eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
292 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر سر مأذنه گل داده اقاقیِ سپید باز هم نغمۂ «أین الرّجبیون» پیچید ماه دلدادگی و ماه وصالِ ما شد باز هم لطف و کرم شامل حالِ ما شد @hosenih از همه ثانیه هایش برکت می بارد چه شب و روزِ پُر از خیر کثیری دارد کاش با دست علی(ع) آب حیاتی برسد فاطمه(س) لطف کند برگ براتی برسد تا پس از کرب و بلا راهی مشهد بشویم در شبِ عید به پابوسی آقا برویم آن امامی که رئوف است و پسردار شده حُسن بی حد شده، آیینۂ سرشار شده هشتمین نور شده صاحب دردانه بیا محض تبریک به زهرا(س) و به شکرانه بیا نور چشمان رضا(ع) در دل ما جا دارد پسر حضرت نجمه(س) چه تماشا دارد گذر دل به درِ خانۂ او افتاده کاظمینی شده هر کس که سلامی داده پر کشیده ست دلم از حرمش تا حرمی چون رسیده ست گلِ محترم و با کرمی دور شش گوشه پُر از بالِ ملائک شده است واژه هایم به ضریحش متبرّک شده است داده بر اهل ولا دستِ خدا هدیۂ ناب نوۂ حضرت زهرا(س)؛ پسر نازِ رباب(س) دستِ خورشید چه خیرالعملی آورده باز هم حضرت ارباب علی(ع) آورده شیرخواره ست ولی رزم عیانی دارد وقت ایثار عجب تاب و توانی دارد پا به پایِ علی اکبر(ع) شده سرمستِ پدر اوج شش ماهگی اش شد سپر دست پدر چقدر روحیۂ رزم شناسی دارد کنج گهوارۂ خود اشکِ حماسی دارد دل به میدان زد و شور علوی در سر داشت حرمله آمد و یک تیرِ سه شعبه برداشت @hosenih تیر در چلّه چه حیران شده و غمگین شد گوش تا گوشِ علی اصغرِمان خونین شد کمرش خم شده و محوِ پسر گشته حسین(ع) سمت خیمه دو قدم رفته و برگشته حسین(ع)! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ما سائلان کوی جوادالائمه ایم دلدادگان روی جوادالائمه ایم @hosenih پابوسی غریب خراسان که میرویم محتاج آبروی جوادالائمه ایم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بنویسید از او از همۀ زاویه ها تیترها پاورقی ها متن ها حاشیه ها همه جمعند سر سفرهء ارباب حسین رنگ و بوی علوی دارد اگر قافیه ها جای دارد که بیایند دوباره همگی به کمک ، مریم ها ، هاجرها ،آسیه ها همۀ هاشمیون منتظر یک خبرند حبس گردیده نفسهای همه در ریه ها قلب ها می تپد و ثانیه ها حساس است می شمارند همه تک تکِ این ثانیه ها نوهء ماهرخِ حضرت زهرا آمد علیِ سوم ارباب به دنیا آمد @hosenih خانۀ حضرت ارباب معطر شده است رونق خانۀ اوچند برابر شده است خانه ای با سه برادر ، سه قمر ، سه خورشید پدری محو رخِ این سه برادر شده است روی یک دوش ، رقیه ، علی اصغر حالا جاش دوشِ دگرِ ساقی لشگر شده است ز دو چشمش همه آثار بزرگی پیداست چقَدَر زود شبیه علی اکبر شده است همه تبریک بگوئید به ارباب و ربا ب راحت جان پدر ، هستی مادر شده است پدرش هرچه که خواهیم به ما می بخشد حتماً این بار به ما کرببلا می بخشد @hosenih مثل خورشید به دل سرزد و تابید علی صورتش مثل قمر بود و درخشید علی آمد وآمدنش خنده به لبها آورد آمد و بر پدرش روحیه بخشید علی زیر و رو شد دل ارباب چو خندید رباب عمه خندید ، لبش وا شد وخندید علی رحمتی بود که بر اهل زمین نازل شد به کویرِ دلِ خشکِ همه بارید علی عاشق نام علی بود حسین ابن علی پسرش را به همین قاعده نامید علی آمد ونامِ علی شایع و رایج شده است مثل عباسِ علی باب حوائج شده است @hosenih پاکی ات رفته به زهرا و شمایل به علی رنگ و بوی تو چو زهراست و مایل به علی خلق وخویت چو حسین است وابالفضل ، ولی رفته جذابیت چشم تو کامل به علی دلِ خود را به پدر باختی و دل به پدر پدرت باخته که باخته ای دل به علی محفل ذکر علی عادت دیرینۀ ماست هست اصلاً همۀ عشقِ محافل به علی هر که بر دامن تو دست توسل زد ، شد بی کم وکاست دل او متمایل به علی به علی رفته تماماً وجنات و سکنات به علی شیر خدا و نوهء او صلوات ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یم عشق و وفا را گوهر آمد سپهر سرخ خون را اختر آمد نهال آرزوی کربلا را به گلزار ولایت نوبر آمد امیرالمؤمنین چشم تو روشن ذبیحت را ذبیح دیگر آمد بنی هاشم بنی هاشم مبارک که میلاد علیِّ اصغر آمد ذبیحان را ذبیح شیر خواره شهیدان را شهید دیگر آمد حسین بن علی را آخرین گل که شد تقدیم حیّ داور آمد جهان را لاله باران کرده این گل خزان‌ها را بهاران کرده این گل @hosenih همای وحی طبعم این خبرداد خدا بر شمس دین قرص قمر داد به نجل شیر یزدان شیرخواری ز شیران شجاعت، شیرتر داد عروس فاطمه چشم تو روشن که نخل آرزوهایت ثمر داد خدا را یوسف مصر ولایت به حُسن ماه کنعانت پسر داد پسر نه، مُهر طومار شهادت پسر نه، رایت فتح و ظفر داد ببین مادر سفیدی گلویش خبر از روز ایثار پدر داد از آن ساعت که چشم خویش بگشود نگاهش بر سر دوش پدر بود @hosenih یم ایثار را گوهر مبارک سپهر عشق را اختر مبارک پیام آید ز خون هر شهیدی که میلاد علی اصغر مبارک شب میلاد مسعود برادر به سجّاد و علی‌اکبر مبارک سکینه با گل لبخند گوید پسر آورده‌ای مادر مبارک طلوع اختر برج ولایت بر ای آل پیغمبر مبارک حسین بن علی چشم تو روشن محمد فاطمه حیدر، مبارک شفیع محشرکبری خوش آمد ذبیح کوچک زهرا خوش آمد @hosenih زهی طفل و زهی قدر و جلالش فلک مات و ملک محو کمالش رخ نورانی‌اش ماه دو هفته ملک در پیش رو همچون هلالش دو دست کوچکش دست خداوند محمد جلوه کرده در جمالش چنان افکنده شور و حال داده که مادر گشته محو شور و حالش پرد بر دوش بابا چون کبوتر کند سیرالی الله بال بالش دهان خویش را ناشسته از شیر بود آهنگ میدان قتالش جهان لبریز از هنگامۀ اوست سپیدیِّ گلو خون نامۀ اوست @hosenih مهی سرزد که گردون محو رویش گلی بشکفت عالم مست بویش پدر می‌دید در لب‌های خاموش هزاران قصه در سرّ مگویش نشان می‌داد کز صبح ولادت شهادت بود عشق و آرزویش بنازم طفل شیری را که اسلام سرافراز است از خون گلویش به ظاهر طفل و پیران کمالند گدای آستان، زوّار کویش ولادت یافت از مادر که بابا کند با تیر قاتل روبرویش رود معراج تا باروی گلگون عروج خویش را می‌دید در خون @hosenih ز بس بودش به سر شور شهادت تبسّم داشت بر لب از ولادت علی بن الحسین است این کز آغاز شهادت را نبیند جز سعادت خدایا این کدامین طفل شیر است که شیران را دهد درس شهادت چگونه کودک شیریش خوانم که بر پیر خرد دارد سیادت شهادت را از او مهر قبولی شهیدان را به وی عرض ارادت نمی‌دانم بگریم یا بخندم که امشب هر دو را دانم عبادت دلم آئینۀ مهر رخ اوست بخندم یا بگریم هر دو نیکوست @hosenih حسین بن علی گل، او گلاب است مدینه سایه و او آفتاب است ولادت نامه‌اش یک آسمان نور شهادت نامه‌اش یک انقلاب است به قربان دو چشم نیم بازش که نه بیدار می‌باشد نه خواب است حیاتش بسته بر تیر محبت عروجش بر فراز دوش باب است به شیر مادرش سوگند کاین طفل وجودش تشنۀ اسلام ناب است مگر تیرش کند سیراب از آب وگرنه بحر، پیش او سراب است به خود گوید که من مشتاق تیرم اگر چه طفل شیرم طفل شیرم @hosenih من آن طفلم که لب ناشسته از شیر سپر کردم گلوی خویش بر تیر کتاب عشقبازی آیه آیه به خون حنجرم گردیده تفسیر دلم آرام و جانم در تب و تاب لبم خاموش و فریادم جهانگیر خدا از شیرخواری عاشقم کرد که شستم دل ز آب و دست از تیر چو خندیدم به پیکان در دم مرگ ملک فریاد زد تکبیر، تکبیر به بذل جان، علی گردید پیروز به خون خویش اصغر کرد تطهیر اگر چه از نوا گردید خاموش زند از نخل (میثم) خون او جوش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چشمه عشق که جوشید خدا لب تر کرد با نی خلق جهان را نفس کوثر کرد هرچه جوشید علی بود علی بود و خدا نمک سفره این طایفه را حیدر کرد جاری از دامن این چشمه فقط چشمه شده چشمه هایی که زمین را زفلک برتر کرد وخدا هرچه که جوشید از آن خیر کثیر صورت و سیرت او را علی دیگر کرد عالمی تشنه این طایفه چشمه شدند کاش میشد زغبار رهشان لب تر کرد بازهم هردوجهان نیز گرفتار شده دومین چشمه از آن چشمه پسر دار شده @hosenih پسری که رخ او جلوه مولا دارد پسری که نمک حضرت زهرا دارد چوب گهواره چنان دست گرفته است ببین به کفش باز عصا حضرت موسی دارد به تماشای قدش زنده شود گورستان این که در مهد قدی محشر کبری دارد به غبار قدم پیر غلامش سوگند نفس نوکر او بوی مسیحا دارد آنچنان آینه حیدر کرار شده کعبه بردارد اگر باز ترک جادارد نام توشد علی ویاد پدر بود حسین نام تو نام پدر بود پسربود حسین @hosenih خنده روی لبت زندگی مادر شد لای لایی شبت هر نفس خواهر شد هرکه پرسیدکه دختر شده یا اینکه پسر همه گفتند که شیری چو یل خیبر شد سیب سرخی و پدر هرچه تو را وصف نمود نیمه ای حیدر یک نیمه تو کوثر شد همه از هیبت عباسی تو میگویند باز فرزند علی صاحب یک لشگر شد زینت دوش ابالفضل رقیه است اگر تن تو زینت آغوش علی اکبر شد توفقط گریه نکن هرچه که شد باز بخند در غم را به دل مادر غمدیده ببند @hosenih چه قدر رخت برای تو خریدم پسرم چه قدر نقشه برای تو کشیدم پسرم رخت میلاد تورا تا به شب دامادی... چه قدر پارچه پای تو برید م پسرم لای لایی ششم خواب تورا می گیرد اینقدر خفتن با ناز ندیدم پسرم کاش می شد که کمی زود زبان باز کنی چه قدر کاش از این سینه شنیدم پسرم نذر کردم که علمدار پدر باشی تو علم و مشک برای تو خریدم پسرم آن همه نقشه کشید و همگی رفت به باد تا گذار پدرت بر گذر غم افتاد @hosenih هرچه کردند نشد قطره آبی برسد قطره آبی به لب خشک وکبابی برسد هرچه کردند نشد گریه تو بند شود کاش می شد که به چشمان تو خوابی برسد پدرت برد که تا منت دشمن بکشد خواست تا یک نفر از شر به ثوابی برسد آنچنان دست پرش کرد عدو, هیچکسی اینچنین حدس نمی زد که جوابی برسد خون او را به فلک داد مبادا مردم به سرلشگر نامرد عذابی برسد چشمه عشق که جوشید خدا لب ترکرد بانی مجلس ما را علی اصغر کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
