eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
721 ویدیو
47 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو ‌ " انی بری مما تشرکون " نیک معلوم کن... سلطان عشق ازبدایت تا نهایت نیک مغرور است . از آن مر عاشقان را به سیوف غیرت سر غیر بین بردارد، باش!! که صفت معشوق در مکر معشوق ندیده‌ای... شیخ روزبهان شیرازی
هو صیّادان، ماهی را به یک بار نمی‌کَشَند. چَنگال در حُلقوم چون رفته باشد، پاره‌ای می‌کَشَند تا خونش می‌رود و سُست و ضعیف می‌گردد، بازش رَها می‌کنند و همچنین بازش می‌کَشَند تا به کُلّی ضعیف می‌گردد. چَنگالِ عشق نیز چون در کامِ آدمی می‌افتد، حق تعالی او را به تَدریج می‌کَشَد که آن قوّت‌ها و خون‌های باطل که در اوست، پاره‌پاره از او برود که : اِنَّ اللهُ یَقْبِضُ وَ یَبْسُطُ
هو ✨ ذکر الهی را در اوایل حال چندان باید به زبان مداومت نمود که آن ذکر قلبی شود و قلب سالک بدون مزاحمت و مشارکت لسان ذاکر گردد که در جمیع احوال در خواب و بیداری بی اختیار زبان قلب ذاکر متذکر بود و اگر سالک ذاکر به این مقام رسد لازم است که مراقب شود قلب را به ذکر خفی قلبی و عزل نماید لسان را از ذکر تا آنکه بگردد قلب او مستغرق در ذکر الهی و غایب شود شخص سالک از حواس ظاهریه و مشاهده نماید ملکوت الهیه را به بصیرت قلبیه. خطی آداب المریدین فی السلوک میرزا ابوالقاسم راز شیرازی ذَهَبی https://t.me/Analhaghhoo
هو جز عشق هر چه بینی همه جاودان نماند
هو @daricheh4 چوب را حرمت برای میوه اش باشد و چون ، میوه نباشد ، سوختن را شاید. آن کس که واقفِ معنی باشد ، از این معنی بگیرد. صورت نیکوست ، چون معنی با آن یار باشد.
هو «غرض تو از سؤال کردن و سخن گفتن، قبول دل‌هاست_ که در دل‌ها شیرین شوی. چون برعکس می‌شود کار و از آن تغیّر دل‌ها حاصل می‌آید و رنج آن به تو عاید می‌شود، دل روا نمی‌دارد.» - .
هو وصل تو بس عزیز آمد افسوس که عمر وفا نمی کند ، جهان پر زری باید تا نثار کنم وصل تو را .
هو کسی را که تقوی بر وی غالب نباشد،وی را شغل بهتر از فراغت باشد،تا از فراغت وی را بلایی نخیزد،اما صاحب ورع را فراغتْ ملکی بی بها بود. @FEshragh
هو سایۀ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود @sufianehh
هو بر نویس احوال پیر راه دان پیر را بگزین و عین راه دان پیر تابستان و خلقان تیر ماه خلق مانند شبند و پیر ماه کرده ام بخت جوان را نام پیر کو ز حق پیرست نه از ایام پیر او چنان پیرست کش آغاز نیست با چنان در یتیم انباز نیست خود قوی تر می شود خمر کهن خاصه آن خمری که باشد من لدن مولانا
هو ادعای کمال کردن و مدعی مقامات بودن دلیل بی‌خبری است، از آن که دارنده، مدعی نیست. صدفی که از بحر به کنار افتد و خودنمایی کند گوهر در میانش نیست. کسی که اکسیر دارد خود را از خلق می‌پوشد و گوهری را به قرص نانی نمی‌فروشد. این مدعیان در طلبش بی‌خبرانند. @sufianehh
هو گویند که یک روز در حوالیِ خانقاه، مشغله می‌کردند. خَمر می‌خوردند و بانگ می‌زدند و سرود به اصحاب می‌رسید. همه بشولیدند. و شیخ سخن نمی‌گفت. عاقبت اصحاب را طاقت برسید. شیخ را گفتند: «چنین می‌باید؟» گفت: «ای سبحان الله! ایشان در باطلِ خویش چنان مستغرق‌اند که پروایِ حقِّ شما ندارند. شما در حقِّ خویش چنان مستغرق نمی‌توانید بود که پروایِ باطلِ ایشان نباشدتان!» ذکر @sufianehh