eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
333 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نام تو را نبرده مجسم نمی‌شوند پیغمبران، گزیده‌ی عالم نمی‌شوند در خیل انبیا، همه تنها پیمبرند بی‌گفتن از وجود تو ، آن هم نمی‌شوند @hosenih حتی پیمبران اولوالعزم در قیاس هم‌وزن با رسالت خاتم نمی‌شوند صاحب کتاب مردم دنیا چرا ، ولی شرط قبول توبه‌ی آدم نمی‌شوند افلاکـِ بی تو معنی بودن ندارد و منظومه‌های بی تو منظم نمی‌شوند هم بی تو این زمین به تعادل نمی‌رسد هم کوه‌ها بدون تو محکم نمی‌شوند بی تو تمام حی علاهای مأذنه بعد از شهادتین فراهم نمی‌شوند ناگفته‌های سرٌ تو با خالق تو را غیر از علی و فاطمه محرم نمی‌شوند ٭ ای آفرینش از تو گرفته است تار و پود ای وسعت مقام تو بی مرز و بی حدود ای کوه‌ها به بردن نام تو در قیام ای رودها به گفتن ذکر تو در قعود ای در اذان مأذنه‌ها زنده تا ابد ای در گلوی هرچه مؤذن پر از سرود برگرد و از دوباره حرایی بیافرین پرشد دوباره عرصه ی تاریخ از یهود @hosenih آل امیٌه شکل جدیدی به خود گرفت شد کعبه در محاصره‌ی آلی از سعود وقتش رسیده، باز الم یجعلی بخوان شد وقت آنکه باز ابابیل‌ها فرود... می بینم اینکه مردمِ در شعب روسفید می بینم آنکه روی ابوجهل ها کبود... ٭ یاغی شده است کفر ، زمان مقابله است طوفان شده است و شهر مهیای زلزله است پای صلیب در شب نجران شکسته شد برخیز یا رسول که وقت مباهله است دنیای ظلم یک طرف اسلام یک طرف ناحق و حق همیشه دوسوی معادله است از جزیه و مصالحه دیگر گذشته کار اصلا چه جای حرف چه جای معامله است چرخی بزن به معرکه‌ی ثم نبتهل حالا که انزوای تو را کفر ، یک دله است * می‌بینم اینکه ظلم جهان را گرفته است از ما دوباره تاب و توان را گرفته است دستان استغاثه‌ی ما رو به آسمان حس قنوت ، پیر و جوان را گرفته است در استجابت غزلی را که گفته‌اند دست بهار، جان خزان را گرفته است از شام تا یمن پر از الله اکبر و شور علی زمین و زمان را گرفته است آل سعود، شعله ور از بشکه های نفت خون عقیق، دامنشان را گرفته است @hosenih فریادهای سیصد و چندی سوار سبز از لشگر سیاه ، عنان را گرفته است بر بام کعبه نام علی را نوشته و بوی خدا تمام اذان را گرفته است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ معادلات نگاه مرا به هم‌زده ای از آن‌زمان که دراین کوچه ها قدم زده ای! کشیده ایم به سلمان و سینه چاک توایم چه پرچمی به دل امت عجم زده ای! @hosenih تبسمی کن‌ و‌ کفار را مسلمان کن بخند! ای که امید گدای غمزده ای! کسی نبودم و حالا موذنت شده ام! مرا ز قافله بی کسان قلم‌ زده ای علی امام‌ من است و منم غلام علی! تو سرنوشت مرا در نجف رقم‌ زده ای من از مدینه تو سمت کوفه آمده ام به امر توست در خانه ی علی زده ام نسیم صبح پریشان گیسوانت شد ز راه آمدی و عید عاشقانت‌ شد بساط بت کده ها را به هم‌زدی دیگر شکاف کنگره ها تا ابد نشانت شد شنید آمنه ذکر علی علی تو را شنید و عاشق ذکر خوش زبانت شد حلیمه از چه برای تو حرز می آورد؟ که جبرئیل ز اول نگاهبانت شد تو بهتر از همه از عرش سردراوردی و زیر چادر صدیقه آسمانت شد بگو پیمبری ات از کرامت زهراست جواز رفتن معراج دعوت زهراست نبوتی که تو داری عجب ولایتی است! رسول اکرم ما بر علی چه غیرتی است! بدون غسل زیارت نرو به دیدارش! شب نگاه به زهرا شب زیارتی است @hosenih سلام کن به در خانه اش چنان هرروز به چوبه چوبه این در یقین کرامتی است نماز و روزه و حج و زکات دین خوب است ولی‌ ولایت حیدر چقدر قیمتی است! علی و فاطمه و بچه ها کنار تواند دوباره زیر عبایت عجب قیامتی است سخن‌ بگو که حدیث کسای ما بشود ز برکتش همه حاجات ما روا بشود ازین به بعد کنار علی قرار بگیر کنار قامت طوباش سایه سار بگیر هزارلشگر جنگی به پای حیدر هیچ علی یکی ست تو او را ولی هزار بگیر همان زمان که صحابه فراری از جنگند مدد ز هوهوی شمشیر ذولفقار بگیر اگر که قلعه درش وا نشد فدای سرت! بیا و حضرت کرار را بکار بگیر! علی علی کن‌ و راحت برو به او ادنی به قصد قربِ خودت ذکر بی شمار بگیر اطاله سود ندارد مرا!سخن کوتاه بگو به آن سه حرامی علی ولی الله! سلام حضرت صادق به ما کرامت کن برای ما ز مقامات گریه صحبت کن من‌ آمدم بروم در تنورتان رخصت شرار آتش آن را بیا و جنت کن بگو که گریه کن جد تو برادر توست کمی‌ برای همه شرح‌ این روایت کن خبر رسیده به ما خانه ات حسینیه ست محبتی کن و مارا به روضه دعوت کن @hosenih کنون که آمده مکفوف دستبوسی تان به گریه بر شه لب تشنگان عبادت کن به سینه ات بزن و یاد سم مرکب باش به یاد چادر خاکی عمه زینب باش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای چشمه ی مهتاب چه ذاتی چه جلالی آئینه ی ذاتت نگرفته است ، زوالی ای صاحب کُرسّی فقاهت نفست گرم تا روز قیامت ، دم ِ علمت متعالی @hosenih از دایره ی شبهـه و تشکیـک درآید یک ذره یقینت برسد گر به « غزالی » بی جلوه ی چشمت ، نبرد راه به جایی هم دشمن مبغوض تو،هم شیعه ی غالی ( ما افقهَ مِن جعفر ِ) دشمن سندی شد در مدح تو از ، جانب اشباح ِ رجالی ای مدرسه و منبر و محراب و مراجع افتاده به پای تو ، چنان میوه ی کالی شد صاحب فیض از دم تو جابر حیان شاگرد کلاس تو ، « ابو حمزه ثمالی » بی فیض تو علامه شدن کار محالی است ای مَشی ِ بلندت ، به جهان رو به تعالی ای پاسخ آماده ی هر پرسش دشوار در ذهن فقیهانه نمانده است سئوالی در رگ رگ هر مأذنه هر روز سه دفعه با لطف تو ، جاری شده ، آواز بلالی @hosenih باران شده سرمست تو ای ابر کرامت ای کاش ببارید ، بر این کاسه ی خالی صد شکر که در پای تو یکریز زبان ریخت طبـع ِمـن دلــسوختـه ، بـا ایـن کـر و لالـی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ذکر یا حیدر به جانم نور ایمان ریخته یا علی گفتم که دیدم قلب قرآن ریخته می دهد از ناودان کعبه حاجت بیشتر آب باران نجف که زیر ایوان ریخته @hosenih مانده ام با لافتی الا علی جبریل از دهان منکرانت چند دندان ریخته باضریحت میشود دل کَند حتّی از بهشت بسکه پرهای ملائک در شبستان ریخته کشته های عشق تو باهم شهادت میدهند از هرانگشتت هزار و یک مسلمان ریخته تا تعارف کردی از خرمای نخلستان خود زود دیدم فاطمه در سفره ام نان ریخته مزّه ی چای نجف بیخود نمیچسبد به دل فاطمه با دست خود باده