🔴اشعار ولادت امام جواد (علیه السلام) و حضرت علی اصغر (علیه السلام) منتشر شد ✅ برای دسترسی آسان‌تر به اشعار هشتگ های زیر را لمس کنید: 🙏التماس دعا 🌷هر خانه یک هیأت🌷
بسم‌ الله الرحمن الرحیم برای محکومیت ▶️ درون سینه بساطی به غیرِ آه ندارد هر آن کسی که به غیر از خدا پناه ندارد آهای مردم دنیا ، شبیه کبک بمانید که مُثله کردن مظلوم ها نگاه ندارد @hosenih چقدر جهل مقدس! چقدر روضه ی مکشوف! که صلح ، جای در این دفتر سیاه ندارد من از سکوت قلم ها به این نتیجه رسیدم شهادتین شما غیرِ " لا اله " ندارد بسوزد این همه معبد که بین فتنه پناهی برای کودک مظلوم و بی گناه ندارد چگونه کوه بلا را به روی شانه بگیرد که جسم نازک او تاب وزن کاه ندارد میان جنگ و تنفر ، میان لعنت و نفرین میان این همه ظلمت ، چراغ راه ندارد ستم نمانَد و ظالم به خاک و خون بنشیند که نور روزنه ای چاه کن ، به چاه ندارد @hosenih به دور باطل دیوار مرگ ها بنویسید کسی بخاطر جان حق اشتباه ندارد بترس از دل غمگین و اشکهای کسی که درون سینه بساطی به غیر آه ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم @hosenih دست بر روی سینه هربار از سمت باب الجواد می آیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
🌷میلاد با سعادت حضرت امام جواد علیه السلام تبریک و تهنیت باد من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم دست بر روی سینه هربار از سمت باب الجواد می آیم شاعر: https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در هر قنوت؛ تا پدرت یاجواد(ع) گفت سائل رسید و پشتِ درت؛ یاجواد(ع) گفت «آدم» به پنج تن متوسّل شد و سپس «آمد» نشست دور و برت یاجواد(ع) گفت @hosenih با دست هایِ پُر به درِ خانه بازگشت تا کعبه بسکه همسفرت یاجواد(ع) گفت خورشید؛ کاسۂ تهی از نورِ خویش را چرخاند خسته! دورِ سرت یاجواد(ع) گفت مُهری که بوسه زد خطِ پیشانیِ تو را در سجده هایِ هر سحَرت یاجواد(ع) گفت @hosenih هر روز پیش از آنکه حدیثی بیاورد راویِ خوب و خوش خبرت یاجواد(ع) گفت کشتیِ نوح را به هدایت روانه کرد تا هادی الأمم! پسرت؛ یاجواد(ع) گفت! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گفت رفتم به عالمی دیگر پیرفرزانه ای بوقت سحر بود آن لحظه ذڪر روی لبم نام قهار قادر داور @hosenih گوئی آندم مرا مڪاشفه ای آمد ازبخت خوش چنین به نظر باغ زیبا وبا صفائی بود پر ز اشجار سبز و خوش منظر می وزید عطر گل به جای نسیم ڪه نبوده ز بوی آن خوشتر رودهایی روان و بس زیبا آبشاری بلند و زیباتر در میان، ڪاخ با شڪوهی بود سنگ هایش زمرد و دُر و زر دیدم آنجا شهی نشسته به تخت واز ملائڪ به گرد او مهتر @hosenih داشت عِمامه ای بسر گفتم ڪیست این پادشاه تاج به سر هاتفی با ندای زیبا گفت این شهنشاه هست پیغمبر شال سبزی عیان بدور ڪمر بر سرِ دوش عبا، قبا در بر و جمالی ڪه خواند در وصفش سعدی آن شاعر سخن گستر مه فرو ماند از جمال نڪوش در برش سرو خم نموده ڪمر گفتمش ڪیستند در بر او گفت زهرا و دیگری حیدر گفتم آن نازنین تران گفتا او شُبیر است و دیگری شُبّر @hosenih از سر لطف ڪردگار ودود دیدم انوار چارده سرور ڪز سر دست بوسی ایشان آمده خیل انبیا یڪ سر یڪصد و بیست و چار هزار نبی صف به صف در ڪف همه ساغر گفتم این نهر پاڪ و زیبا چیست گفت اینجاست چشمه ی ڪوثر ساقی انبیا و خیل ملڪ گشته جبریل و می زند شهپر گفتم این شور و شادمانی چیست چیست این نور های بس انور راستی ڪیست او ڪه شادتر است گفت علی بن موسی جعفر سرِّ انوار پاڪ و نورانی گویمت آنچه دیده ای به بصر @hosenih از سر لطف حق رضا امشب می شود او پدر به وقت سحر حال همراه ما بیا بنشین بین طلوع ستاره ای دیگر از شعف شد وجود من مشعوف منتظر مانده ام شود چه خبر ناگهان حبرئیل داد ندا مژده آمد ز خالق اڪبر آفریدم محمدی دیگر چون محمد شه همایونفر خلق گردید از رضای خدا بر رضا پر ثمر نموده شجر شد پدر ثامن الحجج آری ڪوری چشم دشمن ابتر گشت انوار قدسیان از شوق گرد یڪ نازنین مه پیڪر @hosenih همه انوار گرد او حائل همه سرمست باده و ساغر گوئیا گشته روز رستاخیز وه چه هنگامه ای به سان محشر لقبش شد جواد و گو چه لقب از جواد الائمه بُد بهتر پدری را ڪه هست شمس شموس پسرش هم شود چو قرص قمر گل ریحانه چون شڪفت شدند دایه اش ساره ، مریم و هاجر آمد آن دُرّ هشت بحر و سپس گشت بحر و یم سه دُرّ و گوهر مفتخر بر گدایی ڪویش صد چو حاتم گدای چشم به در زنده گردد مسیح از دم او وز ڪلامش ڪلیم گویا تر @hosenih گشته مبهوت یوسف مصری محو خال رخش چو ڪرده نظر پور اَڪثَم بُود به محضر او ڪمتر از طفلِ در بر مادر انبیا جز محمد اند همه در بر او ستاده در محضر پسر حضرت امام رضاست شه و سلطان طوس و هر ڪشور نه خراسان ڪه شاه عالم اوست آن امامی ڪه هست فخر بشر چون سلیمان به مشهدش آید از برای خرید انگشتر خود ببیند که خیل طیر و وحوش جن و انس اند بر درش نوڪر @hosenih هر ڪسی ڪه او گدای ڪویش شد تاج شاهی نهاده اش بر سر شاه و سلطان ماسوی آمد ڪوثر حضرت رضا