eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای جلوه شکوه تو فصل بهارها چرخیده دور چشم تو چرخ مدارها هرچند خسته ایم ولی دلخوشیم که با نوکریت می گذرد روزگارها @hosenih از هفت نسل قبل همه نوکر توایم یک عمر دلخوشیم به این افتخارها مویش سفید شد پدرم در غمت حسین حالا رسیده نوبت ما تازه کارها در عرش با حرارت عشق و ولای تو سنجیده می شوند تمام عیارها @hosenih یک روز با اجازه عباس می رود سرهای ما به شوق تو بالای دارها امسال اربعین نکند جاگذاری ام آقا رسیده نوبت چشم انتظارها ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای عشق ای غریب ترین غریب ها ای نام تو چکیده ی امن یجیب ها تا چای روضه های تو با ماست تا ابد دیگر نمی‌رویم سراغ طبیب ها @hosenih تا سایه ی تو روی سر ماست باک نیست از مکر فتنه ها و سراب فریب ها در حیرت از خطابه ی زینب هنوز هم مبهوت مانده اند سپاه خطیب ها هر روز یک سلام به تو بیمه میکند ما را از اضطراب فراز و نشیب ها روی تمام سینه زنانت حساب کن جون و ظهیر و عابس و عون و حبیب ها @hosenih ما سال هاست در به در یک عبارتیم در روضه های خسته ی یابن الشبیب ها یابن الشبیب جد غریبم شهید شد در کربلا به نیزه ی آن نانجیب ها ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بس که آقازاده با احساس دعوت می‌کند کودک نوزاد ما هم عزم هیئت می کند هرچه حاجت داری، اول از علی اصغر بخواه دست های کوچک او استجابت می کند (شیرمردی) ارث زهرا و علی باشد که شیر پیش طفل شیرخوار حس حقارت می کند آمده ثابت کند این قوم از نام علی توی هر سنی که باشد باز وحشت می کند او مکلف نیست اما بس که دنبال خداست در میان اشک خود غسل شهادت می کند این که او بعد از علی اکبر به میدان آمده حرمت سن برادر را رعایت می کند او پیمبر نیست نه! اما به خونِ پاک خود امتی را از سیاهی ها هدایت می کند روز محشر شک ندارم من، که آنجا هرکسی گریه کرده بر علی اصغر، شفاعت می کند روی دستان امامش شد فدای راه دین با تلذی کردنش تجدید بیعت می کند بشکند دستی که عصر واقعه در کربلا از میان خیمه یک گهواره غارت می کند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زلفت به باد داده وجود نسیم را تفسیر کرده رسم تو اسم کریم را @hosenih قبل از ولادت تو که اسمی نداشت؛ تو تعبیر کرده ای رمضان الکریم را شاگرد مکتب تو فقط جبرئیل نیست عشق تو رشد داده مسیح و کلیم را صلح تو اوج حکمت و اوج سیاست است آیینه بوده است خدای حکیم را از هفت نسل قبل گدای تو بوده ایم از در مران دوباره گدای قدیم را پر باز کرده ام بپرم تا حریم تو لطفی کن و پناه بده یاکریم را @hosenih من پای سفره ی کرمت پا گرفته ام اکرام کن فقیر اسیر یتیم را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ابر چشمم خشک شد در امتداد جاده ها بازگرد ای منتهای خواهش افتاده ها گرد غربت پیر کرده عاشقان را، اندکی رحم کن بر مو سپیدی های این دلداده ها @hosenih اشک من خشکید، چشمم خون شد، اما باز هم حیف، اسمم خط نخورد از دفتر جامانده ها سال ها دنبال اسم و رسم ها بودم، ولی هیچ امّیدی نداری تو به آقازاده ها بار بر روی زمین مانده است، اما سال هاست دلخوشی ما فقط بوده‌ست این سجاده ها درس عاشورا برای ما همین یک جمله است: بار افتاده است آخر گردن آزاده ها مرد باید بود، آن هم مرد میدان عمل سادگی خوش نیست