eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رو کرده هر آیینه به آیین اباالفضل هر کس که مسلمان شده با دین اباالفضل از جانب خورشید به من مرحمتی شد چون گوش سپردم به فرامین اباالفضل @hosenih لب‌تشنگی آل عبا چیز کمی نیست از منظر چشمان جهان بین اباالفضل ای کودک شش‌ماهه که در لحظه‌ی رفتن لبخند تو شد مایه‌ی تسکین اباالفضل شرمندگی از اهل حرم هست پدیدار از حالت پیشانی پرچین اباالفضل زیباتر از این چیست که در معرکه‌ی عشق زهرا برسد بر سر بالین اباالفضل @hosenih هستی گدایان در خانه‌ی عباس هستیم به عالم همه مسکین اباالفضل او باعث و بانی شده تا شعر بگویم دریای معانی شده تا شعر بگویم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ طفلان حرم بعد تو ماتم‌زده بودند خواب همه را بعد تو بر هم زده بودند با حال پریشان و دل شعله‌ور از آه آتش به دل عالم و آدم زده بودند @hosenih در خیمه فقط حرف عمو بود و عمو بود آه از تو فقط از تو فقط دم زده بودند بعد از تو چه سخت است بخواهم بنویسم بر صورت‌شان سیلی محکم زده بودند آن روز غم‌انگیزترین روز جهان شد آن روز ملائک همگی غم‌زده بودند @hosenih نام تو پس از نام حسین بن علی بود بر سر در هر خیمه دو پرچم زده بودند انگار علی بود نه انگار تو بودی سقای حرم میر و علمدار تو بودی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ لب‌تشنه رفته آب به اینجا بیاورد یک مشک از فرات تماشا بیاورد ای نخل‌های حوصله طاقت بیاورید عباس رفته است که دریا بیاورد @hosenih با آب از لبان عطشناک غنچه گفت شاید فرات را به تقلا بیاورد عمه چقدر دیر… چه شد پس عمویمان؟ عمه چقدر صبر کنم تا بیاورد؟ ترسم که هیچ‌وقت نیاید امیر عشق خورشید سر به دامن صحرا بیاورد ای باغبان مرثیه وقتی تو نیستی داغ عطش چه بر سر گل‌ها بیاورد پاشیده‌ام نگاه به آن‌سوی نخل‌ها تا نکهتی از آن گل زیبا بیاورد عباس دیر کرده مبادا که رفته است اشک فرشتگان خدا را بیاورد @hosenih دیگر عطش نه… آب نمی‌خواهم عمه‌جان عمه بگو… بگو کسی او را بیاورد اصغر صبور باش و مسوزان دل مرا رفته عمو برای تو دریا بیاورد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در بین این شب‌ها شب تو فرق دارد چون بین ما اصلا تب تو فرق دارد از پرچمی که روی دوشت فخر می‌کرد معلوم شد که منصب تو فرق دارد @hosenih مثل علی مرد خدا مرد دعایی در سجده یارب یارب تو فرق دارد عباسیون را به بصیرت می‌شناسند آقا اصول مکتب تو فرق دارد تو پیر عشقی میر عشاق‌الحسینی با کل عالم مذهب تو فرق دارد با دست‌دادن عشق را اثبات کردی طرز بیان مطلب تو فرق دارد وقتی که زانو می‌زنی در پای محمل یعنی رکاب زینب توفرق دارد @hosenih در دست‌هایت آب بود اما نخوردی از تشنگی زخم لب تو فرق دارد وقتی به تو آقا "بنفسی انت" را گفت در آسمان جبرئیل فورا مرحبا گفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خروش رود و دریا: یا اباالفضل پناه اهل دنیا: یا اباالفضل @hosenih به حق دست‌هایی که قلم شد بگیر این دست‌ها را یا اباالفضل ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای چشم تو بیمار،گرفتار،گرفتار برخیز چه پیش آمده این بار علمدار @hosenih گیریم که دست و علم و مشک بیفتد برخیز فدای سرت انگار نه انگار ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دیدم خودم بال و پرت می ریخت عباس دشمن چگونه برسرت می ریخت عباس @hosenih می خواستم‌جمعت کنم‌ تا خیمه آرم دیدم دوباره پیکرت می ریخت عباس دیدم کنارت دست بر پهلو گرفته دیدم‌ که اشک‌ مادرت می ریخت عباس دیدم که مشکت تیر خورد و قطره قطره سرمایه های آخرت می ریخت عباس دیدم به یاد غربت من گریه کردی خون ‌از دوچشمان ترت می‌ریخت عباس @hosenih دیدم ‌که از پهلو سرت بر نیزه خورده هرلحظه راس