مرحوم (شیخ مرتضی انصاری) با برادر خود از کاشان به مشهد مقدس مسافرت نمود، پس از آن به تهران آمد، در مدرسه مادرشاه در حجره یکی از طلاب منزل گرفت. روزی شیخ به همان محصّل مختصر پولی داد تا نان خریداری کند، وقتی برگشت شیخ دید حلوا هم گرفته و بر روی نان گذاشته است. به او گفت: پول حلوا را از کجا می‌آوری؟ گفت: به عنوان قرض گرفتم. شیخ فقط آنچه از نان، حلوائی نبود برداشت و فرمود: من یقین ندارم برای اداء قرض زنده باشم. روزی همان طلبه پس از سال‌ها به نجف آمده بود و خدمت شیخ عرض کرد: چه عملی انجام دادید که به این مقام رسیدید و خداوند شما را موفق نمود اینک در راءس حوزه علمیه قرار گرفته‌اید و مرجع همه شیعیان جهان شدید؟ شیخ فرمود: چون جراءت نکردم حتی نان زیر حلوا را بخورم، ولی تو با کمال جراءت نان و حلوا را تناول نمودی. 🌹 @hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 💚مجموعه شهدا💚
گالری و فروشگاه انگشتر سُفُن انگشتر های نقره خطی باضمانت اصل بودن باسنگ های ناب و حکاکی اساتید کشوری 🟠 ارسال رایگان باپست پیشتاز 🟠 تغییر سایز رایگان 🔴لینک کانال :بزن روش بیاتو👇 https://eitaa.com/joinchat/2411135184C9460e03cd2 👌اول کیفیت رو مقایسه کنید بعد خرید کنید
🌹خاطره🌹 مرد میانسالی خدمت استاد اخلاق، آیت الله جاودان بود و مانند ابر بهار گریه می‌کرد! آن مرد تعریف می‌کرد که من طلافروش بودم و خانه‌ مجللی در فلان محل داشتم و… خلاصه زندگیم خوب بود؛ اما ناگهان بدون هیچ دلیلی ورق زندگیم برگشت و الان یکسال است که دست به طلا می‌زنم خاک می‌شود! حاج آقای جاودان ضمن دادن دستور‌العمل‌هایی مانند صدقه و قربانی و… به ایشان گفتند: از پیامبر اکرم حدیث است که چشم زخم، شتر را در دیگ و مرد را به قبرستان می‌فرستد! و ادامه دادند که در زندگی تا می‌شود نباید کاری کرد که در چشم دیگران باشیم؛ زیرا یک آه يا چشم زخم و… می‌تواند زندگی و‌ سلامتی انسان را زیر و رو کند! سپس ادامه دادند که یکی از بستگانشان در قدیم که خانه خوبی داشت برای آنکه از چشم زخم در امان بماند در ورودی خانه، قالیچه‌ای پاره انداخته بود تا کسانی که وارد آنجا می‌شوند به جای بزرگی و زیبایی خانه، قالیچه پاره به چشمشان جلوه کند تا آنجا از چشم زخم در امان باشد. 🌹 @hkaitb
✨﷽✨ 🌼شاید حضرت عزرائیل عجله داشته باشد! ✍️مرحوم شیخ مرتضی زاهد از خوبان تهران بود، که نماز جماعتش محفل انس بندگان خوب خدا بود. ایشان پس از نماز روایتی می‌خواند و موعظه‌ای می‌کرد و چند مسئله شرعی می‌گفت. یک بار وقتی شب از مسجد به منزل بر می‌گردد و رساله را می‌بیند، متوجه می‌شود که مسئله شرعی را اشتباه به مردم گفته است. شبانه راه می‌افتد و یکی یکی در خانه کسانی که پشت سرش نماز خوانده بودند و آن‌ها را می‌شناخت، می‌زند و می‌گوید: آقا من مسئله را اشتباه گفتم و درست آن چنین است. یکی از اهالی می‌گوید: حاج آقا، حالا چه عجله‌ای داشتید؟ خودتان را به زحمت انداختید. فردا شب بعد نماز تصحیح می‌کردید و درستش را می‌گفتید. شیخ مرتضی می‌گوید: عزیزم، شما عجله ندارید. شاید حضرت عزرائیل عجله داشته باشد و امشب آخرین شب عمر من باشد و کار به فردا نکشد و دیگر فرصت درست کردنش را نداشته باشم! چنین کسانی همیشه آماده‌اند. قشنگ زندگی می‌کنند و چون می‌دانند راهشان طولانی است و بدون راهنما نمی‌توانند این راه بی‌نهایت را بروند، دائم مضطر به اولیای الهی و متوسل به آن‌ها هستند. ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ @hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ آب از سرم گذشتہ صدا میکنی مرا⁉️ در یک قنوٺِ سبز🤲دعا میکنی مرا؟ این شوقِ پر زدن کہ بہ جایے نمیرسد بال وپرم شڪستہ🥀هوا میکنی مرا؟ 🌸🍃 ‎‎‌‌‎‎