در میدان فوق العاده ها دست ها بر تیغ و پاها در رکاب و جان به کف شرح حال ماست در این لشکر آماده ها @hosenih در خماری مانده ایم، ای عشق برگرد و ببین سال ها خالیست این پیمانه ها از باده ها مطمئنم با سپاهی از شهیدان میرسی باکری، همت، سلیمانی و فخری زاده ها ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام معنی والشمس، شرح الرحمن سلام وصف تو یس و کوثر و انسان سلام جلوه ای از نور چادرت خورشید تمام معنی شب های قدر در قرآن به ذات پاک شما سجده می کند کعبه بهشت با نخی از چادرت شود رضوان @hosenih خدا نهاده به دریای مرتضی صدفی میان آن، دو گهر، مثل لولو و مرجان دعای نور تو قرن هاست در تاریخ رسیده است به ما با روایت سلمان در آن زمانه که فتنه به جامعه افتد محبت تو و اولاد تو شود فرقان زمان فتح برای علی مشخص بود دعای خیر تو بوده همیشه پشتیبان اگر که گوشه نگاهی فقط بیندازی بهشت بر سر خوان تو می شود مهمان به من بگوی که با این مقام و منزلتت چرا مزار تو گشته ز دیده ها پنهان گمان کنم که خدا در بهشت خود دارد برایتان حرمی با چهارده ایوان سیاه پوش غم و غصه ات شده کعبه جماعتی ز ملک در عزات مرثیه خوان اگرچه بوی تو را حس نکرده نابینا اگرچه سایه ات از هر غریبه مانده نهان ولی برای دفاع از امام و رهبر خویش همیشه حاضر و با اقتدار در میدان سلاح رزم تو خطبه است در مبارزه ات که می کند پی هر جمله در جهان توفان چه خطبه ایست که سرتاسرش خدا جاریست چه خطبه ای؟ که تمامش پر است از برهان: هلا! چه شد که پس از مصطفی رها کردید هر آنچه گردن خود داشتید از آن پیمان میان خطبه ی تو مرتضی به سلمان گفت: بگو به فاطمه از جانب علی فرمان: مباد در وسط خطبه ات کنی نفرین که عرش از غم آه تو می شود لرزان بگو به فاطمه برخیز و سمت خانه برو امید نیست به این مردمان بی ایمان فدای بازوی غمدیده ات که با آن درد درست کرده برای تمام عالم نان اگرچه خسته ای از زخم نامسلمانی ولی بخاطر حیدر در این مدینه بمان هنوز از غم احمد سه ماه رفته، بگو... علی چگونه بسازد دوباره با هجران؟؟؟ بیا دوباره به روی علی بخند کمی که غصه ها برود، دردها شود درمان بمان که آب کنار حسین بگذاری بدون تو به خداوند می شود عطشان :: دوباره خانه مولا حسینیه شده و علی و فاطمه از داغ کربلا گریان @hosenih امان از آن دم آخر که در ته گودال حسین و نیزه و شمشیر و تیر و سنگ و سنان صدای فاطمه از عرش می رسید به گوش که پیرمرد رسید و کلوخ در دامان حسین تشنه لب و ش م ر روی سینه نشست برید حنجر و هرگز به او نداد امان... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ چنان پر کرده نام پرشکوه تو دهانم را که تسخیر خودش کرده ست مغز استخوانم را نه اینکه من فقط از عشق تو مستانه میخوانم که رسوا کرده عشق تو تمام دودمانم را @hosenih برای مردنم اصلا نیازی نیست شمشیرت به یک برق نگاهت میکنم تقدیم جانم را چنان خاک قدم های تو جانم را جلا داده که باید در بیابان نجف جویی نشانم را محال است از تو و از وصف رویت دست بردارم اگر از پشت سر بیرون کشد دشمن زبانم را چنان دور ضریحت خوشه ی انگور روییده که از حال طبیعی می کند خارج روانم را @hosenih "علی حبه جنة، قسیم النار و الجنة" ضمانت کرده عشق پاک تو هر دو جهانم را من از شوق وصال تو به سمت مرگ می آیم روایت می کند تاریخ روزی داستانم را... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ دلی که از ازل افتاده دست مرتضی کارش قیامت غصه ای هرگز ندارد بین طومارش همیشه جور عاشق را به پای عشق بگذارند دلم گرم است تا وقتی که حیدر هست دلدارش بهشتی را که میگویند زیرش نهرها جاری‌ست گرفته با نگاه مرتضی سرچشمه انهارش @hosenih خدا یکتاست، او بنده است، اما تا قیامت هم نمی‌آید دوباره در جهان مانند و تکرارش پس از هر وحی قبل از آنکه برگردد به سمت عرش می آید جبرئیل و میگذارد سر به دیوارش تمام انبیا را او کمک کرده است در سختی رسیده در روایات مناقب ذکر اخبارش: همان که بوده قبل از خلقت انسان در این دنیا همان که دیده آدم جلوه ای از نور و آثارش خلیل الله چون با آتش و هیزم مواجه شد توسل بر علی کرد و نجاتش داد از نارش کلیم الله وقتی که عصایش را به دریا زد دلش خوش بود در آن لحظه که حیدر بود یارش مسیحا گر شفا داده است بیماری، دلیل آن فقط بوده است ذکر "یاعلی یاهو" ی بسیارش علی خوابیده جای مصطفی آن شب که پیغمبر فلانی را ز ترس جان خود برده است در غارش همان کس که پیمبر خوب میدانست بی دین است همان کس که از اول بوده روشن کل آمارش زمانی که بنا گشته است عرش حضرت خالق ملائک کارگر بودند و حیدر بوده معمارش علی آن نقطه ی در زیر بسم الله قرآن که مدار آسمان چرخیده عمری حول پرگارش کسی که منکر مولا شد و حس کرد ایمان را یکی باید بیاید تا کند از خواب بیدارش علی تنهای تاریخ است جا دارد بمیرم من برای استخوان در گلو و چشم پر خارش علی تنهاست اما خوب میدانست در خانه که روشن می‌شود با خنده ی زهرا شب تارش @hosenih دلا هرجا که هستی رو به وادی السلامش کن به امیدی که باشی باز هم در بین زوارش رسیدن تا نجف سخت است اما زنده ام عمری به امیدی که وقت مرگ آسان است دیدارش چشیدم؛ شوری خاک نجف انگار علت داشت که سگ تطهیر میگردد چو افتد در نمکزارش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ برای مدح علی هر قلم قیام کند اگر اراده کند مدح آن مقام کند عجیب نیست اگر پیش پای قنبر او فلک به سجده بیفتد ملک قیام کند @hosenih دوباره یک نفر اینجا به سجده افتاده بگو بلند شود رفع اتهام کند اشاره کردی و خورشید جای خود برگشت که عرش و فرش تو را باید احترام کند برای وحشت لشکر، فقط همین کافی‌ست علی اشاره به شمشیر در نیام کند خودش که نه! به خدا حرف ذوالفقارش هم به دشمنان خدا خواب را حرام کند @hosenih تمام دلخوشی عاشق علی این است زمان مرگ به مولای خود سلام کند برای وصف تو قافیه ها کر و لال اند یکی بیاید و شعر مرا تمام کند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کوه غرق بود در سکوتی محض دل شب در حرا دعا میخواند آسمان غرق سجده بود آن شب داشت سجاده، ربنا میخواند از دعایش نسیم می‌بارید چشم هایش همیشه باران داشت علت آفرینش افلاک در وجودش هزار قرآن داشت @hosenih با خودش غرق در خدایش بود او که لبریز عشق ذات خداست ناگهان یک غریبه را حس کرد -او که در غار یکه و تنهاست- ناگهان کوه ها به خود پیچید ناگهان غار از نفس افتاد آن غریبه برای عرض ادب دست بر سینه زد سپس افتاد ای محمد بخوان به نام خدا آن خدایی که صاحب عرش است آمده جبرئیل مهمانی او که بالش برای تو فرش است جبرئیل آمده است مهمانی آیه آورده است از ملکوت آیه آورده است اما باز شده از بندگی تو مبهوت @hosenih چشم وا کن ببین به لطف خدا تو به شایستگی