eitaa logo
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.7هزار ویدیو
43 فایل
امام صادق علیه السّلام: هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به کوثر مى شود و از آن سیرابش مى کنند. [جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554] 💠کانال اشعار مدح و مرثیه اهلبیت علیهم السلام ارتباط: @Raihanatoll_Nabii
مشاهده در ایتا
دانلود
💚حسیــــــــــــن‌جـــــــــــان💚 چون‌که‌دوای‌زخم‌شمااشک‌چشم ماست اشک از خدا به وسعت دریا گرفته ایم 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ⚜دعوتید به کانالی با اشعار آئینی 🍃 ⚜کانالی‌پرازمدح‌اهل‌بیت ومناجات🍃 ⚜با اشعاری از شاعران مطرح معاصر، میزبان شما خواهیم بود، و در ایام و مناسبت های خاص، با زیباترین اشعار آئینی همراه شماهستیم. 🌷 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ڪلیڪ‌رنـجہ‌بفرمایـیـد‌...🕊 https://eitaa.com/joinchat/49938435Cd84973a2bd کانــال‌اشعـــارآئینـــی‌حسینیــــهٔ دل🙏 ✨✨✨✨✨✨
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
💚حسیــــــــــــن‌جـــــــــــان💚 چون‌که‌دوای‌زخم‌شمااشک‌چشم ماست اشک از خدا به وسعت دریا گر
همراهان عزیز، کانال حسینیه دل را به دوستان و آشنایان و هم گروهی های خودتون معرفی کنید تا این کانال آیینی بیش از پیش رشد و پیشرفت داشته باشه.
از خاک کشتگان تو باید سبو دمد مست است از نیام تو عمر بن عبدود در عهد تو رطوبت مِی زد به هر بلد خورشید مست کرد و دو دور اضافه زد دادی ز بس به دست پیاله مدار را @hoseiniye_ye_del
قهرمان عشق بر گردن فرازان غالب است کیست تا بیرون کشد از دست حیدر تیغ را @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی که آیه آیه ی قرآن خدا نوشت گویا کنار نام خودش مرتضی نوشت غیر از تو راه حقّ و نجاتی نیافتیم چون "انّما ولیّکُمُ الله" را نوشت در آیۀ غدیر و تکامل به دین،ببین تنها که را برای همه مقتدا نوشت مداح ذات تو، که به جز ذات کبریاست؟ حقّا به مدح تو به کتابش ثنا نوشت آن را که داشت در دلش حبّ علی قرار صد ساله راهش از ره دوزخ جدا نوشت از نوع آن ولادت در کعبه،حقّ به خلق فهمانده که حساب علی را سوا نوشت بودی وصی و لحم و دم و جان مصطفی پس می توان که نام تو را مصطفی نوشت سرّ نبوّتی، که شدی ختم اوصیاء شرط نبوّت همه را زین ولا نوشت کی راه نیل در بر موسی گشوده بود نام تو را به بحر،یقیناً عصا نوشت عیسی یکی ز شیعیان علی بود بی گمان هر مُرده را که زنده ز نام شما نوشت محو نبرد تو همه بودند در اُحد آمد ز راه پیک خدا و تو را نوشت تعبیر یل برای تو هم کسر شأن توست در شأن و مرتبت چو خدا لافتی نوشت   جز"ذکر" نام توکه "علیٌ عبادَه" شد ذکری ندیده صفحه ی ایجاد تا نوشت مارا که جان ز جام ولای تو مست شد بر"بارگاه قدس نجف" مبتلا نوشت مارا که دل به زلف خم یار بسته ایم اصحاب" البلاءُ لأهلِ اللّولا" نوشت آنجا که شد به کوچه ز سیلی رخی کبود در حیرتم... چه صبر عظیمت خدا نوشت هرگز ز داغ کوچه خلاصی نداشتی فُزتُ وَ ربّ کعبه" تو را تا رها نوشت گفتی به چاه راز دلت را به نیمه شب سهم تو را ز داغ، چه بی انتها نوشت تا من غلام حیدرم از عالمی سرم صد شکر ازخدا که مرا هم گدا نوشت نه ابتدا به فضل تو دیدم نه انتها این بحر بیکرانه خدا تا کجا نوشت @hoseiniye_ye_del