🔴 پندی از ابلیس!! (ع ) براى حفص بن غیاث حکایت فرمودند که : روزى بر حضرت یحیى (ع )ظاهرشد در حالى که ریسمان هاى فراوانى به گردنش آویخته بود؛ (ع ) پرسید: این ریسمان ها چیست ؟ ابلیس گفت : اینها شهوات و خواسته هاى نفسانى بنى آدم است که با آنها گرفتارشان مى کنم . حضرت یحیى (ع ) پرسید: آیا چیزى از ریسمان ها هم براى من هست ؟ ابلیس گفت : بعضى اوقات پرخورى کرده اى و تو را از نماز و یاد خدا غافل کرده ام. حضرت یحیى (ع ) فرمود: به خدا قسم ، از این به بعد هیچ گاه شکمم را از غذا سیر نخواهم کرد. ابلیس گفت : به خدا قسم ، من هم از این به بعد هیچ مسلمان موحدى را نصیحت نمى کنم . امام صادق (ع ) در پایان این ماجرا فرمود: اى حفص ! به قسم ، بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچ گاه شکم شان را از غذا پر نکنند. به خدا قسم ، بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچگاه براى دنیا کار نکنند! 📚پندهای حکیمانه علامه حسن زاده آملی//عباس عزیزی 📚صراط سلوک ، ص 41 ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ @hkaitb
✨﷽✨ 🌼عاقبت یک لحظه ادب و احترام به امام حسین (علیه السلام) ✍آیت الله اراکی فرمودند: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه ی مولایم حضرت حسین علیه السلام است! گفتم چطور؟ با اشک گفت:آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید. ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! 2 تا رگ بریدند اینهمه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند حضرت امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمودند: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ. باشد تا در قیامت جبران کنیم! همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست. جواب، عشق به مولایش امام حسین (علیه السلام) بود. 🌹السلام علی الحسین.. 📚منبع: کتاب آخرین گفتار 🌸میلاد امام حسین (ع) مبارک🌸 ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ @hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹 یکى از داستان‌هایى که در نبرد احزاب گزارش شده است، داستان سنگى است که مسلمانان هنگام کندن خندق با آن روبرو شدند و در پی آن، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) سخنانی فرمود که بعدها تحقق یافت‏. امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «هنگامى که پیامبر اکرم خندق را می‌کَنْد، مسلمانان به مانعى برخوردند. حضرتشان کلنگ را از دست امیرمؤمنان یا سلمان گرفت و ضربه‌اى بر سنگ فرود آورد که سه تکّه شد! سپس فرمود: “خداوند، با این ضربه من، گنج‌هاى کسرا و قیصر را برایم گشود”. یکى از منافقان با تمسخر به فرد همراهش گفت: وعده گنج‌هاى کسرا و قیصر را به ما می‌دهد، در حالی‌که ما [از بیم دشمن‏] نمی‌توانیم براى قضاى حاجت، از جای خود تکان بخوریم!». (کافی،ج۸ص۲۱۶). 🌹 @hkaitb
27.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
¡°•💐 اۍ شهزاده علی اکبر✨ میلاد با سعادت حضرت بر ومنتظرانش مبارک🌸🍃
