eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
348 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه روی شانه بارم را به زحمت می کشم از رضا که دوستم دارد خجالت می کشم ای که بوده سایه ات در این بلایا بر سرم آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد من پناه آورده ام آقا به تو در این بلاد @hosenih خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم آمدم مهمانیت با سر به زیری یا رضا دستهایم را سر پیری بگیری یا رضا بازهم نیمه نگاهی کن تو ای سلطان به ما روزهای خوبمان را باز برگردان به ما کاش می شد رزق محتاجان درگاهت زیاد ازدحام جمعیت می آمد از باب الجواد بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا @hosenih یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر * صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین از ته گودال خونین می رود بالا حسین موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر شاعر: @hosenih
از داغِ زهر پیکرم آتش گرفته است گویی تمامِ بسترم آتش گرفته است تر میکند لبانِ مرا کودکم ولی از تشنگی،لب ترم آتش گرفته است @hosenih پا می‌کشم به خاک و نفس میزنم که شهر از آه آهِ آخرم آتش گرفته است حالا کبوتران به غمم گریه می‌کنند از بال و پر زدن،پَرم آتش گرفته است امشب تمام حجره‌ی من کربلا شده یک جرعه آب،حنجرم آتش گرفته است امشب دوباره خیمه‌ی آتش گرفته را می‌بینم و سراسرم آتش گرفته است @hosenih سرها به روی نیزه و سرنیزه‌ها به تَن یک دشت در برابرم آتش گرفته است فریادِ دختری زِ دلِ خیمه می‌رسد عمه کمک که معجرم آتش گرفته است شاعر: @hosenih
کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده مهمان تو با دیده ی گریان رسیده سرمایه ای که داده بودی باختم من یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده @hosenih حرف دل هر نوکری اینست عمری هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم از این جدایی بر لبانم جان رسیده افتاده بارم آمدم دستم بگیری با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده مانند زهرا مادرت سائل نوازی لطف تو بر دادِ گنهکاران رسیده هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده گویا هنوز از گوشه ی صحنت سحرها آه کسی جامانده از گُردان رسیده چه ارتباطی بین اینجا با شلمچه ست اینجا به پایان دوره ی هجران رسیده امضای تو پای شهادت نامه ها بود با دست تو این فیض بر یاران رسیده @hosenih تو سفره دار گریه کن های حسینی با گریه هایت روضه تا ایران رسیده من آمدم رزق عطایم را بگیرم از تو برات کربلایم را بگیرم شاعر: @hosenih
دعا كنيد شب گريه آورش نرسد و جانِ او به لبانِ مطهرش نرسد هنوز هم كه جوادش نيامده از راه دعا كنيد نفسهای آخرش نرسد @hosenih بدون سرفه‌ی خونين جگر نمی‌ريزد دعا كنيد كه زخمی به حنجرش نرسد هزار شكر كه معصومه با برادر نيست وگرنه داشت دعايی كه خواهرش نرسد چنان به رویِ زمين می‌خورَد قدم به قدم گمان كنم كه به حجره به بسترش نرسد نفس نفس زدنش سخت‌تر شده ای داد خداكند كه صدايش به مادرش نرسد جوادش عاقبت آمد ...گريز روضه رسيد پسر رسيد كه روضه به آخرش نرسد.... *** حسين بر سرِ زانو،جوانش اُفتاده نمی‌شود نزند داد،بر سرش نرسد بغل كشيده تنش را ولی زمين می‌ريخت به خيمه‌گاه گمانم كه اكبرش نرسد چقدر هلهله دارند اراذلِ كوفه دعا كنيد كه ای كاش خواهرش نرسد @hosenih علی كه رفت عمو رفت دختری ترسيد دويد آتشِ خيمه به پيكرش نرسد دويد عمه كه پيش از سنان به او برسد كه دستهایِ حرامی به معجرش نرسد شاعر: @hosenih
کفتر ایوانم و یار ندیم رضا رزق مرا می دهد دست کریم رضا نیست اگر فرصتی بهر زیارت ولی بال زدم روز و شب دور حریم رضا شد پر زخمی من مثل پر جبرئیل بُرده مرا سمت عرش ذکر عظیم رضا @hosenih هشت در از جنتش وا شده بر آسمان می وزد از این بهشت باز نسیم رضا می پرم از مرقدش اینطرف و آنطرف در همه جا می برم عطر و شمیم رضا خاک کف پای او سرمهء چشم همه مرهم بالم شده خاک گلیم رضا اینهمه راه آمدم تا بشوم جَلد او با همه راه آمده قلب سلیم رضا سقف گدایی من زیر همان گنبد است هر دل آواره ای هست مقیم رضا هر که شبی رد شد از گوشهء باب الجواد با همهء کاهلی گشته سهیم رضا باز دو تا جلوه کرد آینه های حرم اسم رحیم خدا، اسم رحیم رضا غرق گناه آمدم باغم و آه آمدم صاحب امراضم و صاحب بیمه رضا @hosenih سائل این سفره ام زود بلندم نکن سیر نخواهم شد از خوان نعیم رضا من شبی ایوان طلا خواستم از فاطمه باز نجف رفتم از صحن قدیم رضا حرف ندارد رضا حرف مرا می خرد یک شب جمعه مرا کرببلا می برد شاعر: @hosenih
یارمن وقتی تو باشی یار میخواهم چکار دل به تو دادم فقط دلدار میخواهم چکار کاشی فیروزهء قلبم تراش دست توست پس برای عاشقی ابزار میخواهم چکار @hosenih خار گل های ضریحت دستهایم را گرفت خوارشد غم پیش من غمخوار میخواهم چکار باز هم در این زیارت دست خالی آمدم خانهء تو هست کوله بار میخواهم چکار جان آقا پشت در خوبست، تحویلم نگیر من گدایم این همه اصرار میخواهم چکار گر گنهکارم ولی با لطف تو هستم طرف حرز رفت و آمد معمار میخواهم چکار میشود وقتی کنار سفره با سلطان نشست چند تکّه نان بی مقدار میخواهم چکار @hosenih کار من را سهل کرده یا سریع و یا رضا در حریمش ذکر یا غفّار میخواهم چکار کوچه و پس کوچهء دور حرم یعنی بهشت سائل باب الجوادم کار می خواهم چکار شاعر: @hosenih
در ابتدای وصف تو پایان مرا گرفت حالم کویر بود که باران مرا گرفت نان تو مزه کرد مسلمان تو شدم به به چه خوب،نان کریمان مرا گرفت! @hosenih من مور دشت بودم و در قصر آمدم از ان شبی که چشم سلیمان مرا گرفت دیشب قرار بود بیوفتم به قعر چاه دست کریم شاه خراسان مرا گرفت گفتند حکم سوختنم مهر خورده است! اصلا محل نداد دوچندان مرا گرفت @hosenih هرچند کیسه های مرا غرق سکه کرد پولش نبود،مردی سلطان مرا گرفت گوشم‌ نبود هیچ بدهکار هیچ اسم از ان زمان که اسم رضا جان مرا گرفت شاعر: @hosenih
‏عکس از شاهد
فقط ۲۵ روز مانده تا امیرالمومنین از زبان امام رضا علیهما السلام: ...الْإِمَامُ الْأَمِينُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِي الدَّاهِيَةِ الْإِمَامُ أَمِينُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِي بِلَادِهِ وَ الدَّاعِي إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الذَّابُّ عَنْ حُرَمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ... ...امام رفیقی امين و پدرى مهربان و برادرى دلسوز و پناهگاه بندگان در حوادث ناگوار است امام امين خداى تعالى در ميان خلايق و حجّت او بر بندگان و خليفه او در بلاد و داعى به خداى تعالى و مدافع از حريم خداى تعالى است... 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج ۱ ص ۲۱۸ 🌹🌹🌹 ادامه شعر دوم 🌹🌹🌹 زمانه بر سر جنگ است و من گرفتارم ولی غمی به دلم نیست تا علی دارم گره زدم دل خود را به زلف دلدارم اگر که آبرویم رفته و گنهکارم... ...دلم خوش است محب علی و فاطمه ام علم به دوش ولایت بدون واهمه ام شاعر: مهدی علی قاسمی © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من جدا از تو گرفتارم و با تو خوبم حق بده سر به در خانه تو می کوبم مثل آهوی فراری به تو رو آوردم بغلم کن شود آرام دلِ آشوبم مثل چشم تو، ضریحت چه بهم ریخت مرا جذبهٔ دیدن تو کرده چنین مجذوبم @hosenih رونمایت همهٔ زندگی ام را بدهم پردهٔ محمل خود بازکن ای محبوبم گر بگویند که یک حاجت از این خانه بخواه طلب وصل تو را می کنم ای مطلوبم قلم انگشت ،مرکب دوسه تا قطرهٔ اشک چند خطی شده این درد ِدل ِمکتوبم بار افتاده مارا برسان کرببلا زائر حضرت ارباب نما محسوبم مادرم با نمک روضه بزرگم کرده من به این نوکری از کودکی ام منصوبم @hosenih خیزران گفتم و دیدم دهنم درد گرفت سالیان یست عزادار ِ لبی مضروبم لبهٔ چوب کجا ،صورتِ محبوب کجا مُشت ، مانند رقیه به لبم می کوبم داد زد رأس تورا یک شبه پس می گیریم تشنهٔ بوسه زتو بیشتر از آن چوبم شاعر: @hosenih
دور از حرم افتادم و غم مطلق شد حسرت به دلِ سائلِ مستحق شد جا مانده ام از زیارت مخصوصه این داغ به داغِ اربعین ملحق شد! شاعر: @dobeity_robaey
نشستن با کبوترهای دست‌آموزِ تو درس است برای جَلد بودن رخصت از استاد می‌گیرم شاعر: @dobeity_robaey