اطهرت می ریخت عباس ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چشمان خیس علقمه امواج رود بود آن روز رود، شاهد کشف و شهود بود @hosenih آن روز سرخ، علقمه محراب کوفه شد در دست ابن ملجم میدان، عمود بود از شوق سجده صالح دین از فراز اسب بر خاک سبز کرب و بلا در سجود بود شکر خدا که راه تماشا گرفت خون آخر هنوز صورت مادر کبود بود @hosenih این قصّه آب می خورد از چشم شور ماه نسبت به ماه طایفه از بس حسود بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تیر بر مشک زدند و ز جفا خندیدند یک صدا در همه ي کرب و بلا خندیدند @hosenih تا بسوزند دل فاطمه و اُمّ بنین پایکوبان همه با ساز و نوا خندیدند تا که زیبایی چشم قمر از هم پاشید همره حرمله اولاد زنا خندیدند سر او خرد شد از ثقل عمود آهن تا که دیدند سرش گشت دو تا خندیدند تا شنیدند حسین "انکسر ظهری" گفت به زمین خوردن شاه شهدا خندیدند ضمن تبریک به هم، سوی حرم می رفتند قوم محروم ز شرم و ز حیا خندیدند @hosenih وقت پاره شدن گوش یتیمان حرم ناکسان بی خبر از قهر خدا خندیدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چنان كه وقت عطش جرعه اي گوارا را طلب كنيد فقط ساقي العطاشا را هنوز جاي علامت به شانه پدر است سپرده زير علم دست صاحبش ما را @hosenih دوباره خانه ما سفره ابالفضل است گمان كنم گره اي هست كار بابا را به يك نگاه ابالفضل هم نخواهم داد اگر دهند به دستم تمام دنيا را به چشم دل بنگر ظهر روز تاسوعا ميان دسته ميانداري مسيحا را غروب مي كند از فرط خجلتش خورشيد نقاب اگر كه بگيرند ماه زيبا را فقط به علقمه آنهم درست ظهر عطش خدا به ماه رسانده ست دست دريا را @hosenih خدا كند برساند به خيمه مشكش را خدا كند نبرند آبروي سقا را خبر رسيد كه از روي زين زمين افتاد خدا كند برسانند زود زهرا را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نوای سینه به هر دم فقط اباالفضل است یگانه صاحب پرچم فقط اباالفضل است @hosenih رعیت اند همه خلق و پادشاه است او بدان که مالک ما هم فقط اباالفضل است کسی که زینب کبری به او قسم می خورد یقین بدان که در عالم فقط اباالفضل است کسی که برد غم او... نگاه زینب را میان هاله ای از غم فقط اباالفضل است در آن مکان که دودست بریده افتاده نوشته صاحب زمزم فقط اباالفضل است ز چشم پاره ی او می توان چنین فهمید به چشم فاطمه محرم فقط اباالفضل است @hosenih میان آن همه عاشق که جان فدا کردند شهید خط مقدم فقط اباالفضل است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا بین میدان ساقی میخانه افتاد یادِ سه‌ساله‌دختر، آن حنانه افتاد چشمان خود را نذر مشک آب خود کرد سقا به فکر دادنِ بیعانه افتاد @hosenih لاحول...های خواهرش هم بی‌اثر شد صد چشمِ بد بر قامت شاهانه افتاد بال یمینش را زدند و در پی آن دست چپش هم بعد، بی‌صبرانه افتاد بر مشک تیری آمد و آهی کشید و... یاد رباب و اصغرِ دردانه افتاد تیری به سینه خورد و داغِ او دوتا شد انگار یاد میخ درب خانه افتاد ترسویِ رذلی با عمود خود رسیده حالا که دست حضرتش از شانه افتاد ابِن طفیل پست تنها گیرش آورد بر جان او با نیزه بی‌رحمانه افتاد آخر چگونه از روی زین بر زمین خورد؟! وقتی بدون بال و پر پروانه افتاد @hosenih شاید همین‌که بوی زهرا سویش آمد با صورتش محض ادب رندانه افتاد سیراب از سرچشمه‌ی علم علی بود کوه بصیرت... عالم فرزانه... افتاد تا آخرین دم ساقی ما یاعلی گفت والله، مثل مرتضی مردانه افتاد دیگر علمداری به دور خیمه‌ها نیست غارت به فکر دشمن بیگانه افتاد @hosenih ای کاش روی نیزه این‌ها را نبیند صد چشم بد بر عمه بی‌شرمانه افتاد یا اینکه دنبال سه‌ساله می‌دویدند دنبال او کردند و آن ریحانه افتاد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih