#امیرالمومنین_ع_مدح
همین که خلق شدیم ابتدا علی گفتیم
نداشتیم دهان، بیصدا علی گفتیم
شبیه بقچه به خود پیچ خورده بود جهان
گشوده شد گره از کار، تا علی گفتیم
هزار آینه چیدند در برابر هم
در آن تجلی بیانتها علی گفتیم
خدا به خلقت حیدر، تبارک الله گفت
و ما به خلقت خود مرحباعلی گفتیم
فرشته گفت که عشق است و بار سنگینی است
به روی دوش گرفتیم و یاعلی گفتیم
به هر دلیل که باشد به نفع ما شده است
در آن سحر چه بدانم چرا علی گفتیم
نه جبر بود نه تفویض شرح قصهی ما
«قدر» که سخت گرفت، از «قضا» علی گفتیم
به روی آب نوشتیم مرتضی و سپس
به گوش آتش و خاک و هوا علی گفتیم
نمانده است زمان خالی از ارادت ما
همیشه با یکی از انبیا علی گفتیم
شدیم شاخه طوبی و چیدمان موسی
و قبل معجزهاش با عصا، علی گفتیم
به شکل باد گذشتیم از دهانهی غار
و با رسول خدا در حرا علی گفتیم
دعا به چشمه بدل کردمان زلال و طهور
بدون دغدغه سر تا به پا علی گفتیم
و اهل خاک بگویند هرچه میگویند
نظر به غیر نکردیم _ ما علی گفتیم
شاعر: #سعید_مبشر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
برای غرقشدن در مقام نوری تو
چقدر میطلبد دل سکوتِ صحرا را
به اشتیاق مزاری که همچنان مخفیست
نسیم کرده زیارت، حریم دریا را
تو را فرشتهی الهام، دیده در دل خواب
سؤال آدمیان را تویی یگانهجواب
جهان چه بود به جز خاک و باد و آتش و آب
اگر به لب نمیآورد نامِ زهرا را؟
پرنده قصهی پرواز را نمیدانست
درخت مزهی آواز را نمیدانست
کسی حکایت آن راز را نمیدانست
که آفرید نگاهت هر آنچه معنا را
تویی حقیقت پایندهای که میگویند
شمیم سبز پراکندهای که میگویند
تویی گذشته و آیندهای که میگویند
سپردهام به تو دیروز را و فردا را
مُصممی که زمین را پر از بهار کنی
که پا به پایِ کنیزانِ خانه کار کنی
شدی روانهی مسجد که آشکار کنی_
به یکدو خطبهی غرّا، خدایِ پیدا را
و کیست فاطمه؟ آن زن که از زغال تنور
ستارگان زیادی نثار کرده به شب
و یاد داده به خورشید، روشنایی را
و یاد داده به اَسماء، علمِ اَسما را
شفیع محشر کبراست اشکِ نمنم تو
و ذکر دائم مولاست اسمِ اعظم تو
تکان کوه که سهل است، شورِ مقدم تو
بلند میکند از جا جناب طاها را
در ازدحام هزاران ستاره میآیی
که صبح روز قیامت سواره میآیی
و در عبور تو سَرها به زیر میاُفتند
که سِرّ غیبی و پس میزنی تماشا را
✍ #سعید_مبشر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 #شب_جمعه
حسین جان...
میخواستم بهتاخت بیایم به کربلا
وقتی هجای نام تو را روضهخوان کشید
✍ #سعید_مبشر
↳ @hosseinieh_net
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 #شب_جمعه
حسین جان...
میخواستم بهتاخت بیایم به کربلا
وقتی هجای نام تو را روضهخوان کشید
✍ #سعید_مبشر
↳ @hosseinieh_net
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
درست آنگونه که با رقص تاک، انگور میریزد
زمان گردگیری از ضریحت، نور میریزد
مرا بیرون نکن از خانهات هرچند میدانم
که دهقان، جنس نامرغوب خود را دور میریزد
نمیبینیم لطفت را و میپرسد ملک از خود:
چرا شاهی طلا در دامن یک کور میریزد؟
بگو این صحنهی رؤیایی باران و گلدسته است؟
و یا آب وضو از گونههای حور میریزد؟
تو صیادی، ضریحت دام، هر کس میرسد از راه
دلش را مثل مشتی دانه در این تور میریزد
یقین قصد زیارت کرده با پیراهن احرام
همین ابری که خود را پای نیشابور میریزد
* * *
شبی در خواب دیدم حضرتش در جام زائرها
به لبخندی « شرابِ سعیکم مشکور » میریزد
✍ #سعید_مبشر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
به جست و جوی صدایی به جاده آمدهایم
دلیم و در پی غم، بیاراده آمدهایم
جنون صدا زده ما را که مثل نامهی فاش
به سوی مقتل خون، سرگشاده آمدهایم
اسیر کوه و بیابان شد اهل خانهی تو...
به کربلای تو با خانواده آمدهایم
سوار کشتی صلحیم در مسیر نجات
اگرچه باز به ظاهر پیاده آمدهایم
سبکتر از نفس ساکنان عالم قدس
به شانه بار امانت نهاده آمدهایم
و رودخانه ادب کرد و سینهخیز آمد
جسارت است که ما ایستاده آمدهایم
در آتش غم تو تیغ آبدیده شدیم
که خاک را همه بر باد داده آمدهایم
تو صاف و ساده خدا را به ما نشان دادی
که ما به دیدن تو، صاف و ساده آمدهایم
✍ #سعید_مبشر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 #شب_جمعه
حسین جان...
میخواستم بهتاخت بیایم به کربلا
وقتی هجای نام تو را روضهخوان کشید
✍ #سعید_مبشر
↳ @hosseinieh_net