آمد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تا زمین قدم برداشت آسمان نوشت علی آسمان كه بر پا شد كهكشان نوشت علی كهكشان كه بر پا شد یك جهان نوشت علی این جهان كه معنا شد بیكران نوشت علی بیكرانه ها پر شد لامكان نوشت علی با هر آنچه كه می شد با همان نوشت علی با قلم نوشت علی با زبان نوشت علی و سپس هر آنچه داشت در توان نوشت علی روی صورتِ انسان روی جان نوشت علی با غبار او روی چشممان نوشت علی آنقدر نوشت از او تا جهان پر از او شد تا كه دست حق رو شد ذكر عاشقان هو شد @hosenih پس دو مرتبه روی صورتم نوشت علی دوست داشت پس روی قسمتم نوشت علی در رگم كه جاری شد غیرتم نوشت علی پا شدم زمین خوردم همتم نوشت علی تا كمی ضعیف شدم قوتم نوشت علی آمدم ذلیل شوم عزتم نوشت علی پس خدا خودش روی قیمتم نوشت علی روی بیرق سبز هیئتم نوشت علی آنقدر نوشت علی روی سرنوشت من تا فقط علی باشد خانه ی بهشت من روز اول خلقت با علی حساب شدم در قنوت او بودم تا كه مستجاب شدم @hosenih زیر پای او ماندم تا غبار ناب شدم بر سرم چنان تابید تا كه آفتاب شدم آنقدر كه او تابید از خجالت آب شدم در غدیر چشمانش من هم انتخاب شدم آنقدر نگاهم كرد تا كه من خراب شدم زیر جوشش چشمش ماندم و شراب شدم مِی شدم پیاله شدم مست بوتراب شدم هی علی علی گفتم در علی مذاب شدم می نویسم از عشقم می نویسم از دردم غیر دور چشمانش هیچ جا نمی گردم @hosenih توی محفل ذكرش دُرِّ ناب می ریزند پای هر علی گفتن هی ثواب می ریزند روی ما فرشته ها هی شراب می ریزند توی جام خالی ما هی شراب می ریزند روی چشممان خاك بوتراب می ریزند در شب سیاه ما آفتاب می ریزند روی ما دعاهای مستجاب می ریزند در حساب فردامان بی حساب می ریزند كبریا كه می بخشد این همه به عشق او چون علی به ما آموخت لااله الا هو... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم آمد شبِ حیران شدن وقتِ جنون وقتِ پریشان شدن شُکر نوشتند برایِ دلم آیِنه ای گوشه ی ایوان شدن کارِ من و حضرت جبریل شد تا به ابد دست به دامان شدن پرده بر اُفتاده خدا خواسته با همه ی خویش نمایان شدن تازه از امروز به پیغمبران واجبِ عینی است مسلمان شدن فصلِ شراب است به ما واجب است قبله ی ما ابن ابی طالب است @hosenih هست مرا حسرتِ تمارها شیعه شدم شیعه ی این دارها مادرِ من تا که مرا شیر داد نادِعلی خوانده مرا بارها نامِ تو گفتیم بزرگی کنیم سایه ی گُل هست بر این خوارها ما نه فقط ریخته پیغمبران پیش کشِ تو سر و دستارها تا که پیمبر شب معراج دید روی تو را در همه تالارها بر لبِ او نامِ تو سوگند شد نام تو چون نام خداوند شد @hosenih کعبه گرفته به کَفَش جانِ خویش خاک شده خاکِ سلیمان خویش صاحبِ خانه به درِ خانه بود کعبه پس از این شده مهمان خویش با همه بُت های خودش سجده کرد بر قدم حضرت سلطان خویش کعبه به خود گفت که آخر رسید آنکه تو را ساخته دربان خویش باید از این راه نیاید امیر راه گشا راه به دستانِ خویش کعبه قدم بر سرِ افلاک زد پیشِ علی سینه ی خود چاک زد @hosenih تا رُخت ای ماه پدیدار شد یوسفِ یعقوب گرفتار شد کعبه فقط خاک و گِل و سنگ بود آمدی و معدن اسرار شد کعبه در آغوشِ زمین خوابِ خواب با نفسِ قدس تو بیدار شد کعبه نمی خواست که بیرون شَوی چشم نبی دیده و ناچار شد کعبه درِ بسته ی خود باز کرد معنی توحید پدیدار شد آمدی از عرش خبر می رسد تن تنه ی کیف بشر می رسد @hosenih وقتِ نبردت شد و پروردگار باز به وجد آمد از این تار و مار مانده ام اینجا که تویی وقت رزم یا که خدا آمده در کارزار وای که حتیٰ ملک الموت هم میکند از پیش نگاهت فرار پشت ندارد زرهَت پشتِ تو نیست به جز یک سر سنگ مزار خصم به میدان نزده شد دو نیم به به از این حیدر و این ذوالفقار نقشِ به پیشانی تو فاطمه است ذکرِ رجز خوانی تو فاطمه است @hosenih نیست غمی شوق شما تا که هست هست گدا سفره ی آقا که هست گفت به مجنون که چه داری برو گفت در این دل غمِ لیلا که هست هر چه بلا هست چه غم باک نیست بر سر ما سایه ی مولا که هست پیش تو گیریم نداریم جای خُب قسم حضرت زهرا که هست خصم کجا و حرم دخترش بر سرِ آن پرچم سقا که هست شُکر امیر آمد و نعم الامیر دست تهی آمده دستم بگیر @hosenih آنکه سری پای شما داشته آبرویی در همه جا داشته با تو حسینی حسنی زاده ایم با تو دلِ ما همه را داشته دست سرِ جمع یتیمان بکش خانه ات از قبل گدا داشته حق بده آقا به دلم سوخته حسرتِ ایوان طلا داشته حال مرا هرکه چنین دید گفت: آرزوی کرببلا داشته... قسمت او شد به نجف بال زد آنکه براتی زِ رضا داشته... آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ اگر ما با علی باشیم در دنیا علی با ماست نه تنها اندر این دنیا که در عقبا علی با ماست علی با حق و حق با او گواهم پنح دم یا هو به ابجد سیر کن تا بنگری معنا، علی با ماست @hosenih مسیح از مرتضی پرسید راه آسمان ها را بگو بر پیروان مکتبِ عیسی علی با ماست ز لطفش نامۀ اعمال شیعه می شود اصلاح علی پرونده