🔅 ✍ می‌شه جور دیگه‌ای هم زندگی کرد 🔹مسافر تاکسى آهسته روى شونه‌ راننده زد چون می‌خواست ازش يه سوال بپرسه. 🔸راننده داد زد. کنترل ماشين رو از دست داد. نزديک بود که بزنه به يه اتوبوس. از جدول کنار خيابون رفت بالا. نزديک بود که چپ کنه. اما کنار يه مغازه توى پياده‌رو متوقف شد. 🔹براى چندين ثانيه، هيچ حرفى بين راننده و مسافر ردوبدل نشد. 🔸تا اينکه راننده رو به مسافر کرد و گفت: هى مرد! ديگه هيچ‌وقت اين کار رو تکرار نکن. من رو تا سر حد مرگ ترسوندى! 🔹مسافر عذرخواهى کرد و گفت: من نمی‌دونستم که يه ضربه‌ کوچولو، این‌قدر تو رو می‌ترسونه. 🔸راننده جواب داد: واقعاً تقصير تو نيست، امروز اولين روزيه که به‌عنوان يه راننده‌ تاکسى دارم کار می‌کنم. آخه من 25 سال راننده‌ ماشين نعش‌کش بودم. 🔹گاه آنچنان به تکرارهاى زندگى عادت می‌کنيم که فراموش می‌کنيم جور ديگر هم می‌توان بود. ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ @hkaitb
✨﷽✨ 🔴 نابود کننده حسنات ✍ اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: روز فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كارنامه اعمالش را به او مى دهند، اما خودرا در آن نمى بيند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب كردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام! گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم. 📚جامع الأخبار، ص 412 ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ @hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام مبارک باد. همه در حیرتم امشب😍 که شب ۱۷ ربیع است و یا ۱۱ ماه شعبان معظم...
🌹داستان آموزنده🌹 حضرت عیسی علیه‌السلام به حواریون خود فرمود: مرا به شما حاجتی است؟ گفتند: چه کار کنیم؟ حضرت عیسی از جای حرکت کرد و پاهای حواریین را شستشو داد! حواریون گفتند: یا روح الله ما سزاوارتریم که پای شما را بشوییم! فرمود: سزاوارترین مردم به خدمت کردن، عالم است، این کار را کردم که تواضع کرده باشم، شما هم تواضع را فرا گیرید و بعد از من در بین مردم فروتنی کنید آن طور که من کردم و بعد فرمود: حکمت، با تواضع رشد می‌کند نه با تکبر، چنانکه در زمین نرم گیاه می‌روید نه در زمین سخت کوهستانی. 🌹 @hkaitb
✨﷽✨ 🔴 زود قضاوت نکنیم... ✍️پسر بچه ای وارد یک فروشی شد پشت میزی نشست. پیشخدمت یک لیوان آب برایش آورد.پسر بچه پرسید یک بستنی میوه ای چند است؟ پیشخدمت پاسخ داد 50 سنت پسر بچه دستش را در جیبش کرد وشروع به شمردن کرد بعد پرسید یک بستنی ساده چند است؟ در همین حال تعدادی از مشتریان در انتظار میز خالی بودند. پیشخدمت با عصبانیت پاسخ داد 35 سنت پسر دوباره سکه هایش را شمرد وگفت لطف کنید یک بستنی ساده پیشخدمت بستنی را آورد و به دنبال کار خود رفت. 🔺وقتی پیشخدمت بازگشت از آنچه دید حیرت کرد.آنجا در کنار ظرف خالی بستنی 2سکه 5 سنتی و 5 سکه یک سنتی گذاشته شده بود برای . ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ @hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه (عج) 🍃سلام روز جمعه امام زمان (عج) 🍃السلام علیک یا حجة الله فی ارضه 🎙 👌بسیار دلنشین 🔆 💔 🌷