قبول شدی تو که یک عمر بندگی کردی با عنایات حق رسول شدی از مسیری که پیش رو داری نهراس و همیشه محکم باش سلسله کوه انبیا را تو نقش امضا و مهر خاتم باش نهراس از صدای بتکده ها تو که بالاسرت خدا داری چه غم از طعنه ابوسفیان لشکری مثل مرتضی داری تا ابد آفریده است خدا هاله ای از بهشت دور و برت یک طرف مرتضی و از یک سو همسرت مثل کوه پشت سرت آه برخیز وقت آن شده است عالم جهل را سر به راه کنی هر زمان خسته ای فقط کافیست به جمال علی نگاه کنی آیه آمد بخوان به نام خدا شب دلتنگی ات سرآمده است جبرئیل آمده است با قرآن نوبت مدح حیدر آمده است @hosenih چشم شیطان دوباره کور شده گوش هرچه حسود کر شده است و محمد اگر که شمس خداست او برای نبی قمر شده است در دل کوه یکه و تنهاست و علی بود آنکه محرم شد نوبت سوره نبأ شده است قالب و وزن شعر درهم شد هرکسی پای عشق تو جان داد به عقیق یمن بدل شده است نوبت مدح مرتضی آمد شعر چارپاره هم غزل شده است دل به تو داده ام خدا را شکر پات افتاده ام خدا را شکر تا ابد پای عشق پاک شما محکم استاده ام خدا را شکر تا تو ساقی کوثری من هم مست از این باده ام خدا را شکر اگر عشق تو آخرش دار است من هم آماده ام خدا را شکر تو امیری و این وسط من هم نوکری ساده ام خدا را شکر با نفس های تو خراب شدم غوره بودم ولی شراب شدم عشق تو در بهشت شرط وصول حب تو معنی تمام اصول حضرت عشق حضرت حیدر تویی هم کفو و هم تراز بتول @hosenih ای به روز حساب راه نجات ای به آیات وحی شان نزول به جماعت بگو که جز تو کسی نیست در حد جانشین رسول پای ایوان طلات جبرائیل ایستاده برای اذن دخول مثل من او سلام میخواهد از تو حسن ختام میخواهد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باز طبع غزل شکوفا شد شور و مستی مان مهیا شد باز هم درب رحمت احدی به روی اهل میکده وا شد آسمان غرق شادی و شور است و زمین محو شور بالا شد @hosenih آیه آورده جبرئیل امین که پیمبر دوباره بابا شد روی قنداقه اش نوشته خدا نوکرش تا همیشه آقا شد با قدومش جواز پرواز فطرس پرشکسته امضا شد قدم نورسیده ی زهرا به روی چشم عاشقان جا شد این گل مرتضی و فاطمه است نامش آرامش دل همه است این پسر مظهر خداوند است یک تنه لشکر خداوند است این پسر معنی تولی و ولیِ دیگر خداوند است این پسر با تمام بندگی اش لقبش دلبر خداوند است این پسر سید شباب بهشت خلقت محشر خداوند است این پسر مصطفای ثانی، یا... حضرت حیدر خداوند است؟ این پسر آیه آیه قرآن است این پسر کوثر خداوند است نور عرض و سماست این نوزاد پسر مرتضاست این نوزاد چشم ما هست خاک پای حسین جان ما نوکران فدای حسین علت خلقتم مشخص شد آفریده شدم برای حسین ثروت و هستی همه عالم همگی وقف روضه های حسین من فدایی مادر و پدرم پدر و مادرم فدای حسین از همان کودکی بزرگم کرد نمک سفره عزای حسین @hosenih درِ این خانه پیر خواهم شد شامل من شود دعای حسین پای این غم هنوز میسوزم غم دوری کربلای حسین ذکر نام تو میکند مستم اربعین زائر حرم هستم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ به نام عشق نشست و نوشت دریا را که واژه واژه بسازد تمام دنیا را سرشت خاک جهان را به تربت پاکت فرشته ها همه دیدند مستی ما را تو آمدی و زمین با تو شد حسینیه به یک اشاره خریدی تمام دلها را تو آمدی و پیمبر به چشم خود میدید کرشمه های تو و خنده های زهرا را @hosenih