ها را می کند امضا، علی با ماست خروشان موج در پیش و از طوفان چه می ترسی بگو یک یا علی و بگذر از دریا علی با ماست تعال الله ولایت بر سر ما سایه گسترده تو بنشین مدعی در سایۀ طوبا علی با ماست شهیدان بر در و دیوار این کاشانه بنوشتند قسم بر همت مردانۀ زهرا علی با ماست به عالم تا قیامت کشور ما ناز خواهد کرد و بر این ناز می نازیم چون مولا علی با ماست @hosenih دل اهل ولا را گر هزاران بار بشکافی در او بینی نوشته با خط خوانا علی با ماست به شیطان بزرگ و کوچک دوران بگو ما را هراسی نیست از تهدید آمریکا علی با ماست به کعبه زاده شد تا قبلۀ دل ها شود حیدر قسم بر احترام مسجد الاقصی علی با ماست دعای اعتکاف مادرش شد مستجاب آن شب شنید از هاتف غیبی، مکن پروا علی با ماست @hosenih شب معراج طاها مرتضی را در فلک می جست ندا آمد حبیب ما بیا بالا علی با ماست "کلامی" با علی بودن به محشر عالمی دارد بگو ای دل مکن اندیشۀ فردا علی با ماست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ حدیثِ "ذکرُ علیٌ عباده" خود گویاست که برترینِ عبادات ، صحبت از مولاست به کعبه چون نگری ، ذکر یاعلی دارد سخن ز قبله ی دلها ز آیت عظماست به مُستجار نظر کن ، شکافِ کعبه ببین که مُستجار محل ظهور نور هُداست ببین که فاطمه بنت اسد چه می گوید به کعبه ذکر علی بر لبان او زیباست صدای قلب پیمبر علی علی علی است نوای ناطقِ قرآن صدای این آقاست خدا به صوت علی با پیمبرش به سخن پیمبرانِ خدا را علی ولی الله است به گِرد نور علی در طواف ، هر ذره و یک نمونه از این ذره ذره ها دلِ ماست به آسمان و زمین کن نظر ، علی گویند به کوه و دشت نگر از علی علی غوغاست علی علی و علی عالی و علی اعلا علی ولی و علی والی و علی والاست اَبَا الائمه ، اَبَا الزینب و اَبَا الحسنین ابوتراب ، اَخُ المصطفی ، علی یکتاست خدا برای دل فاطمه علی داده هزار شکر که همتای مرتضی زهراست مَلک به امر خدا سجده بر علی دارد یقین که شکر علی در مسیرِ شکر خداست ((علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی)) @hosenih علی مُاَوّ ِلِ قرآن علی همان قرآن علی مفسر فرقان علی همان فرقان علی جمالِ جمیلِ خدای بی تمثیل علی صراط و علی محشر و علی میزان علی است جمعِ جمیعِ صفات رحمانی علی هزار و یک اسمِ مبارک سبحان علی است واله و سرگشته ی خداوندش و اوست معنیِ ممسوس ذات حق اینسان علی است عبد عبید محمدِ محمود علی است کاشفِ کرب و علی به احمد جان علی معلمِ خضر و همه پیمبرها علی امیر همه مومنان علی ایمان علی است عابد و زاهد علی است مرد نبرد علی است مرد جهاد و شهادت و عرفان علی است شیر خدا شیر جبهه ی اسلام علی است شیر رسول خدا علی طوفان علی است صاحب تیغ و علی است سَیف الله علی است بازِ شکافنده تا صف عدوان علی است واسطه ی خَلق و حق ، علی مولاست علی است دستِ توسل به درگهِ جانان علی است رهبر دلها امام حزب الله بزرگ مَرد بسیجی است در همه دوران علی است ذات شجاعت علی است روح سترگ علی امام عدالت علی شهِ دو جهان ((علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی)) @hosenih که می توان بنویسد زخُلق نیکویش که می توان بسراید زتاق اَبرویش ز خطبه خطبه ی نهج البلاغه می پرسم چگونه وصف نمایم کلام دلجویش دو هدیه بود که شد یار و یاورِ اسلام نبی به خُلق و علی هم به زور بازویش کجاست بِینِ من و تو بصیرتِ عمار که در برابرِ هر فتنه بود همسویش کجاست مالک و مقداد و بوذر و سلمان کجاست آنکه بماند مدام در کویش هماره می شود از امرِ او اطاعت کرد به پِلک هم زَدنی رُخ مَتاب از رویش علی است آنکه نترسید یکدم از دشمن علی است آنکه نلرزید هیچ زانویش علی که یاریِ مجموعِ انبیا می کرد به وقتِ یاریِ زهرا که بَست بازویش؟ چه شد که زانوی حیدر به کوچه ها لرزید چه شد که دید ، نشسته بخاک ، بانویش چه شد که ضربه ی سیلی نصیب زهرا شد چه شد که فاطمه مخفی نمود از او رویش چه شد که پشتِ درِ خانه هیزم آوردند چه شد که فاطمه بشکست ، ضربه ، پهلویش برای فاطمه مقتل ، زیاد می خوانیم ولی کجاست کسی که مدد کند شویش ((علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی)) ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در مخزن لايموت دردانه علي است در كون و مكان امير فرزانه علي است @hosenih در كعبه ظهور كرد تا بر همه كس معلوم شود كه صاحب خانه علي است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام ای جوابِ سلامِ خدا ظُهورت طلوعِ تمامِ خدا تویی آفتابِ بلندِ زمین تویی سایه یِ مُستدامِ خدا تویی که به تعظیمِ تو امر کرد تویی صاحبِ احترام خدا تو نهجُ البَلاغه تو قرآن تو وَحی کلامی بگو هم کلامِ خدا صدایت صدایش به معراج بود حدیثَت حدیثِ مُدامِ خدا برایِ تو کعبه جگر چاک زد بیا مَردِ بیتُ الحَرام خدا مرا کعبه ی سینه چاکم کنید فقط پایِ حیدر هلاکم کنید @hosenih علی ابتدا و علی انتهاست علی مصطفیٰ و علی مرتضیٰ ست علی اول است و