❤️ مکتب وجدان دانش آموزی چنین حکایت می کند: ساعت امتحان درس دینی بود. تنبلی و سستی در درس خواندن کار دستم داده بود و اضطراب سراپای وجودم را فرا گرفته بود. چه کنم؟ هر لحظه فکری به ذهنم می آمد آخر تصمیم خود را گرفتم و از روشی که قبلاً نیز بارها استفاده کرده بودم، کمک گرفتم. آری، کتاب بینش دینی را در کشوی میزی گذاشته و با ظرافت تمام آنرا طوری قرار دادم که نه کسی متوجه شود و نه به هنگام استفاده دچار مشکل شوم. لحظه ای احساس آرامش کردم. خانم معلم وارد کلاس شد و سؤالها را به ما داد و من آماده... اما ناگهان او همه بچه های کلاس را غافلگیر کرد. آهسته آهسته به سوی تخته سیاه رفت و بر روی آن آیه ای کوتاه از کتاب بزرگ آسمانی نوشت: ان ربک لبالمرصا**فجر/ 14. *؛ به راستی خدای تو در کمین گنهکاران است)). سپس رو به ما کرد و تنها یک کلام گفت: آخرین نفر ورقه های امتحان بچه ها را به دفتر بیاورد و به من تحویل بدهد)). و آنگاه پیش چشمان مبهوت ما از کلاس خارج شد. او نگاه همواره ناظر خداوند را به یاد ما آورد و خود رفت، حالت عجیبی به من دست داد. در ورقه ام هیچ چیز ننوشتم، چز یک بیت شعر: خوشا در مکتب وجدان نشستن - شدن صفر و زنامردی گسستن ر.ک: ماهنامه بشارت شماره 9/ 34، براساس خاطره یک دانش آموز دبیرستان دخترانه. *** @hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷یا علی اکبر امام حسین🌷 💐از دامان ليلا گلى بر آمد 🌸شبيه حضرت پيغمبر آمد 💐نور دل زينب اطهر آمد 🌸لشکر کربلا را افسر آمد 💐پیشاپیش ولادت 🌸زيباترين، بااخلاق ترين، 💐داناترين و رشيدترين جوان تاريخ 🌸بر امام زمان عج و شمامبارکـَ با🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐
‍ ‍ • ✦﷽‌✦• ✨خشتي از طلا و خشتي از نقره✨ ✍🏻رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: وقتي مرا به معراج بردند، وارد بهشت شدم. در آنجا فرشتگاني ديدم كه با خشت طلا و خشت نقره ساختماني مي سازند ولي گاهي دست از كار مي كشند از فرشتگان پرسيدم: شما چرا گاهي كار مي كنيد و گاهي از كار دست مي كشيد؟ سبب چيست؟ ✨پاسخ دادند: هر وقت مصالح ساختماني به ما برسد مشغول مي شويم و هرگاه نرسد از كار باز مي ايستيم.گفتم: مصالح ساختماني شما چيست؟ ✨جواب دادند: سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر ✍🏻وقتي مؤمن اين ذكر را مي گويد ما ساختمان را مي سازيم. وقتي كه ساكت مي شود ما نيز دست از كار مي كشيم. 📚بحار جلد 73 صفحه صفحه 246 📚بحار جلد 18 صفحه 292 📚بحار جلد 93 صفحه 83 @hkaitb
♦️غفلت از پروردگار پادشاهی برای خدا گردن کلفتی می کرد فرشته ها گفتند چرا جواب او را نمی دهی؟روزی که آن پادشاه غذا زیاد خورده بود خداوند به معده او دستور داد غذا را هضم نکن او بیمار شد هیچ پزشکی نتوانست اورا مداوا کند خداوند به فرشته ای فرمود به شکل انسان شو ونزد آن پادشاه برو وپودری به اوبده برای درمانش در عوض نصف دارایهای او را بگیر. آن فرشته به درب قصر رفت وگفت من پادشاه را درمان میکنم به شرطی که نیمی از دارائهایش را به من بدهد .قلول کردند پودر را داد معده پادشاه کار کرد ولی بیش از حد کارکرد حال دیگر بند نمی امد او گفت یک داروی دیگری می دهم به شرط اینکه نصف دیگر دارایهای پارشاه را هم به من بدهید قبول کردند . انسانی که اینقدر ضعیف است که کار نکردن معده واسهال او را از پا در می آورد سرکشی و گردن کلفتی برای خدا چرا؟ قرآن می فرماید:ای انسان تو همیشه محتاج ونیازمند به پروردگار هستی. ((انتم الفقراء الی الله)) @hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیر خدا بود که در خانه ی ارباب تو خُلقاً و خَلقاً بشوی احمد و حیدر (ع)✨🌺