تو را گرفت علی در بغل همه دیدند چه عاشقانه ربودی نگاه بابا را پس از گشودن چشمان ناز تو خواندند فرشته ها همگی "لا اله الا..." را زمین گرفت به خود عطر سیب های بهشت گرفت عطر وجود تو عرش اعلی را دوباره حال غزل های دل بهاری شد و "مثنوی خدا" روی عرش جاری شد خدا نوشت تو را آبروی اهل یقین نوشت خاک تو را برترین مکان زمین فرشته ها همه آن را به هم نشان دادند و ناگهان همه یک جا به سجده افتادند کنار نام تو هر واژه اش به جوش آمد به شوق تو همه عرش در خروش آمد و لطف کرد به آدم که ذاکرت باشد اجازه داد که این بنده شاعرت باشد نشسته ام بنویسم غزل غزل با تو و باز جوشش یک شعر لَم یَزَل با تو @hosenih دوباره دل شده پر خون و سر شده پر درد و دردها، شده اَحلی مِنَ العَسَل با تو نه اینکه تو فقط امروز صاحب غزلی که روی حاجت من بوده از ازل با تو غزل نمی دهد این بار پاسخ دل را و باز دل شده مجنون، و راه حل با تو برای این دل دریا زده تو ساحل باش بیا و مثنوی عاشقانه ی دل باش بیا و شعر مرا باز هم معطر کن بیا و حال ردیف مرا تو بهتر کن تو اصلا آمده ای ناخدای دل باشی -اگر که کفر نباشد- خدای دل باشی کنار نام تو ساحل شدند طوفانها به شوق روی تو عاشق شدند انسانها بدون نام شما، سرنوشت یعنی چه؟ بدون کرب و بلایت، بهشت یعنی چه؟ بدون ماه محرم، بهار زیبا نیست بدون روی تو "اردیبهشت" یعنی چه؟ @hosenih "غلامتان به من آموخت در میانه ی خون" که پیش چشم تو، زیبا و زشت یعنی چه؟ خدا نوشته صدای تو را صدای خودش و خلق کرده تمام تو را برای خودش و قبل از آنکه ببخشد به عشق معنا را سروده حضرت حق رمز هستی ما را: خدا از اول خلقت نوشت: کرب و بلا به خاک عالم و آدم سرشت: کرب و بلا نوشت کرب و بلا تا زمین بنا بشود نوشت کرب و بلا تا زمان به پا بشود نوشت کرب و بلا تا بشر ببیند که بهشت روی زمین ممکن است جا بشود و بعد لطف به چشمان بی نوا کرده مرا برای کسی چون شما گدا کرده تو بهترین غزل این گدا شدی امشب تو ضامن سفر کربلا شدی امشب تو جلوه همه جود و لطف و احسانی تو معنی همه ی آیه های قرآنی تو قطره های نگاه خدا به این بشری تو قطره نیستی اصلا تو عین بارانی گدا منم به خدا، رعیت توام والله تویی که پیش نگاهم همیشه سلطانی بیا خیال دلم را دوباره راحت کن همیشه صاحب این دلشکسته میمانی @hosenih غزل که لایق وصف جمال ماهت نیست گداست هر که در این شهر سربه راهت نیست تو عاشقانه ترین شعر دفترم هستی تو تا ابد به خداوند در سرم هستی دوباره وقت اذان است، وقت دلتنگی دوباره زمزمه هایی از این دل سنگی... ... بیا و شعر مرا باز هم هوایی کن بیا و حال مرا باز کربلایی کن... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شرمندگی بس است، شب بی دعا بس است این ناامیدی از درِ لطف خدا بس است من قفل معصیت زده ام بر دعای خود این قدر بی حیایی و جرم و خطا بس است @hosenih با من غریبه اند همه، آشنا تویی "با یار آشنا، سخن آشنا" بس است تنها نگاه لطف تو کافی‌ست یا رئوف حسِّ توجه تو برای گدا بس است ظرفیت وجود مرا هم ببین که باز جان بر لبم رسیده، گناه و بلا بس است من بعد هر گناه به خود طعنه میزنم بی چشم و رو! گناه نکن! بی حیا! بس است! وقتی که از زمین و زمان دل گرفته ام ایوان طلا و صحن امام رضا بس است امشب برات کرب و بلای مرا بده داغ فراق و دوری کرب و بلا بس است @hosenih با روضه ی حسین دلم پاک میشود آیا برای توبه همین اشک ها بس است؟ وقتی که کهنه پیرهنت هم نمانده است جای کفن برای تو یک بوریا بس است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آنکه از عاشقی حذر دارد مگر از حال ما خبر دارد؟ یک نفر گفت: عشق، بی عقلی ست! دیگری گفت: هان! خطر دارد غافل از اینکه در طریقت عشق هرکسی پا نهد جگر دارد هر که عاشق شده است در دنیا دلخوشی های بیشتر دارد من تو را از خدا طلب کردم خوب دیدم دعا اثر دارد آری آری میان شهر نبی پسری آمده؛ پدر دارد... ...نذر او "ان یکاد" می خواند که از او چشم زخم بردارد خانه ها را یکی یکی رفتم بهتر از تو کسی مگر دارد؟ هر کسی دیده صورتت گفته: وه! چه نقاش تو هنر دارد آری انگار کنج لبخندت ریشه هایی ز نیشکر دارد وصف خود را شنیدم از مردم: خوشبحالش که تاج سر دارد تاج سر، نور عینِ من، حسن است مقتدای حسینِ من، حسن است @hosenih مهر و ماهی و مهربان هستی جانِ دردانه ی جهان هستی دلِ گُل آب شد تو حرف زدی بس که شیرین و خوش بیان هستی خوب حرف مرا خُدام شنید هرچه می خواستم همان هستی رو حَسَن، مو حَسَن، خصال احسن چندتا حُسن توامان هستی روز و شب می رسند در پی هم طبق هرسال و همچنان! هستی... ...دارد از تو قرار می گیرد آی آقا چه مهربان هستی! شور و شوق زبان من، حسن است جانشین اباالحسن، حسن است @hosenih موی تو از عجایب فاخر رخ زیبات در جهان نادر بس که آقایی و کرم داری کس نباشد به وصف آن قادر گفت ساقی که مرد عشق کجاست؟ گفتمش با صدای خوش: حاضر! گبر اگر صورت تو را بیند به بت خویش می شود کافر در کفت کوهی از کرم داری گردی از آن نشسته بر عابر دور از تو چقدر بی صبرم در کنار تو می شوم صابر در دو دنیا کسی شبیه تو نیست در کرم کردن اینچنین ماهر دل اهل هنر کباب شده است بالاخص این هنرور شاعر این غزل لایق جمال تو نیست شعر از وصف روی تو قاصر تو فقط در دلم بمان که شوم در همه عمر بر خدا شاکر سفره دار خدای من، حَسَن است حُسن مقطع برای من، حَسَن است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ سکوت کرده بشر ظلم های سنگین را گرفته اند همه دامن شیاطین را @hosenih بگو به زاهد عزلت گرفته ی خاموش به باد داده سکوت تو وجهه‌ی دین را بگو حقوق بشر چیست؟ این که با طعنه... خراب کرده شب و روزهای یاسین را؟ همان حقوق بشر که به اسم آزادی حرام کرده به فرهاد، خواب شیرین را دعا کنید! خدا مستجاب خواهد کرد دعای هر سحر مرغ های آمین را قسم به معنی والشمس میرسد مردی که پاک می‌کند این غده های ننگین را @hosenih همان که با ید بیضا طلوع خواهد کرد خلاص می‌کند از شر غم فلسطین را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به زودی سال های شوم ما تحویل خواهد شد دکان حیله و کفر و ریا تعطیل خواهد شد در آن روزی که صبر آسمانی ها به سرآید جواب تیرهاشان موشک سجیل خواهد شد مسلمانی که پای اعتقادش جان سپر کرده برای عشق پاکش مثل اسماعیل خواهد شد بگو جولان اگر دادید در این سرزمین، روزی... به گور دسته جمعی شما تبدیل خواهد شد مسیر قدس، از کرب و بلا رد می شود؛ آری که راه "حاج قاسم" عاقبت تکمیل خواهد شد بنا بر پیش بینی، قدس مال ماست یک روزی و این پایان کار قوم اسرائیل خواهد شد شاعر: @hosenih