علی آخر است علی در ظهور و علی در خَفاست علی ظاهر است و علی باطن است علی لااِلهَ علی لافَتاست علی در مَعارج علی در بُراق علی اِنَما و علی وَالضُحیٰ ست علی با حق است و علی بر حق است علی کعبه است و علی در حَراست علی نیست آن و علی نیست این علی نه جدا و علی نه خداست علی را بگو هرچه گویی کم است که زهرا علی و علی فاطمه ست @hosenih اگر تیغِ تو سایه گُستر شود همان ابتدا کارِ یکسر شود غلط گفتم آقا ندارد نیاز که تیغِ شما خرجِ لشگر شود نیازی ندارد که میدان چو خاک به یک ضربه یِ مالک اشتر شود محال است جمعِ تمامِ سپاه که با قنبرِ تو برابر شود زمانِ شروعِ رجز خوانی ات زمین کَر شود آسمان کَر شود خدا دوست دارد تماشا کند کمی ذوالفقارِ علی تَر شود بِبَندَد اگر دستمالِ نَبَرد نباشد کسی را خیالِ نَبَرد @hosenih به کعبه بکو رازِ تنزیل را بگو بِشکَنَد قلبِ قندیل را توو مادرو مصطفی و خدا ببین دورِ خود جمعِ فامیل را بخوان با فِصاهَت زِ با تا به سین زبورانه تورات و اِنجیل را کمی گَردِ نعلینِ خود را بریز تَفَقُد نما بالِ جبریل را برای یتیمان کمی کار کُن بِکَن چاهِ آب و بزن بیل را بکش طعنه های زن پیر را بِبَر روزها بارِ زنبیل را تویی صاحبِ پینه های قدیم تویی مَرکبِ کودکان یتیم @hosenih نگهدار ما را برای خودت فقط بینِ مِهمانسَرای خودت مرا آیِنه کُن به دردی خورم در آغوشِ ایوان طلای خودت برای پدر مادرم کافی است نخی،ریشه ای از عبایِ خودت اگر پا گذارم به جاپایِ تو مرا می بری تا خدایِ خودت مرا می برد گوشه ای از بقیع فقط ردِ پا ردِ پایِ خودت سَرَت مانده بر شانه یِ نخل ها بگو با من از ماجرایِ خودت چرا استخوان در گلو مانده ای که با روضه هایی مَگو مانده ای ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان در توسل شبّر و شبّیر را با ما بخوان «یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر» را با ما بخوان با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی هم‌چنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی @hosenih دانه اشكی چنان آیینه صافت می‌كند سوز آهی محرم بزم عفافت می‌كند رو به مسجد كن ببین رحمت طوافت كند ذات حق دعوت برای اعتكافت می‌كند معتكف در مسجد آن‌چه دید جز آن‌جا نبود اعتكاف هیچ كس چون مادر مولا نبود @hosenih مادری كاو را ببخشد عالیِ اعلی علی پیش كعبه كس نداند حال او الّا علی می‌رسد بر گوش جانش نغمه‌های یا علی اعتكافش در حریم كعبه باشد با علی چون سر آمد اعتكافش، عشق شد هم‌دوش او تا برآمد آفتابی بود در آغوش او @hosenih ای حرم در باز كن جانانه را در بر بگیر تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر چون صدف این گوهر یك‌دانه را در بر بگیر خانه را بگشا و صاحب‌خانه را در بگیر در ز دیوار حرم وا كن، به مردم در ببند خود كمر در خدمت این كودك و مادر ببند @hosenih ای حرم غسل زیارت كن جمالش را ببین چهره‌ی چون ماه و ابروی هلالش را ببین خط بكش بر روی بت‌ها و خط و خالش را ببین بر سر دست رسول‌الله مقالش را ببین كز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان هر چه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان @hosenih چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد از نگاهش عقده‌ی غم به پیمبر باز شد شهر علم مصطفی(ص) را بر جهان در باز شد حجت داور لبش با نام داور باز شد ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین آیه‌های مؤمنون را از امیرالمؤمنین(ع) @hosenih اختیارش با خدا و عالمش در اختیار مرد میدان‌های علم و حلم و مجد و افتخار جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار كاش می‌شد یك علی وین ویژگی‌ها آشكار این نخواهدشد ولی از مكتب ایثار او كاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از همان آغاز چشم مرتضی ما را گرفت از ازل نام علی بر روی لبها جا گرفت این دل ویرانه ی ما را علی آباد کرد از همان روزی که عشقش در دل ما پاگرفت @hosenih من گدای بی پناه و زار و بی کس بوده ام پنجه ی مشکل گشای یار دستم را گرفت شیعه در محشر ندارد غصه ی فردوس را چون ز دستان یل خیبر گشا امضا گرفت با تمام روسیاهی آمدم بیعت کنم بلکه دستان مراهم همسرش زهرا گرفت فوق ایدیهم «یداللهِ» علی گردیده از... ...