eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دور شدم از اين و آن با خودم آشنا شدم آينه در حجاز بود عاشق مصطفی شدم سرمه نمی برم به چين، قند و شكر نمی خرم نقره و زر نخواستم، صاحب كيميا شدم @hosenih بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم دانهء عشق كاشتم، در قفست رها شدم با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه است با تو پر از قصيده ام، با تو غزل سرا شدم "ای كه ملول می شوی از نفس فرشته ها" باور من نمی شود، همنفس خدا شدم سفرهء دل برای من باز كن، آيه ای بخوان حرف بزن كه مَحرمِ زمزمهء حرا شدم قطرهء من فرات شد، ذره ام آفتاب شد پيش تو سيدالبشر! سيدةالنسا شدم پشت سرت من و علی قامت عشق بسته ايم تو همه مقتدا شدی من همه اقتدا شدم @hosenih من به تو دست ياعلی داده ام از صميم دل مرگ جدام كرده است از تو اگر جدا شدم لحظهء آخرين غزل، ترس ندارم از اجل پيرهن تو در بغل، با تو دوباره "ما" شدم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دور شدم از اين و آن با خودم آشنا شدم آينه در حجاز بود عاشق مصطفی شدم سرمه نمی برم به چين، قند و شكر نمی خرم نقره و زر نخواستم، صاحب كيميا شدم @hosenih بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم دانهء عشق كاشتم، در قفست رها شدم با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه است با تو پر از قصيده ام، با تو غزل سرا شدم "ای كه ملول می شوی از نفس فرشته ها" باور من نمی شود، همنفس خدا شدم سفرهء دل برای من باز كن، آيه ای بخوان حرف بزن كه مَحرمِ زمزمهء حرا شدم قطرهء من فرات شد، ذره ام آفتاب شد پيش تو سيدالبشر! سيدةالنسا شدم پشت سرت من و علی قامت عشق بسته ايم تو همه مقتدا شدی من همه اقتدا شدم @hosenih من به تو دست ياعلی داده ام از صميم دل مرگ جدام كرده است از تو اگر جدا شدم لحظهء آخرين غزل، ترس ندارم از اجل پيرهن تو در بغل، با تو دوباره "ما" شدم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ باز هم روز دهم ساعت سه ، ساعت سَر ساعت وقت ملاقات سری با مادر @hosenih ساعت رفتن جان از بدن یک خواهر چون خداحافظی پیرهنی با پیکر ساعت سینه مولا شده سنگین ناگاه ریخت عبدلله از آغوش اباعبدالله ساعت غارت خیمه شده آماده شوید دین ندارید شما ، لااقل آزاده شوید @hosenih بکشیدش سپس آماده منظور شوید او نَفَس می کشد از اهل حرم دور شوید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مشک برداشت که سیراب کند دریا را رفت تا تشنگی‌اش آب کـند دریا را آب روشن شد و عکـس قمر افتاد در آب ماه می‌خواست که مهتاب کند دریا را تشنه می‌خواست ببیند لـب او را دریا پس ننوشید که سیراب کند دریا را کوفه شد علقمه، شقّ القمری دیگر دید ماه افتاد که محراب کند دریا را تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره‌ی آب زخم می‌خورد که خوناب کند دریا را ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس تا در آغوش خودش خواب کند دریا را آب مهریّه‌ی گل بود والّا خـورشید در توان داشت که مرداب کند دریا را روی دست تو ندیده است کسی دریا را چون خدا خواست که نایاب کند دریا را ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net