به زودی سال های شوم ما تحویل خواهد شد دکان حیله و کفر و ریا تعطیل خواهد شد در آن روزی که صبر آسمانی ها به سرآید جواب تیرهاشان موشک سجیل خواهد شد مسلمانی که پای اعتقادش جان سپر کرده برای عشق پاکش مثل اسماعیل خواهد شد بگو جولان اگر دادید در این سرزمین، روزی... به گور دسته جمعی شما تبدیل خواهد شد مسیر قدس، از کرب و بلا رد می شود؛ آری که راه "حاج قاسم" عاقبت تکمیل خواهد شد بنا بر پیش بینی، قدس مال ماست یک روزی و این پایان کار قوم اسرائیل خواهد شد شاعر: @hosenih
بس که در صحن و سرایت لطف و احسان ریخته پای ایوان تو دل های پریشان ریخته کاسه زائر همیشه پر شده در این حرم گاه پنهان ریخته گاهی نمایان ریخته مدعی گوید که با یک گل نمی آید بهار پای هر گلدسته تو صد گلستان ریخته پنجره فولاد تو از بس شفا داده است که زیر پای زائرت انگار درمان ریخته مرده را هم زنده خواهد کرد خاک کوی تو این چه اکسیری ست در خاک خراسان ریخته؟ میوزد عطر مدینه در حریمت، سال هاست... روی لب های حرم ذکر حسن جان ریخته باز هم اسم مدینه آمد و حس می کنم از نگاه زائرانت باز باران ریخته شاعر: @hosenih
شبیه یک کبوتر کز قفس آزاد خواهد شد دلی که مُحرِم صحن تو باشد شاد خواهد شد خراب آباد هم باشد اگر دل های این مردم به لطف برق این گنبد رضا آباد خواهد شد فقط یک بار اگر آید به صحن تو، یقین دارم که عیسی هم دخیل پنجره فولاد خواهد شد دل درمانده هرجایی که باشد آخر سر هم پناه آخر او کنج گوهرشاد خواهد شد مریض لاعلاج و درد مادرزاد هم باشد به برق چشم تو درمانِ مادرزاد خواهد شد "چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان" که هرکس در بلا خواند تو را امداد خواهد شد چه رویای قشنگی میشود اینکه پس از مرگم میان صحن تو از شعرهایم یاد خواهد شد اگر هر کار خیر من ثوابش ده برابر هست ثواب هشت بیتم بی گمان هشتاد خواهد شد شاعر: @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ کاروان در مدار می آید بر سر آن قرار می آید فخر این روزگار می آید وه! چه با اقتدار می آید شیر بهر شکار می آید @hosenih هان خبر دار! این سپاه علی‌ست مست از جذبه نگاه علی‌ست کودک و پیر در پناه علی‌ست تحت فرماندهی ماه علی‌ست او که با ذوالفقار می‌آید تیغ در دست، یاعلی به زبان پادشاه زمین، امیر زمان تحت فرمان او هم این و هم آن لشکرش مثل رود در جریان وه! چه با افتخار می آید دشت انگار غرق احساس است عطر سیب و شمیمی از یاس است این که تصویر اشجع الناس است پسر فاطمه است، عباس است حیدر آشکار می آید محضر آفتاب عالمتاب لشکری مثل کوه، پا به رکاب جان نثاران حضرت ارباب همه از شوق وصل در تب و تاب لشکری جان نثار می آید می رسد کاروان به شور و نوا دل اهل حرم پر از غوغا نام این دشت چیست اهل ولا؟ ماریه غاضریه کرب و بلا غصه ای ناگوار می‌آید دل هفت آسمان پر از خون شد خاک عالم به چرخ گردون شد نفس جبرئیل محزون شد که چرا در حصیر مدفون شد؟ صحبت از اضطرار می آید بعد از آن وای بر یتیم حسین چشم نامحرم و حریم حسین وای از ماتم عظیم حسین لعن بر دشمن لئیم حسین که پی گوشوار می آید @hosenih چارده قرن آسمان خون است کفن نسل شیعه گلگون است حال شیعه اگر دگرگون است به همین چای روضه مدیون است شیعه پای قرار می آید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شبهای آخر است گدا را حلال کن این بنده های بی سر و پا را حلال کن دل بسته ام به غیر تو یک عمر آزگار دلداده های غیر خدا را حلال کن @hosenih باید که سر به زیر بیایم به