آن زمان که دست او را مصطفی بالا گرفت پیک حق بهر ادای احترامی آمد و بوسه ای از دستهای حضرت مولا گرفت بی ولای مرتضی توحید هم پوشالی است تا علی شد مقتدا دینِ خدا معنا گرفت @hosenih عاشق آن باشد که امشب از سر شوق وصال تا سحر با نام مولایش علی احیا گرفت کور می گردد دو چشم منکر مولای من تا ببیند فاطمه دست مرا فردا گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ قمر در گاهوارِ آسمان خفت سرود خواب را از کعبه بشنفت به تخت روز تا بنشست خورشید تمام نورِ خود بر کعبه پاشید @hosenih شکرخند سحر در پرده‌ی باد بشارت برد از میلاد نوزاد نه تنها کعبه شهد شوق می‌خورد سراپای جهان را ذوق می‌برد به دور کعبه هاله‌ هاله از نور چنان بسیار ، تا شد واله از نور به کعبه هست آری میهمانی که حق او را نماید میزبانی نسیم مهر ، خود بر کعبه می‌خورد که مادر ، درد زا از یاد می‌برد طعامش میزبانان بهشتی بیاوردند از خوان بهشتی @hosenih سه روز و شام مهمان خدا بود در این ایّام از دنیا جدا بود که ناگه کعبه را دیوار بشکافت زنی نوزاد در آغوش بشتافت لبش از خنده‌گویی انگبین داشت که در دستش وجودی نازنین داشت نهالی پاک در دامان او بود گل‌ ایثار در بُستان او بود هنوز از وحی قرآن نارسیده نه کس از کام پیغمبر شنیده که بر رُخسار احمد چهره تاباند فرازی چند را از مؤمنون خواند @hosenih علی فخر جهان آفرینش علی از کارگاه حق گزینش علی آن همسر زهرای اطهر علی آن مونس جان پیمب ر زلال معرفت در جان او بود پس از احمد قوی ایمان او بود علی آن یکّه تازِ وادی علم علی آن چشمه‌ی آبادی حلم به شهر علم پیغمبر علی در « سلونی»بارها فرمود حیدر @hosenih علی بود و لباس وصله‌داری علی با آن مقام شهسواری علی بود و بپا یک جفت موزه که در نزدش به از ملک دو روزه علی بود و غذایش نان جو بود که آن هم گاه گاهی در گرو بود علی بود و گلیم پاره‌اش فرش از آن سیر و سفر می‌کرد در عرش علی بود و همان تیغ کلامش نفس‌ها بود در گفتار رامش چسان آن ناکسان اندر سجودت به خون کردند آغشته وجودت @hosenih چسان ای تیز پر چرخ توحید که از تو چشم‌‌های علم جوشید ترا در خانه‌ات کردند محبوس که عدلت ای علی شد پرّ طاووس گلویت را بکرده استخوان چاک ؟ به چشمانت نشسته خار و خاشاک ؟ بمیرم من که بودی بی‌کس و یار وصیّ احمد و یک مشت بی‌عار به دل آن‌قدر بودت غصّه و آه که می‌گفتی تو درد خویش با چاه علی دست تو دست قدرت حق علی چشم تو چشم حق مطلق @hosenih علی شمشیر تو خشم خدایی علی لبخند تو مهر سمایی علی خود معنی اکمال دین است علی اتمام نعمت در زمین است علی مقصود از ایجاد هستی است علی معیار تام حق‌پرستی است علی میزان حق در روز موعود علی مصداق خاص خیر موجود علی حیران از او عدل است و انصاف هِمال او کجا یابند اخلاف علی در حیرتم از خالق او کدامین خاک کردش لایق او ؟ @hosenih علی حاکم به کلّ ماه و خورشید علی نور و جمال و خیر و امید علی قرآن ناطق جان احمد علی پرورده¬ی دامان احمد علی یک‌یک همه آیات قرآن که مدحش هل‌اتی آورد چندان علی قَدرت ندانستند و ما نیز نداند قدر دریا قطره ناچیز به درک تو کُمیت انبیا لنگ به وصف تو دهان یک جهان تنگ @hosenih قلم هنگام تحریر صفاتت نخستین گام گردیدست ماتت گلستان او و ما خاری به بستان نه در بستان که اطراف گلستان کتاب زندگانی او و ما قط یکی نقطه نه در پایان هر خط نه حتّی نقطه تا باشیم همرنگ فشار کمترین کلکیم بر سنگ فشار کم‌ترین کلک از غلط بود که گفتم نی ، تمنّایی ز خط بود @hosenih تمنّایی ز فردی خواب آلُود چو شد بیدار هر چه بود نا بود اگر او هستی و ما نیستی پس همین جا چامه را باید کنم بس ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ آن که وصفش میکند الّله به قرآن حیدر است جلوه ی باری تعالی شیرِ یزدان حیدر است کعبه را حق پیش پایش کرده ویران تا ابد چون که تا روزِ جزا محبوبِ رحمان حیدر است @hosenih گر نبودش در جهان اسمی از این دنیا نبود آنکه داده بر جهان همواره سامان حیدر است صد هزاران همچو عیسی خادمانِ درگهش گفته عیسی دم به دم معنایِ درمان حیدر است من نمیگویم خدا باشد علی اما یقین آنکه باشد نزد حق، مافوقِ انسان حیدر است مُردگان را زنده گرداند علی با یک نگاه آنکه بنموده بشر را مست و حیران حیدر است منکرانِ مرتضی شیون کنان در آتشند این نباشد ناروا چون دین و ایمان حیدر است آنکه از مهر و وفا جود و سخا چون مصطفی میدهد بر دردِ ما الساعه پایان حیدر است @hosenih سر به سر گوید علی از مصطفی در هر مکان در رثای مصطفی دائم غزلخوان حیدر است موسم جان کندنم وقتی که می افتم ز پا آنکه مرگم را نماید سهل و آسان حیدر است تا خدا دارد خدایی میدرخشد نامِ او آنکه باشد جاودان چون حیِّ سبحان حیدر است بی سبب باران نمی بارد به رویت ای زمین باعثِ هر قطره از این آبِ باران حیدر است روز و شب مستی کنم در جمع مستان تا ابد شاد از این مستی شوم چون پیر مستان حیدر است @hosenih جز علی دیگر که آرد مه رخُی همچون حسین صاحب و بابای آن شاهِ شهیدان حیدر است آخرِ نهج البلاغه مینویسم اینچنین: فارق العاده ترین انسانِ دوران حیدر است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ با خاك پايت گاه گاهي همنشين هستي يعني اگر چه آفتابي ذره بين هستي فرقي نكردي،كودكي ات هم بزرگي بود از اول اين بودي و تا آخر همين هستي @hosenih آغاز و پاياني نداري ،ما كه مي دانيم از نقطه چين بودي تو و تا نقطه چين هستي هم آفرين بر آنكه مولا آفرين بوده هم آفرين بر تو كه انسان آفرين هستي هرشب چهل منزل تو را ديدند اما نه هرشب تو در آغوش رب العالمين