#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
در مه قدم برداشتم تا تو
وقتی رسیدم صحن، باران بود
حال قشنگی داشت گلدسته
لبریز از آیات قرآن بود
باران میآمد، ناگهان دیدم
رنگینکمان روی حرم پل زد
دیدم که: (والشمس بحسبانٍ)
خورشید بالای شبستان بود
آباد شد دنیای ویرانم
آرامشی گل کرد در جانم
آرامشی که قبل طوفان نه
آرامشی که بعد طوفان بود
از دور دیدم یک کبوتر را
که دور میشد از حرم اما
در چشمهایش شوقْ جریان داشت
شاید که راهی خراسان بود
دور ضریحت نور پیدا بود
در اشک مردم شور پیدا بود
میخواست مشهد را زنی از تو…
این تازه یک تن از هزاران بود
بانو قسم به چشم دریایت
به قطره قطره اشک زیبایت
زیر قدوم تو گلستان شد
قم پیش از آن تنها بیابان بود
دیده تو را چشمم هر آیینه
هر بار در ایوان آیینه
از لطف تو شبهای آدینه
در شهر من، آیینهبندان بود
مِنْ نورِکُم کلُ الوطن مَعمور
شیراز، مشهد، قم، سه شهر نور
اما مدینه…. زادگاه تو
ای کاش آن هم جزء ایران بود
✍ #سمانه_خلف_زاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e