به فنجان ریخته در قیام و در قنوت و در سلام هر شبش از لب زهرا فقط ذکر علی جان ریخته @hosenih نخل ها و چاه ها ارزانی اهل عراق اشکهایت را خدا در آب ایران ریخته از نجف تا کربلا از کربلا تا کاظمین نقشه ی راه مرا شاه خراسان ریخته ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ همه جا ظلمت و تاریکی بود دل انسان سیه و تیره و دود هیچکس یاد خداوند نبود همه در بندگی بت به سجود  اهل مکه همه سرگرم به دنیا بودند  بی خبر زعالم بالا بودند  سر به تعظیم هُبل بندهء عُزّی بودند  همه در قید تن و دور ز فردا بودند  کعبه گردیده بُد از قالب الله به دور  همه دنیا طلب و در کف دنیا به سرور بردگان نوکر ارباب به شلّاق و به زور  رسم این بود که دختر بشود زنده به گور چیره بر سینه سیاهی و همه تشنهء نور  ناگهان در شبی از خاطره ها نور رسید میِ پاک ازلی بر دل غمدیده چکید  شد جهان غرق امید روح بر سینه دمید  تیرگی تا که صدای قدم نور شنید  از سر صحنه پرید لب عالم خندید  پشت هر ظلم خمید اشک شوق از وسط مردم دیده غلطید  @hosenih نور بر خلق جهان داد نوید  گشته آغاز دگر صبح سپید چه ظهوری چه حضوری چه طلوعی که رهِ چاره به هر ظلمت بست رشته های غم و اندوه گسست در جهان معجزه هایی پیوست  پادشاهان جهان لال در آنروز چه پست  آب دریاچه ء ساوه به دل خاک نشست  سرد و خاموش شد آتشکدهء فارس خدا شاهد هست  طاق کسری  و همه کنگره هایش بشکست چه قیامی چه پیامی چه کلامی وعده ء حق شد و وقت زهق الباطل شد آرزوهای همه حاصل شد  کشتی گمشدگان وارد در ساحل شد  حلقه ء بزم اوالعزم دگر کامل شد  هاتفی گفت که ای عالمیان  پیرو جوان خُرد و کلان  دیده بگشود به عالم دُرِ سرمد آمد  مهر امجد آمد فیض ممتد آمد  ماه مفرد آمد عشق بی حد آمد  دم به دم بر دل و جان عشق مشدّد آمد  روح مجرّد آمد  آنکه از جانب حق گشت مؤيد آمد  احمد و حامد و محمود  محمّد آمد  آمد آن شاه که آخر نبیّ ممتحن است  ماه هر انجمن است  خصم هر اهرمن است  دل هر دلشده را راهزن است  گل نه خلّآق هزاران گل و باغ و چمن است وسط باغ جنان قبله ء هر نسترن است روح تازه به تن است  شه شیرین سخن است  جاری از کنج لبش آب بقا از دهن است  پدر فاطمه و جدّ حسین و حسن است  او که فخر همهء عالم و هر مرد و زن است فخرش این است که یارش یل طوفان فکن است  دوش او جای قدوم علیّ بت شکن است  بخدا احمد مختار ندارد به جهان یار پس از خالق دادار  بجز حیدر کرار همان سیّد ابرار همان سرور و سردار  همان ساقی و سالار همان واقف اسرار  همان دلبر و دلدار  همانکس که زحق صاحب دریای فضائل شده بسیار همانکس که بهشت است ولایش و بغضش سند نار  همان مرکز انوار  بُود آئینه ء روی خداوند به رخسار به حق حجت حق است و زهر چیز خبردار به تیغ دو سرش در همه جا قاتل کفّار  سخنش درّ گهر بار  نگهش خالق گلزار  همان رهگذر کوچه و بازار  که یوسف ز فراقش شده بیمار  @hosenih همانکس که خدا داده به او ماه شب تار  پناه دل هر زار  امید هر گرفتار کلید قفل هر کار ابالفضل علمدار  به ابالفضل به آن کعبه نشین عرفات  به حسین تشنه لب آب فرات  عشق پیغمبر و کشتی نجات  به حسن آن علوی زادهء