پیش تو آقا گدای سر به هوا را حلال کن حالی برای گریه نمانده برای من این خستگی وقت دعا را حلال کن یا اینکه لطف کن دل ما را درست کن یا این که لطف کن دل ما را حلال کن با این دلم به درد شهادت نمی خورم جامانده های از شهدا را حلال کن ما را به غیر مجلس روضه پناه نیست درمانده های از همه جا را حلال کن @hosenih شرمنده ام که نوکر خوبی نبوده ام سینه زنان بزم عزا را حلال کن اینجا همه برات زیارت گرفته اند جامانده های کرب و بلا را حلال کن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قمر هستی و بین آسمان مسند نشین هستی وزیر شاهی و مانند او بالانشین هستی تمام عمر گشتم در میان مردم و دیدم پس از اولاد زهرا در دو دنیا بهترین هستی فلک افتاد از پا، آسمانش دست و پا گم کرد که تو سر تا قدم گویا امیرالمومنین هستی ادب کوچکترین شاگرد درس زندگی تو که تو شاگرد مکتب خانه ی ام البنین هستی نه این که من فقط امروز دل بر مِهر تو دادم که تو از ابتدا محبوب جبریل امین هستی علی قطعا یدالله است؛ این را مطمئن هستم و تو دست علی مرتضی در آستین هستی محمد، حیدر و زهرا، حسن یا که حسینی تو تو مجموع وجود پنج تن روی زمین هستی علی نقش نگین خاتم پیغمبران بود و تو بر انگشتر خون خدا نقش نگین هستی علی آن ریسمان محکم عرش خدا باشد تو هم مانند بابا جلوه ی حبل المتین هستی میان معرکه، فرقی ندارد، دوست یا دشمن همیشه لایق فریادهای "آفرین" هستی اگر چه در شهادت آخرین یار حسینی تو ولی پای دفاع از حریمش اولین هستی امید عالم هستی، حسین فاطمه باشد تو عباسی و بر مولا امید آخرین هستی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه دشمنِ بسیار ختم المرسلین دارد ندارد غُصه چون در خانه‌اش حِصن حَصین دارد کنارش تا علی هست و خدیجه غم ندارد، چون_ میان دشمنان خود حصاری آهنین دارد همیشه خاطرش جمع است تا وقتی که در مکه پیمبر دور خود سربازهایی این‌چنین دارد علی یک سو، خدیجه سوی دیگر، بُت‌کده فهمید دوتا لشکر محمد در یسار و در یمین دارد کنار مصطفی خندان، ولی از داغ این امت خدیجه روزگاری خسته و اندوهگین دارد خدیجه آیه‌ای مثل "اشّداءُ علی الکفار" شد، یعنی همیشه در مصافِ کُفر، پیشانیش چین دارد تمام ثروتش را داد تا دنیا بفهمد که خدیجه پای احمد اعتقادی راستین دارد نه تنها ثروتش، بلکه تمام آبرویش را... که الحق این‌همه ایثار و غیرت آفرین دارد چه غم از طَعنه‌ی مردم که او در زندگی تنها توجه بر رضای ذات ربّ العالمین دارد جهاد او همین بوده: کنار مصطفی ماندن و گرنه ذوالفقاری آتشین در آستین دارد خدیجه مثل انگشتر در انگشت محمد بود همان انگشتری که نام زهرا بر نگین دارد نوشتم نام زهرا، باز یاد حیدر افتادم همانکه از نبی، وصف امیرالمومنین دارد خدیجه مثل حیدر از همان آغاز تا حالا همیشه دشمنانی کافر و پست و لعین دارد خدیجه خاطرش جمع است از آینده‌ی زهرا که زهرا مرتضی را در کنار خود قرین دارد خدیجه بنده هست و با تمام این مناقب هم همیشه واهمه از لحظه‌های واپسین دارد دعایی کرد پیغمبر، همان‌جا استجابت شد خدیجه یک کفن از جانب روحُ الامین دارد نوشتم از کفن، یاد شهید کربلا کردم که یک تاریخ از نام بلند او طنین دارد "چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان؟" دلش گرم است شیعه تا که اُم‌ّالمؤمنین دارد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e