کمانِ ابرویِ دلبر، شکار می خواهد ذبیح می طلبد؛ جان نثار می خواهد مجال عرضه ی بی دست و پایی ما نیست شراب عشق علی کُهنه کار می خواهد رسیده سائل و از او نگین طَلب کرده رسیده میثم تمار و دار می خواهد علی معلم تدریس «قاب قوسین» است فقیرِ کاهلی از او "انار" می خواهد!؟... شکوهِ پرچمِ ایوان طلای او از باد نوای هوهوی بی اختیار می خواهد چه ظلم ها که بر او روزگار آورده چه صبرها که از او روزگار می خواهد علی است نام خدا در شناسنامه ی عشق مرا ببخش! دلم گَه گُدار می خواهد - - که جای کعبه به صحن نجف کنم سجده جنون بندگی ام، سنگسار می خواهد قسم به لوح و قلم هر بلند بالایی ز خاک پای علی اعتبار می خواهد شبیهِ کاه رسیده اُحد مقابل او برای کوه شدن، اقتدار می خواهد چهار فصل دلم را خدا به لطف علی بهار خواسته است و بهار می خواهد خیال خال علی خواب مَخمَلی را بُرد که این معادله، شب زنده دار می خواهد به کوه کندن فرهاد غبطه خواهم خورد که شهد عشق علی پشتکار می خواهد فقیر و خسته و درمانده و پریشانم چه عاشقانه مرا زلف یار می خواهد تمام هستی خود را که باختم، گفتم: چه چیز دیگری از من قمار می خواهد؟! ... اگر که پاسخ من را به تیغ هم بدهد ببوسم آن چه لب "ذوالفقار" می خواهد چه عیب اگر که به انگور دست ما نرسید امیر، عاشق خود را خمار می خواهد ادامه دادن این شعر کار شاعر نیست حِسان و حِمیَری و شهریار می خواهد شبیه حضرت آدم همیشه عاشق او کنار صحن و سرایش مزار می خواهد دعای آخر عشاق او فقط فرج است ظهور صاحب مان، انتظار می خواهد @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلم مشغول او بود و سرم را مشغله میداد به دورش گشته ایم هروقت اذن هروله میداد مُعَطَّل که نمیماند کسی بر درب این خانه به او تا رو زدیم روزیِّ ما با حوصله میداد به هر کس که گدایش شد به هر کس که به پاش افتاد خودش جاه و جلال و شأنِ شاه و منزله میداد هر آن صیدی که صیّادش شهنشاه نجف بوده شبیه آهویی سرمست ، خود پا به تله میداد سوالِ سائلت این بود ، علی عبد است یا معبود مناجاتش چه زیبا پاسخِ این مسئله میداد علی `مَمسوسُ فی ذات” است و پاسخ به اَنَا الحَقَّش عرب قالو بلا میداد ، عجم آری ، بله میداد نه با دشنه ، نه با خنجر ، نه با تیر و نه با شمشیر علی با تیغ ابرو جنگ ها را فیصله میداد   @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 تا که این شور را شعور کنم میروم از نجف عبور کنم لحظه ای از زمین جدا بشوم آسمان را کمی مرور کنم از سلیمان اجازه می گیرم که خودم را شبیه مور کنم گریه ها کرده ام برایش تا شعر را غرق در سرور کنم من که از شوق مَنْ یَمُتْ یَرَنی زندگی با خیال گور کنم آنقدر میزنم صدایش تا خلوتم را پر از «حضور» کنم گفته‌ام «اوریا» که مدحش را گاهی اوقات از زبور کنم حرفی از معجزات او بزنم یادی از نور کوه طور کنم شرحی از دردهای او بدهم تا که ایوب را صبور کنم دل و جان شستشو دهم با اشک قلب را شیشه ی بلور کنم با عنایات او وجودم را خالی از هرچه غیر نور کنم "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" @hoseiniye_ye_del
🌸🍃 تشنه ام تشنه ی شراب توام من خرابم اگر خراب توام مایه ی افتخار من هستی گرچه من مایه ی عذاب توام با همه جز تو بی حساب شدم به امیدی که در حساب توام باز هم می دهم سلام به تو باز هم سر خوش از جواب توام از ازل تو ابوتراب منی تا ابد ذره ای تراب توام خطبه های توخط به خط اعجاز عاجزم عاجز از خطاب توام واژه ای دست و پا شکسته ام خط خطی هایی از کتاب توام "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" @hoseiniye_ye_del