نیکو حسنات مظهر صلح و ثبات  به رخ فاطمه آن روح حیات  بحر خیر و برکات  به علی مظهر پاکی دل و صوم و صلواة  ماه تابان به سر شیعه به هنگام ممات  و به پیغمبر اکرم  شه الله سکنات  مه زیبا وجنات  ز دل و جان و وجود همه عالم  صلوات ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ آندم که وجود مطلق ذات یعنی که خدای حی دادار در آینه ی جمال ذاتش می دید جمال حق پدیدار با کن فیکون نمودن از شوق گردید وجود عشق موجود دل جایگهش نمود و آنگه شد مخزن و گنج راز و اسرار عشق آمد و خیمه ای به پا کرد در دامنه ی وجود هستی بی شک به یقین رسید و بشکافت هر پرده ز پرده های پندار @hosenih هنگامه ی خلقت بشر شد آدم نه ،که نور پرتو ذات حق شاهد و عشق بود مشهود انگیزه ی آفریدن انگار او جوهر عشق و نفس کل بود او خاتم جمله ی رسل بود او بود طبیب جان عاشق عاشق به طبیب عشق بیمار حق دید به دیدگان حق بین،نوری که دمیده از دل ذات فرمود به خود هزار احسنت،از خلقت بی مثال دادار فرمود تویی یگانه ی عشق سر تا به قدم بهانه ی عشق در پیش عشیق نکته دانت عقل سره سنج شد گرفتار در عین جلالت خدایی فرمود حدیث قدسی از شوق لولاک لما خلقت الافلاک تنها و فقط به عشقت ای یار ای سرور کائنات احمد ای خُلق عظیم تو زبانزد هم در سخن و بیان و گفتار،هم در منش و مرام و رفتار آنگاه خدا ز باب رحمت بر دوشش عبای رحمت افکند نعلین کرامتش به پا کرد، در بر ز قبا،به سر ز دستار افلاک و تمام آسمان ها ذرات و کرات و کهکشان ها با نام تو جمله می درخشند تو مرکز و جمله خط پرگار آن روز که عالمی نبوده خلاق جهان تورا ستوده بسیار گرامی ات نموده وانگه لقبت نهاده مختار شد جمله ی شرق و غرب عالم در سیطره ی جنود الله تو میر سپاه عشق هستی ای بر همه ی جنود سردار ای شمع جمیع آفرینش و ای نور بصیر اهل بینش اسطوره ی هر دو عالم عشق پیغامبر تمام اعصار مهر تو همیشه سایه گستر ای رحمت ذات کبریایی هر دل که ز تو نباشدش مهر دل نیست که گور تیره و تار در سلسله الجبال نوری آن قله با شکوه و محکم در سینه تو نقطه ی فوادی در دیده ی ما تو نور ابصار پیدا به ظهور کائناتی پنهان به حجاب ممکناتی آئینه ی انعکاس نوری پیوسته تویی چهارده بار ای نقطه ی عطف راز هستی در منطق و خَلق و خُلق ای جان تصویر تو در علیِ اکبر خواهد که کند خدای تکرار نِی مدح تو در زبان بگنجد نی وصف تو در بیان اشعار ای مطلع هر غزل محمد، شاه بیت قصیده های دُر بار آن شب شب شور بود و مستی آمد به جهان تمام هستی تا دم زند از خدا پرستی بر هم بزند بساط کفار @hosenih فرمود دگر خدا هُبل نیست در عظم خلیل حق خلل نیست در بت شکنی تو چیره دستی ای بت شکن قویِ قهار ما عاشق او و آل اوییم هر چند که ما وبال اوییم او منشا رحمت است و ما نیز هستیم گدای شاه ابرار همراه جواد می فرستد هر عاشق او به شور و مستی صلوات به مصطفی محمد، صلوات به جمع آل اطهار ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم تقدیم به حضرت آمنه(س) ▶️ مادرِ عشق ؛ عجب درّ و گوهر آوردی در دل شب زدگان شوق سحر آوردی @hosenih شیرزن هستی و گرمای دل عبدالله آمنه بنت وهب شیر پسر آوردی بین دستان خودت نور خدا را داری به گمانم که تو از عرش خبر آوردی آسمان شب دنیا غم تاریکی داشت تا که آغوش گشودی و قمر آوردی تا محمد به تو با جان و دلش "مادر " گفت پر پرواز در آن لحظه تو درآوردی همه با عشقِ بُت سنگی خود خوش بودند پسری در طلب عشق دگر آوردی لات و عزّی و هُبَل سجده کنان افتادند تا شنیدند که آقای بشَر آوردی @hosenih به علیّ و به محمّد ؛ به همین عشق قسم تو دعا کن که شبی تا به مدینه برسم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عکس العمل عدو،خودش اعلام است مکرون ، نگران قدرت اسلام است ازاین همه توهین وقیحانه و پوچ دریاب که دشمن چقَدَر ناکام است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای صبح ولادت تو ، میلادِ امید ای آمدنت شروع یک عصرجدید بعدازگذر چهارده قرن ، این بار نوبت به زوال سلطه غرب رسید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شمس رویت همیشه تابنده است ابرویت ذوالفقارِ برّنده است دلت از مهر و عشق آکنده است نام احمد تو را برازنده است یا محمد که هر دو زیبنده است @hosenih مست جامت شدم خدا را شکر صید دامت شدم خدا را شکر بعد، رامت شدم خدا را شکر من بنامت شدم خدا را شکر هر اسیری به تو پناهنده است @hosenih خانواده به خانه محتاج است مو پریشان به شانه محتاج است مرغ، بر آب و دانه محتاج است نوکرت بی‌بهانه محتاج است دستِ لطفت زِ بس که بخشنده است @hosenih زینت دوش تو حسین و حسن عطر تو برده عطر و بوی وطن شاهد حرف من اویسِ قرن بتکان باز هم عبا، دلِ من... ... بر همین عطر دلنشین بند است @hosenih خطبه‌های فصیح تو دریاست خنده‌های ملیح تو غوغاست سینه‌ی ما... ضریح تو اینجاست رحمتی و شبیه تو زهراست نام‌تان هم مرا خوشایند است @hosenih چشم تو کرده بر دلم اثبات من کجا خواندن از شما... هیهات پس نوشتم به جای این ابیات بر محمد و آل او صلوات این دعا ضامنِ فرستنده است @hosenih راه سخت است، راهِ حل داری میل برچیدن هُبَل داری صحبت از ربّ لم‌یزل داری فاطمه را که در بغل داری دشمن ابترت سرافکنده است @hosenih سوره خواندی و از ولی خواندی هر کجا بی‌معطلی خواندی سنگ هم خوردی و ولی خواندی آیه‌آیه "علی علی" خواندی شاهد حرف من خداوند است @hosenih بستر تو که جای هرکس نیست منبر تو که جای کرکس نیست پس خلافت برای ناکس نیست لایق مسند شما پس نیست... ...غیر خیبرشکن که رزمنده است @hosenih حشر، حق است... پس اجل حق است راه توحید از ازل حق است الحق این حرف چون عسل حق است حق علی و علی معَ الْحَق است حق علی را به قلب ما کنده است @hosenih میوه داده است اشک و آه علی دو جهان، شیعه شد سپاه علی مذهب صادق است، راه علی مثل موجی به تکیه‌گاه علی... ...مکتب جعفری خروشنده است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شهدِ عشقت از ازل در کام دلها ریخته این محبت را به دلها حق تعالی ریخته آتشِ آتشکده خاموش گشت و در عوض آتشِ عشق تو در دلها سراپا ریخته بر ندارم سر اگر از سجدهء شکرش رواست کاین محبت را خدا در سینۀ ما ریخته زیرِ گامت وقتِ میلادت زمین لرزید سخت پس نبوده بی سبب گر طاقِ کسری ریخته نیست بی علت که ما اینگونه از خود بیخودیم دستِ حق در جامِ ما شُربِ طهورا ریخته اول خلقت خدا هنگام خلقِ روی تو نقش رویت را به عشق روی زهرا ریخته دورهء ظلمت سر آمد شد جمالت جلوه گر مکه از فیض وجودِ پاکِ تو شد مفتخر @hosenih وعدهء ادیان تحقق یافت و موعود شد سرزمین مکه هم بی تابِ این مولود شد انتظار حق تعالی هم به پایانش رسید بین مخلوق خدا تقدیر ، آنچه بود شد مثل خورشیدی دلِ ارض و سما را گرم کرد دلبری آمد که محبوب دلِ معبود شد نور رویش خانه های ظلم را تاریک کرد خانۀ سفیانیان یوم الابد نابود شد دورهء ظلمت سر آمد تیرگی از یاد رفت حرکت دنیا به سمتِ روشنی مشهود شد دامن بنت وهب شد چشمۀ فیض خدا دشمن فرزند او مغضوب شد مطرود شد آمده تا که شود انگار ختم المرسلین جان دو عالم فدای رحمت للعالمین @hosenih مکه از روز ازل در بیعت پیغمبر است فاطمه میراث دارِ این زمین تا آخر است مکه هم مثل مدینه خانۀ زهرای ماست کعبه خود مشغول گردیدن به دور مادر است می زند عالم همه فریاد که حق با علیست هر که این فریاد را نشنیده تا حالا کر است شک نکن این آرزو آخر محقق می شود حقِّ کعبه یک اذانِ کامل و روشنگر است می رسد روزی که آوایِ موءذن زاده ها می رسد آنجا به گوش از روز هم روشن تر است بعد از آن بر منبرِ کعبه اذان شیعیان اولش الله اکبر آخرش یا حیدر است ملک پیغمبر به دست شیعه افتد زودِ زود یک نفس باقیست تا نابودیِ آل سعود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به احترام تو امشب ترانه باید گفت هـزارتا غـزل عاشقانـه بایـد گفت برای عرض ارادت مدینه بایـد رفت و یک غزل وسط آستانه بایـد گفت برای منتظرانی که در پی ات هستند ز خال گوشه ی لبها نشانه باید گفت ولایت تو به مـا تـا قیامتـم باقیست پیمبـری تو را جاودانـه بایـد گفت برای خواندن مدحت اجازه میخواهم برای زنده شدن جان تازه میخواهـم @hosenih شبی که سـوی خـدا شد نگاه آدمهـا و پـاک شد ز قدومت گنـاه آدمهـا صـدای بال و پری که نوید می بخشـد که می رسد به جهان تکیه گاه آدمهـا و دختـران همگی عاشقانـه خندیدند به روزگـار غـریب و سیـاه آدمهـا قیامتـی شـده بر پـا بـه یُمـن آمدنت چو یوسفی که برون شد ز چاه آدمها نگیر روی خودت را نقاب لازم نیست تو آمـدی و دگـر آفتـاب لازم نیست @hosenih شکسته آمـدنت پایــه های کسـری را بیا بهـم بـزن این مبهمـات دنیـا را هـزار سـال دلش شعلـه های آتش بـود تو آمدی که گلستان کنی همه جـا را به احتـرام تـو شیطـان نمی پـرد دیگـر بیا ادامـه بـده معجـزات عیسـی را و "لات"ها همگی یک به یک زمین خوردند به یک اشاره به چرخ آوری تبرها را تو نور کاملی و سایه هم نمی خواهی پیمبری، قسم و آیه هم نمی خواهی @hosenih تـویی کـه رحمتُ لِلْعالمین شـدی آقا به کارنـامـه ی خلقت نگیـن شدی آقا بـه روزگـار پـر از هرج و مرج جاهلها بزرگـوار شــدی و امیـن شـدی آقـا نخی ز تار عبایت دخیـل مـردم شـد ببین چگونه تو حبل المتیـن شدی آقا تو مهربانـی و بارانـی و پـر از مِهـری و مقتــدای همـه مومنیـن شـدی آقا برای عیدی ما یک مدینه هم کافیست اگر نبود همین سوز سینه هم کافیست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e