هستي "مؤمن"خودش را خوانده درقرآن خدا از چيست؟! فرموده تنها تو"اميرالمؤمنين"هستي ايمان تو كفر مرا ديگر درآورده است از مرگ تلخ طلحه هم اندوهگين هستي @hosenih دار و ندارش را امين مكه دستت داد از بس امين الله في ارضه،امين هستي سر در تنور خانه ی بيوه زن كوفه گرم حديث نفس هستي شرمگين هستي سر در تنور خانه ی بيوه زن كوفه ياد سري مجروح و خاكستر نشين هستي ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ به طوف کعبه زنی پاک و محترم آمد میان سینه ی او شعله های غم آمد دخیل بست به دامان صاحب خانه به سوی رکن یمانی دو سه قدم آمد صدا زد ای که مرا میهمان خود کردی بگیر روی مرا ، لحظه ی کرم آمد همین که دل نگران شد خدا اجابت کرد صدای اُدخُلی از داخل حرم آمد قدم نهاد به عرشی ترین مکان و سپس شکاف سینه ی بیت العتیق هم آمد میان خانه چه ها شد کسی نمی داند فقط سلام ملک بود دم به دم آمد سکوت خلق شکست و پس از گذشت سه روز زمان جلوه نمایی دلبرم آمد میان صورت او هر چه نور منجلی است همین بس است ز مدحش که نام او علی است @hosenih ز داغی لب ساقی خرابمان کردند میان کوزه چهل شب شرابمان کردند محک زدند به ناز نگار این دل را برای ناز کشی انتخابمان کردند قرار شد که دم مرگ روی او بینیم به شوق وصل ، همه ی عمر عذابمان کردند دعا شدیم و سحرها میان نخلستان به سجده های علی مستجابمان کردند ابوتراب کرم کرد و بین این همه خلق مقابل قدم او ترابمان کردند چو ذره ایم در این وادی و به نام علی بلند مرتبه چون آفتابمان کردند همیشه بیشتر از احتیاجمان دادند همیشه با کرم خویش آبمان کردند بداند عالم امکان که ما علی داریم چه غم ز فتنه ی ایام تا علی داریم @hosenih میان بزم خراباتیان قراری نیست به باده نوش که برهان عقل کاری نیست تمام دلخوشی ما محبت علی است ز هیچ کس به جز آقا امید یاری نیست کلیمِ طور نشین شاهد کلام من است به پیشگاه علی سجده اختیاری نیست قبولی همه اعمال با ولای علیست به هر چه طاعت بی حُبش اعتباری نیست حرام باشد اگر رو به غیر او بزنیم کریم تر ز علی هیچ سفره داری نیست تمام نسل علی یذهبٌ مِن الـرَّجسند به شأن و عزت این خاندان تباری نیست مقابل حرمش آسمان کُند تعظیم به جز مقابل او جای خاکساری نیست علی تجلی سبحان ربی الاعلاست ثواب بردن نامش تبسم زهراست @hosenih ببین که هر چه پس پرده بود افشا شد دلیل خلقت کون و مکان هویدا شد برای این که کسی شک نیاورد بعداً شکاف کعبه نیامد به هم معما شد دعا کنید که امشب خدا خریدار است دعا کنید که درهای آسمان وا شد علی ست آن که جهان تحت اختیارش بود ولی به زُهد و وَرَع بی نیاز دنیا شد علی ست آن که زمان عروج هر سحرش تمام عرض و سماوات پیش او پا شد علی ست آن که به معراج پشت پرده نشست انیس و هم نفس مصطفی در آنجا شد علی ست آن که نشان تَـعبُّد محض است فقط مقابل معبود قامتش تا شد علی ست آن که به هر رقص ذوالفقار او گره ز ابروی احمد به حمله ای وا شد نرفته از درِ این خانه نا امید کسی امور خانه ی این مرد دست زهرا شد ز راه آمده حیدر ، همه قیام کنید نهاده دست به سینه به او سلام کنید @hosenih دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف که قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش ، گریه بر غم زهراست به گوش می رسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز کوفه و خون آبه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی که سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشکم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین می دهد پگاه نجف شب زیارتی شاه کربلا باشد دلم هوایی آن صحن با صفا باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مستجیرٌ بکم... سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم مهبط الوحی، معدن الرحمه، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم لائذٌ عائذٌ... به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم @hosenih با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم عصمة المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم جلوه‌ی پنج تن شما هستی، قل هو الله من شما هستی اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم ای نمایانگر مسیر از چاه، بی تو هر بنده می شود گمراه نقطه ی تحت باء بسم الله، زوج خیرالنسا علی جانم شاکرم در دلم تو را دارم، بین آب و گلم تو را دارم گرچه من سائلم تو را دارم، همنشین گدا علی جانم لالم از گفتن ثنای شما، پدر و مادرم فدای شما هر چه دارم همه برای شما، لَكَ روحی فِدا علی جانم @hosenih هادیِ راه، سر به راهم کن، تو فقط لحظه ای نگاهم کن برده‌ات می‌شوم سیاهم کن، همدم برده ها علی جانم به قلم میخورم قسم، به کتاب... سائلت را نمی کنی تو جواب تَرْزُقُ مَنْ تَشَا بِغَیْرِ حِساب، تَرْزُقُ مَنْ تَشا علی جانم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih